سلام دوستان. اسمم دانياله. 20 سالمه.
خاطره اي كه واستون مينويسم يه كم با خاطره هاي ديگه اي كه توي اين سايت ميخونين فرق داره.
سال پيش شهرستان واسه يه عروسي دعوت شده بوديم، خونه ي پدر بزرگم هم همون جا بود. خانواده ي پدر بزرگم تقربيا پر جمعيت بودن. من عاشق يكي از دختر عمه هام بودم. اسمش سحر بود. دختر خيلي خوبي بود. توي فاميل ما روابط زياد آزاد نبود واسه همون ارتباط بين من و سحر بيشتر از طريق اس ام اس يا زنگ بود-
من فقط زماني ميتونستم از بودن كنار سحر لذت ببرم كه ميرفتيم شهرستان خونه پدربزرگم.
خلاصه اون شب بعد از عروسي طبقه اول خونه پدربزرگم جا نبود ما هم كه يكم ديرتر برگشته بوديم از عروسي مجبور شديم بريم طبقه دوم واسه خواب.
عمم اينا ديدن كه فضا كمه تشك ما پسر هارو يه طرف اتاق و تشك دخترا رو يه طرف پهن كردن وسط هم يه پرده زدن كه دخترا شب راحت بخوابن. من و سحر از بچگي با هم بزرگ شده بوديم، واقعا عاشق هم بوديم. نميتونستيم بدون هم زندگي كنيم.
سحر به محض برق هاي اتاق رو واسه خواب خاموش كردم اس داد دانيال دلم واست تنگ شده.
ميدوني من و سحر ارتباط قلبي عميقي داشتيم و فقط عاشق هم بوديم.
به هيچ چيز جز عشق فكر نميكرديم. سحر اون شب كه تقريبا نزديك هم بوديم طبق عادت معمول كه هرشب تمام كارهايي كه طي روز واسم تعريف ميكرد رو
واسم اس ميكرد.
ساعت تقريبا 2 شب بود. همه چون خسته بودن خوابيده بودن.
يهو يه فكري به سرم زد.
گفتم يواشكي طوري كه كسي بيدار نشه بيا بالاي پشت بوم. خودم زودتر رفتم و به سحر گفتم چند دقيقه ديرتر بياد تا كسي بيدار نشه.
بعد از ده دقيقه اومد بالاي پشت بوم. هم منو ديد زد زير گريه دانيال دلم واست تنگ شده بود.
بهش گفتم خانومي ما از 24 ساعت شبانه روز 23 رو باهم درحال چتيم چرا دلت تنگ شه؟
خلاصه من سحر رو بغل كردم و روي فرشي كه روي پشت بوم بود دراز كشيديم.
خيلي ميترسيدم كه كسي بياد بالا ولي وقتي سحر كنارم بود يه آرامش عجيبي داشتم.
من اصلا قصد سكس با سحر رو نداشتم.
ما واقعا عاشق هم بوديم ولي حتي به هم زياد دست هم نميداديم، اون شب سحر رو روي فرش بغل كردم و شروع كرد طبق معمول گفتن كاراي روزانش كه من نتونستم خودمو كنترل كنم. لب سحر رو واسه اولين بار بوسيدم. ساكت شد و هيچي نگفت، صورت سفيدش قرمز شده بود.
ازش عذر خواهي كردم گفت نه عشقم.
بوسه زيباترين حالت عشقه كه دو تا عاشق نفسشون رو به هم هديه ميدن.
اينو كه شنديدم دوباره بوسش كردم.
اين واسه بار اولي بود كه يه دختر رو ميبوسيدم!
ما با اينكه شهوتمون بالا رفتو بود فقط همو بوس ميكرديم. من اصلا به سكس فكر نميكردم سحرم همينطور. يه نيم ساعت همو بغل كرديم و از هم لب گرفتيم.
بعدش به سحر گفتم خانومي بهتره بريم بخوابيم تا كسي بيدار نشده، خلاصه اون بوسه ي عاشقانه از لب هاي سحر ارزشش از يه سكس واسم بيشتر بود و اولين باري بود كه يه دختر رو ميبوسيدم.
من اين بوسه رو به سكس ترجيح ميدم!
اين بود داستان متفاوت من. ببخشيد سرتون رو درد آوردم.
بچه لطفا عشقو با سكس به گند نكشين
عشق خيلي مقدس تر از اين حرفاست.
نوشته: دان
سلام دانیال
سمینار بزرگ دانیال…موضوع:فقط عشق (دختر عمه)…مکان:دانشگاه شهوانی…سخنران:حجت السلام حاج دانیال عشقی ملقب به دانیاسور… مباحث مرد بحث:چگونه دختر عمه خود را در شرایط سخت تور کنیم؟…استغفرالله…کونده داره دهنمو باز میکنه!!!
