ضربدری با ادای تنگا

1397/09/12

اخطار این داستان درمورد سکس گروهی و ضربدریه اگه دوست ندارید ادامه ندید!!
من سالهاست عضو سایتم چندبار اکانتم حذف شده مجبور شدم با اکانت جدید بیام داستانهای زیادی رو خوندم امروز هوس کردم یکی از خاطرات خودم رو هم بزارم خیلی هم نمیخام شاخ و برگش بدم اگه گلنار بدست اومدی داستان بخونی جق بزنی باید بگم ناامید میشی!
ما یه زوج هستیم مثل میلیون ها زوج دیگه معمولی چیز خاصی هم نداریم نه من برد پیتم نه همسرم آنجلینا جولی یه زن و شوهر ایرانی ساده!
داستان از جایی شروع شد که من و خانمم تصمیم گرفتیم برای تنوع ضربدری با اقوام دیگه رو هم تست کنیم رو این حساب گشتیم دنبال زوجهایی از مناطق مختلف کشور تو این گیرودار یه زوجی از یکی از شهرستانهای شرق کشور رو پیدا کردیم یه مدتی باهاشون از طریق مجازی در ارتباط بودیم مطمئن شدیم که زوج هستن و تجربه هم دارند تصمیم گرفتیم ما بریم شهرشون خیلی دور بود قطار یا هواپیما هم نداشت بالاجبار با ماشین رفتیم دم دمای غروب بود که رسیدیم ورودی شهر زنگ زدم بهش گفت میام یه ده دقیقه ای بیشتر طول نکشید اومد دنبالمون شاید تعجب کنید ولی اولین باری بود که چهرش رو میدیدم نمیدونم چط
ور شده بود که ازش عکس فیس نگرفته بودم بگذریم یه کم ترس ورم داشت ولی گفتم جهنم و ضرر میریم ببینیم چی میشه راه افتادیم دنبالش تا رسیدیم خونشون خانمش هم اومد استقبال با یه لهجه قشنگ محلی شروع کرد صحبت من کم و بیش متوجه حرفاش میشدم ولی خانمم نه، مجبور میشدم براش ترجمه کنم براشون عجیب بود که کسی لهجه اونا رو متوجه نشه!
دور هم که نشستیم خانمش چادر و روسریش از سرش نیفتاد برخلاف خانم من که همون اول لباسای راحتیش رو پوشید خلاصه شامی خوردیم و رفتیم بیرون جاهای دیدنی شهرشون رو دیدیم و اومدیم موقع خواب دیدم دوتا تشک کنار هم انداخت من دست انداختم خانمم که ازینجا به بعد پری صداش میکنم رو بغل کردم شروع کردم ماچ و بوس و لب دیدم اقاهه که میخام علی صداش کنم نشسته مارو نگاه میکنم خانمش هم که فرض کنیم زهرا باشه روشو کرده اونور مثلا خابیده!
حقیقتش منم از تریپ و قیافش خوشم نیومده بود گفتمم که عکس چهره هیچکدوم رو ندیده بودیم فقط اندام وقتی دیدمش یکم تو ذوقم خورد ولی بالاخره میزبان بودن منم چیزی نگفتم که بی ادبی نباشه!
وقتی دیدم زهرا پایه نیست با خیال راحت رفتم تو کار پری جون خودم که دیدم علی کون زهرا رو داره میماله بعد دامنشو داد بالا و شلوار و شورت رو باهم کشید پایید و بمن اشاره کرد بیا یکم دودل شدم که برم یا نه ولی وقتی اصرار علی رو دیدم رفتم سراغ زهرا
اندامش خوب بود سفید و خوردنی شروع کردم باهاش ور رفتن و کم کم لختش کردم سینه هاش ۸۵ و خوردنی منم که عاشق خوردن تو کارش که رفتم معلوم بود داره حال میکنه اما اصلا چشاش رو وا نمیکرد به من نگاه کنه خودمم لخت شد گذاشتم دم دهنش که ساک بزنه دیدم روشو برگردوند کاندوم کشیدم و زدم تو دیدم هی خودش رو سفت میکنه هی میگه علی دردم میاد بگودرش بیاره خیلی بزرگه و ازین حرفای ادا تنگا…
منم دیدم داره ادای تنگا رو در میاره باخودم گفتم بزار یه حالی بهت بدم هیچ وقت یادت نره خخخ
خوب مالوندمش طوری که اب از جلو عقبش راه گرفته بود بعد به شوهرش گفتم انگار خانمت پایه نیست منم دیگه مزاحمش نمیشم
سریع پریدم بغل پری که رو علی نشسته بود داشت بالا پایین میکرد
علی میخاست پاشه بره سراغ زهرا که با اشاره بهش گفتم بمونه
خلاصه که من و علی افتادیم به جون پری تا میشد بهش حال دادیم همه مدل پوزیشن رو روش اجرا کردیم چندبار ارضا شد زهرا هم زیرچشمی همه رو دید میزد همشم منتظر بود که بریم سراغش در گوش پری گفتم علی رو ول نکن گفت تو چی گفتم نگران من نباش خلاصه که تبدیلش کردم به یه ام اف ام خفن
تا جایی که علی جون داشت ازش کار کشیدیم تا اینکه دیگه غش کرد افتاد…
گرفتیم خابیدیم صبح بلند شدیم زهرا مثل برج زهرمار نشسته بود رو مبل مارو نگاه میکرد ماهم سریع شال و کلاه کردیم زدیم از خونشون بیرون
بیچاره علی لابد تا چند روز مجبور به کص لیسی زهرا بوده خخخ
البته زهرا حقش بود میخاست ادا تنگا رو درنیاره
ازین خاطرات زیاد دارم اگه استقبال شد میزارم
اونایی هم که دوست دارن فحش بدن عیب نداره چون دایورت کردم رو خانواده خودشون بعله

