صیغه یا عروسی

1395/05/21

سلام به تمامی دوستان عزیز
اسم من منانه و سنم 29 قد 180 وزن 80 باموهای فر و پوستی گندمی این خاطره واسه یک سال پیشه شغل من مرغداریه و یک 111دارم بعضی وقتا که بیکار میشدم داخل خیابونا پرسه میزدم و مسافر سوار میکردم یه روز ساعتای4عصر بود یه خانوم با قد تقریبا 160 لاغر اندام و نسبتا خوشگل کنار خیابون بود بوق زدم مسیرو گفت و سوار شد تو راه من سر صحبتو باز کردم کم کم یخش باز شد اسمش سعیده بود مطلقه و با خانواده زندگی میکرد بهش گفتم حاضرم صیغت کنم اونم با یکم خواهش قبول کرد و شمارشو قبل پیاده شدن داد چند روز اول تلفنی حرف زدیم و درباره علایق گفتیم من صحبت از سکس هم میکردم مخالفت نمیکرد ولی بخاطر خجالتش همراهی هم نمیکرد بعد
چند روز قرار گذاشتیم واسه ناهار اون روز اصلا نذاشت بهش دست بزنم گفت محرم نیستیم یه هفته ای اینجوری با تلفن و دیدن گذشت قبولم نکرد که لفظی صیغه کنیم یه روز صبح رفتیم محضر و بعد دادن صد هزار تومان صیغه نامه رو گرفتیم بهش گفتم حالا زن منی و حق نداری بگی بهم دست نزن واسه فردا صبحش قرار گذاشتیم بریم هتل شبش هم من هم اون رفتیم یه حال اساسی به بدن دادیم منم فردا ساعت 9صبح رفتم دنبالش رفتیم با صیغه نامه اتاق گرفتیم وقتی وارد اتاق شدیم بغلش کردمو شروع کردم به خوردن لباش یکم خجالت میکشید ولی همراهی کرد بردمش رو تخت و آروم شروع کردم به در آوردن لباساش هر تیکه ای رو که در میاوردم جاشو میلیسیدم لباشو گردنشو سوتینو که در آوردم دیدم سینهاش 65هست واسم مهم نبود واسش خوردم کم کم شلوارو شرتشم در آوردم کس خوشگلو بی مویی داشت اونم واسش حسابی خوردم واقعا بهش حال میداد حالا نوبت من بود لباسامو در آودم اونم واسم ساک زد زیاد حرفه ای نبود و حال اساسی نمیداد سر کیرمو گذاشتم رو کسش یکم بالا پاین کردمو آروم دادم داخل یه دادی ازش بلند شد که نگو گفتم چته گفت آروم من دو ساله سکس نداشتم خیلی تنگ شده راست میگفت واقعا تنگ بود و کیرمو فشار میداد کارمو آروم کردم و بعد دو دقیقه داخل کاندم ارضا شدم واسه اطمینان سر کیرمو بیرون آورده بودم که کاندم پاره نشده باشه وقتی به سر کیرم نگاه کردم دیدم یه لکه خونه توجه نکردم اونم چیزی نگفت روز خوبی بود سه روز بعدش کارگر مرغداریم رفت مرخصی منم سعیده رو بردم اونجا یکم خجالتش ریخته بود باهم ور رفتیم خوب لب بازی و بمالو بخور کردیم رفتم وسط پاهاش اروم گذاشتم داخل بازم جیغ زد منم سرعتو بالا نبردم خیلی داغ بود همینجور اروم واسش تلنبه میزدمو گردنو سینهاشو میمکیدم واقعا تنگ بود ولی حس کردم قشنگ جا باز کرد منم یکم سرعتو بردم بالا قبلشم ترامادلو ویاگرا انداخته بودم کمر سفتو کیر سیخ سیخ بود یکم احساس داغی رو پاهام کردم گفتم شاید با ارضا شدنش مایع داغ ریخته رو رونام قشنگ ده دقیقه حال کردیم دو دفعه هم ارضا شد وقت ارضا شدن من واسه خاطر جمع بودن با داشتن کاندم کشیدم بیرون وقتی کار تموم شد دیدم وای خدا زیر تخمام رو رونام با دور پای اون پر خونه گفتم سعیده چی شد منکه شناسنامتو دیدم بانو هستی پردتو زدم؟ گفت نترس واسه اینکه دوسال سکس نبوده رحمم خونریزی کرده بعد اون ما سکسای زیادی داشتیم من عاشق کونم اونم فتح کردم و با هر بار سکس من دوبار ارضا میشدم جلو و عقب خیلی هم با هم حال میکردیم یه روز که واسه ناهار رفتیم از زندگی قبلیش گفت که داخل عقد جدا شده و فقط لا پایی سکس کرده بوده پزشک قانونی بی شرف واسه خطی که رو پردش افتاده بوده واسش بانو زده نه دوشیزه اونجا بود که فهمیدم نا خواسته پرده بکارتشو دریدم واسه نترسیدن من اون دروغو گفته بود
نظر یادتون نره هرچی باشه فحشو تعریف فرق نداره
اسمها هم مستعار بود
از ادمین هم خواهش دارم انتشار بده تا نظرارو بفهمم
نوشته: منان


