این اولین داستانیه که من مینویسم، شاید زیاد به جزییات پرداخته باشم، اگه از نظر فنی یا نگارشی مشکل داشت به بزرگواری خودتون ببخشید.
من اسمم یاسره و 18 سالمه.
من یه دخترخاله دارم که اسمش پرستوه،24 سالشه، 4 ساله ازدواج کرده و هنوزم بچه دار نشده.
از نظر خوشکلی و خوش هیکلی تو فامیل تکه و فکر کنم همه دوست و آشناها تو کف کونش هستند.
من که از وقتی که به بلوغ رسیدم و معنی سکس رو فهمیدم همیشه تو کف اون بودم و اکثرا به یاد اون جلق میزدم.
تا چند سال پیش خیلی خونشون میرفتم تا شاید یه توجهی بهم بکنه ولی اون اصلا منو تحویل نمیگرفت. حقم داشت آخه کدوم دختری به یه بچه 14-13 ساله محل میذاره؟!
ولی من به همون که هیکلشو دید بزنم راضی بودم و تو این مدت فقط یه بار موفق شدم هیکل سکسیشو از پشت پنجره موقعی که داشت لباساشو عوض میکرد ببینم، وای که چه کون خوش فرمی داشت.
با یاد آوری اون صحنه چندین بار جلق زدم.
تا اینکه چند سال پیش با یه کارمند شرکت ساختمونی از تهران ازدواج کردند و رفتند همون تهران زندگی کنند.
از اون به بعد دیگه خبر زیادی ازش نداشتم و در کل سه یا چهار بیشتر ندیدمش تا حدود سه ماه پیش که شنیدم که مادرمو و خالم دارن درباره برگشتن پرستو و شوهرش از تهران به تربت جام صحبت میکنن.
خلاصه بعد از چند روز اینا اومدن تو خونه ی جدیدشون مستقر شدن که مامانم اونو شوهرشو واسه شام دعوت کرد.
حالا دیگه من اون یاسر 5-4 سال پیش نبودم، یه جوون تقریبا خوشتیپ بودم که از حق نگذریم تو فامیل شاید تک باشه.
سر سفره همه جمع بودیم و منم نمیتونستم نگاه های زیرکانه و البته پلید خودمو کنترل کنم.
ناکس نسبت به 4 سال پیش خیلی خوشکل تر شده بود و هیکل پخته تری داشت.
بابام از شوهرش پرسید: آقا رضا حالا که اومدین اینجا کارتون چی میشه؟
اونم گفت که دو سه روز دیگه میره و از این به بعد هر ماه یه هفته واسه مرخصی میاد. من که خیلی خوشحال شدم و تخیلات شهوانیم برای زمانیکه شوهرش میره و اون تو خونه تنهاست به کار افتادند.
اون شبم گذشت و چون من درگیر کنکور این حرفا بودم بی خیال این قضایا شده بودم.
تا یه هفته بعد از کنکور که پرستو زنگ زد خونمون و به مامانم گفت یاسرو بگو بیاد آنتن تلوزیونو درست کنه. شمارشو هم داده بود که اگه آدرسو پیدا نکردم زنگ بزنم
خلاصه با زحمت و دو سه بار زنگ زدن آدرسو پیدا کردم.
رفتم تو چادرشو که گذاشت کنار دیدم یه تاپ سفید خوشکل با یه شلوار جین پوشیده که کون و سینه اش حسابی به جلب توجه میکرد.
رفتم آنتن پشت بوم رو درست کردم اومدم مشغول سیم پشت تلوزیون بودم که دیدم سر صحبتو باز کرد:
نوشته: Yaser xy
بسه دیگه خیانت ، خجالت بکشید اه x-(
یعنی دخترا تحویلتون نمی گیرن که همش تو فکر زنای شوهر دارین ؟ خب بمیرین بهتره که
دیگه هم از این چرت و پرتا ننویس از نظر فنی هم کل زندگیت مشکل داره آدم شو !
ارزش خوندن نداشت همون اولشو خوندم دیگه ادامه ندادم
میدونم تو کف دختر خالتی و از بس داستانای اینجا رو خوندی توهم زدی که دختر میاد خودش بهت پیشنهاد میده ولی اشتباه فکر کردی اینقدرم تو کف زن مردم نباش کار خوبی نیست
خیلی آدم باید اسکل باشہ ک حرف این بچہ ھا رو باور کنہ؛ بچہ جون پاشو برو جقتو بزن! مامان بقربونت بشہ، پاشو داری کس میگی،تابلو
آخی نازی کوچولو بهت حشیش داد کشیدی و بهت تجاوز کرد؟
راستی مگر سکس با کودکان توی سایت ممنوع نیست که این رو گذاشتن؟
یاسر بنگی دادا چرا نمیخندی؟
کاری به دروغ و واقعیتش ندارم ولی داستان خوبی بود در ضمن پسرم بهت یه نصیحت میکنم سعی کن زن نگیری چون ممکنه پسر خاله رنت بیاد زنتو بگاد
سلام/ من هنوز داستانو نخوندم بخونم بعد میام نظر میدم////دوستان من تازه به این سایت اومدم و هنوز هیچ دوستی تو این سایت ندارم خوشحال میشم دوستایی داشته باشم//پاینده باشید
(مثل خیر کیف کرد!!نرگش گفت!!!کردم بود!! و …) تازه تا نصفشو خوندم!!!