نوشته: شوهرپری


👍 23
👎 21
82611 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

733632
2018-12-03 21:48:25 +0330 +0330

عالی بود به نظرم هرکی اولش میاد جلو و بعدش ادا تنگا رو درمیاره دقییییییقا حقش همینه دستت درد نکنه خوب ادبش کردی :D
وااااالا مسخره :|


733676
2018-12-04 00:33:52 +0330 +0330
NA

منو یاد خاطراتم انداختی

0 ❤️

733683
2018-12-04 00:59:31 +0330 +0330

بردی دادی زنت و گاییده طرف بعد میگی زهرا حقش بود ؟ ??

3 ❤️

733696
2018-12-04 03:47:34 +0330 +0330

حقش بود خخخخ قلمت خوب روان بود و مث بعضی ها داستان با تعریف از خود شروع نشده بود

1 ❤️

733698
2018-12-04 04:30:17 +0330 +0330

عالی بود
خیلی خلاصه
لطفا از دیگر خاطراتتون هم بنویس
ضربدری بهترین و لذت بخش ترین سکسه ?

0 ❤️

733716
2018-12-04 07:09:49 +0330 +0330

فكركردي زرنگي كردي زنشو نگاييدي؟؟؟اونا فيلم بازي كردن بهت ضدحال زدن كه تو حال نكني وبري با زن خودت،،زرنگ اون مرده بوده كه زن ترو گاييد اما تو نتونستي زنشو بگايي

6 ❤️

733749
2018-12-04 11:56:14 +0330 +0330
NA

تو که انقدر مهربونی بده منم بکنم دعات کنم

0 ❤️

733794
2018-12-04 18:39:58 +0330 +0330

دمت گرم عالیییی ولی موضوع روباید میزاشتی کسکشی برای زنم

0 ❤️

733800
2018-12-04 19:13:37 +0330 +0330

نمیدونم چرا اینقدر ضربدری رو دوست دارم… تو سکس با زنم زیاد ازش میحرفیم و اونم پایه نیست ولی بدشم نمیاد و تو سکس همراهی میکنه… ولی بعد سکس همه چی میپره
میگه میترسه وابسته بشه و اگرم غریبه باشه و دیگه نبیندش ولی مزه کیر جدید بیفته زیر دندونش و هی بخواد و هی بخواد و خراب بشه و زندگیمون خراب بشه… ی زوج همتراز… مودب و باکلاس و صبور چاره ماست …که اول رفت و امد و کم کم…

0 ❤️

733816
2018-12-04 20:24:13 +0330 +0330

خدا شما رو با عمو کاندومی محشور بفرماید. ممنون که به آرمانهای عمو پایبند بودین

0 ❤️

733878
2018-12-05 02:21:43 +0330 +0330

داستان رو نخوندم، ولی لایک کردم فقط به خاطر خط اول ?

