فکر پلید سکس با خواهرم

1390/05/17

سلام دوستان عزیز شهوانی این اولین باری که مینویسم تنها کسی که میدونه داستانم همش حقیقت خودم هستم حالا شمام هم میتونین باور کنین هم میتونین باور نکنین اما خواهشا نظر بدین اگرم خواستین فحش بدین بازم بدین من ناراحت نمیشم چون هرکسی بالاخره هرجوری هست شخصیتشو باید نشون بده و خوب یکیم با فحش دادن اینکارو میکنه خوب بریم سر اصل مطلب.

من اسمم سامان الان 22 سالمه ساکن اصفهانیم بابام نمایشگاه ماشین داره و وضع مالیمون بد نیست در ضمن شاید با عقل جور در نیاد اما یکم مذهبیم هستیم خوب تو این خانواده ما غیر از منو بابا و مامان یه نفر دیگم هست که اسمش سارا هستش .بله سارا خواهرم که 24 سالشه ودانشجوی کارشناسی فیزیک هستش اصل مطلب اینجاس که من از بچگی تو کف سارا جون بودم آخه اندامش واقعا دیوانه کنندس یه دختر 173 سانتیمتری 61 کیلویی با سایز سینه 70 با یه کمر باریک و باسن گرد قلنبه که واقعا هر بنی بشری رو تحریک میکنه.

اوایل که این حسو بهش داشتم همش سرکوبش میکردم و به خودم میگفتم این کار گناهه آخه گفتم که ما تقریبا مذهبی هستیم اما بعدا دیگه نمیتونسم خودمو کنترل کنم خوب آخه میشه همچین تیکه ای همش جلو چش آدم باشه و آدم حشری نشه خلاصه دیگه این اواخر به یادش جلق میزدم و از فکر کون نازو گوشتش بیرون نمیومدم داشتم از شق درد میمردم تصمیم گرفتم برم سر کمد لباسای سارا شروع کردم به گشتن که رسیدم به ست های لباسهای زیرش وای داشتم جون میدادم تو همه اونا یه شرت و سوتین نارنجی بود که وقتی سارا رو با اون تصور میکردم همینطور میخواست آبم سرازیر بشه فکر اون کون گرد که این شرت خطی بین اونه آتیشم میزد دیگه دست خودم نبود کیرمو گذاشتم وسط اونا وشروع کردم به جلق زدن غافل از همه جا تو اوج بودم که یهو انگار یه موشک با سرعت خورد پس کلم انقدر دردم گرفت که کیرم در جا خوابید سریع نگاه کردم دیدم سارا مثل یه پلنگ زخمی بالا سرم وایساده. دنیا رو سرم خراب شد زبونم بند اومده بود نفهمیدم چطور شد که شرت و شلوارمو کشیدم بالا و وایسادم که یهو چنان سیلی توی گوشم زد که کل کهکشان شروع کرد دور سرم بچرخه سارا شروع کرد به فحش دادن کثافت عوضی به مامان میگم به بابا میگم بکشتت و همینطور میزدو اینارو میگفت بعد از اتاق پرتم کرد بیرونو درو بست دیگه با مرگ فاصله ای نداشتم میدونستم با اومدن بابا مامان یا میکشنم یا باید از این خونه برم قلبم دو هزار بار در دقیقه میزد.

داشتم به این چیزا فکر میکردم که صدای گریه سارا رو شنیدم آخه باورش نمیشد من که برادرشم چنین کاری کرده باشم چون ما بهم خیلی نزدیک بودیم دیگه نمیدونستم چیکار کنم و رفتم توی اتاقم از شدت ناراحتی خوابم برد که با صدای مامان از خواب پا شدم سامان سامان بیدار شدم دیدم شب شده خودم واسه همو چیز آماده کرده بودم هر دفعه که مامانم صدام میکرد انگاری با پتک میکوبیدن تو سرم که جوابشو دادم که دیدم مامان داره میگه عزیزم بیا شام! وای خدایا یعنی سارا به مامان حرفی نزده بود? چطور مگه? چه اتفاقی افتاده بود ! با ترس و لرز از اتاق اومدم بیرونو رفتم پایین تو آشپزخونه بابا پشت میز شام داشت روزنامه میخوند و مامان داشت شام میکشید از سارا هم که خبری نبود به مامان گفتم سارا کجاست گفت که فردا امتحان داره و نمیاد بیرون فهمیدم که ناراحت و دلیل اینم که به مامان نگفته اینه که شرم مذهبیش و حفظ حرمت باعث سکوتش شده.

