عملیات غیرممکن

1396/02/13

ماجرا تقریبن مربوط ب تابستون سال گذشتس.من تازه از امتحانای نهایی سال سوم راحت شده بودمو کلی برنامه برا سسکلک بازی"_"تو اقوامون ب اون صورت دختر همسنم نیستو بجز دوتا دوسدختری ک داشتم دیگه به اون شکل روابطی با جنس مخالف نداشتم حتی موقه حرف زدن با زیدمم بعضی وقتا از استرس صدام شروع به لرزش میکنه
ما اصالتمون مربوط به ی شهر دیگس ولی بخاطر شغل بابام چند سالی هس ک خونمونو جا ب جا کردیم
از مشخصات ظاهری خودم بگم ک قد نزدیکای 180 هیکل متوسط یا شایدم لاغر:/ با 64 کیلو وزن . سفیدمو صورت همراه چنتا جوش شخمی بلوغ ک زیاد مزاحمم نیس :| ریشو پشمم ندارم تو صورتم ولی موهای دستو پام مث خیلیای دیگس ازینایی نیستم ک اونارو اصلاح کنم
شخص مورد نظر از من ی سال بزرگتر بود ما تو دوران بچگی رفت و امد خونوادگی داشتیمو درحد بازیای کودکانه راحت بودیم معمولن خاله بازی میکردیم:/ نقش همسر همو داشتیم
ایشون ب همراه خونوادش برا سفر تابستونی اومده بودن تجدید خاطراتی کنن با ما
منم ک بعد ی مدت طولانی دیده بودمش حسابی تعجب کردم خیلی هیکلیو ب اصطلاح گوشتی شده بود اما قدش خیلی ازمن کوتاه تر اهل ارایشو این صحبتا و دختر نسبتن پرو
کلن دو شب خونه ما بودن من ک هیکلشو دیدم اعتماد به نفسمو بخاطر اینکه ازش لاغرتر بودم از دست دادم
ضمنن بگم ک علت ریسک من بخاطر پیشنهاد دادن بهش این بود ک تو خونشون رو کامپیوترش چنتا عکس و فیلم سکسی (پدرش بهم گفت اگ حوصلت سررفته برو سیستمو روشن کن منم ک از خدا خاسته)پیدا کرده بودمو حدس میزدم اهل حال باشه|: اما خودشو ندیده بودم تا اونموقه
گفتم ک از من ی سال بزرگتر بودو تازه کنکور داده بود
من ک روز اول خیلی خجالتی پیش رفتمو فقط درحدی بود ک وقتی پسورد وای فایو خاست من ایدی تلگرامشو گرفتم
چون مثلن خسته کنکور بود مامان باباش به سرش تو گوشی بودنش گیر نمیدادنو کلن آن بود
شب اول ک خابیدن من تا صب کلی طرحو نقشه میریختم ک ازین فرصت باید بهترین استفاده رو ببرم:/
از فردا عصرش شروع کردم سر صحبتو تو تلگرام بازکردنو کارو بجایی رسوندم ک تو جمع گفتم فاطمه هرموقه وقت داشتی بیا تو اتاقم تو برنامه ریزی کمکم کن
فک میکردم خیلی فکر نابی کردم ولی معلوم شد ریدم:| چون اون رشتش انسانی بودو من تجربی ولی کسی ب اون شکل مشکوک نشد
بعد تقریبن بیست دقیقه اومد منم ک بهتون گفتم دختر میبینم حول میشمو با صدای لرزون شروع کردم ب صحبتو اونم دختر خونگرمی نشون دادو خیلی زود راحت شدم باهاش
اتاق من طبقه بالا خونمون بود خالی کرده بودن تا مزاحمتی برای کنکورم ایجاد نشه:/
بجای صحبت از درسو مدرسه شروع کردم از بچگیامون گفتنو اونم تا حد زیادی یادش بود
حدودای ی ربع گذشتو بهش گفتم یادته همیشه زنو شوهر بودیم اونم خندیدو گفت ک چی؟ گفتم الان ک جفتمون بیکاریم تو هوس بازی ب سرت نزده خندیدو چیزی نگفت ولی قرمز شد
حالا اون دختر پرو تبدیل شده بود ب ی بچه خجالتی اما من یخم اب شده بود
روسری سرش بودو سفیدی گردنش منو تحریک میکرد
ارایشی نداشت ولی لبش سرخ سرخ بود
مانتو استین کوتاه تنش بودو دستای سافو درخشانش تحریکم میکرد
معلوم بود خیلی ب خودش رسیده بهش گفتم شماها چیکار میکنین ک دستانن مو نداره
گفت بعد امتحانم اولین کاری ک کردم رفتم اپیلاسیون گفتمش پس مو قاچاقه تو بدنت باخنده گفت اره چجورم
شروع تماس من باهاش وقتی بود ک دستشو گرفتمو نشوندمش رو تخت
چن ثانیه ای ساک ساکت بودیم…ماتو مبهوت…خیلی نگران بودم ک نکنه جیغو دادش بلندشه و از تصمیم من فرار کنه
دلو زدم ب دریاعو صورتمو بردم نزدیک
اونم ناخودآگاه اومد جلو شروع کردیم لب گرفتن داغ شده بود موهای سرش ک ریخته بود رو پیشونیش از شدت عرق چسبیده بودن بهم روسریشو در اوردمو لبامو گذاشتم رو گردنش واقن داشتم گرماشو دورم حس میکردم دستاشو برد تو موهای پرپشتمو شروع کرد نوازش منم میدونستم وقت زیادی برا عشقبازیه قبلش نداریم اما نمیخاستم تو اول کار سکس کنیم
