عشق استاد جوان به شاگرد

1397/12/01

من فرزاد هستم ۲۰ ساله. قدم ۱۷۵ وزنم ۷۲ . پوستم سفید و ذاتا مو نداره بدنم. تقریبا خوشگلم. باشگاه میرم گه گداری واسه حفظ تناسبم. ماهیچه ای نیستم. خلاصه بگم کونی دارم که همه برام سیخ میکنن.
اسم استادم و معشوقم رضا هستش. قدش ۱۸۰ وزنش هم ۸۲ اونم مثل خودم سفیده اما سینه پرمویی داره. کیرش ۲۰ سانته و خیلی کلفته. تخماش بزرگ و کشیده. خوشتیپه و باشگاه میره و بدن ماهیچه ای داره.
ماجرای شروع عشقمون برمیگرده به دوسال پیش. ترم اول دانشگاه. رضا سرکلاس ادم خشکی نیست شوخی و حرف زیاد داره. چند هفته که گذشت روابط من و اون نزدیک شد. رضا سالن میرفت با همکارا و دوستاش. هفته چهارم بود. من گفت بعداز ظهر میرم سالن یه نفر کم داریم بازیت خوبه؟ منم از خدا خواسته گفتم آره. ادرسو‌ داد گفت ساعت چهار اونجا میبینمت. منم بعدازظهرلباسامو برداشتم و رفتم. رسیدم دم در منتظرم بود. راهنماییم کرد به رختکن. باهم رفتیم لباس عوض کنیم من لخت شدم فقط شورت هفتی پام بود که متوجه نگاه های رضا شدم. به بدن و کونم زل زده بود. داشتم لباس ورزشیهامو از ساک درمیاوردم که اوم
د نزدیکمو دستشو گذاشت رو کمرم به حالت خاصی و گفت امیدوارم ببریم. منم لبخندی زدم ومشغول پوشیدن لباسام شدم. دستش انگار تو درونم باعث یه جرقه شد و یه جورایی تحریک شدم. بازی رو بردیم و کلی از بازیم راضی بود. تو رختکن بعد بازی درحالی که باز شورت هفتی پام اومد منو از روبرو بغل کرد و خوشحال از بازی دستاش پشت کمرم بودن. وقتی خواست جداشه یکی از دستاشو کامل رو باسنم کشید.
یه مدت گذشت منم هفته ای دوبار میرفتم سالن فوتسال باهاش و داخل رختکن همیشه از این کارا میکرد. یه مسابقه مال تیم دانشگاه بود باهم رفتیم جنوب. تو سفر کلی باهم جورشدیم شوخی میکرد باهام.
رفتیم کنار دریا و ظهرش رفتیم اب تنی من و رضا تنها. تو اب کلی باهم شوخی کردیم. جفتمون شورت هفتی پامون بود. گفت جنبه شوخی داری منم نمیخواستم کم بیارم جلوش گفتم اره شوخی کن میکنم استاد. گفت دیگه به من نگو استاد. فقط تو دانشگاه بگو. گفتم چشم. یهو رفت زیر آب بعد از چند ثانه شورتمو از پام دراورد زیر اب. چند متر اونطرف تر اومد بیرون و گفت اگه روت میشه برو بیرون. من شنام زیاد خوب نبود و نمیتونستم زیر آب برم مثل اون. خندیدم و ازش خواش کردم بده شورتمو. گفت تلش کن خودت بگیرش. بعد برای خراب کردن اعصابم سمت پشتیش که جای کونم بودو اول بو کرد گفت به به چه بویی یه بوسه روش زد
. منم سعی کردم برم ازش بگیرمش. به خاطر لخت بودنم نمیشد زیاد بیام بالا. دنبالش افتادم اون حرفه ای بود و با سرعت شنا میکرد. کلی از ساحل دور شدیم. من دیگه خسته شدم و نمیتونستم شنا کنم. حتی نمیتونستم خودمو نگه دارم. صداش زدم رضا. رضا. من نمیتونم شنا کنم دارم میریم پایین. گفت هههه گول خوردم. گفتم بخدا جدی میگم اصلا شورتو نمیخوام بندازش تو دریا. تو این حال داشتم دست و پا میزدم. وقتی دید قضیه جدیه اومد سمتم.
رسید بهم و گفت دست انداخت زیر بغلم و به سمت ساحل رفتم. بعد از پشت بغلم کرد سینش به کتفم چسبیده بود و کیرشو رو باسنم حس میکردم. دوباره را افتادیم. رسیدم نزدیک ساحل و راحت میشد سرپا موند و پاهامون به زمین میرسید. گفت وایست شورتتو بپوشم برات. رفت زیر اب و یه پا یه پا انداختش دور زانوهام. وقتی خواست بکشه بالا کلی کونمو انگولک کرد. منم چیزی نگفتم خلاصه رفتیم بیرون. هردومون خسته بودیم و روی ماسه ها دراز کشد. منم کنارش دراز کشدم سرمو بلند کرد و دستشو گذاشت زیر سرم. شروع کرد به حرف زدن اولین بار بود که فهمیدم خوشش ازم میاد. گفت میدونی خیلی بدن خوبی داری. خیلی خوشگل
و نازی . خیلی خوبه که مو نداری و…
شب حرکت کردیم برگشتیم. فرداش کلاس نداشتیم. عصرش بهم پیام داد کجایی باید ببینمت. گفتم چرا گفت دلم تنگ شده. منم اصلا به اختیار خودم نبودم و باهاش رفتیم بیرون.
خلاصه هرروز پیام عاشقانه میفرستاد. میرفتیم بیرون. توی درسش فقط من بیست شدم. بعد امتحانات گفت بیا باهم بریم شمال دو نفری. منم به خانواده گفتم اما گفتم چند نفریم واسه درس میریم.
رفتیم شمال ویلای خونوادگیشون. اول رفتیم اطراف گردش. بعد گفتیم تو این زمستون ببینم کی بیشتر تو اب دووم میاره. داخل ویلا لخت شدیم و رفتیم تو اب من سی ثانیه نشد اومدم بیرون. اما رضا یک دقیقه ببشتر موند سریع باهم برگشتیم تو ویلا. من شورت هفتی بسیار نازک توسی رنگ پام بود. وقتی برگشتیم تو ویلا. گفت وایی چی میبینم. شروع کرد به تعریف از کون و بدن من. بعد رفت حوله اورد و خودش شروع کرد به خشک کردن و مالیدن من. وقتی رسید به رونهام پنج دقیقه لفتش داد کلی کونمو دید زد و دست زد. بعد خودشم سریع خشک کرد. و رفت دراز کشید جلو‌ تی وی گفت بیا فیلم ببینیم. فلشش چندتا فیلم روش بود. از اونا گذاشت. لباساشو هم نپوشید که منم نپوشم. منم رفتم کنارش دراز کشیدم. فیلمش زیر نویس بود درمورد دوتا همجنسباز یکیش مفعول و اون یکی فاعل. فیلمش که تموم شد چندتا هم پورن گی روش بود اونارو هم پخش کرد. یکیشون مفعول عین من بود و فاعل هم شبیه رضا. دیدم گفت این پسره شبیه تو. هم قیافش هم بدنش هم … .
گفتم هم کجاش؟ گفت ولش کن نمیشه بگم.‌گفتم باید بگی. بعد کلی اصرار گفت کونش. البته اختلافهایی دارین. گفتم مثلن ؟ گفت این سوراخ کونش گشاده ولی مال تو تنگه. گفتم مال منو از کجا دیدی؟جوابم نداد
بحث رو عوض کرد. بعد کلی چرند پرند. گفت یه سوال بپرسم. اگه دختر بودی دوست داشتی مردت چه شکلی باشه؟ درجواب کم و بیش مشخصات خودشو دادم.
گفتم حالا تو از همکلاسیهام اگه بخوای یکی رو انتخاب کنی برای زندگی، کی رو انتخاب میکنی؟ گفت کسی که بهش بیست دادم. خیلی با حرفش حال کردم . فهمیدم خوشش از من میاد. بعد درمورد همجنسگرایی صحبت کرد. کلی اطلاعات درموردش داشت.همزمان پاشو انداخت رو پامو نزدیکم شد. بعد لبشو گذاشت رو لبم و منو بوسید. ته دلم ریخت خجالت میکشیدم اما خوشم میومد. تسلیمش شدم و باهاش همکاری کردم.
بعد کلی از هم لب گرفتیم. همدیگرو بغل کردیم. شروع کرد به خوردن سینه هام. کل بدنمو لیس زد. بعد به شکم خابوندم. یه بالشت هم زیر کونم گذاشت شورتمو اروم کشید پایین وقتی کون قنبل کردمو دید کلی ذوق کرد بعد کل باستنمو لیس زد و رفت سراغ سوراخم. وقتی زبونش رو سوراخم میچرخید سعی میکرد بره داخل سوراخم کلی کیف میکردم و آه و نالم بلند شده بود شورت خودشم دراورد. رفت یه روان کننده اورد زد به کونم اول انگشت کرد توش. بعد به کیرشم روان کننده زد. سرشو گذاشت در سوراخم اروم میمالید به سوراخم. داشتم از شهوت میمردم ازش خواهش کردم منو بکنه. گفتم رضا جونم عشقم بکن تو دیگه.
نزدیک بیست بار فشار میداد اما در میرفت کیرش و تو کونم نمیرفت، اروم اروم سر کیرشو به زور فرستاد تو سوراخم. یه کم دردم گرفت. بیشتر کردت تو کونم تا نصفه رفت، دردش بیشتر شد به روی خودم نیاوردم. تحمل کردم چند ثانیه مکث کرد و تا دسته کرد تو کونم خیلی دردم گرفت ، از شدت درد اشک از چشمام سرازیز شد، نتونستم تحمل کنم و بهش گفتم درارش. گفت تحمل کن سختیشو پشت سر گذاشتی. شروع کرد به تلمبه زدن دردم شدید شد ده پونزده تا تلمبه زد من دیگه نتونستم تحمل کنم و بلند شدم کیرش درومد. زدم زیر گریه. رضا شروع کرد به دلداری دادنم.
‏خواست دوباره بکنه من قبول نکردم وبهش پیشنهاد دادم براش ساک بزنم. هرچند بلد نبودم و بار اولم بود اما کیرشو کردم دهنم و سعی کردم مثل فیلما براش بزنم. رضا سر پا بود من جلوش زانو زده بودم و براش میزدم.
‏کیر رضا کلفت و دراز و سفید رنگش با بیضه های کشیده و بلند بود. تخماش پر دهنم میشد و حسابی تخماشو براش خوردم. رفته رفته بهتر ساک زدم و خودش هم تو دهنم تلمبه میزد و کیرش به حلقم میرسید.
‏ نزدیک نیم ساعت طول کشید تا ابش اومد. ابشو پاشید تو صورت و دهنم. بعد خودمو تمیز کردم. باهم رفتیم حموم و بعد شام خوردیم و رفتیم بخوابیم.
‏ تو تخت خواب یه دست لاپایی کردم. ابشو ریخت رو سوراخم و وسط پام. بعد از خستکی خوابمون گرفت. ابش موند رو کونم و تمیزش نکردم. تو بغل هم خوابیدم. ساعت ده صبح بیدار شدم و به زور بیدارش کردم. یه صبحونه خوردیم. دوباره ازم تقاضای سکس کرد و خواهش کرد اجازه بدم بکنه کونم. گفت اگه تحمل کنم دوسه بار حسابی کونمو بگاد دیگه برام عادی میشه و خوشم میاد. قبول کردم. به حالت سگ وایستادم حسابی کونمو قنبل کردم. باز به سختی کیرشو کرد تو منم به سختی تحمل کردم. پنج دقیقه گذشت دردم کمتر شد و رضا با شدت تلمبه میزد و تا ته میکرد توم. تخماشو دم سوراخم حس میکردم. تند تند تلمبه میزد. خسته
شد و درازم کرد. دراز کرده سوارم شد و گاییدم. نیم ساعت طول کشید تا ارضا شد و همه ابشو تو کونم خالی کرد. بهش اعتراض کردم که چرا ابو ریخت تو کونم. گفت واسه سوراخت خوبه و باعث میشه سکسهای بعدیت راحت تر باشه. بعد ناهار خوردیم.
بعد ازظهر دوباره سکس خواست و من دیگه کونم جوابگو نبود. براش ساک زدم.
شب که شد بعد شام یه کم مشروب باهم خوردیم. بعد نیمساعت دیگه هیچی یادم نیست.
رضا برای اینکه تسلط روم داشته باشه قرص خواب اور به خوردم داده بود. به مقدار زیاد که تقریبا بیهوش بودم. بعد گوشیشو میزنه رو ضبظ و بهم تجاوز میکنه. اون شب سه بار ابش اومده بود. نزدیم سه ساعت تو کونم گذاشت. وقتی کارش تموم شد سوراخم باز مونده بود.
فردا بعد ازظهرش پاشدم. تعجب کردم تا شب ازم سکس نخواست. تو رخت خواب موقع خواب عین زن و شوهرا اون موقع کردم و اینبار راحت کیرش رفت تو و منم اخراش ارضا شدم.
شش روز اونجا بودیم. تو این شش روز دست کم بیست بار سکس کردیم. توراه که برمیگشتیم بهم گفت وقتی بار اول تو رختکن دیدم اینقدر خوشکلی دلباختت شدم اما منو ببخش چون فکر میکردم خرابی. اخه پسری به خوشگلی تو مگه نر دورش نبوده باشه که تا ۱۹ سالگی پلمپ بمونه. منم بش گفتم همون جا منم عاشقت شدم وقتی شجاعت به خرج دادی و دستت رو گذاشتی رو کمرمو انگولکم کردی.
رضا بعدا به خاطر من یه خونه گرفت منم بیشتر روزا میرم پیشش و بعضی شبها هم میرم پیشش.
یه روز بهش بدقولی کردم. فردا عصرش رفتم پیشش قرار شد شب بمونم پیشش.
از دستم ناراحت بود. به محض ورود لختم کرد و بردم روی تخت یه توف زد به سوراخم و کیرشو تا دسته کرد تو کونم. داشتم اذیت میشدم از نحوه سکس کردنش.
هرچی التماس و خواهش میکردم بیشتر فشار می اورد.
. الان دوساله باهمیم و عاشق همدیگه ایم هیچوقت به هم خیانت نکردیم.

