كوسی كه يه تير برق توش جا ميشه

1392/03/25

سلام دوستاي عزيز ميخوام كه كسوشعرزيادي برام كامنت كنيد اين اولين داستان منه كه توشهواني ميزارم ولي آخريش نيست اميدوارم خوشتون بياد.
من هم شاغلم هم دانشجوم. اين داستان3ماه پيشه كار اصلي من يه چيز ديگس اما روزاي پيش روم بود كه خيلي برام سخت بود و مجبور بودم عصرا باماشين كاركنم
يه روز از اون روزاي كه شهوتم بالا زده بود وحوصله كار نداشتم اما به ناچار بايد ميرفتم با ماشين كاركنم همون اول بسم الله يه دختري رو سوار كردم اما خوشگل نبود توجهي بهش نميكردم هميجور كه به طرف مقصد ميرفتم تو ماشين بغلي دوتا دختر مسافر يه تاكسي بودن و هي به من نگاه ميكردن وچشمك در ميكردن منم شهوتي اووووووووف چي بهتر ازاين مسافرم پياده شدو من پشت سر تاكسي حركت كردم و اونام هي برميگشتنو نگام ميكردن تا به مقصد رسيدن پياده شدن همين كه پياده شدن بوق زدمو از خداخواسته ها اومدن سوار شدن تايه جاي رسوندم لام تا كام چيزي نگفتم تا وقتي پيادشون كردم يكي از كارتهاي ويزيتمو دادم بهشون وگفتم كه منتظرم بزنگي1ساعت بعد زنگيد و با خوشگل ترينشون رفيق شدم كه اسمش سحر بود20سالشم بود به به بهب ه ولله راس ميگم كه تو پيام ششم بهش گفتم حوصله پيام بازي ندارم اهل سكس هستي يانه اولش مثلا ناراحت شد گفت كه فكر ميكني من از اون دخترامو…ازاين كسوشعرا.
منم كه راست كرده بودمو خون جلوچشامو گرفته بود كه بايد يه سكس داشته باشم بايكمي كوس ليسي حرفاي سكسي شروع شد بخورمتو تو كوست بزارمو سرشوبخوريو از اين حرفا. اينم بگما منم پسري فوق العاده خوشگلو وخوش تيپم وگرنه به اين راحتيا پانميداد.قرار شد فرداش بريم يه جاي تا بكنمش اما جا پيدانكردم يكم ول چرخيديم تا تاريك شه هواكه تاريك شد بردمش يه جاده خلوتو نور بالا رو روشن كردمو صندلي راننده رو دادم عقب و كير مبارك روكشيدم بيرون درحالي كه داشتم رانندگيب ميكردم گفتم بخور اومد بخوره بچه ها چه خوردني بهبه خيلي حرفه اي ساك ميزد تا ته گلوش ميبرد وسريع عقب جلو ميكردگفتم بايد همه آبشو بخورياي ماشين وبه گوه نكش گفت باشه اما آبم انقد زياد بود كه بدبخت توش غرق شد بااينكه نصفشو خورده بو اما بازم خيليش كف ماشين ريخته بود يه لب گرفتمو گفتم عب نداره دمت گرم خوب حال دادي. رسوندمشو رفتم خونه اس دادم كه زني ؟؟گفت چطور گفتم خيلي حرفه اي ميخوردي گفت بعدا ميگم گفتم الان بگو گفت نه فردا بيا خونمون بهت ميگم منم ميدونستم كلكي تو كار نيست .فردا صبح آدرس و اس كرد و من رفتم مادر جنده بيوه بود و يه بچه نوزاد داشت بااينكه متعجب بودم اماخوشحالم بودم كه طرف كوسه خوابوندم بخورمش ديدم نوك سينه هاش مشكيه مثل زغال حالم بهم خورد پيراهنشو دادم بلا ديدم چون تازه زاييده شكمش داغون شده.كردم تو كوسش ديدم اگه تيربرق هم ببندم به كيرم بفرستم تو كوسش نه نميگه. كردم تو كونش همين كه كردم ديدم يه بوي گوه بلند شد گيرم داشت ميخوابيد كه.بايه بهونه گفتم بيا ساك بزن ساك زد وآبمو خورد ساك زدنش فقط خوب بود نه كون گوهيش نه كوس گشادش مالي نبودن الان با خواهر سحر كه دختره دوستم قرار سكس دارم اميدوارم اين يكي حال بده وبيام براتون بنويسم …خواستيم تنوع كنيم كه به گوه كشيد كير بيچارمو.