از اون موضوع یه ماه گذشت سارا نه با من حرف میزد نه حتی باهام سر یه میز غذا میخورد تا این که دیدم رفتارش عوض شده و یکم شاد تر شده و تقریبا همش داره با تلفن هرف میزنه یه روز تا دم دانشگاه تعقیبش کردم و اونجا دیدم که یه پسری اومد جلو و با هم حرف زدن و بعد رفتن روی یه نیمکت تو پارک جلو دانشگاه نشستن من که داشتم شاخ در میاوردم یعنی این همون خواهرم که همش افه مذهب میومد؟ رفتم نزدیک ترو چند تا عکس ازشون گرفتم اما کافی نبود آخه ممکن بود همش مال پروژه درسی باشه یه بار یواشکی گوشی سارا رو برداشتم یه شماررو که به اسم مانی ذخیره شده بودرو برداشتم از گوشیش پر بود از این اس ام اس عاشقانه های ای آقا مانی دیگه شکم به یقین تبدیل شده بود اما فکر کردم که چه فرصتی از این بهتر که با سارا یه حال اساسی بکنم بابام که نبود و مامانم با دوستاش رفته بود مسافرت من رفتم و داخل اتاق سارا نشستم تا بیاد منو که دید شکه شد یهو داد زد عوضی اینجا چه غلطی میکنی اومد دستمو گرفت که بندازتم بیرون که گفتم به مانی جان سلام برسون یهو میخکوب شد گفت چی گفت چی نه ’ کی . همون پسری که صبح با هم تو دانشگاه بودین همونی که برات اس ام اس های خوشکل میده گفت نمیتونی تهمت بزنی منم عکسارو نشونش دادم تا عکسارو دید چند قدم رفت عقب و لب تخت نشست گفت اون به خدا قصدش ازدواج و پسر خوبیه منم گفتم پسر خوب میاد خواستگاری نه این که بره سراغ دختر گفت ازمن چی میخوای منم بی مقدمه کیرمو در آورد گرفتم جلو دهنش یهو مثل اینکه برق گرفته باشدش بلند شدو زد زیر گوشم منم نامردی نکردمو با پشت دست زدم تو دهنش از ترس میخکوب شد منم شدت شهوت دیوانه شده بودم شروع کرد به اشک ریختن منم به زور کیرمو کردم تو دهنش اول مقاومت میکرد اما دید چاره ای نداره شروع کرد به خوردن منم کامل لخت شدم اونم به اجبار داشت برام سا ک میزد اومدم ازش لب بگیرم دیدم داره گریه میکنه لبمو گذاشتم رو لبش اما همکاری نمیکرد مانتوشو در آوردم یه تاپ صورتی داشت اول نمیزاشت درش بیارم اما به زور درش اوردم وای همون سوتین نارنجی تنش بود سوتنو که در آوردم وای خدا دو تا لیمو شیرین سفید آب دار جلوم ظاهر شد شروع کردم به خوردن وای چه حالی میداد انگار داری نون خامه ای میخوری اما اون هنوز داشت گریه میکرد چون اون حال نمیکرد منم بهم نمیچسبید اما باید اون کونو میکردم پا شدم شلوار و شرتشو باهم دیگه در آوردم وای چه بهشتی یه خط سفید پف کرده بدون مو ازاون کسهایی که چوچولشون بین لبه های کس مخفی شده سریع شروع کردم به خوردن وای چه مزه ای میداد از مرغ کنتاکیم با حال تربود این بار معلوم بود داره حال میکنه کسش خیس خیس شده بود به سختی چوچولشو پیدا کردم و شروع کردم به خوردنش نگاش کردم دیدم چشاشو بسته و داره لباشو گاز میگیره به خودم امیدوار تر شدم حالا نوبت قسمت اصلی بود پا شدم و کیرمو تف زدم یه سارا با یه لحن ملتمسانه گفت نه تورو خدا اما من حالیم نبود با یه تف سر کیرمو کردم تو کوش یه جیغ کوتاه کشید و ساکت شد بیچاره داشت درد میکشید اما چاره ای نداشت کم کم تمام کیرمو کردم تو کونش و اونم داشت لذت میبرد دیگه کونش باز شده بود اونقدر کونش داغ بود که انگار کیرم تو یه کوره ذغال سنگه هر از گاهی کیرمو در میاوردم و تا ته میکردم تو کونش بعد هفت هشت دقیقه احساس کردم آبم داره میاد که همشو ریختم تو کونش وقتی کیرمو کشیدم بیرون کونش شده بود اندازه غار علیصدر که یه نهر آب کیر ازش جاری بود منم پا شدم رفتم از اون روز سارا دیگه باهام حرف نزد و حتی وقتی اون پسر مانی با خانوادش اومد خواستگاری اونم ردش کرد و من واقعا عذاب وجدان دارم و حس میکنم زندگی هردومونو به گا دادم.

