سلام من اسمم مهدی میخوام یکی از خاطرات باحالمو بگم امیدوارم لذت ببرید اول از خودم بگم کلا ادمی هستم تو کار سکس تقریبا میشه گفت یه نفرم مثل don jon(اسم فیلم)… نصف عمرمو تو کار کس و کس بازی بودم و این داستان از اونجایی شروع میشه کث منو پسر خالم دو تا کس توپ پیدا کردیم و که این دو تا کس هم با هم نسبت فامیلی داشتن اسم دوست دختر من الهام بود و اسم دوست دختر پسرخالم که اسمش امین بود هم ستاره بود. ما چهار نفر زیاد با هم اینور اونر میرفتیم از کوه و دشت و صحرا گرفته تا داخل شهر و غیره و اکثر روز ها که میخواستیم سکس کنیم میرفتیم تو مناطق تفریحی(البته داخل خود مناطق نبودیم ی ذره دور تر بودیم)که معمولا منو الهام تو ماشین سکس میکردیم امین و ستاره هم داخل چادر میرفتن و بعد از اینکه ستاره و امین میرفتن تو چادر الهام چون همیشه دختر حشری بود درجا میرفت سراغ کیرم و شروع میکرد به ساک زدن (لامصب چه ساکی هم میزد)بعدش لختش میکردم و با چوچولش ور میرفتم و بعد با سرعت تمام و به صورت حرفه ای میزاشتم تو کسش و تلنبه میزدم و ابمو کامل میریختم تو دهنش و اونم لذت میبرد.دیگه تقریبا هفته ای 4 5 بار میرفتیم سکس بعد از مدتی منو امین به این پی بردیم که این دو نفر زیاد به ما وابسته شدنو ول کن نیستن ساعتی 100بار به منو امین زنگ میزدن و ما دیگه خیلی خسته شدیم از اینکه مدام زنگ میزدن که ی روز امین بم زنگ زد و شروع کرد به فحاشی که من از دست این کلافه شدمو ولم نمیکنه و منم حرفشو تایید کردمو و گفتم گایییدن مارو ولممون نمیکنن.روز بعد امین اومد پیشم گفت من دیگه نمیخوام با ستاره باشم و دیگه حالم ازش به هم میخوره و منم گفتم اینجوری نمیشه و ول کن نیستن باید کاری کیم که از وابستگی ما در بیان که بعد از چند ساعت ی فکر نه چندان بدی به ذهنم رسید که گفتم بیا جاهامونو عوض کنیمو و دفه ی بعد من به جا تو برم چادر تو بمون تو ماشین یعنی تو با الهام سکس کن و من با ستاره.امین گفت غیر از این راهی نداریم ی دف امتحان میکنیم شاید جواب داد .خلاصه رسید به اون روز و موقعی که رسیدیم به اونجا همیشگی دیدم امین به ستاره گفت تو برو تو چادر منم الان میام و بعدش ستاره رفت ولی به جا امین من رفتم تو چادر.که ی دفعه ستاره ترسید بعدگفت:اینجا چه خبره و بلند داد زدن و صدا کردن امین بعد من بش گفتم الان امین داره حال میکنه تو هم بکش پایین که دیدم ستاره از لحن حرف زدنم خوشش امد و ی ذره نارپز کرد و خودم رفتم به صورت حشری لباسشو کندم وستاره خیلی حشری شد و لب خیلی وحشتناکی ازم گرفت و گفت میخوام تا ته فشار بدی بعد کیرمو محکم گرفت و به صورت حشری شرو کرد به ساک زدن که انقدر سگی ساک زد که ی لحظه فک کیردم کیرم از جاش کنده شده بعد از ساک زدنش از پشت خوابوندمش انقدر کیرم تفی بود که نیاز به تف خودم نبود بعد یه دفعه بدون هیچ مکسی کیرمو تا ته کردم توش یهو صداش بلند شد و بدتر حشری شد و میگفت تلنبه بزن و محکم تر و از این کس شرا… بعد ابم اومد و کیرمو کردم تو دهنش از حد فشار ابم داشت خفه میشد و امل لذت میبرد که دیگه ما لباس پوشیدیم و رفتیم تو ماشین دیدیم هنوز اقا امین تموم نکرده فهمیدم نامرد قرص و… داشت هیچ اصن ارضا نمیشد و ما دوباره رفتیم تو چادر تا اینا سکسشون تموم شه که دیدم ستاره بم گف تو خیلی بهتر از امین سکس میکنی و خواست شمارمو بگیره و منم ی شماره الکی بش دادم و برگشتیم تو ماشین و موقع برگشتن هیچ کس صداش در نمیومد از روی خجالت.و از اون موقع به بعد هم الهام روش نمیشد بم زنگ بزنه و ستاره هم به امین زنگ نمیزد تا همین دیروز که دوباره همون اشو همون کاسه شد و ریدم تو هر چی سکس و دختر بازی هست.
