علی و اطرافیان خانومش

1394/06/11

سلام دوستان اسمه من محمده این خاطره مربوط به من نیست وخاطره ی یکی ازبهترین دوستامه به اسمه علی که یکم بی غیرته البته شایدم بامن خیلی صمیمیه که همه چیزشو به من میگه خلاصه یه باربازاومد ازسکسش تعریف کرد که خیلی جالبه حتمابخونیدالبته ازش اجازه گرفتم واین داستانو نوشتم
(این داستان واقعیست)

با سلام من علی هستم 32 ساله و حدود 4 ساله که ازدواج کردم راستش نمی خوام زیاد از رابطه ی سکسی خودم با خانومم بگم و در رابطه ی با سکس با دوستای خانومم تعریف کنم . خانومم تو یک اداره کار می کنه که دو تا دوست صمیمی داره حدود یک سال پیش خانومم اومد خونه گفت نمی دونی امروز با مریم و آزیتا ( دوستاش ) رفته بودیم بیرون که مریم یه چیزی تعریف کرد که شاخ در آوردم ، گفتم چی ؟ که خانومم گفت که مریم با یه پسر دوسته و بهش می ده و بدون هیچ خجالتی همه چیزو برای ما تعریف کرده که اول ها از کون می کردش اما حالا اوپنش کرده و از هر دو طرف می کنه اش ( اینو بگم که خانوم من آدم بسیار مقید و اصلاً از این جور رابطه ها دوست نداره و می گه باید آدم دادنی و به شوهرش بده که قدرشو خوب بدونه ) . خلاصه مریم هر روز میومد و از رابطه اش برای زن من تعریف می کرد و اونم واسه من ، یه روز خانومم گفت که دیروز پسره فکر می کرده کیرش تو کون مریم و آبشو ریخته ولی بعد که بلند شده دیده که تو کوسش بوده البته مریم می دونسته که تو کوسشه اما نگفته که پیش خودش فکر می کرده که پسره حواسش هست اما نگو پسره حواسش نبوده و ریخته تو کسش که مریم سریع قرص می خوره و بعد از دو روز پریود می شه و به خیر می گذره . یه روز تو ماشین با خانومم بودم که مریم زنگ می زنه و خانومم از قست میزاره رو بلند گو تا من بشنوم چه می گه که مریم داشت تعریف می کرد که چه جوری پسره آبشو ریخته از شنیدن این حرفا و اینکه مریم خیلی راحت اسم کیر و کوس و کون دادنشو به زبون می یاره من خیلی حشری شده بودم و دوست داشتم که یه بار از نزدیک ببینمش . یه شب خانومم تو حموم بود که به گوشیش یه اس ام اس اومد دیدم که مریمه و خانومم گفتم و گفت خودت جواب بده دیدم به شوخی نوشته داری به علی می دی کاش منم الان به دوستم می دادم …
… شاخ در آورده بودم از این همه حشریت این دختر که سیر مونی هم نداره . برای خانومم که تو حموم بود اس ام اسشو خوندم گفت خودت جواب بده که منم با پرویی در جواب دادم به زبون خانومم که آره الان توشه اگه تو بزاری . بعد از چند دقیقه نوشت درار بده من بخورم ، نوشتم عمراً مگر بخوای به علی از کون بدی اون خیلی دوست داره ولی من نمی تونم ، نوشت هر کاری که بخواد براش می کنم تو فقط جورش کن . که دیگه خانومم از حموم امد وقتی دید من این حرفا رو بهش زدم کلی قور زد که من با اون از این شوخی ها ندارم و از رابطه خودمون چیزی بهش نمی گم و اون فقط تعریف می کنه حالا بهش فردا چی بگم ؟ گفتم بگو حشری بودم ندونستم چی شده . خلاصه شوخی شوخی هر شب به اسم خانومم با هاش سکس چت می کردیم و حالا خانومم هم بدش نمیومد و می گفت این عوضی همه ی حرفاشو به هم نمی گه الان که حشرش زده بالا می شه ازش حرف کشید . مریم بیچاره هم که فکر می کرد با خانومم چت می کنه همه چیزشو می ریخت بیرون و انواع روش های دادنشو و… رو تعریف می کرد . یه روز رفتم سر کار خانومم که با هم بیایم خونه که مریم هم اومد وای وای اجب کوس و کونی بود زیاد خوشگل نبود ولی وقتی دیدم یهو کیرم صاف کرد و یاد حرفاشو اینکه پسره ی عوضی کیرشو تو این کون و کوس می کنه داشت دیونم می کرد و همش خودمو جای اون میزاشتم و تو عالم خودم می کردمش . اون روز گذشت و تا تونستم جوری باهاش برخورد کردم که باهام احساس راحتی بکنه و بتونه باهام شوخی بکنه و صمیمی تر بشه . این رابطه ادامه داشت و بعضی وقت ها با هم بیرون می رفتیم البته بدون شوخی سکسی چون خانومم آدم حسودیه بدش می یاد که من با دختر دیگه ای سکس داشته باشم یا حتی شوخی ناجور بکنم تا اینکه یه روز خانومم گفت این پسره تا تونسته حالشو با مریم کرده حالا دیگه سیر شده و رفته پی کارش و باهاش قهر کرده پیش خودم گفتم اجب پسر کوس خولیه بابا مال مفت بکن دیگه
