قرارمون اين نبود

1397/07/05

به خاطر دعواهایی كه این چند روز داشتیم رابطمون خیلی شكراب بود
از اینكه همه چیز رو به كشیش كلیسا گفته بودم خیلی شاكی بود
میگفت تو ابروی منو بردی
منم میگفتم توام به من خیانت كردی
با اینكه میدونستم خیانت نكرده و من الكی قضاوت كردم نمیتونستم شل بیام چون خودم خراب میشدم
بهم گفته بود كلید خونه رو بذار تموم وسیله هاتم از خونم ببر منم همه چیزمو جمع كردم و كادوهاشم از خونه خودم بردم گذاشتم خونش یعنی به عبارتی پس دادم كادوهاشو بعد از یه هفته از مسافرت اومد بهم زنگ زد گفت هدیه هاتو چرا اوردی
من اینارو واسه تو خریده بودم بیا ببر
گفتم نمیخوام
گذشت تا شب بعدش
رفتم بار تنهایی نشستم كون به كون سیگار كشیدم و ابجو خوردم شاید ده تا ابجو خوردم
اخر شب شده بود سوار موتور شدم برم خونم
از جلوی خونش رد شدم دیدم در بالكنش بازه چراغاش خاموشه ولی چراغ بالكن روشن گذاشته مثل همیشه كه باهم میخواستیم مشروب بخوریم و سكس كنیم
گفتم حتما كسی پیششه
رد شدم رفتم
دوتا چهارراه اونور تر دور زدم برگشتم جلو در خونش
زنگ زدم بهش گفتم در بالكنتو ببند پشه میاد تا صبح نمیذاره بخوابی
سریع اومد رو باكن گفت بیا بالا گفتم نه بیام چیكار
تلفن قطع كرد درو باز كرد
موتورو مست مست وسط خیابون گذاشتم رفتم بالا
تا وارد شدم گفت مشروب خوردی؟
گفتم نه همین كه گفتم نه با سر رفتم تو در
گفت با كی خوردی
گفتم تنها
گفت كجا
گفتم بار
گفت چی
گفتم ابجو
گفت با ابجو اینجوری شدی؟
گفتم ده تا هفت و نیم درصد خوردم
گفت بار كه هفت و نیم نمیده بار پنج و نیم درصد میده فقط
دیگه جواب ندادم یه سیگار روشن كردم
سرش تو گوشیش بود
سیگار و كه كشیدم اوق زدم رفتم كه بالا بیارم
دوباره برگشتم تا نشستم باز حالم بد شد رفتم دستشویی
نمیتونستم بالا بیارم ولی حالت تهوع شدیدی داشتم
دفعه دوم سرم گیج رفت افتادم توی حموم
اومد تكیه مو داد به دیوار
تیشرتمو در اورد
رفت پشتم كه سوتینمو باز كنه دید از جلو باز میشه اومد جلوم سوتینمو باز كرد
زیر بغلامو گرفت نشوند روی در توالت فرنگی
دكمه شلوارمو باز كرد خودمم یكم كمكش كردم شلوارمو شرتمو در اورد اب داغو باز كرد گرفت روم همینجوری كه هق هق گریه میكردم گفتم سوختم
اب و خنك كرد
اول سر و صورتمو شست بعد بدنمو شست
رفت حوله اورد برام تنم كرد منو برد گذاشت توی تخت
حولش برام بزرگ بود اذیتم میكرد
زور میزدم كه درش بیارم بیشتر توش گره میخوردم اومد حوله رو از تنم در اورد پتو رو كشید روم و رفت سیگار بكشه
حالا یكم بهتر شده بودم و عجیب دلم كیرشو میخواست به خاطر دعواهامون دو هفته بود سكس نداشتیم فقط بغل هم میخوابیدیم.
صداش زدم
اردلان؟
-چیه؟
-بیا پیشم.
-سیگارمو بكشم میام
-یدونه واسه منم بیار
-نخیر تو بكشی بالا میاری سیگار خبری نیست
-خب باشه پس زود بیا
اومد روی تختمون بالا تنش لخت بود شلوارك پاش بود
تا دراز كشید مثل همیشه گفتم “ببل”(بغل)
همیشه طاق باز میخوابید دست سمت چپشو دراز میكرد من سرمو میذاشتم رو بازوش پشتمو بهش میكردم
دست راستمو توی دستی كه زیر سوم بود حلقه میكردم اونم از پشت بغلم میكرد كونمو فشار میدادم به كیرش دست راستشو میذاشت رو سینه هام و میخوابیدیم و یهو نصفه شب بدون هیچ صحبتی از خواب بیدار میشد میكرد تو كسم
ابشم میریخت توش (من كیست دارم باردار نمیشم)و دوباره میخوابیدیم
اینبار گفتم ببل دستشو باز كرد رفتم رو سینش سرمو گذاشتم پامو گذاشتم وسط پاش با زانوم كیرشو فشار میدادم
هی گلوشو میخوردم
بهم گفت من الان چیكارت كنم تو ابرومو همه جا بردی
گفتم من پشیمونم الان باهام خوب باش صبح حرف میزنیم راجع بهش
گفت تو میدونی من بحز تو با كسی سكس نمیكنم گفتم میدونم
گفت ولی اینبار دیگه هیچی مثل قبل نمیشه
میخوام واسه خودم باشم
مث روز اول (روز اول گفتیم فقط رابطمون سكس باشه همین)
گفتم من بازیمو بلد بودم دیدی روز اول گفتیم سكس بدون تعهد بعدش باهم زندگی كردیم
بدون هم اب نخوردیم
شبانه روز با هم بودیم
گفت دیگه این اجازه رو بهت نمیدم میبینی كیرمو یه ربع داری میمالی راست نكردم؟
گفتم خیلی عوضی ای زود باش میخوام
گفت اگه مث روز اول قبول میكنی رابطمون بدون تعهد باشه
الان پاشم بكنمت
اگه نه این رابطه تموم شدست
دیگه دیدم خیلی داره ریده میشه بهم گفتم پس شب خوبی داشته باشی
نوك بینیشو بوس كردم از تخت اومدم بیرون سوتین و شورتمو برداشتم كه بپوشم گفت از در خونه بیرون نمیری
گفتم حالا ببین
بلند شد سوتینمو از دستم چنگ زد پرتم كرد رو تخت شلواركشو در اورد(شرت نمیپوشید)
پاهامو باز كرد اومد روم
هی هلش میدادم كه بلند شه
محكم تر خودشو مینداخت روم با كیرش كسمو فشار میداد
هی خودمو میكشیدم بالا كه از زیرش بیام بیرون یهو لبامو گرفت شروع كرد به خوردن میدونست دوس ندارم لبامو گاز بگیره
از همیشه محكم تر گاز میگرفت
خودشو هی رو كسم عقب جلو میكرد منم زور میزدم از زیرش در برم
بیشتر عصبیش میكرد
موهامو پیچید لای دستش انگشتشو خیس كرد كرد تو كسم
دیگه ناله هام درومده بود و خودمو با انگشتش عقب جلو میكردم
تو دو دقیقه كسم خیس خیس شد
بلند شد از روم پاهامو به هم چسبوند صاف داد بالا كیرشو با نهایت حرس فرو كرد تو كسم
كیرش واقعا برای واژن من بزرگ بود و این پوزیشن نهایت درد و بهم وارد میكرد
هیچوقت منو این مدلی نمیكرد
اونشب فقط میخواست تموم حرسشو روم خالی كنه
وقتی كیرشو فرو كرد از ته دلم جیغ زدم چون واقعا تحملشو نداشتم
زور میزدم پاهامو بندازم ولی خیلی سفت چسبیده بود نمیتونستم تكون بخورم
بعد از چند مین پاهامو باز كرد فرغونی میكرد
صورتشو اورد جلوم همینجوری كه میكرد میگفت مگه چی دیدی ازم كه گفتی خیانت كردم
منكه بدون تو نفس نمیكشم
داشت گریه میكرد
حرفی كه هیچوقت نزده بودمو زدم
گفتم دیوونه تو همه ی دنیامی من عاشقونه دوست دارم
گفت دوسم داشتی كه این تهمتو زدی و به همه گفتی؟
دوباره لال شدم
دوباره عصبی شد
لبامو گاز میگرفت و محكم میكرد
ابش كه داشت میومد تند تر تلمبه میزد
یهو توی كسم داغ داغ شد
ابش كه با فشار میخورد توی رحمم و حس میكردم
كیرش كه نبض میزد و حس میكردم
بعدش رفتم توالت و اومدم و مثل همیشه همو بغل كردیم و خوابیدیم
اونشب تا صبح بیدار میشدم میدیدم هنوز مست و گیجم
اخرش ساعت هفت بیدار شدیم رفت دوش بگیره بره سر كار
منم حاضر شدم
از حموم كه اومد خدافظی كردم و وقتی رفتم خونه هم پریود شدم
الان پنج روزه ازش بیخبرم و دارم دق میكنم
شاید زیاد سكسی نبود
ولی چیزی بود كه دوس داشتم برای كسی تعریف كنم
در ضمن ما تركیه پناهنده هستیم
كل داستانم راست بود
نه پسرم
نه جقی
یه دخترم كه معتاد سكس یه ادم شدم
بعدش رابطمون از زن و شوهر نزدیكتر شد
و بعدم همه چیز از هم پاشید
درد دلی بود كه جاش درد میكرد❤️