نوشته: tttohidd


👍 0
👎 1
92244 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

385789
2013-06-16 04:15:26 +0430 +0430

سلام به همگی
خوب حالامنظورت ازنوشتن این خزعبلات چی بودبالاخره؟ این همه روگفتی که به همه بگی طرف گشادبود،خوب تازه زایمان کرده بوده،بعدشم شماکه بلدنیستی آنال سکس قبلش بایدخودشوتمیزکنه،غلط کردی که ازتوکونش درآوردی دادی ساک بزنه!همون تیربرق حواله عمه جانت،حالا منم به همه میگم که کون توهم قدباندفرودگاه گشاده ودرکل خاک برسرت بااین نوشتنت.

0 ❤️

385790
2013-06-16 04:42:56 +0430 +0430
NA

بازم یه نویسنده خودشو ساحل میدونه و خواننده ها رو ماهی مرده روی اب ساحل فرض میکنه

0 ❤️

385791
2013-06-16 06:02:15 +0430 +0430
NA

باز هم گالیوری دیگر
دیگه نمیشه بفهمی نقشه دست کدومه
هی گالیور کوس نگو نقشه کجاست دروغ=تیربرق

0 ❤️

385792
2013-06-16 06:44:00 +0430 +0430
NA

اقای خوشتیپ دیگه ننویس…
الان این کیر باد کرده از بس خالی زدی…
تو جنده کورکچل هم گیرت نمیاد بادستات خودتو خالی میکنی اونوقت باز ناز میکنی…
اولش خوشگل بود باهات دوست شد در اخر گوه زد به قیافت؟
نگوزشته خودتو کوچیک نکن

0 ❤️

385794
2013-06-16 14:08:21 +0430 +0430
NA

در یک کلام…کیر

0 ❤️

385795
2013-06-16 15:04:46 +0430 +0430
NA

ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺷﺘﻴﭗ. ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺍﺻﻼ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﺩ ﭘﻴﺖ ﺧﻮﺍﻫﺸﺎ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻨﻮﻳﺲ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺻﻴﻔﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﺎﻟﻤﻮ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﺩﯼ. ﺍَﻩ.

0 ❤️

385796
2013-06-16 15:18:44 +0430 +0430
NA

چرا تو ذوق مردم میزنید؟
مریضید؟
نه داداش بنویس
اینا عقده ای هستن
خیلی هم جالب و متنوع بود
دمت گرم

0 ❤️

385797
2013-06-16 15:34:53 +0430 +0430
NA

[quote=بزرگراه نواب-سر ستارخان]سلام دوستاي عزيز ميخوام كه كسوشعرزيادي برام كامنت كنيد اين اولين داستان منه كه توشهواني ميزارم ولي آخريش نيست اميدوارم خوشتون بياد.[/quote]
من تا همین جا خوندم، می خواستم بگم دوستان شما که با کامنت هاتون خواسته ی این نویسنده نمای گند و کثافت نگار! (واژه رو حال کردین؟) را بهش هدیه کردین که؟ اگه اسپم نشم پیشنهادم اینه که همه کامنتهاتونو پاک کنید امتیاز هم اگه دادید پس بگیرید. داستانه بشه بدون کامنت با امتیاز صفر ! ماتحت گند نگار! جر بخوره؟!! حد اقل پرّ رو بازی در نیاره بگه آخریش نیست؟! البته تصمیم با خودتونه اگه تصمیم اکثریت این بود منم کامنتمو پاک می کنم.

0 ❤️

385798
2013-06-16 17:49:57 +0430 +0430
NA

داستان یا واقعیت اثلا خوب نبود فقط حالم به هم خورد

0 ❤️

385799
2013-06-16 21:52:06 +0430 +0430

فاضلاب بود، ننویس . . . . . . . .
ببین کله کیری، میخوای کون بدی خب راحت بگو، چرا عشوه گُهی میایی؟ تیر غیب تو راه گوزت دیگه ننویس. چیزی که خوردی آب و فاضلاب بود. بوی گند دهنت سایت شهوانی رو به گُه کشید، دیگه ننویس. ان آفا دیگه ننویس. آشغال کله دیگه ننویس.

0 ❤️

385800
2013-06-16 22:19:09 +0430 +0430

با تشکر از یادآوری به موقع “عشق یه طرفه”
دنبلان سیلوستر استالونه تقدیم به نفر دوم

0 ❤️

385804
2013-06-18 14:10:49 +0430 +0430
NA

وای حیف وقتی که گذاشتم تا بخونمش اوووووق حالم بهم خورد داستان بلد نیستی بنویسی خب ننویس کسی مجبورت نکرده به خدا!

0 ❤️