نگران بودم کیرم نتونه راضیش کنه ی چیز 14 15 سانتیه اونم ک خیلی تپل…از همه مهم تر میخاسم بهش پیشنهاد بدم بزاریم برای دفه بعد تا شانس ی نزذیکیه دیگه بهشو داشته باشم
چن لحظه ک گذشت صدای ناله های ارومش بهم انگیزه میداد ک ادامه بدم
خابوندمش رو تخت اونم بلافاصله تیشرتمو دراورد(لازمه بگم ک چون زیاد چربی نداشتم فقط بعد چند هفته تو باشگاه سیکس پک شده بودمو با رگای برجسته اما از بدن عضلانی خبری ب اون شکل نیس)منم شروع کردم دکمه مانتو قهوه ای رنگشو بازکردن تا ب تیشرت سفیدش رسیدم…بند سوتینش اومده بود کنار گردنش تیشرتشو تا رو سینش دادم بالا پستوناشو از رو سوتین براش میمالیدمو اونم ناخوناشو میکشید رو پشتم بهش گفتم سفید برفیه خودمیا اونم تو حالت خماریش گفت امیر همش مال خودت
بعد چن دقیقه این اولین مکالممون بود
بند کرستشو بازکردم…نوک ممه های صورتیو برجسته…از برجستگی زیاد خوشم نمیومد ولی ی گاز اروم ب نوکش زدمو شروع کردم بوسیدنو میک زدنشون … هرکدوم ک تو دهنم نبود با دستم میمالیدم…بوسه بوسه زنان ب بدنش تا رسیدم نزدیک نافش دکمه شلوارشو باز کردم لذتبخشترین قسمتای هم اغوشی باهاش بود شلوارشو ازپاش در اوردم دوتا رون پا چاغ و چله سفید فقط با یکی دوتا جوش ک فک کنم بخاطر تو ماشین بودنش در اومده بود انتظار شرت و سوتین ست داشتم اما ی شرت صورتی ک حالا خیس خیس بودو دیدم…وقتی دیدم اونم داره لذت میبره واقن بهم روحیه میداد از رو شرتش کسشو میمالیدمو لیس میزدم حسابی با پاهاش ور میرفتم چون خیلی خوشم میاد از پاهای سفیدو بی مو…زیر شرتشو گذاشته بودم غول مرحله اخر لاک قرمز ناخونای پاش شهوتی ترم میکرد درست مثل دستای سفیداش ک لاکای مشکیش سفیدیشو چندبرابر جلوه میداد…بهم گفت امیر حالا وقتشه ها بعد شلوارمو تا زانوهام کشید پایین…با کلی استرس ک نکنه سرد شه بهش گفتم عزیزم اونجا فعلن اماده نیس موافقی باشه برا بعد؟ گفت شیطون برا خودت دفه بعدم رزرو کردی…
خیالم راحت شد ک از ادامه منصرف نیس…شلوارمو کامل از پام در اوردمو بعد رفتم سراغ شرتش
کیرم حالا فقط ی مانع چند سانتی با بدنش فاصله داشت…واقن سفیدو بدون مو بود اما چون یکم خودشو لاغر کرده بود رد چاغی قبلش رو بدنش مونده بود…وقتی کسشو دیدم خیلی برام لذت داشت…میخاسم همونجا دس از بقیه کار بکشمو با ی جق خاتمه بدم:| اما با دستام نوازشش میکردمو بازی میکردم با لاله های کسش…دودل بودم ک بلیسمش یا ن میترسیدم خوشایند نباشه…اما دلو زدم ب دریا با ی لیس گنده ابای کسشو دهنم جمع کردم بعد زبون میزدم بهش ی خورده اولش دلچسب نبود ولی منم توقع ی پورن استار ازش نداشتم ک بخاد کسش بوی گلاب بده://بعد چن دقه اومدم دوباره رو سینشو خودمو ب بدنش میمالیدم کیر سر در گ
ریبانمم باهاش گاهن در تماس بود…بعد چرخوندمشو روش دراز کشیدمو خودمو انقد بهش مالوندم تا ابم اومد ی خورده خیسیش رو کون قلمبش باقی موند
اومدم با چنتا بوسه با کسش وداع کردمو لبو گردنش ک هنوز برام جذابه جذاب بودو خوردم ب شوخی گفتمش مرسی انگیزه کنکوری:*
اونم گفت قابلی نداش ولی این داستان ادامه داردا
گفتمش معلومه هنوز امیرمو ب فیض نرسوندی ک
شرت نیمه پایین اومدشو کشیدم بالا
اونقد محکم ک ی اخ ریز با کلی عشوه گفتو بعد سوتینشو بستمو بقیه لباساشو خودش تنش کرد
منم تو آینه اتاقم پشتمو نگا کردم انگار از جنگ برمیگشتم دختره وحشی گاعیده بود پشتمو|:
بعد اماده شدنمون ی لب گرفتیمو بعدم تو تلگرام کلی از هم تعریف کردیم:))) مسلمن اونم مثل من خیلی اغراق میکرد تو تعریفاش ولی بهرحال خاستم شمارم از این تجربه اول لذت بخش ک طرح عملیاتش تقریبن یک شب تا صبح طول کشیده بود بهره مند کنم:///زمان باهم بودنمونمون مجموعن از وقتی ک اومد تو اتاقم تا وقتی برگشت پایین 45 دقه ای بیشتر نبود
اما ازون ب بعد اندازه 45گیگ فیلم پورن ماجرای اون روزمون برام سوژه حقم شد:|

