سلام اسمم من پارمیدا 27 سالمه اینی که میخام براتون بفرستم یه خاطره نیست زندگی حشری منو شوهرم حسامه که خیلی دوستش دارم ما از 19 سالگی باهم ازدواج کردیم از 17 سالگی هم باهم دوست بودیم حسام روزا که پامیشه میره دستشوی منم میرم حموم تا دست صورتمو بشورم بهم همیشه میگه صبا صبح بخیر زنه عزیزم منم بهش میگم صبح تو هم بخیر شوهرم اون تا میره کمی ورزش کنه من براش صبحونشو اماده میکنم باهم صبحونه رو میخوریم اون تا میره لباساشو بپوشه منم ظرفارو میشورم میاد پشتم خودشو بهم میچسپونه کیره خشگلشو قشنگ رو کونم احساس میکنه از پشت با دستاش سینه هامو میمالونه گردنمو میخوره من عاشق این کاراشم اون میره سر کار منم میرسونه باشگاه اندامم هیچ مشکلی نداره ولی چون حسام جونم میخاد من میرم تا اون جوری که اون میخاد هیکلم بشه
ساعت 4 برمیگردم خونه یکم خونه رو تمیز میکنم تو عشقم از سر کار برمیگرده خونشو ترتمیز ببینه ساعت 8 میاد خونه قربونش برم من تا ساعت 7 غذای که ددس داره رو اماده میکنم مواد غذایی میکنم تو کسم تا پزه کسمو بگیره خودش بهم گفته که این کارو کنمکمنم تز خودامه تا ساعت 8 پای فیلم سوپر میشینم تا وقتی میاد منم حشری شده باشم اونم خودش همیشه حشره منو داره ساعت 8 میشه منم با شادی وقتی زنگ خونرو میزنه میاد تو همون لحظه بغلش میکنم بوسش میکنم اونم بوسم میکنه بهش میگم خسته نباشی شوهرم میگه مرسی تا ا اون میره دست صورت خشگلشو بشوره منم سفررو میچینم تا بیا غزایی که با طعم کسم درست شده رو بخوره از دستشویی میاد بیرونو دستشو میگیرم میارمش سر سفره صندلی رو میدم جلو براش تا بشینه در حتل غذا خوردن هی بهش میگم قشنگ بخور انرژی بگیری امشب منو جر بدی اونم میگه جونم امشب پارت میکنم غذارو میخوره 5 دیقه میشینه منم میرم لخت میشینم کیرش شروع میکنم لب گرفتم لباساشو درمیارم از جلو میشینم سینه هامو انقد میخوره تا کبود میشه همش میگه چه سینه های خوش فرمی داره زن من منم بهش میگم مال خودته قورتش بده اونم حشری میشه بیشتر میخوره بعد منو بلند میکنه مزارتم رو تخت منم کیرشو با اشتها ساک میزنم انقد ساک میزنم تا دهنم خسته شه بعد که عشقم میبینه دهنم خیته شده خودش کلمو میگیره کیره خشگلشو تلمبه میزنه تو دهنم عاشق این کارشم خلاصه اونم خسته میشه من میخابونم رو تخت خودم از جلو میشینم رو صورتش جوری که کسمو بتونه لیس بزنه بعد از این که کلی لیس زد پامیشم کیرشو میزارم تو کسم خودم بالا پایین میکنم که عشقم خسته نشه بعد حالت 69 میخاببم انقد میخوربم تا دوتامونم ارضا شیم وقتی اب کیر خوشمزش میاد غورتش میدم تا ته تا حروم نشه بعد تا صبح هر چقد میتونم کمرشو خالی میکنم دوباره فردا رو همین جوری شروع میکنیم ولی تاحالا حسته کننده نبوده این جور زندگی نه برا عشقم نه برا من الانم ساعت 7 قربونش برم داره میاد
نوشته: پارمیدا
انصافا یه ذره رو محتواش کار کنی میتونی به عنوان کتاب داستان واسه بچه های 3 تا 4 سال مجوز نشرشو بگیری.
من بعد از خوندن این مثلا داستان، تصمیم گرفتم دیگه هیچوقت نیام تو این سایت مزخرف. اگه کاربرایی که این نظرو می خونن یه کم به محتوا و روند کلی داستانا دقت کنن به خوبی متوجه میشن که اینجا یه سایت صرفا سکسی نیست . اینجا یه پایگاه شستشو و تخریب افکاره.
افرادی با نام سارینا و … مطمئنا از گردانندگان این سایت یا وابستگان آنها هستند.
به خداااااااااا همه زندگی ایرانیا تو سکس خلاصه نمیشه…
ای کیر شتر 7 ساله مصری متعلق به زمان یوزارسیف تو مخیله ات .آخه پتی خانم یه کس دادن که این همه هوار هوار نداره
[quote]سفررو میچینم تا بیا غزایی که با طعم کسم درست شده رو بخوره[/quote]
آی کیر اسب تیمو لنگ تو اون غذایی بره که تو میخوای بخوری
یه باره چاقو رو ورمیداشتی و یکی از لامبه های کونتو میبریدی میزاشتی تو قابلمه
بعد میاوردیش جلو شوهرت میگفتی بیا بخور کونی
بیا امروز تصمیم گرفتم کونمو برات درست کنم بخوری
خوراک کون با طعم کس و سبزی پلو !!!
خیلی کسشر بود
ننویس مجلوق
گوساله ی سامری تو کونت صدا کنه
نره خر کونتو به فاک عظما بده
دیووووووووووووووووووووووث
اَه اَه اَه
حالم بهم خورد از این لوس بازیا و کارای احمقانه ات.غذا رو میکنی تو کست که بو کس بگیره اون ننه جنده بیاد بخوره!!! این تز بود داده بهت توام اومدی جار میزنی جنده خانوم!!!
از خوندن داستانت حالت تهوع گرفتم…
ریدم دهنت با این داستان نوشتنت بچه دهاتیِ شوهر ندیده.ناموسا این شهرستانیا چه کارا می کنن ها :|
گزارش کار روزانه بود یا داستان دختره ی احمق!!!
اگه به فرض حسام جونتون ساعت 10 بره سر کار!!! شما از ساعت 10 تا 4 بعد از ظهر تو باشگاهی قزمیت؟ بعد میگی هیکلت مشکلی نداره! سنگین وزناشم ته تهش روزی 2ساعت میرن باشگاه!!! حسام جونت با این حساب زن نداره! دایناسور اختیار فرمودن!!!
(( میاد خونه قربونش برم من تا ساعت 7 غذای که ددس داره رو اماده میکنم مواد غذایی میکنم تو کسم تا پزه کسمو بگیره خودش بهم گفته که این کارو کنمکمنم تز خودامه))»»» اینو یکی واسه من ترجمه کنه لطفا!
خداییش اینی که گفتی یعنی چی؟
الان این داستان بود زنیکه ی خر مخ جفنگ؟؟!!!
هرررری!! ننویس حالمون به هم خورد مسخره! اه اه اه
ایا کیرم بره پشتت درست میشی یا باید یه سرویس کامل کنم
نون. پنیر فسنجون لواشک ترشی فلفل
اینارو هم بزن به کست خوشمزه میشه
آخه ملعون میدونی داستانت و محتواش چیه
به مناسبت پانزدهم مهر
سالروز پيدايش سهراب سپهری،
شاعر آب و آينه
روزی خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد.
در رگ ها ، نور خواهم ریخت .
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم ، سیب سرخ خورشید.
خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را ، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید.
کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت . جار
خواهم زد: ای شبنم ، شبنم ، شبنم.
رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است،
کهکشانی خواهم دادش .
روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند.
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را ، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ، سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد.
و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه زنجره ها.
بادبادک ها ، به هوا خواهم برد.
گلدان ها ، آب خواهم داد.
کیر داداشم تو کس آبجیت خیلی کس شعر نوشتی دیوث حروم لقمه
صبا خانوم {بهر حال سوتی توی نگارش پیش میاد}امیدوارم تا ابد از وجود خودت و شوهرت لذت ببرید حالا پارمیدا یا صبا؟
کیرم تو کست شوهرت هم می تونه با خوردن کیرم طعم کست رو بفهمه blum3
پارمیدا یا {صبا} یا شایدم جواد اندازه 1بچه کلاس اول دبستان سواد نداری این چه وضع نوشتنه خیلی هم لوسی .معلومه خیلی کمبود محبت داری اینو دقیقا فهمیدم حالم از ادمایی مثل تو بهم میخوره حالا چه زن یا مرد فرقی نداره با این نوشته هاتم معلومه تو چه محیطی و کجا بزرگ شدی وکی تو رو پس انداخته .برا امثال تو متاسفم …
میشه بگی دیگران چه میکنن من دوسال شوهرداشتم هرشب منو میکردپریودبودم میگفت خداگرزحکمت ببندد دری خلاصه کونومیکرد جوانها همینن
مخ خراب پریودی کمی هم خیار بکن تو کنت تا باهاش سالاد انی درست کنی بدی شوهرت بخوره تا اشتهاش وا شه
طبیعتأ از این قبیل نوشته ها زیر مجموعه داستان نمی شوند وانتقادات دوستان بجز توهین هایشان بجاست
هرچیز جایی وهر نکته مکانی دارد…
بهتون میگم چطوری راست و دروغ داستانو تا حدی بفهمید
اگه توی داستانی جزئیات خیلی زیاد شرح داده شده بود احتمال هشتاد درصد اون داستان دروغه
ولی اگه سریع از جزئیات گذشته احتمال راست بودنش زیاده
و حالا نویسنده محترم، مطمئن باش قبل اینکه بیاد خونه کیرش توی کون یکی دیگه بوده،اگه زن و شوهری زیاد سکس کنن،از هم خسته میشن، دوست دارن تنوع داشته باشن،سکس زیادم خوب نیست کیرم تو دهن هردو تاتون
چه خانم خوبی کاش خدا تو را جلوی پای من قرار میداد