نوشته: Saman1989


👍 1
👎 8
208716 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

292778
2011-08-08 21:25:07 +0430 +0430
NA

:/ :W نوچ نوچ نوچ!!عجب كار كثيفي!!نوچ نوچ نوچ!! :W

چي بگم بهت!! :/
آهان!
امضا:MRS BOY

0 ❤️

292779
2011-08-08 21:43:26 +0430 +0430
NA

بیخود کردی این فکر به سرت زد.از عنوانش معلومه چیه

0 ❤️

292780
2011-08-08 22:41:46 +0430 +0430
NA

همون که گفتي يه خواهردارم ديگه داستانتونخودم بي غيرت،کثافت،آشغال،جمع کنيد اين داستانهاي سکسس بامحارم و،شماپستون ننه تون وگازگرفتيد که به خواهرخودتونم حشم داريد،کوني،چاقال،…

0 ❤️

292781
2011-08-09 00:42:39 +0430 +0430
NA

انقدر حالمو بهم زدی که اصلا دلم نمیاد نظر بزارم.
اولا که تابلو بود داری کسشعر تفت میدی ولی بازم حتی فکر کردن و تصور اون موضوع در ذهن او که باعث شده این داستانو بنویسی(ریدی) حال آدمو بهم می زنه. ببین یعنی خاک عالم بر سرت با این تصوراتت.

0 ❤️

292782
2011-08-09 02:19:49 +0430 +0430
NA

:? ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( =(( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( :< :< :< :< :< :< :< :< :< :< :< :<
یعنی برو بمیر داستانت معلوم بود کس شر یعنی خیلی کس شعر گفتی حتی آدم نباید به این که با خواهرش سکس داشته باشه فکر کنه تازه خوبه ناموسته
یعنی برو بمیر …

0 ❤️

292783
2011-08-09 02:55:52 +0430 +0430
NA

kir too zatet
age dastanet vaghei ham nabashe fek kardan be in karetam hale adam ro be ham mizane

0 ❤️

292784
2011-08-09 02:57:39 +0430 +0430

از آدم تا خاتم هر چي موجود نر بدنيا اومده كيرش تو كونت خجالت نميكشي خاك عالم بر سرت حيوون با حيوون اون كارو نميكنه

