عمه در حمام
این خاطره مربوط به تابستون 90 هست وقتی که عموم از سفر برگشته بود و دوسه روزی همه خونه ی پدربزرگ بودیم. چون عموم ازدواج نکرده.روز دوم بود بعد از ناهارمن رفتم خونه.راستشو بگم من یکی از عمه هام رو از نظر سکس و هیکل خیلی دوست دارم. هرکی دیگه جای من بود همین نظر راداشت. موهاشوهمیشه رنگ میکرد آرایشش ترک نمیشد بااینکه مذهبی بود اندامش هم که دیگه منو کشته بود به خصوص سینه ها وکونش. ماهر به چندوقت همو میدیدیم. خلاصه بگذریم وقتی از خونه برگشتم دیدم لباسای عمه روبنده تو حیاط . ساعت4 بود رفتم تو دیدم بعد ناهار اونایی که اونجابودن خوابن غیر از عمه که نبود.تو حیاط خونه یه سوئیت کوچیک هس رفتم دیدم صدای دوش حموم میاد مطمئن شدم که عمه جونم داره دوش میگیره. درم از پشت بسته بود چند دقیقه پشت در حمام ایستادم .از هیجا نمیشد دید زد. قلبم تندتند میزد پیش خودم گفتم الان میادبیرون یه حال حسابی ازش میبرم.دوش بسه شد از پشت شیشه یه کم معلوم بود داشت خودشو خشک میکرد. درو که باز کرد یهو جاخورد گفت تویی؟ وای چه صحنه ای میدیم شاید براتون جالب نباشه ولی من اولین بار بود اینطور میدیدمش یه تاپ دورنگ مشکی وقرمز راه راه افقی.کیرم مثل بادکنک داشت باد میشد.میخاسم کم کم شروع کنم بازوهاشو گرفتم باخودم گفتم بعد نوبت سینه هاشه که یهو رفت کنار فهمیدم میخاد بره! شهوت من یه طرفه بود چون هیج عکس العملی نشون نداد. معلوم بود چون شوهرش خوب بهش رسیده بود آخه چون او همیشه برخلاف سنش که 42 سال داشت مثل تازه عروسا بود.فهمیدم کارم بی فایده هست. اما قبلش خوب نگاش کردم. ولی چه فایده حتی سینشو لمس نکردم.اینم بگم که اونا مذهبی بودن بماند من هیز بودم. خلاصه چادر سرش کردورفت منم یه جق حسابی زدم حیف این آّب که هدر رفت. خلاصه من اون روز موق نبودم .این داستان را به این خاطر نوشتم که نویسنده دراین داستان 100% موفق نبود بر خلاف همه ی داستانهایی که به راحتی به سرانجام میرسه.امیدوارم خوشتون امده باشه.
نوشته: ؟
باید سر در داستانت مینوشتی
خوک کثیفی که ناکام ماند…
کس کش اگه باهاش سکس هم کردی نمیای اینجا بنویسیش
اونم که میگی مذهبیه و پایه ی سکس نیست.
بجان خودم اگه به نیت پلیدت رسیده بودی الان خودم ترکونده بودمت
آقا سکس با عمه و خاله و مامان و خواهر رو بیخیال شید
اینهمه دختر هست اونوقت شما برای اینا تیز کردین؟؟؟
خاک تو سر بی عرضتون کنن
اه
اعصابم بهم ریخت
راستی همه بچه ها مخصوصا اونایی که سنشون زیر 18 هست حتما برن کامنتای پای داستان دور سینه ی خواهرم رو بخونن
ازتون خواهش میکنم از کنار یه همچین مسایلی ساده رد نشید
کس مغز سکس با محارم حتی تصورشم غلطه ، گه خوریه.
میدونی چرا این اتفاق برات افتاد ؟
1 - سنت کمه 17 سال یا کمتر .
2 - اومدی تو سایتهای سکسی و داستانهای تخمی بعضیا که خوش رنگ و لعابه خوندی و روی مغز نداشتت تاثیر گذاشته.(انقدر بیشعوری خودت نفهمیدی)
3 - در ارتباط با جنس مخالف به شدت ضعف داری و از حرف زدن توی جمع وحشت .
