عاقبت لج بازی

1392/09/02

سلام
من غزلم 21سالمه داستانی که براتون می خوام بنویسم داستان اولین سکسم که هیچ وقت یادم نمیره که برمی گرده به زمانی که 13سالم بود تازه حسای عجبی تو خودم حس می کردم دوستام از دوست پسراشون حرف میزدن که منم دلم می خواست یک دوست پسر داشته باشم یک سال بعد با یک پسر اشنا شودم که همسایه مغازه بابام بود اینم بگم من ادمی هستم لج باز وحرص دربیار که اینو همه به هم میگن

خوب بریم سراغ دوست پسرم که 20 سالش بود من ازش خوشم میومد ولی رو بهش نمی دادم هروقت باهاش تلفنی حرف میزدم بی اختیار دستم رو کسم میرفت رابطمون کم کم داشت صمیمی تر می شود من همیشه یک جوری لجشو درمی اوردم اونم بهم می گفت انقد اذیتم کن که یک روز ولت کنم ولی من دوستش داشتم و نمی خواستم ولم کنه ولی دسته خودم نبود همیشه کخم می گرفت لجشو دریارم خلاصه یک روز بهم زنگ زد گفت من جای خونتونم بیا پشت پنجره منم از خدا خواسته پریدم پشته پنجره یکم که باهم حرف زدیم گفتم میای بالا می خواستم یک جوری لجشو باز دریارم ولی نمی دونم چطوری اونم انگاری می دونست ولی گفت اره میام درو زدم پریدم تو پله ها که ببینم کسی نباشه امد بالا تا منو دید با تاپو دامن کوتاه انگاری ازخود بی خود شد منو تو بغلش گرفت و فشارم داد من دلم ریخت شول شدم ارم بهم گفت دوستت دارم این اولین بار بود تو این حالت بودم بهش گفتم مامانم میاد بهم گفت دره مغازه بود با پدرت به یکی از بچه ها گفتم اگه تکون خورد بهم زنگ بزنه منم خیللم راحت شد دیگه یادم رفت حرسشو می خواستم دریارم باهم رفتیم داخل خونه همه جا سرک می کشید وقتی رسیدیم به اتاقم چشش که افتاد به تختم نمی دونم چش شود بغلم کرد برد انداختم رو تختم خوابید روم بهم گفت حالا تلافی همه لج بازیاتو در میارم یک لحظه ترسیدم ولی وقتی لباشو گزاشت رو لبام دیگه از حال رفتم شروع کرد به خوردنم گردنم تاپو سوتینو در اور تا چشش به سینهای اناری کوچک سفتم افتادگفت بالاخره اینارو دیدو شرو کرد به خوردنشون یک دستشم کرد تو شردم کسمو می مالوندمنم ولوی ولو بودم بعد پاشد شلوارشو در اورد فقطی کیرشو دیدم وحشت کردم من 14 سالم بود اون 20 سالش کیرشو اورد جلو سورتم گفت بخور من گفتم نمی خورم اینو گفتم که هولم داد به شورتمو در اورد پاهمو داد بالا فکردم می خواد بکن توم که دیدم کسمو کرد تو دهنش و شروع کرد به خوردن بجور می خورد کسمو منم که دیگه داشتم دیونه می شدم باورم نمی شد این اولین سکسمه وقتی کسمو حسابی خورد پاشد وامد بالا وکیرشو گزاشت رو لبام منم وقتی دیدم کسمو خورده دهنمو باز کردم اونم تند تند ته دهنم می کرد کیرش انقد کلفت بود که داشتم خفه می شدم ولی خوشم میومد یک چیز نرم تو دهنمهبعد امد کنارم نشست گفت خوب بود منم گفتم اره همیشه همینتور تلافی کن که کاش اینو نمی گفتم که دیدم برگردندم به شکم شروع کرد به خوردنه کونم منم فکردم فقط یک خوردنه کونمو دادم بالا تا بخوره ولی دیدم انگشتشو کرد تو کونم اول خوشم امد ودرد داشت شروع کرد به عقب جلو کردن بعد دوتا وسه تا انگشت که بهشت گفتم بسه درد دارم که بهم گفت وقت تلافیه داشتم از درد می موردم که یک چیز گرم نرم که تو دهنم حس کرده بودمو دمه سوراخ کونم حس کردم تا به خودم امدم کار از کار گزشته بود منم یک جیغ زدم و گریم راه افتاد بهش می گفتم درش یار ولی اون گوشش دیگه بده کار نبود و تند تند کیرشو تو کنم عقب جلو می کرد منم جیغ می زدم گریه که بعد چند دقیقه دردش واشم عادی شد ساکت شدم و خوشم میومد داره منو می کنه دیگه عوجه اسمون بودم صدای اه اهم بلند شده بود اونم هی می گفت جانم کیف می کنی می کنمت منم با لبخند می گفتم اره بعد چند دقیقه یک گرمای عجیب تو کنم حس کردم و دیدم روم ولو شد منم ولو شدم و خوابمون برد که یک دفعه با صدای زنگ مبایل دوست پسرم بیدار شدم که گفت مامانت داره میاد منم نمی دونم چطور لباس پوشیدم وعشقمو بیرون کردم شب از کون درد خوابم نبرد چون بجوری خونی شده بود بعد از اون جریان یک چند باره دگه اشکان منو از کون کرد تا تلافی همه چیزو سرم دریاره اولین سکس یادم نمیره.