0 ❤️

292785
2011-08-09 03:12:10 +0430 +0430
NA

نمی خونم

0 ❤️

292786
2011-08-09 04:21:51 +0430 +0430

کيرم تو اون فرق سرت با اين داستان نوشتنت
اولا که کسشعر و خيالات بود
ثانيا خواهری که تا دربياری بکنه تو دهنش و برات ساک بزنه، يه جنده اس تا يه مذهبی؛ اونم کونی که به اين راحتی بشه بکنی توش
درضمن ای کون کلاغ اصفهانی موقع داستانسرائی حداقل يه کم ذوق و سليقه خرج کن، پول که نميخوای بدی که
کيرم تو اون استعدادت که مثل خواهرت سوراخه :D

0 ❤️

292788
2011-08-09 04:30:31 +0430 +0430
NA

اولا به نظرت خودت شخصيت داري كه با خواهرت سكس كردي كه اومدي ميگي اوني كه فحش بده شخصيت خودش رو نشون ميده!!!
دوما دوستان عزيزم به نظر من اين داستان ها فقط وفقط نوشته ذهن بيمار ادمين هستش و بس و به زودي منتظر تايپيكم باشين كه عوارض خوندن اين داستان ها رو ميگم داخلش.

0 ❤️

292789
2011-08-09 06:39:45 +0430 +0430

راستش را بگم من فقط نظرات دوستان را خوندم .موضوع کثیفیه به هر حال چون دوست داری فحش بشنوی یه چیزی میگم زیاد ناراحت نشی . خارت را گایئدم . اونم با گ دسته دار .

0 ❤️

292790
2011-08-09 06:51:44 +0430 +0430
NA

داستان حیوونا خوندن نداره . نخوندم !

0 ❤️

292791
2011-08-09 07:17:55 +0430 +0430
NA

vayyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyy … adam miad khaharesho mikone, baw nobare valla, in dg che pesarie , neshesti dastanaie pesare nanasho ya ajisho karde khundi baad hasharet zade bala rafti ajito kardi vayyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyy boro bemir yani ta jayi ke mituni az khaharet del juii kon chon begah miri baad bakht

0 ❤️

292792
2011-08-09 07:28:05 +0430 +0430
NA

kos kesh adam khaheresho mikone asan khaharesh jende asan gusht adam khahar mikone>>>>neshesti 2ta dastan az inke yaru nanasho ya khaharesho mikone khundi hashar raft ru 3000 heza baad rafti khahareto kardi ayyy kiram tu un ghyratettttttttt vhaghal

0 ❤️

292793
2011-08-09 08:17:17 +0430 +0430
NA

خدا شفابده

0 ❤️

292794
2011-08-09 08:36:55 +0430 +0430
NA

نخوندم,خاک تو سره بی غیرتت!

0 ❤️

292795
2011-08-09 08:43:15 +0430 +0430
NA

آدمین همه فحشای دادنو من حواله میکنم به تو مادرتو من ن چون اونم مل تو تک تک ای بچها گاییدن

0 ❤️

292796
2011-08-09 09:26:03 +0430 +0430
NA

اولین داستان این سایت بود که خوندم
و اولین نظرمه نمی خوام از الان فحش بدم فقط
میتونم بگم. خاک تو سر جقیت کنن.

0 ❤️

292797
2011-08-09 09:54:45 +0430 +0430
NA

sorry,nemitunam fosh nadam.kheyli zaye bud.kiram too gooshe samte rastet ba in dastanet :D

0 ❤️

292798
2011-08-09 10:38:05 +0430 +0430
NA

میمون این داستان بود مثلا ؟ واقعیت هم داشت ؟
برو یونجتو بخور و زیادی کس نگو گاگول . کیر الاغ مرحوم بن لادن تو کس خار نداشتت و اون خونواده ی مذهبیت . باشه ؟

0 ❤️

292799
2011-08-09 12:39:14 +0430 +0430
NA

اسم داستانو خوندین اگه کرم ندارین پس چرا میایین تو
کاری به قشنگی یا بدیش ندارم
موضوع رو خوندی نیایین تو ، نه اینکه بیایین تو بعد بگین اه اه
فکر نکنید کسی نمیفهمه همه میفهمن با دست پس میزنید با پا پیش
جالبه تو این جور داستانها همیشه کسایی هستند که دم از غیرت میزنند ولی اگه با غیرتی پس چرا میخونید بعد نطر میدید

