عشق تباهم کرد

1395/11/27

این داستان واقعیه و تنها قصدم از نوستن این داستان این بود که نشون بدم عشق وجود نداره…تنها اخرش تباهی و نیستیه


با فشار نوک سوزن روی کسم دستام میلرزه انگار خون سرد تو رگام جریان داره…کاش الان مرده بودم کاش به جای این بی حسی سم تورگام تزریق میشد …بغض گلومو چطوری نگه دارم چطوری…من چقدر شکستم …اااااااخ یه سوزن دیگ…چشمامو بستم و دسته ی تختو با دستای یخ زده از ترس و ناراحتی فشار میدم…درد و توی تک تک سلولای بدنم حس میکنم و بیشتر از همه توی قلبم…گلوم مثل یه نایلونی که دارن میکشنش تا پارش کنن داره کشیده میشه حس میکنم اشکان توی رگای صورتم به سرعت دارن بالا میان صورتم داغ شده ولی ته…نه. نه…توی دلم داد میزنم نه قول دادی ناخنامو تو کف دستای مشت شدم اونقد فشار میدم و سرمو روی چرمی تخت مطب فشار میدم که میتونم حس کنم اگر ب دستام نگاه کنم میتونم جای زخم ناخنامو روی گوشتم ببینم.با صدای دکتر چشمامو باز میکنم
_میخوام عملو بعد چن دیق شروع کنم باید بیحسی ها بگیره فقط تو این مدت خودتو شل کن و پاهاتو همینجور رو دستی ها شل بزار از چیزیم نترس رنگت پریده تموم میش…با ی لبخند تلخ ی لبخندی که هیچ کس جز خودم نمیتون حس درونشو بفهمه گفتم باش
سرمو باز به تخت تکیه میدم…حس دلشوره توی دلم…زول میزنم به سفیدی سقف و…
_____________________________ نفسم عشقم …خانمه من…حس داغی دسداش روی صورتم
تن داغم توی بغلش
اروم پاهامو لای پاهاش میکشم و با چشمای خمارم بهش زول میزنم بوی الکل میدم
احسان؟من اولین بار مست میکنم ولی مرسی ک تو پیشمی بودنت واسم ارامش
_وروجک…شلخته ی من …من همیش هستم عمره من ی قولی بده هر وقت خاستی مشروب بخوری باید با ی نفر قابل اعتماد که فقط منم بخوری یک چون مشروب اشغال زیاده اشغال ب خوردت میدن 2 باید یکی باش ازت سو استفاده نکن تو خودت داغی اینم خوردی بدتر شدی تو این دو ساعت اونقد گریه کردی که داشتم دیون میشوم اروم پیشونیمو بوس کرد
دستمو میزارم روس دسدای بزرگ مردونش فاصله ی بین لبامونو میشکنم و لبای داغشو اروم میخورم…حرکت دسداش روی پشتم اخخخ سینمو ب سینه هاش میچسبونم اروم با ناخنام از لای موهاش چنگ اروم میکشم تا روی گردنش و همونجور اروم لباش میخورم حرکت پامو بین پاهاش بیشتر میکنم اروم با زانوم کیرشو تکون میدم ی اخخخخ اروم تو گوشم میگ که حس میکنم تنم داره میسوزه لبامو ازش جدا میکنم و میخندم …
جونم حشری شدی .؟من حشریم و مست ولی الان بهترم اما هنوز داغم اروم میخندم و خمار نگاش میکنم لااقل گریه نمیکنم و چندیات نمیگم
_ارهه عمرم من همیشه واس تو حشریم تو زنمی مادر اینده ی بچه هامی…تو بهترین اتفاق زندگیمی
_احسان؟
_بگو وروجک
_چقد دوستم داری؟میدونم چقد ولی خب میخوام بشنوم هر بار که میگی دلم (بهش اشاره میکنم)این جا میلرزه
_خیلی زیاد دوست دارم بدون تو نمیتونم قسم میخورم
_یعنی میشه چن ماه بعد لباس دامادیتو تنت ببینم؟ اونروز من خوشبخت ترین ادمم
_حلقشو نشونم میده ،ببین من خیلی وقت تورو عروس خودم کردم بزار شرایطم اوکی بشه با بابا حرف زدم دنبال کارم ازش جدا بشم فقط اون مهمه بعدش رسمیش میکنیم
_ مامان که میگفت بابا رو راضی میکن من باهاش حرف زدم گفت ناراحت نباش ولی استرس دارم
_گله من تاج سرم استرس نداشته باش ببین کیرمو فقط واس تو سیخه نمیتونم به جز تو با کس دیگ باشم…_خندم گرفت تو کی سیخ نیستی تو ماشین تو خونه تو مهمونی تو بیرون ولی نمیدونی نفست داغ تر از توعه…من هر لحظه تشنتم …هولش میدم و میشینم رو شکمش موهام و ی طرف گردنم جم میکنم دسداشو توی دسدام میگیرم اروم میبوسم…کف دسداشو روی گونه ها میکشم
خدایا زول زدن ب این چشما من چقد خوشبختم
پیشونیشو با تمام وجودم میبوسم
این لذت بخش ترین کار واسم تو دنیاست
همونجور ک رو شکمشم اروم از پیشونیش زیون میکشم از روی بینش از روی لباش و با ولع لباشو میخورم …
