غریبه زنپوش

1398/01/28

خب من تا الان داستان براتون نوشتم و خب داستانا خیالی بود اما دو تا خاطره واقعی داشتم که الان نصف یکیش رو میگم و اگر دوست داشتید ادامش و بعد دومین خاطرمو هم میگم.
خیلی وقت بود دنبال زنپوش میگشتم و خب پیدا نمیشد .یعنی پیدا میشدا ولی شرایط جور نبود،یا مکان نبود یا دور بودیم یا همدیگه رو پسند نمیکردیم.همه جارو میگشتم،فیس بوک،اینستا،شهوانی و …
ی روز یکی از دوستان مجازی تو فیس بوک گفت ی بنده خدایی هست تو همون شهری که دانشجو بودم و دنبال ی فاعل میگرده. خلاصه ماجرا ایدی طرفو گرفتم و چت کردیم. یک مرد ۳۸ ساله بود و مجردی زندگی میکرد.مراحل تبادل عکس و اعتماد سازی رو رفتیم جلو. بار اول که قرار گذاشتیم من رفتم ولی وسطای راه بودم که زنگ زد و گفت مهمون داره و کنسل کرد.منم گفتم اینم سر کاریه.چند ساعت بعدش زنگ زد گفت پنج شنبه و جمعه رو خالی کن. دو روز با هم باشیم.گفتم باشه.القصه پنج شنبه صبح شد و اومد دنبالم.با ی ماکسیما اومد.رفتیم تو ی خونه.خب تیپش کاملا مردونه بود و انصافا خوشتیپ. ب من گفت بشین رو مبل تا اماده بشم. رفت تو اتاق و بعد ده دقیقه صدام کرد. رفتم داخل.ارایش نداشت و چهره مردونه بود.اما ی جوراب بلند مشکی و شورت و سوتین صورتی پوشیده بود و ی لباس فیش نت صورتی روش
گفته بود که لب و بوس نداریم و طبق خواسته اون باید جلو بریم.لب تخت داگی شد و به من گفت لباساتو به جز شرتت در بیار.بعد از لخت شدن گفت شرتمو بده کنار و کونمو بلیس.منم لیسیدم. اونقدری که ناله میکرد. همزمان کیرمو با پاهاش میمالید. بعد از این که حسابی حال کرد گفت من بشینم لبه تخت و شروع کرد ساک زدن. جوری ساک میزد که هنوز هیچ زن یا مردی برام ساک نزده.بعد اسپری زد به کیرم و کاندوم خاردار رو کشید رو کیرم و داگی شد.راحت تر از اونی که فکر میکردم رفت داخل.سورخش خیلی گشاد بود و همین باعث شده بود راحت تلمبه بزنم ولی زیاد حال نمیداد.یکم که کردم گفت خشکه و از کنار تخت لوبریکنت داد و ادامه دادم اما خبری از اب نبود.به کمر خوابید و گفت حالا بکن.به وحشیانه ترین حالت ممکنه تلمبه میزدم و ناله میکرد اما واسه من اونچنان لذتی نداشت.یهو بلند شد و کیرمو گرفت دستشو منو کشون کشون برد دستشویی.کاندومو در اورد و کیرمو شست و اومدیم اتاق دوباره.جالب این بود که حرفی هم نمیزدیم.دوباره شروع کرد ساک زدن و باز داگی شد و گفت با گوشیم فیلم بگیر.گوشیشو داد و گفتم کاندوم و گفت نمیخواد بزار حال کنیم. راستش ترسیدم ولی گفتم بزار در لحظه حال کنم، وقتی بدون کاندوم کردم خیلی حال داد صدا جفتمون در اومده بود. گرمای کونشو انگار بیشتر احساس میکردم.
همزمان فیلم میگرفتم و میکردم.گفت نزدیک نیستی؟گفتم نه.بلند شد و پتو رو انداخت روی زمین و گفت دراز بکش.بعد نشست رو کیرمو شروع کرد بالا پایین رفتن.
نزدیک اومدنم بود بهش گفتم و کیرمو در اورد و برام جق زد.جوری جق زد ک خودم تا الان نتونستم اونجور بزنم و ابم اومد. از خستگی داشتم میمردم. بلند شد.گفت من میرم حمام تو یخچال معجون هست بخور.تا بیاد رفتم دم یخچال ولی تخم نکردم بخورم.اومد و دید نخوردم.اول خودش خورد گفت دیدی سالمه بهور.منم خوردم.گفت برو حموم. منم رفتم ولی تو دلم ترس بود.گفتم نکنه بیام بیرون چند نفری بریزن سرم. خلاصه خودمو گربه شور کردمو اومدم. گفت ممنون خیلی حال داد. حالا لباساتو بپوش و برو. گفتم همین؟ همچین گفتی دو روز خالی کن گفتم ده دور باید بکنمت. دیدم میخنده.گفت میخواستم ببینم سیر شدی یا نه. ساعت نزدیکای یک بود. گفت ناهار چی میخوری؟ گفتم هرچی باشه.زنگ زد و سفارش داد. بعد از نهار تا فردا شبش کلی اتفاقات افتاد که خودمم هنوز باورم نمیشه و بعد از دو سال بارها به یادش جق زدم. بعد از اون دو روز گوشیش خاموش بود. یکی دو باری هم رفتم دم اون خونه و فهمیدم خونه رو اجاره کرده بود چون شهر توریستی بود و این ماجرا برام هنوز مثل یک رویاست.
اگر دوست داشتید بقیشو هم میگم اگر هم که نه ممنون که تا اینجاش قلم منو تحمل کردید.

نوشته: Zanposhmikhama


👍 6
👎 3
7298 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

761881
2019-04-17 20:22:19 +0430 +0430

مراحل تبادل عکس و اعتماد سازی? کسکش مگه میخواین برجام امضا کنین

کسخل فک کردی کی هستی که ترسیدی اول معجون و بخوری

کاش واقعا اون معجون سمی بود و تو دیگه تو جمع ما نبودی جقی

عزیزم تو بری زیر آب خودش عملیات سگ شور میشه
اسم گربه هارو خراب نکن توله سگ

به قول آقا مهدی گوساله ی انتر

1 ❤️

761967
2019-04-17 22:26:04 +0430 +0430

چرا این سایت اینجوری شده؟ ی داستان قشنگ توش پیدا نمیشه همه چرت شدن

1 ❤️