نوشته: پناهنده


👍 9
👎 3
14630 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

720151
2018-09-27 20:20:24 +0330 +0330

و علیکم

0 ❤️

720172
2018-09-27 21:01:20 +0330 +0330
NA

از اولش همش فکر کردم داستان ترجمه هست ، بعد مگه ترکیه پناهنده ایرانی قبول میکنه ؟

0 ❤️

720213
2018-09-27 21:56:20 +0330 +0330

هااااااانه 😢

0 ❤️

720251
2018-09-27 23:59:17 +0330 +0330

مگه مسیحی بودی که رفتی پیش کشیش؟؟؟

0 ❤️

720272
2018-09-28 04:34:31 +0330 +0330

خوشم اومد ، لایکیدمت
فقط تویی که جنبه شو نداری رابطتت فقط سکس باشه و عاشق میشی دگ از این گوآ نخور که مثلا کلاس بیای که آس مو رو میام…

1 ❤️

720306
2018-09-28 09:12:16 +0330 +0330

ما ایرانیا زودی دلمون میسوزه به چس ناله ها لایک میدیم.آفرین موضوع خوبی انتخاب کردی .دلمو آتیش زدی خخخ

1 ❤️

720502
2018-09-29 04:29:39 +0330 +0330
NA

من موندم چرا رفتی پیش کشیش.واسم قابل هضم نیست ،کسی میدونه این جنده چرا رفته پیش کشیش؟

0 ❤️