4 - احساساتت رو نمیتونی خوب کنترل کنی (یادت باشه احساس متعلق به توست )واسه همین اختیارش دست خودته .
سعی کن صحبت کردن با خانومهارو درست یاد بگیری و دیگه تو این سایت نیای . آخه واست خیلی زوده !!
فحشت نمیدم چون لیاقتشو نداری.
یه نکته جالبی که از داستانهای سکس با محارم دستگیرم شد اینه که فکر اینطور سکسها همیشه با اکثر افرادی که اینگونه فکر میکنن هست و نوع رفتار و همینطور لباس پوشیدن زنان محرم خیلی تاثیر در فکر الوده به گناه اطرافیان میتونه داشته باشه. با اینکه اکثر خاله ها عمه ها خواهر ها و حتی مادر ها فکرش رو هم نمیکنن که برادرزاده یا خواهرزاده شون که اینقدر دوستش دارن یه حس دیگه ای میتونه بهشون داشته باشه…
واسه همین فکر میکنم که زنان فامیل امروز نسبت به زنان قدیمی باید خیلی بیشتر به وضع ظاهریشون در منزل و همینطور نحوه برخوردشون با پسرهای کم سن و سال فامیل توجه کنن که باعث سو تفاهم و اتفاقات اینطوری نشه…
تخمی بود دیگه ننویس . . . . . . .
بچه کونی تو که بلد نیستی هنوز حرف بزنی اومدی اینجا؟ مگه کوری نوشته زیر 18 سال نیاد تو. گوساله، ابله، الاغ، هوشششششششششش، خیلی نفهمی. کیرم تو خودتو، لهجه کیریت و خاطره تخمیت. بچه کونی برو گم شو و دیگه اینطرفا آفتابی نشو. این بچه کونی ها رو کی اینجا راه میده؟ کیرم تو نفست دیگه ننویس.
خداوكيلي چه فكري كردي كه اين داستانونوشتي آخه كس مغزا زشته ننويسيد_حتما بايد فحش بخوريد_من تواين 22سالم كه ازخداعمرگرفتم تاحالا ازاين غلطا نكردم
نميدونم چرا يه جور
غيرت نداريد_خوشت مياد مادرت بره حموم بعد فاميلت بره نگاش كنه
حالا برو بسوز كسكش حرومزاده
اومدم داستان رو نخونم دیدم کوتاهه گفتم بخونم کیر کشش کنم برم،دیدم یه بدبخت بیچاره هست که تحت تاثیر داستان هایی که تو سایت خونده(همونطور که دریک میرزا عزیز فرمودند)عقده ای شده،تو کف رفته،مخگوز شده،منگول شده،جو گیر شده،نهایتا رو کیر شده،
سلام بر برو بکس خوبمون
قضیه داستان دور سینه خواهرم همینجور ادامه داره و چند برابر یه داستان سریالی شده .
در کل از مخالفت همه دوستان در برابر چاپ داستانهای سکس با محارم خوشحالم .
دستم به دامنو کرستو شرته مامانت ننویس پسرم ننویس آفرین حالا برو مشقاتو بنویس
جناب نویسنده ننویس دیگه ننویس جون مادرت ننویس جن هر کی دوست داری ننویس کثافت ننویس عوضی ننویس مادر قحبه ننویس سکس با محارم رو ننویس
آقای aziz_mohammadre عزیز و گل .
یه دسته بیل حواله کونت میکنم بشی دسته گل .
چندبار به همه کسمغزهای شبیه تو گفته شده پای داستانها جای کامنته نه دوست یابی؟ .
مرتیکه گاگول اومدی اینجا عکس دماغ پینوکیو هم انداختی زیر مطلب گهربارتون(ر اول اضافست) تو که خودت مزاحمی و رو اعصاب ، گه میخوری ادعای قابل اطمینان بودن میکنی و میگی مزاحم نشید .
