قرار اول تو آتیشگاه

1401/02/31


سلام به شهوانی های گل، سکسی های دوس داشتنی
ی خاطره از خودم چند روز پیش گذاشتم
استقبال خوبی شد دومین خاطره رو هم میخوام براتون اشتراک بذارم
خاطرم با حسین و علی بود اولین سکس جذابم

بریم سراغ ی خاطره عالی
من از اون جایی که خیلی کیر سایز بزرگ و گوشتی ،مخصوصا آبدار در اختیارم باشه سُستم مییکنه و شدیدا شهوتم بالا میره لذت میبرم
از داشتنش حسابی استفاده میبرم

من در کنار پارتنرم که کاملا اعتماد دارم بهش ،شبها رو کنارش به صبح میرسونم
اما ی وقتای برا تنوع و عطش بالایی که دارم
تو گروه های تلگرامی ی کیس مناسبو مورد علاقم باشه ،دست رد بهش نمیزنم تو ماشین براشون حسابی میخورم

ی شب تو یکی از این گروه های عکس آزاد داشتم عکس کیر میدیدم و عکس های کون خودمو میفرستادم و گیف های سکسی ساک زدن میفرستادم، دو سه تا ریپلای شد عکس های کونم

ی نفر ریپلای کرده بود که ی عکس خفن و خوشگل از کیرش داشت
نوشته بود: عزیزم اجازه میدی بیام پی وی؟ لطفا

خودم رفتم پی ویش
من: سلام ، تو گروه ریپلای کردی.
(اسم طرف سجاد بود)
سجاد: سلام عزیزم ،خوبی گلم؟
من: فدات قربونت😊کیرت خیلی خوردنیه😋
سجاد: برا خودته، اصل میدی جیگر؟
من: پوریا ۲۶ ( اسم محل خودمم گفتم)
سجاد: منم ۲۸ ،سجادم
عزیزم خیلی بدنت نازه، کونتو بد جور میخوامش
(من به همه میگم آکبندم ،فقط ساکرم)

من: عزیزم من کونم آکبنده، من آب کیر میخوام
اگه ماشین داری بریم بالای شهر ی گوشه آبتو بخورم

سجاد: جون ،قربون کون گرد و خوشگلت بشم
آب کیرمو میخوری؟
من: من کلا ساک میزنم که به آب برسم، تشنمه شدیدا
سجاد: جووون میخوامت، خب کی ببینیم همو؟
من: ماشین داری؟الان که دیر وقته برا صبح ببینیم همو

ی کمی با سجاد حرف زدم و از ساک زدنم و کارای که تو اون لحظه دوس دارم انجام بدم و اون برام انجام بده صحبت کردیم ، ازم عکس خواست منم چند مدل از کونم براش فرستادم اونم برام از کیر خوشگلش ویدئو گرفت فرستاد
گیف براش میفرستادم اونم قربون صدقم میرفت
آخرشم عکس از فیس هم فرستادیم و اوکی نهایی گرفتیم از هم که بخوابیم تا صبح نزدیکای ۱۱ بیاد محلمون

ی لوکیشن ۲،۳ کیلومتری خونه براش فرستادم
گفتم اومدی لوکیشن پیام بزن تا ۵ دقیقه دیگه برسم بهت
ازم شماره خواست منم شماره به هیچ وجه نمی فرستم که تابلو نشم و الکی پخش کنن شمارمو
گفتم: همین تلگرام پیام بزن ،من فیک نیستم
امیدوارم تو فیک نباشی و بیایی سر قرارمون
سجاد: من فیک نیستم، شدیدا دلم میخواد ببینمت و کونتو لمس کنم و با لبای گوشتیت برام ساک بزنی تا ارضام کنی
همین الانشم دارم دیوونه میشم
چاره داشتم و تو میخواستی همین الان میومدم دنبالت ولی تو میگی فردا منم صبر میکنم

خلاصه خدافظی کردیم از هم تا صبح
بیدار که شدم رفتم ی دوش گرفتم صورتمو شیو کردم مث همیشه، چون هیچ وقت ته ریشم رو نمیذارم بمونه.
موهامو سشوار کردم لباس پوشیده و ادکلن زده منتظر سجاد بودم که طاقت نیاوردم
خودم ی پیام زدم بهش که خیالش راحت بشه که سرکاری نبوده و منم دلم میخوادش

من: سلام سجادم کیر خوشگلم
چند دقیقه بعد جواب داد
سجاد: سلام عزیز دلم صبحت بخیر خوشگلم
دوش گرفتم، لباس پوشیدم قبل یازده پیشتم.
میایی دیگه پوریا؟
من: سجاد من که زود تر از تو اماده شدم برا امروز منتظرم بگی رسیدم بیام.
سجاد: جووووون منتظر باش زود برسم بهت،بوس
من: باشه جیگر ،مراقب کیرت باش بوس

