سلام داستان عین واقعیته
30 سالمه و متاهل تو یك شركت خوب كار می كنم و درآمدم خوبه و شغل خوبی دارم
بعد چند سال فوق لیسانس قبول شدم هم كار می كنم و هم درس می خونم زبان انگلیسی رو كامل مسلطم دو سالی خارج بودم و تافل با نمره خوب
تو دانشگاه هم سریع گروه های تلگرامی همكلاسی تشكیل می شه منم وارد گروه ها شدم به اوجه به اینكه زبانم خوب بود مقالات انگلیسی و متون لاتین رو راحت مطالعه و ترجمه می كردم و تو كلاس سر همگروه شدن با من دعوا بود
خانمم اكثرا میره خونه مامانش شب ها و من تنهام چون سر كار می رم شبا تا دیر وقت درس ها رو می خوندم یك شب جمعه بود حدود ساعت یك نصف شد یكی از همكلاسی های خانم كه شهرستانی بود(من تهران زندگی می كنم) تو تلگرام پیام داد چند كلمه انگلیسی رو بهانه كرد منم جواب دادم بعدش چندتا كلمه در مورد سكس ترجمه خواست جوابش رو دادم
یواش یواش شروع كرد به حرفای سكسی كه چرا شب جمعه ای من بیدرام گفت چرا نخوابیدی و …
گفتم تنهام دارم درس می خونم گفت پس خانمت گفتم خونه نیست تا اینو شنید شروع كرد به فرستادن جك های سكسی
خلاصه كلی چت
گفت من دارد میام تهران الان هم تو مسیر هستم ساعت 4 صبح می رسم تهران دوست داری بیام پیشت. من كه فكر می كردم شوخی می كنه گفتم بیا كی بدش میاد گفت آدرس ،‌منم ادرسم رو بهش دادم تو یك مجتمع شلوغ زندگی می كنم خلاصه خداحافطی كردم و خوابیدم نزدیكای 6 صبح دیدم زنگ می زنن با چشای خوابالو از تو آیفون نگاه كردم دیدم خودشه تو حالت گیج و خوابالو در باز كردم با یك چمدون گنده اومد تو
سریع براش یك نوشیدنی آوردم و خورد گفت یك اتاق نشونم بده می خوام لباسام رو عوض كنم رفت اتاق خواب لباساشو درآورد و لباس راحتی پوشید اومد بیرون
ناگفته نمونه قدم بلنده 186 وزنم 90 و بدنسازی هم كار می كنم و بسیار آدم شیك پوشی هم هستم
نشست روبروم رو مبل
گفت پاشو فكر كردم چی می خواد بگه یهو خودش رو اتداخت بغلم و سفت بغلم كرد ول كن هم نبود گفت آرزوم بوده بغلت كنم سینه های گنده ای داشت كه چسبیده بود به بدنم خلاصه ولمون كرد گفت بوسم كن
لپ شو بوسیدم بعد با حالت تند شروع كرد لب گرفتن یك دفعه راست شد و خورد به بدنش
امان نداد سریع نشست رو زمین و شروع كرد كیرم رو به خوردن كلی خورد فقط حرفه ای نبود خیلی خوب نمی خورد
گفت بریم رو تخت رفتیم كاملا لخت شدیم دوباره حسابی كیرو رو خورد و گداشت لای سینه های كندش
حسابی شهوتی شده بود التماس می كرد كه بكنمش ما هم امان ندادیم از جلو از عقب حسابی كردمش اینقدر شهوتی بود كه جند بار ارضاع شد و بالخره منم هم تلمبه زدن رو سریع تر كردم و ارضاع شدم… دو تایی رفتیم حموم من خودم رو شستم می خواستم برم بیرون دوباره درخواست كرد كونش رو قنبل كرد گفت بكن منم هم كردمش اینقد آه و ناله كرد
خلاصه ساعت 10 سوار ماشینش كردم و بردمش مقصدش
اما بعد این ماجرا ول كن نبود همیشه تقاضای سكس می كرد بخاطر شرایط و موقعیت كاریم خیلی تحویلش نمی گیرم ولی بعدش بخاطر سماجت زیادش كردمش ولی ول كن نیست و همش تقاضا می كنه

نوشته: عرفان