0 ❤️

292800
2011-08-09 12:39:22 +0430 +0430
NA

tof be hame shoma ke pasto razlid, soozoondin donya o Nasle badish .
:SS

0 ❤️

292801
2011-08-09 15:25:57 +0430 +0430
NA

/:)
اقا یا خانمamirla سنگ الکی به سینت نزن داداش کسو شعر کسو شعرو ادم دیوس فقط حقش فحشه
البته اینو اول داستانش بنده خداخودش حلال کرد
پس… کیر تمام خروسای عالم یه جا توکونت بی ناموس

0 ❤️

292802
2011-08-09 16:37:27 +0430 +0430
NA

toy koos maghz bayad beri bemiri ba inke dastanet hamash cherto doroghe vali bazam nanato gaeid sag yabo abe kir az kon biron nemirize

0 ❤️

292803
2011-08-09 16:57:07 +0430 +0430
NA

به دوستان کامنت‌دهنده:
هرچه لجنی را که نویسندۀ کثیف این داستان به‌وجود آورده، کمتر هم بزنیم، بهتر است و کمتر بوی کثافت از آن متصاعد می‌شود. مسلماً چنین جرثومه‌ای اصلاح‌پذیر نیست و از فحش‌هایی که نثارش می‌کنید، لذت می‌برد.

0 ❤️

292805
2011-08-09 19:19:33 +0430 +0430
NA

كثيفي kheiliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

0 ❤️

292806
2011-08-09 21:01:49 +0430 +0430
NA

mrsboy khosoosi dari

0 ❤️

292807
2011-08-09 22:37:01 +0430 +0430
NA

این یارو خواهرنداره

0 ❤️

292808
2011-08-09 23:10:55 +0430 +0430
NA

داستانت بدنبود.میتونه واقعیت هم داشته باشه.اما بهتر بود خودتو کنترل میکردی!! هرچندسخته.عاقبت خوبی نداره.همونجورکه براتو نداشت دوست من!!!

0 ❤️

292810
2011-08-10 05:15:33 +0430 +0430
NA

خداییش شما مریضین!!!منظورم نویسنده نیست،منظورم اونهایی هستن که میان فحش میدن…اخه مجبورتون کردن که بیان این جور داستانها رو بخونین بعد شروع کنین به فحاشی…من از آدمهای گی و سکس با محارم و خیانت بیزارم…راحتترین کار اینه که اصلا نخونم و بهشون توجه نکنم
امروز اینهمه نظر برای سکس با محارم دیدم واقعا تعجب کردم…
مشخصه که این داستان وداستانهایی از این دست چقدر کثیف ودورغه…
ولی مشخصه که شما هم دارین دروغ میگین…به این داستان و نویسندش فحش میدن ولی خودتون هم لذتش رو میبرین و تو خلوتتون فکر سکس با خونوادتون هستین…وگرنه هیچ وقت این داستان رو نمیخوندید که لازم بشه بهش نظر بدین…
اگه واقعا از این داستانها متنفرید تنها راه مقابله باهاش بازدید نکردن ونظر ندادنه…نه فحش دادن…
به نظر من کسانی سکس با محارم میکنن که عرضه وتوان رابطه با جنس مخالف رو ندارن…به خاطر همین دم دست ترین ادمها خوانوادست
این هم اخرین نظر من در مورد این داستانهست

0 ❤️

292811
2011-08-10 06:29:12 +0430 +0430
NA

سلام منو ببخشید که اینطور حرف میزنم چقدر این اصفهانی ها احمق تشریف دارن حالم از هرچی اصفهانی خیانت کار بهم خورد

0 ❤️

292812
2011-08-10 08:22:57 +0430 +0430
NA

:W :W :W :W :W :W :W :W :W :W :W :W :W :W :W خیلی نا مردی بی وجود,نامردتوروهم مامنت با داییت ساختن بابات اون موقه خونه نبوده.آخه کس کش ایرونیه وغیرتش کیرم تو وجودت

0 ❤️

292813
2011-08-10 13:59:38 +0430 +0430

damet garm karet vaghan ali bodeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeh .

0 ❤️

292815
2011-08-10 14:16:57 +0430 +0430
NA

tof be zate pedare badzatet. halam kharab shod. MADAR SAG.

0 ❤️

292817
2011-08-11 03:02:59 +0430 +0430
NA

Hamin k gofti fekr sex ba khaharam kamelan ridiiiiiiiiii

0 ❤️

292818
2011-08-11 10:25:40 +0430 +0430
NA

دیگه نمی خواهی بگی حقیقت است ریدی به کل زندگی خودت خواهرت فقط برو از حلالیت بخواه

0 ❤️

292819
2011-08-11 16:24:39 +0430 +0430
NA

كس ننه بي غيرتت كنم داستان بلد نيستي ننويس همش كس شعر بود خوزه اول بود

0 ❤️

292820
2011-08-11 16:31:58 +0430 +0430
NA

X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( مادر جند اولا به خواهرت بگي ميخواي اين كارو باهاش كني كونت ميزاره دوما تو خايه اين كارو نداري خواهرت شايد اينكاره نباشه ولي تو بهش تهمت ميزني شايدم تو رو بچه بد فرض نميكنه بي غيرت ادم نميتونه فكرشو كنه تو پدر سگ اومدي داري اراجيف ميفافي تا ملت به عشق خواهرت جلق بزنن.واقعا كه خارجي ها كه ايمون ندارن اين كارو نميكنن با اينكه حرام زاده ان.بي شخصيت

0 ❤️

292824
2011-08-11 20:03:33 +0430 +0430
NA

دوستان گذشته از مذهب "احترام به محارم یک صفت فطری است که با انسان زاده میشود یعنی غار نشینان هم به محارم احترام میگذاشتند.ایااگر همه سوژه های خودارضایی وتخیلات ذهن بیمار یک شخص مستمنی تکراری شده ودیگرذهن مریض وخسته اوراتحریک نمی کند .باید به محارم چشم داشته باشد؟ فلسفه وجود سکس ادامه داشتن نسل بشریت است ولذتی که خدا ویا بقول بی باوران طبیعت دران گذاشته فقط انگیزه ای است برای انجام ان وادامه نسل بشریت نه برای تلذذ .هواستان باشد که گول ذهنتان را نخورید زیرا فکر زنان (خواهرومادرتان)بسیار با شما فرق دارد وهمه افکاری که شما را تحریک میکند برای انها نامفهوم میباشد.وحشتناک ترین لحظه برای یک مادر یاخواهر لحظه ای است که متوجه شود پسر یابرادر او به اوچشم داشت داشته باشد . بخوبی خواهید فهمید اگر از جو سکس بیایید بیرون وبا سر بزرگ ترتان فکر کنید
کجایی داش اکل . کجایی قیصر که ببینی همشهریات انگل بی ناموسی و سفاح القرباء زفرنگی ها گرفتند ولامذهب شدند

0 ❤️

292825
2011-08-14 08:18:41 +0430 +0430
NA

کیرم تو دهن تو اون پدری که تو رو تربیت کرده لاشی

0 ❤️

292826
2011-08-22 05:21:04 +0430 +0430
NA

vase madaret motasefam ke hamchin adame pastio tarbiyat karde

0 ❤️

292827
2011-08-22 16:31:12 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت کنن X(

0 ❤️

292828
2011-08-22 17:00:07 +0430 +0430
NA

واقعا خاک توسرت حداقل تعریف نمیکردی بدبخت آبجیت عرضه نداری یه دختر تور کنی باید تاصبح فهشت بدم بروبابا واقعا خری

0 ❤️

292829
2011-08-23 09:40:35 +0430 +0430

اصلا نخوندمش از اسمش معلوم بود چه لجنی هستی بمیری بهتره

0 ❤️

292830
2011-08-31 14:20:07 +0430 +0430
NA

کیرم بره تو کس خواهرت…دیوس تو چرا اونو کردی…ی ذره فکر کنی میفهمی ک خواهرته…پدر سگ! بیچاره خواهرت…فداش بشم…