گردنشو چنگ میزنم گوشاشو شرو میکنم خوردن و همونجور کسمو روی کیرش میکشم با صدای حشری تو گوشش میگم احسانم امیده زندگیم خیلی دوست دارم تا همیشه از گردنش میام پایین نوک سینه هاش و گاز اروم میگیرم نگاهم تو صورت نازشه …اون موهای مشکیش با پوست سفیدش منو دیونه میکن وقتی حشری نگام میکن قیافه ی مردونش منو به معنای واقعی ب جنون میکشونه
ازوم با زبونم کل شکمشو لیس میزنم و بوس میکنم تا ب کیرش میرسم
صدای نفسای عشقمو میشنوم
بخورررش …همشو …
_هییییس
از رونای پاش بوس های صدای دار میکنمش و دور کیرشو بوس میکنم
_دوست دارم یادت نره
_اخخ منم دوست دارم بخووورش نفس بخورش …
_اروم لبامو میزارم روی نوک کیرش و یک ان تا ته میکنم تو دهنم
حس تهوع دارم ولی اینکارو دوست دارم
کیرشو ساک میزنم و دسدمو رو خایه هاش میکشم _نفس نکن دردم میاد
تن تن ساک میزنم
با ی حرکت منو رو تخت مینداز
_نفسم امروز جنده ی من کیه؟زیر خواب من کیه؟
_من فقط زیر خواب شوهرمم اونم تویی …هنوز داغی مشروب تو گلومه لعنتی اولینارو با تو تجربه کردم اولین سکس اولین عشق …احسان؟به خاطرت قید
چیزو همه کس و زدم من خانوادمو ابرومو گزاشتم زیر پام گناهه یا نه کاری ندارم عاشق شدم دیونم کردی منی که غرورمو همه میگن واس تو شکستم چیکار کردی باهام؟
_هیچی فقط عشق واقعیمو نشونت دادم
منم واست همه کار کردم و میکنم چون دوست دارم اروم پیشونیمو بوس میکن
_احسان تا ته دنیا تا ته جهنم باهمیم نه؟
_جوره دیگه ای فک میکنی؟
_میخندم …امکان نداره تو مال منی
باز لبامون تو هم میره به چهار دستو پا میشم …بکن توش عمرم دارم میمیرم از تشنگیت
_اخ من فداش بشم
اروم نوک کیرشو رو کونم فشار میده
اخخخخخخ…
احسان اااخخخ…
با دست دیگش سینه هامو بازی میده
با فشار اخرش جیغ میزنم
احسان درد دارم
_هیییس اروم عشقم همسایه ها میشنون
_به جهنم من تشنتم …من دیونهی تو و عشقتم به کی چه ربط داره
اروم لنخند میزنه باز من دیونه تر میشم
تلمبه هاش تند تر میشه تند و تند تند تر
اهههه اهههه احسان دارم میمیرم اخ…دسداشو مکم چنگ میزنم بکککن ابتو میخام تشنتم
نفست داره بهت میده
کیرشو کشید بیرون
_دراز بکش عمرم
اروم انگشتو میکنم تو دهنمو حشری نگاش میکنم احسان مستی هم عالمی داره بیشتر تجربش میکنم کاش توهم میخوردی
_من باید مراقب تو میشدم بعدم کی وروجکو ببره خونه؟
_میخوای بازم منو بکنی؟
_اره میخوام پردتو بزنم…
_جونن …اون باشه واس شب عقدمون…
_توزنمی…بسه 9 ماهه باهمیم خانواده هامون میدونن
)همونجور اروم کشیدمش رو تخت دراز کشیدیم رفتم توبغلش
_اخه نمیشه …عمرم من همه جوره پات بودم ولی اینو نخا
حرفی نزد اروم شرو کرد ازم لب گرفتن و موهامو ناز کرد
اومد روم پاهامو از هم باز کرد
پاهامو گزاشت رو شونش اروم چشمامو بستم
توی یک لحظه فقط یک لحظه حس کردم کسم داره از شدت درد میسوزه جیغ بلندی کشیدم و گریه کردم
داغی یک چیزی تو کسم و درد وحشتناک تر از اون توی کسم
با جیغ و گریه ب احسان نگاه کردم با نگاهم زود کیرشو دراورد و بغلم کرد…
_نفسم باید مطمین میشدم واس خودم میمونی
_اجسان چیکار کردی…
دستمو روی کسم کشیدم چن قطره خون بیشتر نبود
احسان نمیبخشمت نمیبخشمت گریه های لعنتی اروم …
احسانم شرو کرد بغض کردن _قسم میخورم تا تهش هستم
میخاستم بلند شم ولی درد وحشتنکای داشتم مغزم چیزی رو انتلیز نمیکرد از نستی بود یا از شوکی که شده بودم
این احسان بود؟واقعا چرا؟نگاش نمیکردم
با کمک احسان بلند شدم کمکم کرد تا دسشویی برمو کمکم کرد رو فرنگی بشینم
_هرچی میخوای بگو
_چیزی نمیخوام درو ببند
_ اینجور نکن من اگر کاری کردم واس داشتنته
زندگی من تویی دارو ندارم این خونه اون ماشین هست و نیستم قلبم همه چیزن واس توعه
دسدامو گزاشتم رو صورتم
_فقط برو بیرون نمیخام ناراحتت کنم لطفا
_باش فقط چیزی خاستی بگو
نگرانی تو نگاهش داد میزن
با سختی از دسشویی درمیام لباساشو پوشیده 7پشت در وایستادع
بلندم میکن و تا روی تخت میبره
_تشنمه
_الان میرم واست اب معندنی با چن تا چیز میخرم منو ببخش ولی بدون واس داشتنته…تا ته دنیا ولت نمیکنم
روتختی رو روم میکشه و بوس پیشونی کمی ارومترم میکن
زول میزنم ب سقف اتاق و…