این ماجرا گذشت و چند روز دیگه خانومم امد خونه گفت نمی دونی چی شده که مریم حامله شده و پسر زیر بار نمیره که بچه مال اونه فقط لااقل نامردی نکرده و گفته باشه خرج انداختنشو می دم و فرداش با معرفی یکی از دوستاش رفتن پیش یه ماما و کورتاژ کردن . پسره رفت و دیگه پشت سرشو نگاه نکرد و مریم موند و یه دنیا ناراحتی و وقتی پای تلفن با خانومم صحبت می کرد می شنیدم که می گه واقعاً باید به حرفت گوش می کردم و اینقدر زود گول نمی خوردم و به راحتی همه چیزمو در اختیارش نمی زاشتم و خیلی از جدا شدنش ناراحت بود . چند روز بعد خانومم زنگ زد که مریم باهات کار داره می خواد بیاد پیشت سر کار تا سوالاتی در مورد اینترنت و کامپیوتر بپرسه که گفتم من امدم خونه که خانومم گفت عیب نداره میاد پیشت خونه سه چهار ساعت دیگه هم من میام باشه تا من هم بیام و دور هم باشیم . حدود یک ربع دیگه امد و من درو باز کردم بعد سلام و احوال پرسی امد و بدون خجالت روسری و مانتوشو در آورد و با یه تاپ و شلوار لی چسبیده به اون کون بزرگش نشست و شورع کرد به حرف زدن و من از اون پرو تر گفتم یادت باشه وقتی خانومم امد لباساتو بپوش که خانومم فکرای بد نکنه که خندید و گفت یعنی چه فکرایی گفتم حالا خودت می دونی دیگه گفت من که نمی دونم و گفتم اره خوب نمی دونی و راستی شنیدم از دوستت جدا شدی و گفت اره و شروع کرد درد دل کردن ولی نمی گفت که چقدر بهش دادم و از عشق و عاشقی هاش تعریف کرد و من تو دلم می خندیدم که فکر می کرد من نمی دونم چه کارا باهاش کرده و من هم شروع کردم به دلداری و عیب نداره یکی بهتر از اون گیر میاری تو خیلی خوشگلی و چیزی کم نداری دلش بخواد که با تو باشه و از این کوس شعرها . دیگه یادش رفته بود برای چی اینجا امده و همش یاد پسره رو می کرد و بدون خجالت ازش پرسیدم باهاش رابطه نداشتی که گفت فقط در حد لب و بوس که من خندیدم و پرسید برای چی می خندی گفتم بابا من از همه چیزت خبر دارم و اینکه همه جوره بهش حال دادی و چند روز قبل کورتاژ کردی یه کم خجالت کشد ولی بعد پروتر از قبل گفت مگه چیه شما با هم از این کارا نمی کنید و گفتم چرا و گفت بهم قول ازدواج داد و پردمو زد ولی نامرد رفت و من موندم که باید برم پردمو هم بدوزم دیگه باهام راحت شده بود و هر حرفی و بدون سانسور می زد و دیده آمپرم رفته بود بالا و اونم همینطور که ازش پرسیم آدم حشری هستی ؟ گفت اره و نمی تونم خودمو کنترل کنم و بهش گفتم الان چی کار می کنی چند وقته که رابطه نداشتی و می دونم برات سخته گفت هیچی با خودم بعضی شبا ور میرم تا ارضا بشم
گفتم چرا کسیو پیدا نمی کنی گفت بابا همشون میان می کنن و بعد می رن و گفتم اگه تو فکر ازدواجی باید با پسره رابطه نداشته باشی وگرنه خوب وقتی پسره به مراد دلش برسه دیگه برای چی باید باهت ازدواج کنه باید با کسی رابطه داشتی که فقط نیازتو برآورده کنه گفت آخه با کی ؟ بلند شد رفت تو آشپزخونه که اون کونش دیونم کرد وقتی راه میرفت انگار تکون می خورد قوسی داشت و آدمو یاد کون جنیفر می نداخت وقتی خواست بلند بشه از لای تاپش که معلومه به عمد اینجوری بلند شد راحت می شد نوک اون پستوناشو دید منم سریع پشت سرش رفتم و داشت لیوان ور می داشت بهش گفتم ماشا… اجب باسنی داری خندید و گفت خانومت که کون بهتری داره گفتم مال شما بزرگتره اومد آب بخوره گفتم زیاد از پشت دادی بزرگ شده خندید و اومد رد شه که پشت دستم به کونش خورد گفتم الان ناراحت می شه ولی از پشت دیدم یه جوری شد منم دلم زدم به دریا گفتم ببخشید عمدی نبود ولی خیلی نرم خدا برات حفظش کنه خوش به حال صاحابش که گفت فعلاً نداره قابل شمارو نداره که من با پررویی دستم و گذاشتم روی کونش و یه کم لمسش کردم گفت نکن حالم بد می شه گفتم میخوام دقیق تر ببیتم که از مال خانومم نرم تره یا نه ؟ بعد گفتم که ناراحت نباش وسیله اش رو دارم که حالت و خوب بکنه از پشت بغلش کردم و دستم و گذاشتم رو سینه هاش به بزرگی مال خانومم نبود ولی بد نبود احساس شهوت تو چشاش برق می زد بهش گفتم با من سکس کنی خوبه لااقل از من توقع ازدواج نداری به همین خاطر اگه رابطه ما بهم بخوره ناراحت نمی شی گفت آخه خانومت چی اگه بفهمه ناراحت می شه که دگمه ی شلوارشو باز کردم و دستمو بردم تو شورتش کسش خیس خیس بود که یه آه آهی کشید و از حال رفت گفتم فعلاً با این کارا کار نداشته باش این کوس کیر می خواد اونم که دیگه رام شده بود برگشت و نشست رو زمین و شلوار منو کشید پائین و کیرمو کرد تو دهنش و هی می گفت آخیش حالم دارم خوب می شه من معتاد کیرم با یه ولعی داشت برام ساک می زد که انقدر این یه ساعت تو کف مریم بودم که یه دفعه آبم داشت میومد و منم نگفتم تا بیاد تو دهنش چون خیلی این حرکتو دوست دارم و خانومم دوست نداره پس بهترین فرصت بود با مریم این تجربه رو امتحان کنم آبو ریختم تو دهنش و اون هم با یه ولع زیادی همشو خورد بلندش کردم و شلورارشو تا زانو پائین کشیدم از پشت اون کون بزرگش و شروع به لیسیدن کردم سوراخش باز بود معلوم بود که پسره تا تونسته بود از کون کرده بودش
بهش گفتم مریم باید منو امروز به آرزوی کون کردن برسونی که گفت نه توروخدا ماله تو خیلی بزرگه گفتم به من ربطی نداره یادته خانومم یه بار ازت پرسید که کون دادن چه جوره گفت آره گفتم اهان من راضیش کرده بودن که از کون بهم بده تو نذاشتی و گفتی که خیلی درد داره و اونم منصرف شد حالا باید جورشو بکشی و رفتم سراغ کوسش و از پشت شروع کردم به لیسیدن کسش اجب کوسی داشت پا شدیم رفتم تو اتاق خواب و لباساشو در آوردم و امد باز کیرمو کرد تو دهنش تا حسابی سر حال بیاد بعد پاشود نشست رو کیرم و کرد تو کوسش بهم می گفت جون من مواظب باش دیگه کار به کورتاژ نرسه که گفتم خیالت راحت آبم ماله کونته حسابی حالش بد بود و دائم از ته دل قوربون صدقه ی کیرم می رفت و می گفت کوفتش بشه خانومت بلندش کردم به حالت سگی کردم تو کسش و یه کم روغن همزمان با اینکه تو کسش می کردم انگشتمو تو سوراخ کونش میکردم تا آماده بشه بعد که دیدم آمادس بدون اجازه کردم تو کونش سر کیرم که رفت توش یه جیغ کوچیک کشید و خواهش کرد که در بیارم ولی با اصرار من آروم آروم تا نصفه کردم کمی صبر کردم تا سوراخش آماده تر بشه بعد یواش یواش تو کونش تلمبه زدم دیگه براش درد نداشت و تازه خواهش می کرد همشو تو کونش جا بدم . این اولین باری بود که کیرمو تو یه کون احساس می کردم واقعاً توش گرم و تنگ تر از سوراخ کوس بود و این برام لذت زیادی داشت رو شکم خوابوندمش و زیر شکمش هم یه بالش گذاشتم تا کونش بالا بیاد و به سرعت تو کونش می کردم واقعاً داشتم حال می کردم کونی که مدت ها بود تو کفش بودم داشتم میگائیدم مریم مثل جنده های تو فیلم سوپر داشت بهم حال می داد کونش سفت می کرد تا برام لذت بخش تر باشه یا باهام همراهی می کرد و و کونشو تکون می داد . من عاشق این حالت کردنم که زن زیرم بخوابه و من بکنمش چون احساس فاعل بودن و بیشتر درک می کنم بهش گفتم دوست داری بعد از این هم بیای اینجا که از شدت شهوت می گفت آره من از این به بعد جنده ی توام هر وقت بخوای من زیرتم و همه جوره بهت می دم از شنیدن این حرفای سکسی دیگه نتونستم تحمل کنم و آبمو با فشار تو کونش خالی کردم که اونم از گرمی آب من تو کونش ارضا شد و چند دقیقه همون جور کیر تو کون روش خوابیدم و پا شد سریع لباساشو پوشید و یه دستمال تو شرتش گذاشت که اگه آبم از تو کونش خالی شد به کوسش نخوره و سریع از خونمون رفت بیرون
بعد از اون چند بار دیگه در فرصت های مناسب هم باز کردمش اما بعد ها رفت و پردشو دوخت و مدت هاست که کارشو عوض کرده و ازش خبری ندارم .