جان اون عزیزانتون ننویسین!!!بابا به پیر به پیغمبر مجبورتون نکردن دروغ اونم با این همه غلط املایی و نگارشی هزار کوفتو زهرمار دیگه بنویسین که!!!شورشو دراوردین دیگه!!!
یه روز اومدم با نام کاربری وارد شم بخدا کوفتم کردین(هرچی خوندم دروغ هر چی خوندم غلط هر چی خوندم مزخرف هر چی …) !!!
نوع نگارشت خوب بود؛توصیفاتتم خوب بود طوری که میشد تصورش کرد؛ولی همون طور که اچ آی وی گفت واقعا خیلی زشته که تازگیا همه داستان ها سکس با خاله و مامانو دخترخاله و محارمه والا تو آمریکاشم که اصل سکسه این جوری با محارم وفامیل شوهردارشون سکس نمیکنن.تازه یکسری که سکس با خواهر ومادر می نویسن که از انسانیت کلا به دوره تازه افتخارم میکنن تو آمریکاشم سکس با خواهر ومادر خیلی محدودیت قانونی داره.این چه وضعیه یه کم به خودتون بیاید
خیلی دوست داشتم تا تهش بخونم بعدش با اعضای خانواده اشنا بشم بعدش یه همتون لیچار برا کنم
اخه کس کش پدر کیری سوتیاتو گرفتم بیا …
اون شبم گذشت و چون من درگیر کنکور این حرفا بودم بی خیال این قضایا شده بودم.
تا یه هفته بعد از کنکور که پرستو زنگ زد خونمون و به مامانم گفت یاسرو بگو بیاد آنتن تلوزیونو درست کنه. یعنی اگه طرف شوهرش از همون شب رفته باشه ماموریت تهران کلا 1 هفتس که خانوم رنگ کیر و ندیده >>>>>>
گفت یاسر خیلی حالم خرابه. گفتم چرا؟
گفت: بیست روزه که رضا (شوهرش) نیست و من شبا تنها میخوابم، گفتم عیب نداره 10 روز دیگه میاد، کون بچه چاقال موقع جق زدن داستان ننویس …تله پورت میکنی به اینده ها بگم اونوقت میبینی من مامانتو کردم 2 تا داداش داری
ننتو گاییدم با این داستانت کسکش گوزمغز!!! اخه جلقی چرا کس شعر سر هم میکنی؟ تو کونت فرو کردن یا مجبورت کردن بیای اینا رو اینجا بنویسی؟ یکم به ذهنت مسلط باش همیشه حشری میشی اینطوری میشه؟ عین قطار ردیف میکنی میره؟ ببین طرز نوشتنت خیلی ضایع بودش یعنی معلوم بود همونطور که خودت هم اعتراف کردی فیلم زیاد میبینی و یه جلقی به تمام معنا هستی و همیشه ارزو داری کاش منم تو یکی از اون فیلم ها بودم!! ها؟ خرخودتی دادا!
اي بابا بازم كس شعر
زن بگيري اولين كسي كه اونو ميكنه منم همونطور كه خاندانتو گاييدم
و در اخر شاشيدم به داستانت
salam bacheha …in mohem nist ke vaghean dokhtar khalasho karde ya na … min bekhatere fekre kharabe ke ye nafar be zane shohar dar nazar dare
bayad fekramoon,o dorost konim va az sex lezat bebarim …
in hame dokhtar o pesare sexy
من به تو با افتخار لقب ملک کس شعرا رو میدم به تو آخه بچه جلقی میمیری جلق بزنی داستان نگی؟؟؟
مرسی =D> =D> =D> =D> اگه کسی خوب نوشت توهین نکنید لطفا .آفرین
بدک نبود اما خیانت در کل خیلی جالب نیست اما توصیفاتت خوب بودند =D>
اخر من نفهمیدم اسمش پرستو بود یا نرگس (یا به قول تو نرگش)؟2تا مثال از داستانت کپی میکنم سوتیتو ببینی
ن اسمم یاسره و 18 سالمه.
من یه دخترخاله دارم که اسمش پرستوه،24 سالشه، 4 ساله ازدواج کرده و هنوزم بچه دار نشد(خوب اینجا اسمش پرستو)
نرگش گفت حالا نوبت دیزی منه، بعدش خیلی سریع و مثل دیوونه ها لباسامو در آوردم.
من نتیجه گرفتم که به نظر کاربران این سایت همه جقی ان و دروغگو!
نمیدونم پس این همه کس و کون رو کی میکنه?
هر کی هم فحش داده انگار تو یه آینه ی مقعر با بزرگنمایی 100 برابر به خودش فحش داده !!
من نه ظرفدار خیانتم و نه هیچ چیز دیگه، اما درست نیست تا یکی داستان مینویسه همه بهش میتوپن. ادمین اینجا به نظر خیلی ضعیف میاد که هر کسشعری رو به عنوان داستان پابلیش میکنه. ولی درست نیست وقتی که میایم اینجا و ادمینش رو قبول داریم( حالا به دلخواه یا اجبار به دلیل نبودن منابع کافی سکسی به فارسی) اینقدر به نوشته ها توهین کنیم و فحش بدیم. خوشمون نمیاد، میتونیم نخونیم و نظر ندیم. فحش دادن یعنی چی؟
X(