0 ❤️

733935
2018-12-05 11:51:25 +0330 +0330

دوست عزیز اگه داشتی داستان مینوشتی باید بگم داستان ضعیفی بود و خیلی جا داشت که روش کار کنی. زیادی خلاصه بود بر خلاف موضوعات زیادی که مطرح کردی. مثلا شخصیت پردازی و نوع آشنایی با این فانتزی و نحوه آشنایی و غیره…
اگر هم اصرار داری بر اساس واقعیت بوده باید بگم بی اندازه دور از واقعیت بوده. البته نسبت به نوع نوشتارت دارم میگم. چون واقعا دور از ذهنه یه خانوم برای بار اول به راحتی جلو کسه دیگه حتی لخت بشه چه برسه بپره سر کیرش و بالا پایین کنه و وسط سکس هم همش نگران باشه به تو خوش بگذره…
البته ممنون که زحمت کشیدی و نوشتی اما سعی کن داستان یا داستان بر اساس واقعیتت یکم جذابتر و طبق اصول اولیه نوسندگی باشه. یا اگر برات سخته که درست بنویسی کلا ننویسی.
امیدوارم از نظرم ناراحت نشی چون نظر شخصی خودمه و ممکنه کسای دیگه از خوندن نوشته هات خوششون بیاد

0 ❤️

733941
2018-12-05 12:12:55 +0330 +0330

چرت و پرت نوشی

0 ❤️

735469
2018-12-14 04:55:04 +0330 +0330

داستانت جالب بود.یجورایی واسه منو خانمم هم اتفاق افتاده بود. با یه زوج شمالی اشنا شدیم .وقتی رفتیم خونشون زنه خیلی خودشو چوس کرد.ما هم مثل شما همینجوری حاله زنو رو گرفتیم.فردا صبح که خواستیم بریم زنه دید کار بدی کرده خودش افتاد به التماس و معذرت خواهی .منو شوهرشو خانمم هم سه نفری افتادیم به جونش و تا ظهر پنج دفعه از جلو و عقب کردیمش…جای همتون خالی.

1 ❤️

736631
2018-12-21 13:49:31 +0330 +0330

ضربدری کسی هست کمکم کنه،یه خانوم بیاد باهام صحبت کنه بگه من چطور همسرم و راضی کنم

0 ❤️

741946
2019-01-17 12:30:31 +0330 +0330
NA

داداش خیلی تو توهمی

0 ❤️

744492
2019-01-29 14:09:48 +0330 +0330
NA

عالی بود . ما هم یه زوج هستیم از شرق دقیقا این تجربه رو داشتیم . خودم شک کردم این دوستمون منظورش تو داستان ما بودیم یا نه . زوج از شرق کشور بود خوشحال میشیم آشنا شیم

0 ❤️

748729
2019-02-17 14:48:51 +0330 +0330
NA

خیلی باحال بود،
شماره میدی ممن هم بیام سه تایی حال کنیم.
من تهران هستم.

0 ❤️

849981
2021-12-27 03:04:59 +0330 +0330

bitmaster74
نظرت و خوندم خیلی باحال بود نوشتی یک خانم بیاد باتو صحبت کنه که چطور خانه و راصی کنی ،؟ جواب شما اینه که تو میخوای خانومت و راضی کنی ؟ خیلی ناراحتی که راضی نیست ؟ چاره اش اینه که به جای یک خانم بیاد با تو صحبت کنه من باید بیام با خانم تو صحبت کنم و جوری هن راضی اش میکنم که اگر خودت هم نخواهی اون دیگه میخواد. بچه جون تو هنوز زوده که بخوای زرنگی کنی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها