عشق اول زهره

1393/04/20

مثه رویا بود…برام,سلام دوستایه گلم این اولین خاطره اما ازسکسه ک دوست دارم واسه شماهم بگم,راستش اولین تجربم تویه19سالگیم بود درست بعداز زمانیکه من دانشگاه قبول شدم,خیلی خوشحال بودم از ی طرف ک رشتمو دوس داشتم از طرفه دیگه اینکه بخاطره تعصب خانوادم ب خابگاه فرستاده نمیشدم…قرار بود برم خونه ی خالم…,اونجا راحترم بودم…و منم راضی و خوشحال,سرتونودردنیارم خالم ی دخترو پسرداشت پسرش امید24و دخترش اوتانا30ک ازدواج کرده بود ولی امید نه!..راستش بیشترخوشحالیم از هم خونه شدن با امیدبود…چون از بچگیم عاشقش بودم…خلاصه ماهه اول اونجا یکم معذب بودم اولش فقط باچشمام با امید میحرفیدم…و واسش ناز و عشوه میومدم دلم میخاس ببینم اونم دوسم داره یا ن…,هر شب وقتی میومدم خونه تا 12سعی میکردم وقتمو با امید بگذرونم…,همیشه ام تو اتاق اون میحرفیدیم…همه خواب بود. دیگه ساعت 12…من ب امید گفتم میشه امشب و تواتاق من بحرفیم…دیدم دوس داره بیشترذوق کردم…رفتیم کناره هم رو تخت نشستیم بغله همدیگه خیلی لذت داشت توبغلع کسی باشی ک آرزوشوداشتی…,دیدم دستشو دوره کمرم بیشترحلقه میکنه…منو ب خودش میچسبونه منم نفسام میخورد ب گردنش دوتایی گر گرفته بودیم دیدم لباش و گذاشت رو لبام باورم نمیشد انگاری شوک دادی منو ,نمیدونم چرا بعداز چندلحظه ی شوک منم خوشم اومد من رفتم ابن بارو لباش…میخورد لبامو منم تو فضا بودم سرشو فشارمیدادم ب لبام آخ چ حسی بود…,دیدم دستش داره کشیده میشه رو سینم از رویه سویشرتم زیپو کشی پایین…دس کرد تولباسم من سوتین نداشتم دیدم داره محکم لبامو میخوره و سینمو ناز میکنه وی دفه محکم فشارش مبده حالا منم میلرزیدم…دس کشید تو موهام منو خوابوند لباسمو دراورد و سینمه و میمالید و منم آه میکشیدم و لب میخوردم دیدم رفت لباشو گذاشت رو سینم داغ کردم …ی میک زد دیونه شدم ,نفسم بالا نمیومد ,دید دارم حال میکنم بیشترخودشو انداخت روم و سینمو با حرص میخورد,همه جامو میبوسید لبایه قلوه این نازی داشت ک کشیده میشد ب گردن وگوشم میخاستم از حال برم …دیدم داره شلوارمو درمیاره منم تیشرتشو دراوردم,و باشلوارشو شرتمو درآورد سرشو کرد لایه پام اوووف چ لیسی زد رو کوسم …ضعف کردم پاهامو بهم فشاردادم پاهاموبادستاش دوباره باز کرد بهم نیگا کرد داغ و دیونه بودم حالم دسته خودم نبود گفتم امید بخورش کسمو بخور دیدم با ولع داره از کسم لب میگیره…,ک یکمم انگشتم کرد من شدم …حالا نوبت من بود خوابوندمش نشستم رو پاهاش و خودمو بهش فشارمیدادم داغ بود لباشو میخوردم اومدم رو گردنش ک دیدم داره ناله میکنه خوشش میومد دس کردم تو شرتش آره شق کرده بود شرتشو دراوردم و کیرش خیلب خوشگل بود20سانت سفید و کشیده منم وقت تلف نکردم شروع کردم ب لیس زدنه کییییییره عشقم گفتم امید دوس دارمت و میخوردم کیرشو ک موهامو گرفته بود میگفت وای چقده حرفه ای ساک میزنی جوون بخور…بعدشم ک حسابی خوردم نشستم روکیرش. ک لاپام حسش میکردم کسم خیییسه خیس بود لیز میخورد روکیرش عاشقه این کارشدم چون چشماش خمارمیشد منم کلی حال میکردم دیگه میدی داره ارضا میشه ابشو میریخت روسینم…بهترین خاطره ام بود از تجریه اولم.

نوشته: زهره


👍 0
👎 0
29329 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

426824
2014-07-12 02:40:07 +0430 +0430
NA

سکس دوران دانشگاه بهترین نوعشه

0 ❤️

426825
2014-07-12 03:20:56 +0430 +0430
NA

هه هه خودت فهمیدی چی نوشتی؟!

0 ❤️

426826
2014-07-12 07:04:54 +0430 +0430
NA

جالب بود.دلیل سکس تو باپسرخالت دوس داشتن بوداما فک کنم سکس پسرخالت فقط از روشهوت بود.چون توبهش گفتی که دوسش داری اما اون بهت گفته:چقدحرفه ای ساک میزنی!

0 ❤️

426827
2014-07-12 11:15:23 +0430 +0430

ریدی با این نگارشت عمو جون.خدایی خودت فهمیدی چی گفتی؟
من موندم این کیر 20 سانتیا کجان که ما نمیبینیم.با 17 سانت کیر الان کلفت محل شدم :D

0 ❤️

426828
2014-07-12 11:25:08 +0430 +0430
NA

یکی بیاد تفسیر کنه این چی ریده؟ :|

0 ❤️

426829
2014-07-12 15:36:37 +0430 +0430
NA

بازم یه کس شعر گفتی توهم

0 ❤️

426831
2014-07-12 17:08:15 +0430 +0430
NA

کس کش چه ربطی به عنوان داشت این داستانه کیریت ننه باباش نمی یومدن بگن تو اتاق چه گهی میل می کنید پاشو دره کونتو ببین علف سبز شده از بس ندادی کونی جقی

0 ❤️

426832
2014-07-12 17:16:00 +0430 +0430
NA

عزیزم پدرمادرت بخاطر اینکه سالم بمونی نفرستادنت خوابگاه بعد تو رفتی خونه ی خالت به پسرخالت دادی تف به غیرتت‎ ‎

0 ❤️

426834
2014-07-13 02:30:43 +0430 +0430
NA

اون حروم زاده ای که اولین بار واژه ولع رو به کار برد اگه می دونست شمای دست به کس و کیر که میاین داستان می نویسین هی میگین ولع ولع، گه می خورد و دیگه ابتکار به خرج نمیداد.

.خلاصه ماهه اول اونجا یکم معذب بودم اولش فقط باچشمام با امید میحرفیدم....
دس کردم تو شرتش آره شق کرده بود شرتشو دراوردم و کیرش خیلب خوشگل بود20سانت سفید و کشیده منم وقت تلف نکردم شروع کردم ب لیس زدنه کییییییره عشقم گفتم امید دوس دارمت و میخوردم کیرشو ک موهامو گرفته بود میگفت وای چقده حرفه ای ساک میزنی جوون بخور......
آخه جنده دوزاری تو اگه معنی کلمه ی معذب رو می دونستی الان اینجوری نمیشستی واسه ما حکایت کس نامت و بنویسی....
0 ❤️

426835
2014-07-13 02:54:28 +0430 +0430

جقجقی بود، ننویس. . . . . . . . . . . . . .
پسر جان. ادای دخترا رو در نیار. ننویس.

0 ❤️

426836
2014-07-13 03:25:18 +0430 +0430
NA

مسخرررهانشا نوشتی

0 ❤️

426837
2014-07-13 10:02:20 +0430 +0430

اگه واقعی باشه مطمئن باش فقط به فکر کردنته و بس! بعد یه مدت هم تکراری میشی و در کونت رو لگد میگیره. منتظر اون لحظه باش و زیاد بهش دل نبند که بد کیر میخوری بعدش

0 ❤️

426838
2014-07-26 00:54:32 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونت چی نوشتی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها