قرار زنانه پوش

1392/09/08

نوشین هستم .
عشق زن شدن و عاشق لباسای زنونه مخصوصا لباسای سکسی.
هر و قت که تنها می شم لباسای زنونه می پوشم و آرایش و می کنمو حسابی یه زن سکس می شم.
اندامم خیلی زنونست. قدم 170 وزنم 70 و یه سینه سایز 75 دارم باسنم تپل و کمر باریک هستم.
می خوام خاطره ازدواجمو براتون بنویسم. خیلیوقت بود که دنبال یه پسر خوب بودم که بتونم باهاش حال کنم و لی هیچوقت نمی تونستم به کسی اعتماد کنم. تا اینکه یه روز حشرم خیلی زده بود بالا توی چت با یه پسر خوب و خوشگل و خوش تیپ و خوش هیکل آشنا شدم. با هم صحبت کردیم . وب داد و دیدم که همون مردیه که من می خوام یه کیر 18 سانتی کلفت و خوشکل داشت. خلاصه نتونستم خودومو نگه دارمو قرار گذاشتم بیاد دنبالم. منم وسایلمو تو یه ساک جم کردم و رفتم سوار ماشینش شدم رفتیم خونش.
اولش خیلی خجالت می کشیدم.
ازش خواستم منو یکم تنها بذاره تا آماده شم.
اونم رفت
من شروع کردم به آماده شدن.
لباسامو در آوردم. قبل اینه برم سر قرار رفتم حموم حسابی شیو کردمو داخل کونمو با آب حسابی شستم تا شوهرم حال کنه.
خلاصه یه شرت و سوتین توری مشکی پوشیدم و جوراب بلند ژله ای هم پوشیدم و کفش پاشنه 10 سانتی مشکی و از روش هم لباس شب پلنگی توریییییییی. بدشم حسابی آراییش کردمو کلاه گیس رنگ یخی گذاشتم خودمو تو آینه دیدم حسابی دیوونه شدم .
بدش شوهرمو صدا زدم اومد. منو دید فهمیدم که از تعجب داره شاخ در میاره .
حسابی حشری شد اومد بغلم کردو حسابی بوسو لب و…
سینه هامو مالید داشتم دیوونه می شدم آخه از سیته خیلی حساسم. افتادم تو بغلش.
همش می گفت تو محشریییییی
از هزار تا زن بهتری و …
منم بلا فاصله رفتم سراغ کیرش
در آوردم گرفتم دستم ووووووووووووووووووووووووووووووووو
چه کیرییییییییییییی
خیلی بلحال بود فورا کردم تو دهنمو حسابی ساک زدم براش.
داشت دیوونه می شد منو همینتور
کیرشو می کردم تو حلقم
حسابی زن شده بودم
منو بر گردوندو رفت سراغ کونم
شورت مشکی لاکونیمو زد کنارو شروع کرد به لیسیدن داشتم از حشر می مردم.
مثل زنای سکسی در اختیار شوهرم بودم.
بعد با انگشتاش شروع کرد یه انگشتشو کرد تو خوب بود بعد دومین انگشت و سومین یکم سوختم ولی باید یه کاری می کرد که اون کیر کلفتش بره توم
خلاصه آروم نوک کیرشو گذاشت رو سوراخم خیلس خوشحال بودم
آروم کرد تو داشتم از درد می سوختم ولی از شدت حشر کیف می کردم همینتوری آروم در آورد و کر منم درد می کشیدمو ناله می کردم. تا اینکه یلحظه نفس نفس زدو احساس کردم چیزه داغی ریخت تو کونم. شوهرم آبشو خالی کرد تو من. خیلی احساس خوبی بود. دراز کشیدم اونم خوابید رو من و یکم بعد بلند شدیم و خودمونو تمیز کردیمو منو آورد خونمون. قراره بازم باهم باشیمو حال کنیم. داستاناشو براتون می نویسم. مرسسسسس بوس

نوشته: نوشین


👍 1
👎 0
76303 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

405897
2013-11-29 14:43:14 +0330 +0330

ridi ab ghate amooo

0 ❤️

405898
2013-11-29 16:21:45 +0330 +0330
NA

~X( ~X( X( X(

0 ❤️

405899
2013-11-29 16:52:03 +0330 +0330
NA

تو که پسری سایز سینه 75 از کجا اوردی اخه :O
اصلا نفهمیدم زن پوشی، دختری، پسری، گی هستی، ادمی؟… تشخیصش با دوستان
ای بابا چرا باز اب قطع شده :/

0 ❤️

405900
2013-11-29 17:16:36 +0330 +0330
NA

بابا بيا منو بكش رفتم اينترنت يه داستان فوق كسشعر خوندم حقمه بميرم
كسكش خجالت نكشيدي اين داستانو نوشتي؟؟؟؟؟؟؟
كير امير فرياد تو ناموست
درضمن همينتوري اشتباهه كس شوت اينجوريه همينطوري

0 ❤️

405901
2013-11-29 22:59:08 +0330 +0330
NA

هر كي آدم رو بكنه شوهر آدمه؟؟؟؟؟؟؟؟ معلوم نشد شما شي ميل هستي ترنس هستي ؟؟؟؟؟ به هر حال به من چه اصلا .

0 ❤️

405902
2013-11-30 00:49:46 +0330 +0330

چرت و ور بود،،،،،…

0 ❤️

405903
2013-11-30 02:58:43 +0330 +0330
NA

خوش بحالت منم بکنمت تا شوهرت بشم :O :O :O O:) (|: O:)
X(

0 ❤️

405904
2013-11-30 11:52:59 +0330 +0330
NA

چراازسن و سالت نگفتی تو که همه چیرو گفتی وسایلو ریختی تو ساک مگه سفر دور دنیا می خواستی بری یارورو ندیده کیرش 18 بود عفد کی خوندن کی عروسی کردی پیرزن توکف کیرم اینقد تخمی نمینوشت که تو نوشتی کونی شیشه ای توهم X(

0 ❤️

405905
2013-11-30 14:34:45 +0330 +0330
NA

cheghadr ajale dari asan chi shod

0 ❤️

405906
2013-12-02 11:29:25 +0330 +0330

گی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .
شاشیدم تو کروموزوم‌های چپ و راستت، دیگه ننویس.

0 ❤️

405907
2013-12-02 12:15:41 +0330 +0330
NA

سثقغثقصس

0 ❤️