آخه کس لب سردر سایتو خوندی!!! نوشته شهوانییییییی…ننوشته عشقیییی…کونی…لاشی…دیگه اینورا پیدات نشه ها…!!!
اگرچه سکسی نبود اما منم مثل دوست عزیز Yavare hamishe momen برات ارزوی خوشبختی می کنم.
باشه، قبول، آرزوی موفقیت منم پذیرا باش هرچند این جنگولک بازیا تو کتم نمیره! ولی یه سؤال واسم پیش اومده : خب که چی حالا؟! اومدی اینجا گفتی ، تعریف کردی که چی بشه؟! حواست هست اینجا کجاست؟! گیریم فقط دوسش داری فارغ از تعصب و غیرت… خو پسر خوب اومدیم و چن نفر فُحش دادن یا درمورد سحر قضاوت کردن، چطور میتونی همچین چیزیو نسبت به عشقت قبول کنی؟
فقط واسه اینکه درس اخلاق بدی که عشق و با سکس خراب نکنین؟! عمرا کسی که سکسو شناخته یا لمس کرده بتونه بی خیالش بشه. سکس خیلی هم خوبه اگه همون سکسم به لجن و کثافت نکشن و مثه آدم سکس داشته باشن نه مثه حیوون…
خوشمان آمد. ولی با حرف این رفیقمون موافقم که امان از روزی که سکس شروع بشه واییییی
Aghaie daniale hame chiz dun! Man ham ta bahmane90 romantik fk mikardam! Ama alan k asheghane BFamo dust daram wase sex bahash har koskalaki sawar mikonam!waghti bozorgtar shi mifahmi k sex bakhshe kheili mohem wa bozorgi az ebraze eshghe! Dar waghe Orgasme kamel hamrah ba aramesh!
بقول ارغوان خب الان چیکارکنیم؟باهم هوا کنیم؟؟البته دودول تو بچه دبستانی هوا نمیشه
اه اه اه اه اه ریدین به سایت این گوسفند ادمین هم ک کوره یه خط هم بنویسی رو سایت میزاره
علیرغم نظر بعضی دوستان به عقیده من یه وقتایی یک بوسه البته با عشق واز عمق وجود میتونه بیشتر از هزار سکس کامل ادم رو از نظر روحی ارضا کنه وخیلی از این کارت که احساسات پاکتون رو با هوس الوده
نکردی خوشم اومد اما بهتره این موارد رو تو یه سایت سکسی ننویسی تا حرمت عشقت شکسته نشه
اى عاشق دل خسته سلام بر تو بادا!
لب بر لب بام بر تو بادا!
اينم از طرف من تقديم تو و همه عاشقاى دنيا!
گوگوری مگوری تو هم بزرگ میشی کم کم
شومبولتم بزرگ میشه یه روز
اصلا غصه نخور کوچولو
نازی نانازی
گیریم حرفت درست .
آخه گاگول یکی الان به همون عشقت یه چیزی بگه آب میشی میری .
مشنگ اینجا سایت شهوانیه یعنی باید فقط از کیرو کس و کون و نحوه مالش وگایش صحبت کنی .
آهای ادمین کجایی داستان تخمی تخیلی غیر سکسی واسه چی آپ میشه ؟
اینجور احساسات که تو اسمشو گذاشتی عشق مربوط به همین سن 20 سالگی میشه و وقتی به سکس ختم بشه دیگه عشق نیست و کم کم واسه همین بی تفاوت میشن سعی کن عشق رو با این احساسات اشتباه نگیری بچه جان چون بدجور روزگار میزنه پس گردنت یه جوری میزنه که دیگه نتونی سرتو بالا بگیری از من که 2 تا پیرهن بیشتر پاره کردم گوش کن
با تو هم هستم یاور همیشه مومن
بچه جون دیگه ننویس . . . . . . . . .
به ما چه ربطی داره که عاشق دختر عمه ات هستی؟ هر وقت کردیش و دوست داشتی ما را هم در لذت سکس باهاش شریک کنی بیا تعریف کن. با بوسه بیشتر از سکس حال میکنی؟ خوب بکن به تخمم. ما با کوس حال میکنیم حالا میگی چی؟ فعلا برو جلقتو بزن و دیگه اینجا نیا داستان بنویس. فحشت نمیدم چون فقط راهتو اشتباهی اومدی. برو خدا به همراهت ولی دیگه ننویس.
مرحبا به تو …
سکس تا وقتی ندونی چیه زندگیت خوب پیش میره …اما امان از روزیکه مزه شو بچشی…
دوست دارم روزیکه مزه عشقتو چشیدی بیای این داستان خودتو بخونی…
البته لذتی که الان میبری از سکس بالاتره ها…
تا زمانی که کیرت بلند نشه دنیا رمانتیکه… ولی وقتی بلند شد معنی عشق میشه سکس
واین اسمش …