عشق کثیف شراره

1392/10/02

سلام!
ساعت 12:20 تلفن موبایلم زنگ خورد. سلام بفرمایید؟ کسی جواب نداد.چند دقیقه بعد موبایل دوباره زنگ خورد. بفرمایید :سلام حال شما خوبه؟ ممنون شما ! ببخشید میخاستم با شما حرف بزنم. شارژ ندارم اس میدم. تلفن قطع شد وبلافاصله اس اومد میتونم با شما بحرفم؟ در خدمتم! اسمتون چیه؟ علی
اسم شما چیه؟ شراره !امرتون؟ هیچی فقط میخواستم بایکی حرف بزنم !اگه فقط حرف باشه هستم.
چند سالته زنو بچه داری؟ من 36 سالمه زن ودوتا دختر دارم قم زندگی میکنم ولی قمی نیستم. شما چی؟ من دارم طلاق میگیرم یه بچه دارم استارا هستم. اخوند که نیستی.
پرسید کارت چیه؟گفتم بذار کامل معرفی کنم: من علی مهندس رشته الکترو مکانیک. مهندس کارخونه… هستم.
این شد باب یه آشنایی خیلی مزخرف.از فردایش دیگه شروع شد دقیقه به دقیقه ساعت به ساعت.شب ونصف شب.
از همون روز تا پایان داستان حتی یک ریال هم پول شارژ نداد.اری بعد از حدود 2 ماه دلم براش تنگ میشد.ته دلم یه حس قشنگی داشت رشد میکرد. لعنت لعنت به این دل من.چند وقت بعد شراره گفت من 16 سالگی بدون اختیار پدرم منو عروس کرد واز شوهرسابقم یه بچه دارم ولی بعداز طلاق دیگه اونو ندیدم. بعد با این کس کش عروسی کردم.اون سنش50 بود ولی من دوسش داشتم اما دیگه ازش متنفرم.به خدا تا روز کذایی هیچ وقت ازش نپرسیدم طلاق گرفتی یا زودتر بگیرهیچ وقت نخداستم. منو اون خانم رواز انزوا نجات دادم. اون خانم توی استارا خونه دوستش زندگی میکرد وخودش از این در بدری ناراحت بود ولی ظاهرأ چاره نداشت وحقارت رو تحمل میکرد اما به قول خودش من براش امید بودم وما به جایی رسیدیم که گوشیامون دایم بهم وصل بود مگر تو حالت خابمون.همه حرکاتشو گزارش میداد. مثلآ الان دارم میرقسم.الان رفتم حموم.رفتم مغازه. الان پریودم وخلاصه هر قدم که بر میداشت گزارش میداد ومتقابلآ منم همین حالت رو داشتم.روزها میگذشت یه روز گفت یه اتفاقی افتاده گفتم چی شده؟ گفت من از عشق هیچی نمیدونم ولی فکرکنم عاشقت شدم همین کلمه کافی بود احساسات بی شیله پیله من زنده شه وشد. برای خودم متآسف ومتآسر میشم که این عشق کثیف رو زیرو رو کنم ولی چند روز پیش یه خانمی از زاهدان داستانشو نوشته بود واقایون رو زیر سوال برد. البته من نمیخوام جلوی اون جبهه بگیرم اما اکثر اتفاقات این جوری رو خود خانوما سبب میشن حالا یا داستان کینه گری یا چیزای دیگه که پرداختن به ان عین چوب کوبیدن توی نجاسته میگید نه این حقیقت محض رو تا اخر دنبال کنید>>>>:
علی جان فردا تولد خواهرمه میخام برم انزلی میتونی یه کم پول بهم بدی به خاک مادرم جبران میکنم.دیونه مگه من چیزی گفتم که خاک مادرتو قسم میخوری. حلا چقد لازم داری؟ هر مقدار شد ممنون میشم. شماره کارت بده و1ساعت بعد 200 هزار ریختم.
وای علی عاشقتم میمیرم برات وای علی منتظرم اولین شب چها که برات انجام بدم.چند روز بعد علی پولام تموم شده.عزیز مبلغ بگو.هرچی خودت دادی. باشه عشقم تا 1ساعت دیگه 150 توحسابته .وای علی تومرد رویاهای من بودی.علی طلاقمو چند روز دیگه میگیرم دیگه برای همیشه مال تو میشم. علی اگه زنت ما دوتا رو باهم ببینه چی میشه؟ عزیز من زنمو پختم مشکلی نیست اون قبول کرده توهم کنارم باشی. روزها گذشت من پول دادمو اون قربون صدقه من میرفت. وقتی مطمعآ شدم میخواد بامن ازدواج کنه همه راهها رو براش هموار کردم. تا اینکه گفت این اخرین دادگاهی منه.توی همین روزا من یه دستگاه برای بردن به شهر یزد و نصب در اونجا بهم پیشنهاد منم قبول کردمو دستگاه منتقل شد .کار نصب دستگاه کامل انجام نشده بود که شراره گفت میدونی دارم کجا میرم گفتم کجا. گفت بلیط بگیرم برای کرج.برق سه فاز منو گرفت تا حالا همچین حسی در خودم ندیده بودم.بعداز ماهها یک عشق تلفنی پاک داره از رویا خارج میشه.خلاصه این تغییر رفتارمو همه متوجه شدن.من یه دوست خیلی نزدیک تویزد دارم اون اونروز بمن گفت کدخدا ادمای استارا غیر قابل اعتمادن.خیلی صحبت بامن کرد ولی من ماها منتظر این لحظه بودم.دوستای من از اینجا به بعد هرموقع خواستم به این خانم نزدیک بشم اتفاقاتی رخ داد که هنوز برام مبهمه.بهتره ماجرا را بگم تا اون خانم زاهدانی ماجرای اتفاقشو کاملتر درک کنه.از مردها اینو میگم تا کسی پاروی دممون نزارن کاری به کسی نداریم.گفتم مگر داستان انتفام و…باشه.
واما شراره ساعت 6 صبح زنگ زد که من کرجم باورش باورش برام سخت بود ولی واقعآ شراره برای دیدن من اومده.منم کارو تو یزد تعطیل کردمو یه پژو دربست و اومدم قم.

