عشقم ریحانه

1397/12/25

سلام . اسما عوض شده ولی کاملا واقعیه . من دانشجوی کارشناسی در شهرستان هستم که از ترم سه عاشق هم کلاسیم شدم بدبختانه . محمد و ریحانه هستیم . اوایل خیلی بی محلی میکرد . جفتمون 22سالمونه و تهرانیم ولی چون تهران خانواده هستن کمتر تهران قرار میذاریم . بیشتر تو شهرستان باهمیم . سه ساله با همیم و به مرور گرمتر شده ریحانه . از سال پیش تولدش تازه لمسش کردم . تو این یه سال لمسم هر روز بیشتر میشد . میگفت فقط دستامون . ولی من کمکم تنها میشدیم یا می رفتیم بیرون بغلش میکردم فشارش میدادم به خودم . بوسش میکردم . پاهاشو میمالیدم . رفته بودیم کوه با هم که یه جا نشستیم با هم بودیم و باهاش ور رفتم . دختر مذهبی بود نسبتا ولی خب چادری نبود . کیرم شق شق شده بود که فهمید و هی میگفت پاشو منم نمیخواستم ببینه . اون 165/50قد و وزنشه و کلا کوچولوعه منم عاشق کوچولو هام . سینه هاشم 60 . کوچولوی منه. تا اون قضیه رفت و هر بار با هم برمیگشتیم تهران با اتوبوس و قطار که کلا من همیشه میمالیدمش . اصلا اجازه ممه و کس و کون نمیداد . تا اولین بار تو اتوبوس روی پام سرشو میذاشت می خوابید چون کوچولو بود . منم از زیر شال و کاپشن دست کردم تو مانتوش و رفتم سراغ جوحوهاش . باهاشون بازی کردم خیلی ناز بودن. خودش فهمید و هی میگفت نکن ولی نمیتونست چون اتوبوس بود و باید آروم میبود . نیم ساعت دو تا سینشو بازی دادم و نوکشونو فشار میدادم که دردش می گرفت . خیلی دیگه سینشو گرفتم بعد از اون تو هر بار سفر ولی همش ناراضی بود . یه بار تو پارک میخواستم لب بگیرم که نذاشت اصلا . چند روز بعد دعوامون شد که بهش فشار اومد رفت بیمارستان با دوستای خوابگاهش . من رفتم پیشش کلی منت کشیدم . دوستاشو فرستادم رفتن و محلم نمیذاشت اصلا . بعد بیمارستان ساعت پنج بود بردمش رستوران سنتی قشنگ خالشو خوب کنم. من و ریحان تنها بودیم . اونجا کسب نبود تا گارسون سفارشو بیاره و ببرع . تخت داشت اون جا. من به لبش خیلی نگاه میکردم چون عاشقشون بودم . دیدم داره صورتشو نزدیک میکنه به سمت لبم تعجب کردم ولی ار خدا خواسته لبو گرفتم . عالی بود . لب و زبون همو گاز گرفتیم و زبونامونو به دهن هم بردیم یک ساعت اون جا این کارو کردیم منم وسطش کون و رونشو لمس میکردم . اونم خودشو میجسبوند به صورتمو و میگفت ولم نکن دوست دارم . رفتیم بیرون داشت ار سرما می لرزید . خواستم ببرمش خونم که کارو یه سره کنم که به دست و پام افتاد که نمیام منم دوسش داشتم گفتم باشه عزیزم . چند بار دیگه هم شهرستان رفتیم بیرون جاهای خلوت . قهوه خونه های متاهلی که کابین داره و … قشنگ لب همو خوردیم و مون و روتشو و سینشو میمالیدم . کونشو نمیذلشت ار زیر ببرم دستمو . کسشم اصلا . هر موقع هم شق میکردم نگاه میکرد و تیکه مینداخت که حالت بده . با صدای سکسی اش هیچ موقع نمیخواستم ولش کنم وسط لب بازی و مالوندن گذشت و گذشت که دو سه هفته پیش رفتیم اتوبوس که بریم تهران . باز مالوندمش کون و سینه . گون از رو ساپوزت و سینه ازتو سوتین . اندفعه بیشتر رفتم . وقتی خواب بود دستم و از رو بردم سمت سوراخ کونش و کسش . نرم بودن . اه . که نذاشت کسشو بمالم ولی دید که کیرم شق شده بود از رو شلوار گفت حالت بد شده؟ . خیلی صداش سکسی بود. دستسو برد رو شاوارم با خجالت که ببینه چجوریه و منم ساعدشو گرفتم گذاشتن دستشو رو کیرم . گفتم باهاش بازی کن بیدارتر شه و اونم کیرمو فشار میداد . بهش تخمامم گفتم بازی کن . اونا رو هم فشار میداد . دستشو کشید کنار گفت خیلی سفته . از رو شلوار بود تازه . منم زیپمو باز کردم . دستشو گرفتم بردم تو شلوارم از زیپ . فقط شورت فاصله دست عشقم باکیرم بود که هیچ دختری لمسش نگرده بود تا حالا . هی میگفت حالت بده . خیلی سفته اینا چین به تخمام میگفت. از نفسام فهمیده بود دارم حال میکنم. بهش گفتم همینطوری بازی کن باهاش . سرشو فشار میداد چند بار کیرمو فشار داد دیدم الآن ارضا میشم دستشو گرفتم که ببره ازتو زیپم نمیخواستم ولی محکم تو گرفت کیرمو و ابمو اورد . ریخت رو دستش و شورتم . عالی بود . بعدشم که تریپ عذاب وجدان گرفته و. دیگه حتی نمیذاره بهش دستی بزنم و میگه فقط بعد ازدواج . تو اتوبوس کیفش رو پام و جلوی شیکمم بود که مردم نبینن .

نوشته: محمد


👍 1
👎 8
14127 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

754734
2019-03-16 21:13:43 +0330 +0330

دختر دانشجو نمیدونسته الت تناسلی پسر چیه؟ وجدانن خودت اینقدر اسکلی یا مارو گیر اوردی؟؟ ?

3 ❤️

754813
2019-03-17 01:06:13 +0330 +0330

خب؟

0 ❤️

754867
2019-03-17 08:37:50 +0330 +0330

آلت ندیده رنگش پریده!

1 ❤️

754920
2019-03-17 14:12:06 +0330 +0330

با این نوشته های آبکی مثل این داستان فرق یه نویسنده خوب با یه اسکول جقی مشخص میشه ها،چقدر حال بهم زن و کسل کننده بود نگارش!!!دیس لایک

1 ❤️

754926
2019-03-17 15:31:24 +0330 +0330

اسکل گیر آوردی؟ننویس اقا ننویس.تو اتوبوس کسی نمیدیدتون؟ملت تو قطار کورن مرتیکه؟مذهبی بوده و این همه مالیدیش؟
خالی بند.بچه ابتدایی ای بیش نیستی

0 ❤️

754945
2019-03-17 18:20:18 +0330 +0330

✋جقی ها دردشان را فریاد نمیزنند

0 ❤️