فاحشه یا عاشق یا زیر خواب مسئله این است

1397/12/12

من نه فاحشم نه هر کس دیگه ای من فقط یه عاشق روانیم
فانتزی های زیبا برای بدست آوردن اون رابطه حالا باید چیکار کنم این داستان لعنتیو بنویسم
چند شب قبل مثه باد لباس پوشیدم همون جوری که باید با شامپو مخصوصش اون بدن گندم گون و شستم صاف بودم خودش پول لیزر و داده بود از
در حقیقت اون پول و برای خودش خرج کرده بود بهترین لوازم وسایل لوسین شامپو بدن ژل مخصوص شستشو
من یه زیر خواب لعنتی عاشق پیشه برای دوست پسر مشکل دارم از نظر ذهنی بودم
شورت بک لس سکسی مشکی رنگ مسیر نازنینشو از مچ استخوانی پام رد کرد از ساق و ران گذشت اون قسومتی که باید خوابید ارایش ملایم لباس های لطیف
جوراب قشنگ تا بالای زانوی راه راه زنبوریمو که هیچ ربطی به تیپ سکسی نداشت پوشیدم چون فقط خودم ازش خوشم میومد از خونه بیرون رفتم ته کوچه دیدمش باهاش دست دادم اما منو به سمت خودش کشید لب هامو بوسید از همون اول رژ لبم پاک شد دستش روی باسنم گستاخانه رژه رفت چنگ انداخت لبخند کریه به دل نشینش رو به روم پاشید
دوست پسر پارادوکس دار من
سوار اژانس شدیم
و ته نشستیم خنده دار بود این همه جا بود ما به هم چسبیدیم من به در و اون به من دستش و روی رون پام گذاشت بعدش اون و کشید و رفت بالا تر
اون لا گرم بود و معلوم بود منتظر چیه
دستش نمیرفت که بهش چنگ بزنه میخواست التماسمو ببینه از چشمام
از اینه به چشمای راننده که روی ما زوم بود نگاه کردم
این وحشت ناک و خجالت آور بود
زیپ شلوارشو کشیدم پایین و دستم مستقیم رفت تو این عادتش بود که دو تا شلوار بپوشه
نمیخاستم اونو تو دستم بگیرم تا حرصش بدم تا ببینم که میخاد از توی چشمای عوضیش
اما این قبل از خواسته من انجام شد
دستش به کصم چنگ انداخت و اونو چلوند من لبامو به بازوش فشار دادم تا آه بلندمو خفه کنم
دستم هنوز بی حرکت بود خودش دستمو گرفت با دستم کیرشو از رو شلوار لمس کرد دستمو گرفت و دور کیرش فشار داد اروم گفتم دردت میگیره نیشخندشو تحویلم داد و گفت خیلی حال میده
من داشتم میمالیدمش اما حواستم نبود که شلوارشو میمالیدم چون انقد حواسم محو راننده بود که متوجه نشه تو گوشم گفت شلواره
پقی زدم زیر خنده و بلند بلند خندیدم خیلی بنظر خنده دار میومد
عشق روانی من
بالاخره این انتظار تموم شد ما رسیدیم
در خونه رو باز کرد ما رفتیم تو
رفت سمت اسپیکر کنار میز تلوزیون روشنش کرد و با گوشی با بلوتوث بهش وصل شد
موسیقی تو فضا پخش شد موسیقی جیغ زنانه موسیقی در عین حال پرستیدنی ولی یک روان گردان بود بیشتر اپرا
اروم آروم به سمتم اومد و دکمه هارو باز کرد من که منتظر این لحظه ملکوتی بود منتظر اون دست های بزرگ و گستاخش مانتو گوشه ای پرت شد و محکم به دیوار چسبیده شدم لبامون متصل شد
لبهایی که جادو میکنن بوسه خیس
و کثیفمون روی لب ها روی گردن ترقوه ها
رفتم سمت گوشش و اونو خوردم زبونمو توی گوشش میچزخوندنو میدیدم که مثله همیشه نفسش تند شد و بهم چنگ مینداخت چنگای محکم سرشو دولا کرد گردنمو گاز های محکم گرفت روی پاشنه وایساده بودم من ازش خیلی کوتاه تر بودم اونم گوشمو خورد
چشمامو بستم نمیخاستم به این زودی آه بکشم
انگشتاش از زیره تیشرت رفت تو به سینه درد ناکم چنگ انداخت نزدیک پریودم بود سینه هام درد ناک بود نوک سفت شدشو میمالید و میکشید در آخر
گفتم آی لبشو گاز گرفت اروم تو گوشم با علامت سوالی که بوی وحشی بازیاشو میداد گفت آی؟
و محکم و دردناک تر مالید حالا باید بلند ترآه و ناله میکردم اما من لبامو گاز گرفتم
تیشرتو از تنم کند و سوتین و همین طور
شلوار و در آورد اول به سینه هام نگا کرد و بعد به شورت بک لس و کون بر امدم توش بعدشم به جورابا بعد دیدن اونا گفت لعنتی
روی سینه های دردناک و تحریک شدم خم شد
به دندون میگرفت میمکید منی که نمیتونستم آه هامو کنترل کنم
باید برای بار چندم باهاش میخابیدم و کصمو در اختیارش میذاشتم؟
خودمم اینو میخواستم