بی همه چیز تو اگه واقعا متاهلی به قول قدیمیا " اگه بیل زنی برو باغچه خودتو بیل بزن ".
حالام لطف کن این کس شعر و عکس مزخرف زیرشو خودت بیا پاک کن .
فحش کشدار هم فعلا بهت نمیدم ، چون تو فازش نیستم .
تو اصلا عمه ات رو لخت ندیدی همون لباساشو دیدی شروع کردی به جغ زدن باقیش تصوراتت بود خاک تو سرت
عزیز محمد …
کیرم تو روحت این دومین باریه این کامنت کثیفت رو میزاری
دفعه ی بعد بلاها بسرت میارم ها
بخدا کاری میکنم روز و شبت سیاه بشه
کاری نکن باهات لج کنم که مادر و پدرتو بگا میدم.
کس کشا حالا شروع کردن میان تو کامنت ها میگن متاهلیم و دنبال دوس دختر که اینجوری به اهداف کثیفشون برسن.
آقا محمد خودتو وارد ایت بازی کثیف نکن
یهو دیدی یه خانوم از اصفهان باهات تماس گرفت
خیلی هم حال کردی
یکی دوفعه هم بهت داد اما یهو دیدی فیلم کثافت کاریت پیش زنته ها
بخدا آبرو برات نمیذارم.
حالا از من گفتن بود اگه دوست داری ادامه بده.
yani asheghetunam ba in nazar dadanatun…inghad in dastana vasam jazab nist ke nazaratun vasam jalebe :))
کس عمت :-)
حالم رو بهم زدی,به خدا سنت به 15 هم نرسیده
ببینید حالا این کسکش که این کسیشر ها رو نوشته کاری ندارم،این قدر آدم باید پست و عوضی باشه که حتی فکر سکس با محارم خودش باشه!
با این داستانت چه چیزی رو میخواستی بگی
1=جقی هستی
2= کونی هستی
3=عمه ات جنده است ولی به تو نمیده
4=عمه ات مذهبی است و راحت بدنشو به همه نشون میده
5=عموت مجرد است وما براش زن پیدا کنیم
6=برای عموت بریم خواستگاری وزنی براش بگیریم که به توم حالی بده
ودر اخر خواهشا دیگه ننویس
بچه ها امروز خیلی داستان ها باحاله ، بابا کلی داریم می خندیم بنویس داداش، بازم بنویس
dastanhaye sex ba maharem…khaleh…amme…khahar…madar…nemikhoonam…boycott boycottttttttttttttt heyvon sharaf dare be injor adamhaee ke be mahareme khoodeshonam rahm nadaran oon vaghat che tavaghoee darim ke be digaran rahm kunan,kaftar e pir e aziz bikhial dadash aasabe khodeto vase chi kharb kuni injor adama ba hadaf mian toye shahvani khodet ke behtar midoni edaee mozd begir ro ajir kardan ke biano injor arajif ro benevisan...ini ke migam eyne vagheiate pesare khalam az UK omade bod iran gooft ke feloni toye iran ham site sexi ba dastan hast be zabone farsi goftamesh are ovrdamesh inja gooftam ke har chi mikhaye bekhoon shayad bavar nakunid 30 min baad ommad o gooft ke inja hamon iraniye ke ma dashtim hamon irani hast ke sazmane melal lovhe kuroshe kabir va shere sa`adi ro nemade ma midone goftamesh baleh inja IRAN ast… :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X :X
بابا همه که همه کس و کارتو گاییدن آبجبتم بده من بگام که بی نصیب نمونه
مامتوجه نشدیم کس کش خان.این عموت که تو وسط داستان توهم جلقیت چکاره بوده؟
mardak maskhare kardi…
jane azizet dg nanevis…
golabi
ننه جون عمه جونتو که نکردی یه دیدی زدی نوش جونت. ننه الهی که تو خواب بکنیش
کیر پینکیو تو کونت//
کونی این داستان بود نوشتی…
مغزتو گایدم…
مرتیکه جقیه
خایه فنگ
کونی لاشی با این داستانت
شافتش کن
در این داستان نویسنده ۱۰۰٪ کوس مغز و جقی میباشد برخلاف دیگر داستانا که نویسنده جقی میباشد
ajab khari hasti,sex ba,maharem???vaaaaaay,ashghale badbakhte kafi
دوست عزیز-Silver_fuck
درست میگی
اینا که محارمن و آدم دایم باهاشونه و بعد مدتی از چشم آدم میفتن و کلا خود آدم ذاتا احساس میکنه به خاطر حرمت محرمیت نباید نظری داشته باشه
پش ببین وقتی دین میگه که نا محرما باید نسبت به هم حجاب داشته باشن حکمتش چیه !