نوشته: غزل


👍 0
👎 0
45769 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

405135
2013-11-23 08:02:47 +0330 +0330

البته من فکر میکنم آقا پسره خودشو گذاشته جای غزل خانوم (که خیلی تو کفشه :-D ) و داستان رو (توهمات یا فانتزی هاش) رو ارسال کرده!/
تا نظر دوستان چی باشه

0 ❤️

405136
2013-11-23 09:40:57 +0330 +0330

الان میخواستی لج ما رو در بیاری کونت بذاریم…منتظر دوستان باش…

0 ❤️

405137
2013-11-23 11:27:55 +0330 +0330
NA

آخه اوسکول، شنقل، جقول بقول، این اراجیف چی بود تایپ کردی؟ بابا اگه 2 دیقه وقت برای بازخونی اراجیفی که نوشتین بزارین خودتون از فرستادنش پشیمون میشین!

0 ❤️

405138
2013-11-23 13:53:38 +0330 +0330
NA

گوزو با اون نوشتنت…

لجشو دریارم ،حرسشو دریارم…

گوزو بذار شاشت کف کنه بعد بیا بده.

الان سوالی که پیش میاد اینه که عروسک این بچه کوسخلو کی برداشته :D

0 ❤️

405145
2013-11-23 15:23:09 +0330 +0330
NA

Khosheman Aaaamad

0 ❤️

405140
2013-11-23 16:20:41 +0330 +0330
NA

منم ی سوال میپرسم…مد جدیده هرکی میخواد لج کسی رو دربیاره میگه بیا خونمون.؟؟؟عجیبا غریبا

0 ❤️

405146
2013-11-24 02:00:22 +0330 +0330
NA

دستش درست

0 ❤️

405147
2013-11-24 03:13:40 +0330 +0330
NA

توش باشه جلقو

0 ❤️

405141
2013-11-24 11:20:26 +0330 +0330
NA

خيلي غلط املائي داشت( خيلي زياد)
اعصاب آدم خورد ميشه از داستان خوندن ديگه دارم كم كم پشيمون ميشم از اينجا اومدن .

0 ❤️

405142
2013-11-24 11:59:56 +0330 +0330
NA

13 سالگی ؟؟؟؟ :O
ای خدااااا :-(
عوج کجاست؟ به منم آدرسش رو میدی؟

0 ❤️

405143
2013-11-24 16:35:23 +0330 +0330
NA

می ﺧﻮﺍﻡ
ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ.

ﻋﺠﺒﯽ

ﺷﻮﺩﻡ
تو ﺷﺮﺩﻡ
ﺷﻮﻝ ﺷﺪﻡ
ﺳﻮﺭﺗﻢ
ﻓﻘﻄﯽ

ﺍﯾﻨﻮ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻮﻟﻢ ﺩﺍﺩ ((ﺑﻪ)) ﺷﻮﺭﺗﻤﻮ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩ

فکردم
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﯿﻨﺘﻮﺭ
ﺑﺮﮔﺮﺩﻧﺪﻡ
ﺑﻬﺸﺖ ﮔﻔﺘﻢ
ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﻣﻮﺭﺩﻡ
ﺑﺪﻩ ﮐﺎﺭ
ﮐﯿﺮﺷﻮ ﺗﻮ ﮐﻨﻢ
ﻋﻮﺟﻪ
یک ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻋﺠﯿﺐ ﺗﻮ ﮐﻨﻢ ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻡ
ﺯﻧﮓ ﻣﺒﺎﯾﻞ

یک ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﮔﻪ

و از همه جالب تر اینجاست

(( ﺍﺭﻡ)) ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﯾﮏ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﮔﻪ(( ﺍﺷﮑﺎﻥ))
ﻣﻨﻮ ﺍﺯ ﮐﻮﻥ ﮐﺮﺩ

یعنی لایک به این مخ و سواد نداشتت
:-D

0 ❤️

405144
2013-11-28 02:08:49 +0330 +0330

بچه‌گانه بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . .

چیزی نمیشه نوشت. همه خوانندگان ایراد‌های داستانت رو نوشتن. ببین چهار خط نوشتی ولی اندازه چهارصد خط غلط داشتی. ننویس کوچولو، ننویس.

0 ❤️