0 ❤️

292831
2011-09-05 13:38:32 +0430 +0430
NA

گوش کن داداش واسه اینکه این همه کیر نره تو کونت جای خواهرت و بگو ما بکنیمش اونوقت داستانشو میزاریم تو بشین باهاش جقتو بزن واقعا جق اینقدر مغزتو پوک کرده بیشتر از هفته ای دو بار نزن !!!

0 ❤️

292832
2011-09-08 01:00:52 +0430 +0430
NA

کس کش رفته خواهرشو کرده کاری که حتی افراد بی دین هم نمی کنن بعد میگه مذهبیه ام
اونم وقتی که به زور خواهرشو کرده حالا اگر خودش راضی بود یه چیزی
بچه کونی

0 ❤️

292833
2011-10-14 21:08:27 +0330 +0330
NA

کیرم تو سرت با داستانت بی غیرت بی ناموس هنوز زنده ای ؟ هیچ جای دنیا کسی به ناموس خودش اینکارو نمیکنه بیمار روانی

0 ❤️

292834
2011-10-15 20:44:25 +0330 +0330
NA

من اکثر داستان ها را می خونم و فقط بررسی محتوایی می کنم برای خودم کاری هم فعلا به خوب و بد این داستان ندارم ولی اینو بدون اگه با این همه فحشی که خوردی اگه تا آخر عمرت بازم داستان بنویسی واقعا پررویی احمق بیشعور الاغ کثافت مرض بی غیرت جیش (جو گرفتم!!! :D)

0 ❤️

292835
2011-10-29 20:15:09 +0330 +0330
NA

bebakhshid doostan . sex ba maharem nanevisan , khianat nanevisan , sooe estefade az dokhtaram hata nanevisan, pas goh mimoone?

0 ❤️

292836
2011-12-28 05:40:01 +0330 +0330

اینقدر تو کف یه سوارخ گوشتی بودی که اشک بدبخت رو درآوردی و زندگیتونو به گا دادی فقط و فقط و فقط به خاطر هشت دقیقه؟؟؟ :|

0 ❤️

292837
2014-06-12 06:12:58 +0430 +0430
NA

چطور ممکنه
تو که بعد از لو رفتن اولت از کارت پشیمون شده بودی،نتونستی یکی دو روز لبخند و سر حالی شو ببینی افتادی دنبالش برا چی
دلیلی نداشت که بیوفتی بعدم فکر کنم خجالتی هستی که نتونستی یه داف برا خودت پیدا کنی یا مرد باشو تنها بمون یا گمشو برو ی ننه قمری رو پیدا کن بی عرضه

0 ❤️

292838
2014-06-20 16:30:26 +0430 +0430
NA

آخه چرا به زور؟؟؟
بنظرت اگه به خواهرت میگفتی که نیاز جنسی داری!ازبین دوستاش واسه دوستی وسکس برات کسی رو پیدا نمیکرد؟؟

0 ❤️

292839
2014-12-10 15:24:20 +0330 +0330
NA

حیفه که ادم به توی اشغال کثافت بگه انسان تو از حیوون هم پستری بی غیرت حالا خواهرت هم میره جلوی چشمت کس میده تو هم هیچ گهی نمیتونی بخوری

0 ❤️

292840
2015-05-20 20:02:19 +0430 +0430
Ley

bia man gfamo bedam bet bokun vali cheshme bad b khaharet nadashte bash pas farda jende mishe azab vojdan migiri kos kesh

0 ❤️

531727
2016-02-23 23:35:52 +0330 +0330

سلام
اوایل داستانت کلی خندیدم،خدا دلتو شاد کنه…اما دو کلمه حرف دارم.هم با شما نویسندهٔ این مثلا داستان! و هم خواننده ها،اینکه کسی مذهبی باشه یا نباشه امریه کاملا شخصی و حتی خصوصی،مذهب،باعث پاک بودن یا کثیف بودن انسانها نیست،این خود ما هستیم که یا ذاتمون خرابه و خورده شیشه داره و یا نه…اینکه سایت یه سایت سکسیه رو کسی منکرش نیست،اما هر چیزی یک اصولی داره،آدابی داره،اینکه من از محارم و خیانت بدم میاد رو نمیتونم کاری کنم که بقیه هم بدشون (یا خوششون) بیاد،اما بنا بر همون آداب، من خواننده کاملا حق دارم در قسمت نظرات،نظرمو بیان کنم،البته خود من فحش دادنو نه دوست دارم و نه برام جالبه و اینکارو نمیکنم…حالا بحث اساسی قضیه،اگر قرار باشه هر کسی که شهوت بهش غلبه کرده به خودش حق بده به تمام نزدیکان و بدتر از اون به محارم خودش به دیدهٔ شهوت نگاه کنه که سنگ رو سنگ بند نمیشه،سوای این،در صورت بچه دار شدن زن چه اتفاقی میافته؟نسبت اون بچهٔ بیگناه با عاملین بوجود آوردنش چیه؟!البته حتما هستند کسانی که اینجا میگن خوب بچه رو میندازیم!؟؟!!؟ اینو میگن عذر بد تر از گناه…من نه تنها میخونم،که اعتراض خودمو در کامنتها نشون میدم،چرا که اگر حتی یک نفر رو بتونم از اینکار و این طرز فکر منع کنم برام باعث بسی خوشوقتی خواهد بود،یادمون نره که هرچه سکسامون سالم تر باشه نتیجهٔ اون رو بچه های ما خواهند دید که از قدیم گفتن از هر دستی که بدی از همون دستم میگیری…پس الآن بازهم میگم : برادر،خواهر،محارم ننویسین،خواننده های عزیز محارم نخونین،تحریم کنین (با فحش دادن چیزی درست نمیشه)…

0 ❤️

549307
2016-07-17 19:30:59 +0430 +0430

نظر شما چیه؟کیرم تو کونتت بی شرفف خاک برسرر برو خودت بنداز تو اب کاروننن کس مادری که تورو زایددد تخمت حرومه

0 ❤️

549489
2016-07-19 09:51:50 +0430 +0430

خیلیا با خواهرشون لذت داشتن اما مجبور کردنشون درست نیست

0 ❤️

559307
2016-10-05 22:57:03 +0330 +0330
NA

كيرم تو غيرتت كس مغز بايد بدنت قزافي بكنتت

0 ❤️

596450
2017-05-18 08:58:32 +0430 +0430
NA

سلام…کیراولین تا اخرین ادمی که روی کره ی زمین بوجود اومدن همراه با کل حیوونا تووکونت،کونی
دختره رو گاییدی بعدش عذاب وجدان داری،کیونی ،همه ما خواهر داریم ولی مثل تویه کونی نیستیم،برو جق بزن مگو چیست جق که سرمایه ی کوریست جق
کیری برو جقتو بزن کمتر حوصله مارو سر ببر
ما جقمون رو میزنیم ولی مث تویه کیونی داستان بدبختی یکی دیگه رو نمینویسیم
کیر بچه های سایت توو کونت???
ببخشید زیاد فوشت دادم ولی خواهشا دیگه کوس ننویس اینجا???

0 ❤️

643488
2017-08-04 14:21:18 +0430 +0430

حرف ب اون جقياي كس خل دهه ٨٠
يكي نيس بگه اخه مادر صلواتي اين داستانه ميتوني نخوني
اوني ك مياد ادا غيرت در مياره داسانو كامل ميخونه جقمشم مزنه با چارتا كلمه بعد مياد خار مادرشو حراج ميكنه اينجا اين همون ادمان ك خودشو واس خوارشون ميزنن

0 ❤️

727806
2018-11-02 11:14:29 +0330 +0330

ی بارم بده ما بکنیمش

0 ❤️