واضحه نه !
تازه که دین دیدن بدن محارم رو بجز دو محل اصلی عقب و جلو رو حلال دونسته(البته بدون قصد شهوت)تا آدما چشم و گوش بسته نباشن و مثل ما ایرانیا که کلا کارمون بر عکسه عقده ای نشیم
خوب دین این راه هارو گذاشته تا وضعیت جامعه به اینجا کشیده نشه
مثل صیغه و وجود محارم و …
اما متاسفانه تو جامعه ی مثلا مسلمونی ما هرچی دین گفته خوبه, بد شمرده میشه و برعکس
خوب همین میشه که مردم در مورد دین-اسلام و تشیع-اشتباه فکر میکننن و وضع به این جاها کشیده میشه
امیدوارم که مردم درست دین و بشناسن تا این مشکلات پیش نیاد
و بعضی از دوستان که هیچی در این موارد نمیدونن بی خودی به دین و امام ها وپیامیر فحش ندن که بد جور حالشون گرفته میشه
اونوقت این عمه مذهبی شما چجوری با تاپ رفت چادر پوشید و رفت بیرون؟ biggrin
مانتو و روسری هم که نداشت.با تاپ و شلوارک بودش عاره؟ ROFL
عمه ام مذهبی بود.ولی کیرت رو کردی لای پاش صداش هم در نیومده…الان به نظرت چیکار کنم …مثلا جق بزنم …خیر از این خبرا نیست …فقط میرم پیش عمه ات ارشادش کنم…اونم از اون ارشادا
اینقد کثیفی که تنها کیری که حقته بخوری همون کیر خودته جاکش
نظرات جدید داستانها
- قشنگ بود
- باز یه متوهم دیگه که نه سربازی رفته نه عقل درست حسابی داره ،...
- دخترا که داستان مینویسم....خوبه پسرا همه جقی هستن چرا/؟...
- عالی بود دوست عزیز بازم بنویس
- عالی بود نوش جونتون لذت ببرید
- باز یه جقی موقع داستان نوشتن آبش اومد و ادامه نداد ...
- کسشر
- چه داستاااااان جذابی بازم بنویس لطفاااالل...
- منم با ی زن شوهردار بودم روقت میکردمش میگفتم بریزم تو کوصت م...
- لیسیدن خیلی حال میده خوش بحال امین...
- ننویس
- هیچوقت دوست ندارم اینجا ف ش بدم ولی ک س ننت پیام نوشتی ...
- بد نبود 😀
- خیلی خوب بودش
- بیمار روحی
- نه دیگه اولاش خوب اومدی آخرش تر زدی به مطلب کیری که کرده بود...
داستانهای تازه
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
- هپی ماساژ
- کوس لیسی خانومم توسط نفر سوم
- سه آغوش برای پسری که زن بود
- کردن سمیه همکلاسی محجبه
- ما سه نفر (۱)
- عشق در صف نانوایی
- لز کردن پریا
- سکس با صاحبکار
- دوران نامزدی حنانه
- سکس یا انتقام
- 24ساعت فقط سکس وسکس
- آپاندیس زن داداش
- کون دادنم به سن پایین (۲)
- خاطرات پراکنده محسن
- کون دیدم کونی شدم
- باران
- یه مهمون ویژه
- آیدا و حسی تازه
ننویس جون مادرت دیگه