دسدامو به گلوم فشار میدم تا بغضم پاره نشه …چیکار کردی با من؟چیکار کردی؟؟؟
_خانمی دارم عملو شروع میکنم خودتو شل کن درد داره بی حسی زدم ولی باید تحمل کنی
چشمامو بستم و تختو فشار میدم
ااااااااااااااااااااااااااااااخ
_اروم دخترم طاقت داشت باش
با کشیده شدن نخ بخیه تو کسم حس میکنم سیخ داغو تو گوشتم میکنن …این نخا داغن با من داغم…
کف دستمو لای دندونام میزارم تا جیغ نزنم ولی بی فایدس…جیغ بعدیم خیلی بلند تره و گره اول…
دیگ تحملی ندارم
اشک اول رو گونه هام میریزه داغیه اشک و رو گونم حس میکنم
_دخترم 6_7تا دیگ بخیه بزنم تموم میش درد داره ولی تحمل کن
صدام دیگ تبدیل به هق هق شده
_درد اینا واسم قابل تحمل درد قلبمو چیکار کنم.؟عشقم منو نابود کرد اونی که من باورش داشتم منو اینجا رو این تخت انداخت قلللبم…خدااا …قلبم درد میکن…
نفرینش نمیتونم بکنم ولی ببین خدا.و گریه هام بلند تر میش انگار این بغض باید اینجا روی این تخت شکسته میشد انگار اخر این عشق اینجا تموم شد


پشت در اپارتمانش وایستادم تو ماشینم نشستم و براش سوپرایز دارم
میخوام حسابی خوشحالش کنم ماشینشو دیدم ک جلو دره و الان تایم باشگاهش میاد…الان میاد…
نیم ساعتی میش ک تو ماشین نشستم…از تو اینه ی ماشین دارم خونرو نگاه میکنم
_احسانم نزدیکه دیگ رسیدنمون حلقه ی دستمو نگا میکنم و بوسش میکنم
سرمو که بلند میکنم از تو اینه میبینمش
داره از پله های جلو اپارتمان میاد پایین …
حس اینک اب یخ ریخته باشن روم دستو پاهام شل شده
من …من…من…نفسام بالا نمیاد
نه اون اینکارو نمیکن
ماتم برده به اینه زول زدم
احسان با ی دختر هم سن و سال من دست تو دست

حتی نمیتونم ماشینو روشن کنم
نگاه احسانو رو ماشین خودم دیدم ی نایلون تو اشغال جلو اپارتمان انداخت زود سوار ماشین شد و رفت
چن دیق از رفتنشون میگزره و من هنوز ب اینه زول زدم
صدایی درون من داد میزن که توووو ییییییه احممممقی تووووو یه احمقییی تووووووو یه احمقی تووووو ی احمقی …گونه هام خیس اشک و نفسام بالا نمیاد…دسدام میلرزه
گوشیمو دراوردم…عدد 1 رو زدم (زندگیم)…بوق…بوق…بوق…
_جانم نفسم؟
_)با صدایی لرزون و اروم)به من نگو نفسم فقط بدون خیلی نامردی خیلی
_چیشده گلم؟کجایی تو؟بگو بیام پیشت نگرانت شدم
_تو خوش باش با همون ی که کنارته
_چی میگی؟حالت خوب؟
_دیدمت (گریه هام تبدیل به هق هق شد)چی واست کم گزاشتم چی کم داشتم دارو ندارم پات گزاشتم ایندمو با تو دیدم حقم نبود بخدا قسم حقم نبود…نبود احسان نبود
_کجایی میگم؟
_مهم نیست…فقط ارزو میکنم خوشبخت باشی لعنت ب من که حتی نمیتونم نفرینت کنم
_اشتباه میکنی قسم میخورم دختر خاله ی مامانم بود اومده بود خونه مامان نبود اومده بود اینجا الان تو راهیم بریم پیش مامانم
_دروغ نگو من چشمام ضعیفه ولی کور نیستم
_قسم میخورم به عشقمون
قط کردم…
اشکام بند نمیاد دروغ گو…نفسام به معنای واقعی بالا نمیاد نگاه سنگین ادمایی که رد میشن رومه و چیزی مهم نیس
اما صدای احسان تو گوشمه قسم ب عشقمون دختر خاله ی مامانمه
ی نور امید تو دلم بود شاید من اشتباه میکنم احسان اینکارو نمیکن…
ولی اخه اون خیلی جوون بود…
نباید زود قضاوت کنم شاید خدا میخاد منو نسبت ب عشقم بسنجه
ولی نباید خطا کنم برای هشقم اخرین قدمو برمیدارم یا میمونم یا میمیرم…
از ماشین پیاده شدم رفتم سمت سطل اشغال جلو در نایلونی که رو افتاده بود و برداشتم دستام و پاهام میلرزید بازش کردم ی عالمه دستمال خیس که معلوم بود تازس و کاندوم
دنیا رو سرم خراب شد سرم گیج میرفت ب زور رو پله ها نشستم
خاطراتم تک تکشون جلوی چشممه اولین بوسه اولین بغل …مادرم…پدرم…احسان…وعده هاش
انگار هزار تا سوزنو تو سرم میزنن گز گز میکنه سرم با بدختی سوار ماشین میشم و باز عدد 1…بوق بوق…بوق جای همیشگی ی رب بعد …
قط کردم
با صورت پر اشک پشت رولم
خودمو جلوی در خونمون میبینم…
صورتمک خشک میکنم و میرم تو
مامانم :چیشده حالت خوب؟
_مادر بزرگ احسان حالش بده واس اون ناراحتم
_میخای من زنگ بزنم؟
_نه اونا سرشون شلوغه من میرم بیمارستان پیشش میام
_زود بیا نگرانتم…ببین کی وقتشه بریم دیدنش بنده خدا …خدا کمکش کنه
_چشم
بدو بدو میرم طبقه بالا پله ها رو میدوام چشمام سیاهی میره
تمام وسایلاشو تک تک شونو دسته گلش…لباسایی ک واسم خریده…جعبه ی پر اشغال پاساتیلو خوراکی هایی ک واسم خریده بود و روشون تاریخ زده بودم و حسمو نشوته بودم…
همه چیز و جم کردم تنها چیزی ک نمیونم بردارم تیشرت خودشه که بهم داده بود نمیتونم.اینو نمیتونم…بوی اونو میده بوش میکنم و اشکام باز راه افتاد ولی باید قوی باشم، باید هرچند دیگ چیزی واس از دس دادن ندارم
دسته گلو روی وسایلا توی باکس میزارم جوری که خورد نشه حتی دلم نمیاد تو اون حال دسته گلشو خراب کنم…باز صدای درون من تو ب احممممقی…تو ی احمممقی…
سر قرارم
ماشینش و میبینم و چهره ی عصبیشو
در ماشینم باز میش
_تو چته؟میفهمی داری چیکارر میکنی؟
_بشین
_بخدا اشتباه میکنی
_من همه چیزو دیدم(بغض لعنتی ولی اجازه نمیدم غرورم جلو این ادم بازم بشکنه دیگه نه)
_قران از تو جیبش دراورد قسم میخورم اشتباه میکنی بغض کرد
مادرم جندی اگ دروغ بگم
_ پای مادرتو ب این ماجرا باز نکن اون برام عزیزه …تموم کن
گوشیت ز میخوزه جواب بده
_ مهم نیس الان تو مهمی
_ بده من گوشیتو
_میگم مهم نیس
_احسان حتی سرت داد نمیزنم از روز اول حتی سرت داد نزدم اونقد واسم مهم بودی ولی الان سکوتم و تن صدام معنای دیگ داره بده من گوشیتو
جواب میدم گوشیشو
صدای ی دختر جوون…قلبم داره میسوزه از تو توی جهنمم و انگار گوشت بدنمو توی چنگ و دندون دارن میکشن
سکوت میکنم…
صدای پشت خط…احسان باز میخای عذابم بدی
_بله بفرمایید من نامزدشم
سکوت پشت خط…
_باشمام بفرمایین…
_یبخشید اشتباه گرقتم
_نه درست گرفتی…الانم دیدمتون پس خودتو ب اون راه نزن
_خانم من …
_ببین ی چیز میگم گوش کن من دیگ با این ادمی ک کنارمه کاری ندارم واس خودت ولی اگر یک ذره انسانیت داشتی میومدی بهم میگفتی این چطور ادمیه من ادمی نیستم که بین دو نفر وایستم
و بدون الانم ازش گزشتم
_خانم من اصلا با ایشون کاری ندارم
_مهم نیس دیگ چون اگر این ادم نمیخواست چیزی نمیشد شروعش مهم نیس مهم اینه این زابطه هست
_ما رابطه ای نداریم
_کم دروغ بگو اگر اینقد واست مهمه حداقل شجاعت گفتن احساستو داشت باش …
خوش باشین باهم…
از ناشین پیاده میشم سرم خیلی گیچ میره وسایلاشو از صندوق عقب میزازم رو زمین …حلقمو میدم دسدش و میرم…
میرم از ادمی که عشق من واسش بازی بود…

نوشته: نفس


👍 7
👎 2
6043 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

579534
2017-02-15 22:22:15 +0330 +0330

اینا همش تجربست،سعی کن به بهتر بودن فک کنی نه به بلاهایی که سرت اومده

1 ❤️

579543
2017-02-15 22:54:48 +0330 +0330
NA

نمام تلاشمو میکنم که به پشت سر نگاه نکنم ولی باور ها و ترس از دوست داشتن ادما جوری توی وجودم نشسته که درکش سخته باز ممنونم از نظرتون

0 ❤️

579546
2017-02-15 23:03:53 +0330 +0330

میدونی خیانت کجاش درد داره؟انکار کردنش

1 ❤️

579551
2017-02-16 00:11:30 +0330 +0330
NA

تلخ و سرد…واقعیتی که اینروزا زیاده تو جامعه … پسرای بی ناموسی که از هیچ راهی ابایی ندارن که همه چیزشونو حراج میکنن بخاطر 250 گرم گوشت و دخترایی که خام حرفاشون میشن… برعکسشم هست … چه قشنگ گفت حافظ:

1 ❤️

579552
2017-02-16 00:14:25 +0330 +0330
NA

نه هر انکه چهره برافروخت دلبری داند/ نه هرانکه اینه سازد سکندری داند
هزار نکته باریکتر زمو اینجاست / نه هرانکه سربتراشد قلندری داند
بعله اینجوریاس خام حرفای مفت نشین … ببین طرف خودش جیکاره اس. حرف و ادا اطفارو هر نته قمری میتونه دربیاره

1 ❤️

579571
2017-02-16 05:04:44 +0330 +0330

…م به هرچی دوس داشتنه

1 ❤️

579588
2017-02-16 06:27:46 +0330 +0330

دوس داشتم بخونم ولی اونقدر غلط غلوط داشتی که جمله ی دهم حوصله مو سر برد و بیخیال خوندنش شدم
ولی قبول دارم عشق مسخره ترین چیز ممکن تو دنیاست
منم یه مدت هرچی داشتم و نداشتم از آبرو گرفته تا پول و سرمایه رو بخاطرش باختم آخرشم به غلط کردن افتادم

1 ❤️

579609
2017-02-16 07:58:44 +0330 +0330

کیرت تو هرچی عشقه

0 ❤️

579679
2017-02-16 20:27:28 +0330 +0330

با تمام سختیش تنها راه کنار اومدن با خیانت تموم کردن رابطه س…امیدوارم این چالش یا بحران رو باسلامتی و موفقیت پشت سر بذاری…

0 ❤️

579765
2017-02-17 07:15:39 +0330 +0330

متنففففففففرم از خیانت
عین همین اتفاق واسه دختر عمه ام افتاد واقعا نابود شد
امیدوارم حالت خوب شه

0 ❤️

579881
2017-02-17 21:37:33 +0330 +0330

1- دست ؛ دستاش ؛ دستش!
2- مرد که سینه نداره ؛ سینمو چسبوندم به سینه هاش یذره چیزه ?
3- موقعی که کیر طرف سیخه ابراز عشق و عاشقی و از این کس و شرا که میگه دوسم داری و در آینده میگیریم و اینا نپرس! همه ی مردا تو این موقعیت جوابشون 100 درصد مثبته
4- در آخر کیرم تو عشق " تنها توهم دنیا همینه

0 ❤️