سینه هام کنده میشدن من از این لذت میبردم
شکممو میمکید و زبونشو فرشته وارانه تکون میداد
تا این که به اون قسمت رسید اول چند تا گاز محکم از رون پاک که توسط جوراب پوشونده شده بود گرفت و بعد شرت بک لس مشکی رنگمو زد کنار تو چشام نگاه کرد یه پامو روی شونش انداختم وختی که وایساده بودم زبونش و چند بار نزدیک کرد و اما لیس نزد من دیوونه نشده بودم به اندازه کافی بیشتر میخواست ؟
در اخر موهاشو گرفتم لای انگشتم کشیدم این نشون میداد چقد میخام زبونش به لبه های خیس از آب اون کص ملتهب منتظر سکس خورد و توی سوراخم فرو رفت
اول یک انگشت و بد دو انگستشو تند تند جلو عقب میکرد میخاستم که از انگشتاش سوار بگیرم چوچول بزرگ شدمو گاز گاز میکرد و میک میزد من میخاستم جیغ بزنم
دستشو کشیدمو بلندش کردم تیشرتشو در آوردم
بسه هر چی پادشاه بودی نوبته منه که ملکه باشم
از روی لاله گوشش مکیدم تا گردنش ترقوه هاش زبونمو اروم اروم تکون میدادمو چیزای نامفهوم میکشیدم
از سینش
پک های خوشکش
و تا به شلوارش رسیدم زانو زدم
جلوی پادشاهم تسلیم من تسلیمم
کمربندشو باز کردم و چند لحظه به اون بر آمده که باکسرشو حسابی براش تنگ کرده بود نگاه کردم و از روی باکسر بوسیدمش
کش باکسرو گرفتمو کشیدم پایین اروم اروم
اومد بیرون اون کیر جذابش که دلم برای به فاک رفتن باهاش تنگ شده بود
سواری رفتن روش
توی دستم گرفتمش سفت شده ملتهب من
داغی دهنمو بهش نزدیک کردم من انقد خبیث نبودم پس گذاشتم تا از لذت ستاره هارو ببین
لبامو دور نوک خوشکل و بزرگش حلقه کردمو زبونمو تند تند روی سوراخ نوکش رژه میدادم گمیذاشتم تا مایع های خوشیش بیرون بزنه
پس از سر تا قامت کیرشو زبون میکشیدم
و بعد اون و کلا توی دهنم جا دادم
با چشمام به چشماش که تنگ و خواستنی شده بود نگاه کردم
و بعد تخماشو لیس زدم
و مکیدم حالش بدتر شد من اینو میدونستم
حالا وختش بود که دوباره زیرش باشم
حالا منو کشید روی دسته مبل افتادم مکم بهم در کونی میزد و من منتظر بودم
اون لحظه تکرار شد حس پاره شدن
اون توی اون سوراخ رفت و نه آروم با تمام قدرت اشک توی چشمام نشست و
دندونام روی هم ساییده شدن
اما دیگه نمیتونستم اون با کیر بزرگش توی سوراخ کص من کمر میزد و من آه های جیغ مانندم توی صدای خاننده اپرا گم میشد
مثله ناقوص مرگ و زنده شدن بود
هم لذت هم درد
کدوم قالب تر بود ـتوی گوشم زمزمه میشد که من زیرخابشم
که آره من بودم
مشکبنی چشمام از لذتی که دیگه قالب بر دردش بود میرفت و چشمام سفید میشد لبای بیچاره و بیگناهم از درد و لذت گناهم زیر دندونام له میشدن
چیزی توی کصم ترکید و من دور کیر بزرگ دوستپسر جذاب و وحشیم ارگاسم شدم
چشمامو بستم کمرای اون محکم تر میشد
من یک فاحشه بودم ؟
من چی بودم ؟
کشید بیرون صحنه تکرار شد من دوباره لبامو دورش گذاشتم و توی دهنم عقب و جلو کردم سرمو گرفت و توی دهنم کمر زد تا اینکه آبش توی دهنم خالی شد
منم مقاومتی نکردم مشکلی بود که کام کسی که دوسش دارمو میخوردم
کام سفید رنگش از گوشه لبای صورتی رنگ لبریز شد و لبامو کثیف و سفید کرد
من قورت دادمو اون با دستمال لبای کثیفمو پاک کرد
حالا
وخته حرف هایی بود که گفته نشده بود

نوشته: چی


👍 4
👎 8
15166 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

751855
2019-03-03 21:37:13 +0330 +0330

Don’t say pussy faith man
ترجمه کس نگو مومن

1 ❤️

751923
2019-03-04 03:27:44 +0330 +0330
NA

راستش تخمی ترین داستانی بود که به عمرم خونده بودم

0 ❤️

751948
2019-03-04 07:50:20 +0330 +0330

چی میگه این زبون بسته؟ :(

0 ❤️

751995
2019-03-04 13:56:52 +0330 +0330

فانتزی جالبی بود

0 ❤️

752009
2019-03-04 16:02:58 +0330 +0330

عخخخخی تو رو باید با هفت پوزیشن به ضریح عمام بست بلکه خود ایشون شفات بده

1 ❤️

752035
2019-03-04 19:29:06 +0330 +0330

بابا بزرگ منم هميشه دوتا شلوار ميپوشيد
روحش شاد يادش گرامي باد

0 ❤️