سجاد ۲۰ دقیقه ای زود تر از ۱۱ رسید لوکیشن
پیام که زد گفتم: صبر کن دارم میام.
رفتم رسیدم به لوکیشن
بهش گفتم: ماشینت چیه؟
سجاد: آبی نیسان خخخخ
من: شوخی نکن، جدا چیه ماشینت؟
سجاد: به خدا نیسان ،ببین دارم چراغ نور بالا میدم
کجایی خودتو نشون بده، چی پوشیدی؟

ی نگاه کردم اون دست خیابون ماشینو دیدم نیسان بود داشت نور بالا میداد،اما اون هنوز منو ندیده بود
بهش گفتم: صبر کن دیدمت ،دارم میام.

از دور نگاه کردم دیدم خودشه ،رفتم تو پیاده رو نزدیک ماشین شدم اومدم در باز کردم نشستم تو ماشین.

من: سلام
سجاد ی لبخند زد گفت سلام عزیزم
ی صورت مردونه و نسبتا خوب داشت با ی بدن ی کم درشت نسبت به من
صورتشو آورد جلو مستقیما لبشو رو لبم گذاشت
ی بوس کوچک کرد لبمو چون لوکیشن جای نبود که بشه کاری کرد وبیشتر از این لب گرفت،سر ماشین به سمت کوچه بود دل و جرات همین کارم پیدا کرده بودیم
ماشین استارت زد و بهم گفت: خب کجا بریم پوریا جون؟
گفتم: بریم جاده آتیشگاه، تو کرج
کرجی ها میشناسن، پُر جاده خاکی و تپه های بلند و دره های عمیق داره که خیلی جا برا مخفی بودنه اکثرا بی مکانا و دختر پسرا برا حالو بمال بمال اونجاها خلوت میکنن

ی کم با هم حرف زدیمو رو به جاده حرکت کردیم، تا اول جاده برسیم ی ۲۰ دقیقه ای تو شهر راه داشتیم. تو مسیرم سجاد وقتی باهام حرف میزد و شوخی میکرد ی بازومو میکشید سمت خودش لُپمو بوس میکرد ،خلوت بود من صورتمو برمیگردوندم تا لب همو ببوسیم
منم ازش خوشم اومده بود ، ی راننده نیسان خوش تیپ و خوش چهره خوش برو بو وتمیز بود

منم تو مسیر شروع کردم به مالیدن کیرش از رو شلوار لی براش مالیدم ی کم جا دست خوبی نداشت
دو دستی کمربندشو باز کردم دکمه های شلوارشو باز کردم خودشم کمک کرد ی کم آزاد شد جلو کیرش تونستم دست ببرم زیر شلوار لی و تخما و کیرشو بگیرم تو مشتم و اروم اروم بمالم تا برسیم به مقصد

چون ماشینش نیسان بود به خاطر ارتفاع و فرم درش ماشین سواری ها دید به دست و پا ما نداشتن با خیال راحت دست انداخته بودم به کیرش و میمایدمش، اونم قربون صدقم میرفت و به لبو بدن من نگاه میکرد و آب دهنشو قورت میداد. اون بیشتر از من عطش داشت برا رسیدن بهم
ناگفته نماند منم شدیدا از کیرش خوشم اومده بود
( ی کیر بیشتر از ۲۰ سانت ی کم کیرش نسبت به پوست بدنش تیره تر بود و ی کلاهک خوشگل وگرد و تپل با ی سوراخ کیر بزرگ. قشنگ حدس میزدم موقعی که ارضاش کنم آب کیرش با فشار و زیاد تو دهنم خالی میشه
کلفتی کیرشم اندازه ی ژل آتوسا ،به خاطر بلندی کیرش کامل خط کشی سیخ نمیشد
از کمر کیرش ی خمیدگی داشت رو به پایین
بعدا که سرپا بدون شورت کیرشو تو دست تکون تکون میدادم حسابی تاپ میخورد متوجه عظمت کیرش شدم)

خلاصه ی کم بازی بازی کردم و لحظه ای خم میشدم و ی بوس از کیرش میکردم و ی مِک از کله کیرش میگرفتم
تا افتادیم تو جاده .قبلا چون ی بارم همین اتفاق افتاده بود ی ساک عجله ای برا ی نفر زده بودم حواسم بود بگم کجا بریم، براش اروم اروم میمالیدم و حواسم به مسیر بود
تا ی فرعی به سجاد گفتم: این خوبه برو سمت اینجا
که سجاد گفت: نه بابا بریم بالا تر ی جا دنج تر پیدا کنیم بتونیم پیاده هم بشیم
ی کم بالا تر دسیدیم به ی شونه خاکی
سجاد زد بغل گفت: این جا خوبه ،قشنگ میریم پایین .تو ماشین حال نمیده
گفتم: سجاد اینجاها آدم رد بشه ببینه بده ها
گفتش: عجله که نداریم میریم ی نقطه کور پیدا میکنیم.
اوکی دادم و شلوارشو مرتب کرد، پیاده شدیم رفت از زیر اتاق نیسان در عقب
ی پتو برداشت و ی چهار لیتری هم آب تو دستش

رفتیم به سمت گودی کنار جاده
تو مسیر بهش گفتم: این زیر انداز که برداشتی خطرناکه هااااا، خندید گفت: نترس تو چیزی رو نخوای من اسرار نمیکنم
قرار نیس بار اول و اخرم باشه که، فکرتو درگیر نکن. ولو بشیم برام بخوری حالش بیشتره
گفتم: ای دیوث خوش گذرون،ی چشمک زدم بهش ی بوس انداختم براش
این قدر پایینی رفتیم که دیگه رسیدیم به ی تخته سنگ که جای نشستن بود و بالا سرمونم ی تخته سنگ خیلی بزرگ که من و سجاد قشنگ زیرش تونستیم ایستاده باشیم
گفتم سجاد اینجا خیلی خوبه هم از بالا هیچ دیدی نداریم هم کسی پایینی بیاد میتونیم خودمونو جم و جور کنیم تا نبیننمون.

بغلم کرد گفت: چشم خوشگلم هر چی پوریام بگه
منو کشوند روبه روی خودش ،چهارلیتری و پتو انداخت زمین
صورتمو گرفت با دستش شروع کرد کوچولو کوچولو لبمو بوسیدن ،لب پایینمو با لبش گرفت شروع به خوردن کرد

از اونجا که بهتون تو خاطره قبلی گفتم خیلی تو عشق بازی شهوتی میشم و کنترلم از دست میدم و سست میشم، چشمام خمار شدو دست دور کمر سجاد انداختم و حسابی لباشو مک زدم
سجادم دست انداخته بود لپای کونمو چنگ میزد و جون میگفتو لذت میبرد

ی کم بعد نشستم لبه اون تخته سنگ
شروع کردم کمربندشو باز کردن و دکمه شلوارشو کشیدن تا باز بشه. سجاد گفت: جانم چه قدر پوریام عجله داره برا خوردن.
گفتم: کیرت از دیشب منو روانی کرده ، من عاشق کیر بزرگ و دراز و خشنم دارم میمیرم الان.
سجاد دکمه های پیراهنشو هم باز کرد
ی شکم تیکه داشت و ی کمم مو بالای نافش داشت
شلوارشو دو دستی پایین کشیدم و به خاطر لب بازی که کرده بودیم سجادم شهوتش گل کرده بود و حسابی کیرش سیخ شده بود ، تو شورت هفتی که پاش بود خم شده بود داشت شورت جر میداد

پسر تمیزی بود ، پاهاش موهای فر فری کم پشت و کوتاهی داشت و رو شکم بالای کیرشم همین موی کم رو داشت
یعنی کلا شیو نکرده بود بدنشو حتی کیرشم شیو نبود ، ذاتی تخماشو کیرش مو نداش بالای کیرش تا نافش موهای کوتاه فر و کم پشت داشت.
از شب بهش گفته بودم که شیو نکنه چون تو ویدئو دیدم شرایط پشماشو ،دوسش داشتم میخواستم با اون پشما بلیسمش
بدنشم بو نمیداد و خیلی هم تمیز بود

ی کم از رو شورت صورتمو به کیر و تخماش مالیدم از بغل شورت پوست تخماشو لیسیدم و بو کشیدم دست رو کش شورت انداختم و شورتشو کشیدم پایین تا کیرش افتاد بیرون
کله کیرش خورد به نوک دماغم، منم میخواستم حسابی سجاد دیوونه کنم برا همین ی نوک زبون به کلاهک کیرش کشیدمو رفتم سراغ شکم تیکه اش. شروع کردم بوسیدن بالای نافش و اروم اروم زبون کشیدم تا نافشو لیسیدم، ی کم اومدم پایین بالای کیرش بوس که کردم سجاد دست تو موهام کشید و گفت: آخ لعنتی،دیووونم نکن، تو توی خونه چه سکسی میشی که تو این بیابون این قدر لوندی میکنی…
دستمو حلقه کردم دور کیرش ،نگاه تو چشماش انداختم و لبامو با زبونم مالیدم و اب دهنمو قورت دادم. کیرشو کشیدم بالایی، نوکش رو سرم بود صورتم جلو تخماش
آروم آروم تخماشو لیسیدم و لبمو میمالیدم رو پوست خایه اش.ی خایه پر و توپول داشت قشنگ کف دست و انگشتامو پُر میکرد ،تخماشو یکی یکی میکردم تو دهنمو آروم آروم دستمو دور کمر کیرش میکشیدم
سجادم چشماشو بسته بود و چنگ تو موهام میزد و نفس نفس میکشید ،بهم گفت: پوریاااا بس کن، بخور کیرمو دارم کم طاقت میشم.
گفتم: چشم سجادم چشم
دهنمو باز کردم تا جایی که عق نزدم حدودا نصف کمتر از کیرش تو دهنم جا دادمو لبامو دور کیرش حلقه کردم و آروم کشیدم کیرشو بیرون تا لبم دور کلاهک کیرش حلقه شد و شروع به مک زدن کردم

به خاطر کیر کلفت و درازش نمیتونستم بیشتر از این فرو کنم کیرشو تو دهنم ،برای همین کیرشو لیس میزدم از بالا تا پایین از پایین به بالا تا جایی هم که میشد میداشتم تلمبه بزنه تو دهنم

ی کم که گذشت کیرشو در آوردم از دهنم از کمر کیرش گرفتم تاب میدادم میکوبیدم به لوپم
سجاد متوجه شد که دوس دارم این کارو
کیرشو گرفت دستش میکوبید به صورت و لبام منم له له میزدم زیر پاش و زبون در میاوردم براش
سجاد گفت پوریا پتو بنداز دراز بشیم پاهام داره سُست میشه دیگه
زیر پتو با پام صاف کردم خورده سنگا رو زدم کنار
پتو دولا انداختم کامل زیر صخره، سجاد کفشاشو در اورد و شلوارشم از پاش در اورد گذاشت رو تخته سنگ و گفت: حالا نوبت پوریامه ی کم لذت ببره

شبش نقطه ضعفمو گفته بودم
این که انگشتم کنه یا سوراخمو بلیسه من دیوونه میشم و خود به خودی ارضا میشم
گفتم: قرارمون سکس نبود بار اول
گفتش: من که نخواستم سکس کنیم
میخوام کونتو بلیسم ،دلت میاد کون خوشگلتو مزه نکرده برگردیم
دیگه فشار نیاوردم بهش که زهر بشه روزمون
شلوار و تیشرتمو در اوردم و با ی رکابی تو حالت ۶۹ خوابیدم رو سجاد
من کیر سجاد میخوردم سجادم مث گشنه ها افتاد به جون لُپ های کونم و سوراخمو میلیسید
من که از شدت شهوت و حشریت نمیتونستم درست کیر سجاد بخورم اونم داشت با جون و دل سوراخمو زبون میزد و با انگشتاش تو سوراخم بازی میداد و منم شل افتاده بودم رو سینه سجاد کونم جلو صورتش بود اونم داشت حسابی میخورد منو
ی بیست دقیقه ای حسابی انگشتم کرد و سوراخمو خورد، کاملا به هدفش رسیده بود سجاد با اولین پیشنهادش مطمئنا کونمو در اختیار کیرش میذاشتم،اما سجادم از ترس این که منو از دست بده پیش قدم نمیشد

از طرفی هم تا اون موقع کیر به این درشتی رو امتحان نکرده بودم ،توی اون شرایط سخت و جای نا مناسب و استرس دیده نشدن دوس نداشتم ،درد دادن به اون کیرم بهش اضافه بشه که کلا لذتی نتونم ببرم.
برا همین خودمو جمع و جور کردم پوزیشن عوض کردم رو شکم سجاد ولو شدم و شروع به ساک زدن کردم و سجادم ی کم انگشتم میکرد و کونمو میالیدو موهامو دست میکشید و از کیر کردنش تو دهنم لذت میبرد.

ی کم که براش حسابی و تند خوردم و آب دار مک زدم کیرشو، سجادم تمرکزش دیگه رو سوراخم نبود داشت صورتمو نگاه میکرد حرکت لبای گوشتیمو رو کمرو کلاهک کیرش میدید
با دست کمرمو دست میکشید و به صدای کیرش تو دهنم گوش میداد نفس زدنش تند تر شد و سرشو گرفت عقب و چند تا جون گفت و ی نعره از سر لذت زد و آبشو ریخت تو دهنم.
منم تا جایی که لُپم جا داشت آب کیرشو تو دهنم جا دادم ، چون تجربه ساک زدن زیاد داشتم، مک میزدم و آبشو تو گلوم قورت میدادم وقتی از دهنم در آوردم کیرشو چند تا جهش از اب کیرشم رو صورت و لب و پلک چشمم پاشید که ی صحنه سکسی برای سجاد درست کردم
حسابی با دستم کیرشو ماساژ دادم ته آب کیرشم زد بیرون با انگشتم پلکمو پاک کردم رو زبونم کشیدم،دور لب و رو دندون و زبونم سفید و اب کیری بود . سجادم تمام این صحنه ها رو میدید و داشت با تمام وجود از این دلبری های من لذت میبرد

آب کیری که رو لب و صورتمم بود با انگشت جم کردم و خوردم اضافه آبشم از رو کیرش لیس زدم و ولو شدم تو بغل سجاد
سجاد قربون صدقم میرفت و گفت:
نشد این همه آبو تو کونت بپاشم پوریا
گفتم:
ناراحتی نداره عزیزم
امروز جلسه آشنایی بود ،جای خوبی هم نداشتیم رو کیرت سواری کنم،ی شکل سکسی به لب و چشمم دادم و اونم گفت: فدات بشم که این قدر تو جذاب و سکسی هستی. مرسی که هیچ چی رو دریغ نکردی امروز و به بهترین شکل برا جفتمون لحظه های سکسی رو ساختی

گفتم: قرار هر دو لذت ببریم، بینمون بخواد تعارف و خجالت باشه که فایده نداره. من راضی تو راضی چرا اذیت کنیم همو
گفت: بد فرم دلم کونتو میخواد قول بده که کیرم مزه سوراختو بچشه…
گفتم: من سایز کیرتو تا الان تجربه نکردم
ولی چشم، امروز قرار بود اعتماد جلب بشه که شد.
ی بوس براش پرت کردم و ی چرخی زد و پامو باز کرد و دهنشو لای پام گذاشت ی لیس دیگه زد به لپ کونم ی زبون رو سوراخم کشید
ی آی سکسی کشیدم و گفتم: پاشو جمع کنیم بریم تا به گا نرفتیم
بلند شدیم ،با چهارلیتری آب کیرشو شُست،
منم سر و صورتو دهنمو شُستم. لباسامونو پوشیدیم اومدیم سمت ماشین

ماشین برگردوندیم به سمت شهر و تو مسیرم دو سه تا لب کوچولو تو جاده گرفتیم از هم تا برگردوند منو لوکیشی که سوارم کرده بود
بهم گفت: پوریا میشه شمارتو بدی؟ تو تلگرام گم میکنیم همو
چون نمیخواستم رابطمون ادامه دار بشه
گفتم: نه، بذار خواستیم بریم تو مکان بعدا شماره هم میدم. ی ترسی به دلش افتاد که نکنه پیاده میشم بلاکش کنمو دیگه بهم دسترسی نداشته باشه
البته همین قصدم داشتم ولی نه اون روز
میخواستم بعد از ی سکس خوب این کارو کنم
برا همین بهش قول دادم که تو تلگرام همدیگرو دارم و سکس هم میکنیم و ازش خدافظی کردیم و من رفتم.

ی چند روزی هم مث دوس دخترش صبح تا شب با من رفتار کرد تا روز وصال و رفتن تو مکان محیا شد
بعدا خاطره سکسم با سجاد رو هم براتون تعریف میکنم

دوستون دارم پوریا

نوشته: پوریا


👍 8
👎 2
13401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

875193
2022-05-21 04:52:07 +0430 +0430

کیر خر تو کون ادم فیک وسرکاری وکیر خر وگاو تو کون ادمی که بلاک میکنه

1 ❤️

875240
2022-05-21 11:33:12 +0430 +0430
0 ❤️

875300
2022-05-21 21:23:37 +0430 +0430

جاده آتیشگاه مکان زیاااد داره قبول دارم… من یبار رفته بودم با دوست دخترم (که تو داستان ماراتن سکس و عشق ازش براتون گفتم) واسه گردش اونجا ها، یه خاکی رو رفتیم با ماشین داخل، رسیدیم ب یه جای خف با ویو ناااب، دیدم بد جور مکانه…تهش به ی سکس سختی تو ماشین ختم شد…

1 ❤️

875306
2022-05-21 23:22:20 +0430 +0430

جووون.دلم خواست.دوس داشتی پیام بده اشنا بشیم

1 ❤️