👍 5
👎 9
38172 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

552202
2016-08-11 22:13:53 +0430 +0430

خدا پدر مادر باعث و بانی این سایتو بیامرزه که یه امکاناتی بوجود آورده که هرکی احتمالا با مادر محترم حرفش شده و قهر کرده بیاد چار کلمه اینجا بنویسه فک کنه نویسنده شده . مشخصه کسی که تو عمرش دو خط نامه اداری هم ننوشته یه‌دفه بیاد بخواد داستان بنویسه نتیجه چی میشه !
مث اینه طرف نیمرو بلد نباشه واسه خودش بپزه بیارن بکننش سرآشپز رستوران !
نتیجه همین عن تو عنی میشه که میبینیم . اونقد سطح بعضی از داستانا پایینه که فقط باید بشینیم روی توالت بخونیم و برینیم … متأسفم

0 ❤️

552215
2016-08-12 00:49:11 +0430 +0430

نظرم اون بی پناه هست مرد باش بگیرتش.قول میدم تا اخر عمر پیشت بمونه و زندگیتم رونق و صفا پیدا میکنه

0 ❤️

552244
2016-08-12 05:46:10 +0430 +0430

والا هر چی فک کردم حرفی در خورت پیدا نکردم واگذارت میکنم بقیه دوستان

0 ❤️

552246
2016-08-12 05:49:04 +0430 +0430

بخاطر لاپایی پردش خط افتاده بوده از فابریکی خارج شده (inlove)

0 ❤️

552338
2016-08-12 20:49:25 +0430 +0430

هی میخام چیزی نگم فقط بخونم ولی نمیشه، دقت کنید اقایون خانوما اینجا محل مشاوره نیست شب میم یکم روحیمون عوض بشه نمیذارید که، برید مشاوره هم مطمینتره و هم موثرتر، نکته دوم اینکه اسمها مستعاره خب نباشه بحال خواننده های عزیز چه فرقی داره اخه هی اسمها مستعاره زحمت کشیدی، ماشالا دوستان همه کولیس تشریف دارن اندازه ها همه دقیق دقیق احتمالا من مشکل دارم که اصلا به اندازه ها توجه ندارم، بزنم به تخته قد همه داستان نویسا 180 به بالاست و هی سروته داستان در مورد ف.ح.ش پیش بینی نکنید حال نمیده. در اخر به نوبه خودم از دوستان عزیزی که از خجالت این داستانها در میان تشکر و قدرانی می کنم.

0 ❤️

552411
2016-08-13 06:26:13 +0430 +0430
NA

اسم من منانه و سنم 29 قد 180 وزن 80 باموهای فر و پوستی گندمی

نويسنده پسر .رزومه حاصل از جق مفرط

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها