عشق و حال تو زنگ ورزش

1397/05/22

در اصل لز نیستم و الان خودم نامزد دارم
این تجربه ی لزمم واسه خیلی سال پیشه و مال دوران کسمغزی و نمیشه اسمشو گرایش گذاشت ولی لذت بخش بود

خب سال دوم دبیرستان بودم خیلی شرو شیطون بودم و ازونایی که واسه هرچیزی داستان میسازه و همه چی رو به مسخره میگیره یک اکیپ سه نفره بودیم که خیلی با هم صمیمی بودیم خودم که ترانه باشم و سحر و یگانه بدجور تو فاز دوست پسر بازی بودیم و سرو گوشمونم میجونبید یک روز که بدجور با دوس پسرامون دعوا کرده بودیم و فازه سه تامون کیری بود زنگ ورزش بود همه تو نماز خونه ریخته بودیم هر کی یک طرف بود
ما سه تا هم یک گوشه رو هم گوشی به دست نشسته بودیم
یهو من مانتو مو از تنم دراوردم و گفتم اه چقدر گرمه تو این سگدونی
مقنعمم که هیچ وقت رو سرم نبود خلاصه یک تاپ تنم بود همون موقع سحر سینه هامو گرفت تو دستاش و گفت اوف لا مصب عجب چیزی جان جان
یگانه از اون طرف گفت از بس پدرام(دوس پسرم)براش مالیده و خورده بزرگ میشه خب
منم داغ کردم گفتم اسم اون لجنو نیار جنده
همون لحظه یگانه نیشگونی از کسم گرفت و گفت جون عجب کسی هستی ترانه
همیشه ازین شوخی ها میکردیم ولی اینبار یگانه و سحر بدجوری حشر میزدن مخصوصا که تازه کات کرده بودن کلا فازه سه تاییمون عجیب بود
منم واسه اینکه کارشونو تلافی کنم دستمو کردم تو شورت جفتشونو انگشتمو کردم تو کسشون
دستمو کشیدم بیرون دیدم سحر چشماش خمار شده رو به من گفت وای تری یکم بمالش
منم گفتم خفه شو همینم مونده کس تورو بمالم عقب مونده
پا شدم که برم یگانه و سحر از پشت گرفتنم انداختنم رو پاشون یکم سینه هامو میمالیدن تو دستشون همونطور حرف میزدیم
یهو یگانه گفت بچه ها پاشین بیاین کارتون دارم
از جامون بلند شدیم کفشامونو پوشیدیم رفتیم تو حیاط مدرسه دیدم داره میره بالا تو کلاس همه پایین بودن تو راهرو انقدر خندیده بودیم معلما بهمون گیر دادن ما هم اداشونو در میاوردیم میگفتیم خفه شو بابا جنده عینکی
(البته اروم میگفتیم نشنون)
خلاصه رفتیم تو کلاس دیدم یگانه درو قفل کرد گفتم احمق چرا درو قفل کردی گفت کارتون دارم صبر کن
هیچکس تو کلاس نبود یهو دیدم یگانه داره لخت میشه منو سحر با تعجب نگاهش میکردیم
درسته بعضی وقتا از حد میگذروندیم ولی نه من نه سحر انتظار اینکارو نداشتیم
فرم مدرسه رو از تنش کند و با شورت و سوتین وایستاد جلومون سحر گفت اووو یگانه عجب بدنی رو نکرده بودی
سحر رفت سمت سینه هاشو کسش همون لحظه اروم رفتم سمت در که فرار کنم
یگانه داد زد بگیرش
منو هولم داد رو نیمکتا و لختم کرد سحرم لخت شده بود هر سه تایی با شورت و سوتین رو به روی هم وایستادیم یکم به هم نگاه کردیم یهو زدیم زیره خنده
همونطور که اداشونو در میاوردم گفتم الان که چی دیوونه شدین بچه ها
یگانه گفت تری ناز نکن دیگه از دوس پسرای کیری مون که خیری ندیدیم بیاین ازین به بعد با خودمون حال کنیم
اینو که گقت انگار برق وصل کردن بهم جیغی کشیدم و رفتم سمت لباسام همون موقع سحر پرتم کرد رو نیمکتو افتاد به جون سینه هام یگانه هم شروع کرد خوردن لبام اون لحظه حس باحالی بهم دست داد قبلا که پدرام بوسم میکرد اینجوری نمیشدم ولی الان اصلا خیلی باحال بود
یکم مقاومت کردم ولی بعد افتادم به جون لباشون
تا مرز کبودی لبای همو خوردیم سوتین و شورتامونو دراوردیم یگانه خوابید رومو کسشو به کسم میمالید البته لذتش مثل کیر نبود ولی باحال بود
همون موقع سحر شروع کرد خوردن سینه هام منو یگانه هم لب میگرفتیمو خودمون به هم میمالیدیم افتادم به جون سینه های سحر و محکم فشارش دادم که جیغی زد جلوی دهنشو گرفتم و گفتم چته جنده چرا داد میزنی میخوای کل مدرسه بریزن اینجا
همون موقع صدای در اومد مثل کسخلا از جا پریدیم و سریع لباسامونو پوشیدیم رفتیم درو باز کنیم دیدیم ناظم پشت دره به تته پته افتاده بودیم یهو سحر گفت چیزه خانوم ما داشتیم
هنوز حرفشو ادامه نداه بود که ناظمه داد زد سه تاییتون همین الان بیاین پایین تو دفتر
رفتیم پایین پرسید چرا در قفل بودین و چرا جیغ میزدین
ما هم بهانه ای اوردیم که ولمون کرد ولی خب بدجور شک کرده بود ما هم حیا نکردیم و همیشه زنگای ورزش با هم سه تایی میرفتیم تو کلاس و حال میکردیم
اخرم یکی ازون بچه مثبتای کلاس رفت لومون دادو سه روز اخراج شدیم
وقتی خانوادم فهمیدن بد جوری ابروم رفته بود و همونجا دوره لز کردنو خط کشیدم
با اینکه لز کردن تجربه کسشری بود ولی خیلی حال داد.

نوشته: ترانه


👍 7
👎 22
52687 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

710331
2018-08-13 21:48:17 +0430 +0430
NA

اول…کوس گفتی آی کوس گفتی مثل یه بلبل گفتی?دیسلایک اول لای پات???

1 ❤️

710374
2018-08-14 01:45:54 +0430 +0430
NA

کص نگو کص پلمپ

2 ❤️

710391
2018-08-14 03:26:54 +0430 +0430

سال دوم دبیرستان بودی
وقتی کسشو به کست مالید گفتی مث کسر حال نداد:/
ینی اون موقع کیر میرفت توت؟
داستان خیلی سال پیش هم هست
اون موقع هم پرده نداشتی
الانم که نامزد داری
مملکت عجب جـ‌نده خونه ای شده

1 ❤️

710405
2018-08-14 05:18:45 +0430 +0430

رخصت بچه ها ،
خودم اسفندو دود میکنم ،

0 ❤️

710436
2018-08-14 08:56:04 +0430 +0430

من كارم جوريه ك مدرسه هاي دختروهه رو ميبينم

زر محض ميزنه

جديدن تمام مدرسه ها دوربين داره!!!
نميشه بره تو كلاس هم درو قفل كنه!!!

0 ❤️

710463
2018-08-14 11:04:31 +0430 +0430

اشكالي نداره

0 ❤️

710468
2018-08-14 11:35:59 +0430 +0430
NA

کیه کسگو

0 ❤️

710482
2018-08-14 12:44:07 +0430 +0430

اگه لز کردن تجربه کسشری بود گوه خوردی ادامه دادی

1 ❤️

710596
2018-08-14 22:01:12 +0430 +0430

منم در اصل لز نیستم و گی هستم ولی ک*س ننت
درضمن تا جایی که من میدونم تو هیچ مدرسه ای در کلاسا قفل نداره اگه هم داره نمیدن دست تو که بری خراب بازی

0 ❤️

711007
2018-08-16 20:37:58 +0430 +0430

لاشی کیون تو اون دوستای کص لب بومت داشتین سه ساعت جلوی اونهمه بچه کص و کیون همو میمالیدین و هیچکسم نگفت چه گوهی میخورین؟
بعد کیون ناشور داشتین لخت همو میمالیدین بعد ناظم در زد چطور لباس پوشیدین در عرض یک ثانیه؟؟؟
ببین کص میگی بگو ولی یه کصی بگو که بگنجه

0 ❤️

711224
2018-08-17 18:19:40 +0430 +0430

خونه نداشتین؟؟ خخخخ

0 ❤️

714827
2018-09-02 21:46:23 +0430 +0430

واقعا نمیدونم چه نظری بدم :(

0 ❤️

722830
2018-10-09 20:09:07 +0330 +0330
NA

با اینکه مرد هستم اما عاشق لز هستم همیشه فیلم لز نگاه میکنم خانمی پایه لز بود خصوصی پیام بده متاهل هستم دوس دارم با خانمم لز کنه منم نگاه کنم جووون

0 ❤️

723666
2018-10-13 17:30:13 +0330 +0330
NA

مرسی باحال بود

0 ❤️