نوشته: فرزاد


👍 10
👎 5
26364 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

749494
2019-02-20 21:02:19 +0330 +0330

حشفهحالا کونت نسوزه اصلا تو سوگولی نظرای زیر سایت باش . کیرم نمیدن دستت،تا تکونش بدی با شستت; ولاه که.

1 ❤️

749509
2019-02-20 21:27:03 +0330 +0330

باز هم گی
شهوانی پس بقیه چی
حداقل یکی در میون بزار

2 ❤️

749510
2019-02-20 21:27:46 +0330 +0330

چرا اینقدر گی ها زیاد شدن؟؟؟؟؟
واقعا کسی با تمایلات عادی نیست ؟؟
الان دوس پسر داشتن خیلی سخت شده
هرکدوم یه فتیش و گرایش داره آدم نمیدونه چیکار کنه
یکی خشن دوس داره یکی‌ فانتزی دوس داره یکی بچه‌س یکی کثیفه
چتونه؟?
یه ساده بذارید کنار من از اینکارا خوشم نمیاد

2 ❤️

749596
2019-02-21 03:15:59 +0330 +0330

خوب بود، بیا یه بار خیانت کن خیلی حال میده

0 ❤️

749603
2019-02-21 04:26:03 +0330 +0330

نمیدونم چرا اینجا تو داستانا همه خر کیرن اما تو واقعیت همه اندازه هسته خورما.خدا به داد دخترها برسه از چند سال دیگه باید تو جهازشون کیر مصنوعی هم ببرن تا شوهرشونو ارضا کنن

1 ❤️

749701
2019-02-21 17:55:40 +0330 +0330

مگه کونی ها هم میتونن به هم خیانت کنن؟

2 ❤️

749870
2019-02-22 09:18:02 +0330 +0330
NA

امممم دریای شمال رو نمدونم ولی مال جنوب حرمت داره جای این کونی بازیا نیست،مثلا عاشقت بوده که تا دوسته میکرده اشکتو در میاورده نمدونم چرا درکی از عشق ندارین،،عشق سکس نیست عزیزم

1 ❤️

749949
2019-02-22 20:25:08 +0330 +0330

عالی بود.فانتزی من.گی تو دانشگاه.شاگرد و استتاد

1 ❤️

749956
2019-02-22 20:48:42 +0330 +0330

نقیض بود که داستان
نمیدونم بهت تجاوز کرد
بعد عاشق هم شدید
خشن گاییدتت
بعد دو سال باهم بودید

صرفا جهت اطلاع “اگه واقعیه که تجدید نظر کن اسم این بی شک عشق نیست اگه هم که واقعیه بازم تجدید نظر کن چون چیزی از عشق نمیدونی…”

1 ❤️

749979
2019-02-22 21:46:05 +0330 +0330

سلام ممنون. خیلی عالی بود… میشه منم راه بدید بیام پیشتون؟ممنون میشم.

0 ❤️