نوشته: محمد


👍 2
👎 1
84023 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

468789
2015-09-02 16:58:51 +0430 +0430

تا اونجا خوندم که زنت خیلی حسود بود ولی تو جای خانومت با اون حرفه سکسی میزدی،خانومتم میخونده… ولی زنت جرت نداده!
خو ننویس حاجی…خیلیم زیاد بود… bad
گفتی داستان خودت نیس بچه ها فحشت ندن جغی؟ biggrin

2 ❤️

468791
2015-09-02 17:27:46 +0430 +0430
NA

فقط میگم که :

ریدی و ابم چند سالیه قطعه ( شایدم قحطه ) .

کیر بز سفید افریقایی تو کونت با داستانت bad

0 ❤️

468793
2015-09-03 02:56:12 +0430 +0430

پول میدن برای داستان نوشتن؟!
اگه خبریه بگو منم بنویسم!
حداقل از سوژه های فکریه جق زدنم استفاده نمیکنم ( البته برعکس شما )
وقتی هم مینویسی کیرتو راست نکن
رشته کلام از دستت میره تو شرتت

0 ❤️

468794
2015-09-03 04:04:05 +0430 +0430

سگ تو روحت با این داستانت
آخه اینجا اسمش شهوانیه نه مرکز کوس و شعر گویی

0 ❤️

468795
2015-09-03 18:28:58 +0430 +0430

ریقوی گوزوی شاشوی بی مغز کونی.
تا آخر عمرت سمت قلم و کیبورد نرو دیوث.
تموم وانت های دنیا، تو کونت.

0 ❤️

468797
2015-09-04 06:43:09 +0430 +0430
NA

zant dokhtare ro ferestad lantori ridi be harchi sedaghate

0 ❤️

468798
2015-09-04 08:15:36 +0430 +0430
NA

ریدی با ر دسته دار مرتیکه کون دلمبه

0 ❤️

468799
2015-09-04 11:03:27 +0430 +0430
NA

کسشعرمحض بود…اه…اه…اه

0 ❤️