عشقم عاشق کون دادن شد

1393/02/23

خیلی دوستم داشت و بقولی دیونه وار عاشقم ‌شده بودش…
منم جدی نمیگرفتمش تا اینکه دیدم نمیشه همینجوری بزارم وقتم رو بخواد بگیره و سرآخرش هم هیچی به هیچی بشه و تموم…
بهش گفتم باید بهم کون بدی و توی کون دهدن هم مثل این جنده ها داد بزنی …من کونیه تو ام بکن تا ‌پاره بشم کونم رو جرش بده و…
اونم قبول کرد، دلم سوخت برای باره اول که کونش میخواد کیر بره ننه اش گائیده بشه و پاره پورش کنم… با تمام تکنیک هایی که وجود داشت یکماه وقت گذاشتم و ضمن گائیدن کس نازش مراحل گشاد کردن کونش رو هم انجام میدادم
بعده یکماه جوری شده بود که تا لخت میشدیم با شیطنت میگفت: ببین راستی این کیرت هم قرار هست بالاخره بره تو کون من یا نه فقط با انگشت میخوای کونم بزاری…
دیگه فایده ای نداشت بخوام بیخیال بشم چون طرف خیلی بهش حال داده بود و کاجب بود طعم ناب کیر رو در سوراخ نازنین کون‌ش احساس کنه و مز مزش کنه…
با عشق و کمی کرم با تمام وجود و خالی از هرگونه حس بد و نادرستی و فقط برای حال دادن بهش مطابق دستور کلش رو جا کردم تو کونش و با دنیایی احساس گفت جووووووون، برای تثبیت سایز حلقه سوراخ‌ کمی صبر کردم ولی نامرد کونی چنان با لب کونش زد به پام که تا دسته رفت توش و کمی درش هم گرفت ولی تازه خوش‌ اومده بود و ریز ریز میگفت دوتا بزنی آب کسم اومده…
یواش یواش عقب جلو میکردم تو کونش و مغناطبس حلقه تنگه سوراخش داشت کیرم رو ذوب میکرد و حقیقتٵ که حالش بی نظیر بود برام و اونم داشت ارضا میشد و بالاخره آبش اومد و بدنش شل شد…
یکمی توش بود که کشیدم بیرون و با انگ‌شت کرم زدم توش رو و دوباره کردم توش سگی شدش و دستش رو آور م روی چوچولش، گفت چیکار کنم؟
گفتم دست رو کرم زدم بجای من هرجایی رو بردم انگشتت رو میمالیش…
تازه داشتم حال میکردم که دیدم داره مادره چوچولش رو میگاد و یجوری حشری شده بود که انگار داره سینه کس ۷۰ساله رو میماله که داد زدم هوی کونیه ننه جنده دل بکار بده یکمی آب دهن بزن و آخ و اوخی که قولش رو داده بودی یادت نره که شروع کرد به کس دریده بازی درآوردن و جرم بده پارم کن من کونیه تو ام آخ کیر میخوام و…
دوباره آبش اکمد طفلکی و افتاد رو متکاها…نه که تا اونوقت به کسش دست نزده بود واسه تحریک کردن خودش بدجوری حشریش کرده بود اینکار و دیونه دیونه ا‌ش کردم با این حرکت.
دیگه بهم حال نمیداد کونش رو کردن چون داشتم کونی رو میکردم که نکرده ۲بار از کس ارضا شده بود ولی کونه جا باز کرده بود و دیگه اذی نمیکردش…
دیدم بیحاله خواستم جو رو عوض کنم محکم زدم زو لب کونش گفتم کونی میخوای وحشانه بکنمت؟
انگاری دنیا رو بهش دادن و داد زد آره بکن…
منم خوب و محکم میکردم تو کونش و مثل اینکه تو گوش یه آدم تپل کشیده بزنی، همونجوری میزدم روی کونش. بدجوری قرمز شده بود ولی حال میداد به جفتمون…
اون کونی که من برا‌ش کردم باعث شد تا العان بعد گذشت ۲سال حداقل بعد اون یدور هفته ای ۳یا۴دور رو بهم کون داده باشه و یک شیوه جدید واسه سکس توی دوران پریودش هم بعنوان کس نیست کون که دارم رو پیدا کنه و حالا با هر دور کونی که میده حتما از کس هم ارضا میشه و ۲برابر کس دادن حال میکنه…
نوش جوووون کیرم و نووووش جووووووووووووون کس و کون کونیم باشه همش

نوشته: هوشنگ


👍 0
👎 1
85560 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

418227
2014-05-13 01:38:05 +0430 +0430
NA

آخه این چه طرز نوشتنه؟
کسخل یه دور از روش میخوندی بعد آپ میکردی. خواننده رو گیج کردی .
یه جا فکر کردم خودت میخای بدی ،بعد گفتی میخای بکنیش. یکم گیج زدی تو نوشته ات .ولی روش سکست مورد پسند من بود. ایول.

0 ❤️

418228
2014-05-13 09:05:30 +0430 +0430
NA

حالم ازت بهم خورد. (خیلی دوستم داشت و بقولی دیونه وار عاشقم ‌شده بودش… جدی نمیگرفتمش تا اینکه دیدم نمیشه همینجوری بزارم وقتم رو بخواد بگیره و سرآخرش هم هیچی به هیچی بشه و تموم…)
یعنی تو عشق رو فقط تو کس و کون میبینی؟ پس فرقی باحیوون نداری که داری با زندگی یه نفر اینجوری بازی میکنی و آخرشم میخوای ولش کنی. تف به وجودت. اسم خودتم میذاری مرد؟؟؟
خاک تو سر اون دوست دختر بی شعورت بشه که بعد این همه مدت هنوز نفهمیده تو عوضی اونو به چشم یه سوراخ میبینی و علاقه ای بهش نداری و آخرشم مثل یه جنده میندازیش دور… خاک بر سر جفتتون.
ایشالله که ضربشو تو زندگیت بخوری حیوون پست

0 ❤️

418229
2014-05-14 02:59:02 +0430 +0430
NA

اسم داستان؛ عشقم عاشقه کون دادن شد
پس دختر عاشقت نبوده تو عاشقش بودی اون عاشقه کون دادن شده
داستان مینویسید 2بار از روش بخونید بعد ارسال کنید الکی وقت بکس رو میگیرید
درضمن انقدر اسم عشق تو داستان هاتون نیارید کسی که عاشقه کسی باشه وقتی با عشقش میخوابه اون سکس براش مقدس میشه دوس نداره بیاد اینجا بنویسه تا بقیه ازش لذت ببرن
درآخر نتیجه میگیریم ننویس عاقا
ننویس

0 ❤️

418230
2014-05-24 04:49:59 +0430 +0430
NA

نه دیگه نشد…
نوش جون کیرت و ما باید بگیم نه تو…
اگه مهم نیست برات چرا اومدی اینجا داستان نوشتی؟
باهات حال نکردم.

0 ❤️

418231
2014-06-05 06:47:26 +0430 +0430
NA

لاشی میخای داستان بنویسی درست بنویس ما که نفهمیدید چی به چی بود

0 ❤️

418233
2014-06-10 18:12:48 +0430 +0430
NA

kosoo sherrr bood oogh

0 ❤️

418234
2014-07-02 18:50:20 +0430 +0430
NA

1کم وقت میزاشتی اخه این دیگه چه جور داستانی بود جون خودت 1بار بخون ببین خودت میفهمی چی نوشتی؟ اگه فهمیدی بیا اینجا ترجمه کن ما هم بفهمیم کی به کیه کی تو رو کرده؟کی داده؟کی ریده؟کی خورده؟

0 ❤️