نوشته:‌ علی


👍 0
👎 0
64939 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

408213
2013-12-23 09:12:22 +0330 +0330

ساعت17:40دقيقه
داستان تخميت رو ديدم.کيره خودم حساب نکردم.دوباره ديدم.من جمال هستم دارای يک کير و دوخايه کاربر سايت…
کونده اين چه طرز نوشتن بود مگه دارى صورتجلسه مينويسی؟

0 ❤️

408214
2013-12-23 09:16:35 +0330 +0330
NA

همش همین؟
این کجاش مزخرف بود؟
من که نفهمیدم شرمنده!!!

0 ❤️

408216
2013-12-23 11:38:00 +0330 +0330
NA

تو اسگل تشریف داری چه ربطی به دختره داره !

0 ❤️

408217
2013-12-23 12:38:32 +0330 +0330
NA

خودت یه بارداستانتوبخون ببین چی نوشتی،

0 ❤️

408218
2013-12-23 13:39:44 +0330 +0330

نخوندم، ننویس . . . . . . . . . . . . . .
چند خط که خوندم، متوجه شدم که ریدی، دیگه ادامه ندادم. دلت خوشه که زن هم داری؟ شاشیدم تو موبایلت دیگه ننویس.

0 ❤️

408220
2013-12-24 00:13:12 +0330 +0330
NA

داستان که نبود . مزخرفی بود که سر هم شده بود.

0 ❤️

408221
2013-12-24 01:05:43 +0330 +0330
NA

خوب که چي؟ خودت فهميدي آخرش چي شد؟

0 ❤️

408222
2013-12-24 04:07:20 +0330 +0330
NA

تو این دنیا فقط و فقط تنها چیزی که حقته کیر رئیس موپالموئه
همونم زیادته…!

0 ❤️

408223
2013-12-24 04:37:14 +0330 +0330

خدا شفات بده…ننویس…

0 ❤️

408224
2013-12-24 09:12:46 +0330 +0330
NA

کجاش عشق کثیف بود بچه ها جواب دادن

0 ❤️

408226
2013-12-24 13:22:26 +0330 +0330
NA

چی به چی بود؟؟؟

0 ❤️

408225
2013-12-25 04:04:08 +0330 +0330

خاک تو سرت با نوشتنت جلقی بدبخت

0 ❤️