تمام امیدوارم خوب ارضا شده باشید پا این داستان تخمه هم همراه داستان بخورید:)))) Good Luck
نوشته: مهدی
جق میزنی تو؟؟؟؟
خدایی جق بزن با فانتزی هات اوسکول.
مگه دوست دخترت جنده بوده توله سگ که دادی یکی دیگه کرد.
خاک بر سر بی غیرت کونی.
بمیر بابا …
۴ تا فیلم دیدی و داستان جفنگ خوندی فک میکنی به این راحتیه ؟!
اون پرید رو دوست دختر تو تو هم رفتی به دوست دخترش گفتی میخوام بکنمت حشری شد ؟!
خفه nea
باید رید به این غیرت و فانتزیات
فک کنم نصف عمر تو کار سکس بودی ولی از نوع توهم و جلق yes3
درختان مناطق تفریحی یکم این ورتر یکم اون ورتر توکون تو وامین
ملجوق کس مشنگ
خیلی داغونی …من پیشنهاد میکنم یه بار با حاک اره و ماسه جلق بزن … بعد بشین داستان بنویس
راستی وقتی داستان مینویسی انگشتتو از تو کونت در بیار
میگم چجوره ولت نمیکن.جل الخالق.پس حتما ما ایراد داریم که باید هربار کلی ناز زن جنده رو بکشی تازه پول میخواد بگیره.الان تو خیلی زرنگی یا ما خیلی ناواردیم.هفته ای پنج بار میگاییش حتما مجانی هم میکنی یه چیزی هم دستی بهت میده.کلا مخم هنگ کرد نمیتونم تصور کنم چیزی که نوشتی.ولی یه نصیحت جق با گریس نسوز پلوس پراید هم امتحان کن میگن محشره. biggrin ROFL
عزيز جان به حرف اينا گوش نكن. حسوديشون ميشه. والا حق دارين. خب معلومه كه يه دختر دل آدمو ميزنه.قشنگ يه اتوبوس بخرين با يه خيمه. توشون حرمسرا راه بندازين تو مناطق تفريحى، سياحتى و زيارتى…
مرتیکه کسکش…اس ام اس دادی یا داستان نوشتی؟تو که عرضه نویسندگی نداری غلط کردی اومدی توهمات تخمی تخیلی ملجوقانتو نوشتی…خواستی بگی خیلی شاخی؟ما شاخو از کون فیل در میاریم…کس بازی؟یا کون بازی؟فک کنم دویومی چون بد گشاد میزنی بس که بو گوزت بر داشته اینجارو…مرتیکه ساندیس خور یهودستش تو شرته اومده داستان تخیلی نوشته مثلا که من خیلی فلانم…فلانو میبندن سر در باغ که گهوریدن واس اون دول دول بساکه
والا ما که نخوندیم ولی ظاهرا خیلی شکر اضافه خوردی که انقد فحشت دادن. خاک تو سرت bad
ادمین لطفا یایه جا به این اقابده داستانشو همونجا تایپ کنه یا اینکه بهش تفهیم کن هرجایی جای ریدن نیست همون محموتی بسه دیگه شما تکرارش نکن واگر دیربجنبی ناچار باس بجای اسم فعلی باس اسم اینجارو گذاشت محبت خانه محمتوتی یا محموتیه
اما آق میتی گمونم جنسش زیادی اسیدبالا بوده توهمت شدیده دادا کمتر بزن نه خودت گوز ملق شی نه ملتو به دری وری گفتن بندازی
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺟﻖ ﻧﺰﻥ کوﺭ ﻣﯿﺸﯽ