امی ر شر ر ر
نوشته: امیرحسین


👍 1
👎 7
15876 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

593483
2017-05-03 20:30:54 +0430 +0430

الله اکبر کیرم تو سر در این مملکت بچه گمشو مشقاتو بنویس خردادنزدیکه

0 ❤️

593519
2017-05-03 21:08:44 +0430 +0430
NA

ﻳﻪ ﻧﻤﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻲ ﻧﻤﻚ ﺑﺮﻳﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﺠﺎﺵ ﺭﻳﺪﻱ ﺧﻼﺻﻪ ﺍﻻﻥ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﮔﻨﺪﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﻳﻒ ﺍﻳﻒ ﭘﺎﺷﻮ ﭘﺎﺷﻮ ﻳﻪ ﺍﻳﺰﻱ ﻻﻳﻔﻢ ﺑﺒﻨﺪ ﺗﻬﺶ

0 ❤️

593569
2017-05-03 23:43:28 +0430 +0430

به به عجب داستانی
بعد میان میگن داستانای خیانت شیوا بده

0 ❤️

593582
2017-05-04 03:25:28 +0430 +0430

اخه کس گیرت نمی آد مجبوری کیر خودت بکنی تو کونت کونی

0 ❤️

593599
2017-05-04 07:26:28 +0430 +0430

حس میکنم خیار شور ساک زده بودی قبل داستان که اینقد با نمک شده بودی نه؟:|

2 ❤️

593624
2017-05-04 09:39:24 +0430 +0430

کلاور داداچ کامنتتو الان دیدم :/
من متعلق به همه شمام :|||

0 ❤️

593644
2017-05-04 12:17:40 +0430 +0430

بوی گلاب رو خوب اومدی!!!گلااااابببب 🙄

0 ❤️

593832
2017-05-05 07:43:59 +0430 +0430

حتما بقیه هم با دید زدن شما از سوراخ در اون پشت ضربدری میزدن، خالی بند قهاری هستی (dash)

0 ❤️