لات خوشگل

1396/04/15

سلام به دوستان جقی و شهوتی یه داستان گی دارم که تو خدمت برام اتفاق افتاد هرکی دوست نداره نخونه بعدا فحش بده
چند سال پیش بود که خدمت بودم و از اون موقع خیلی گذشته من خیلی حشریم و همش دنبال سکسم و سرباز هم که بودم و حسابی تو کف تو سوراخ دیوار هم میکردیم
تو محل خدمت ما همه فرم چاقال بود و بچه ها حسابی حال میکردن ولی همیشه موقعیت جور نمیشد و چاقالا هم برای خودشون شوهر داشتن و شخصی شده بودن چنتا هم عمومی بودن یه رفیق داشتم اسمش علی بود بچه خیلی خوبی بود بچه جنوب شهر و داداشاش خلافکار و خودش خوشگل بود و کم مو ولی جیگر دار و با معرفت کسی بهش کاری نداشت و چنتا بچه محل داشت همه لات و لوت تو سربازا با من خیلی عیاق بود اصلا به فکر سکس کردن باهاش نبودم ولی خیلی تو دل برو بود لامصب منم خیلی دوستش داشتم و یه روز خیلی حشری بودم و داغ داغ رفتم شوخی شوخی کیرش رو گرفتم محکم گفت حسین ول کن حال ندارم میخام بخوابم ولی من ول کن نبودم و هی بازی میدادمش اونم هی میگفت ول کن لبای سرخی داشت و و کیرش یواش یواش سفت شد و دیدم چقد بلنده ولی نه چندان کلفت گفتم لاشی برای من بلند میکنی گفت بابا تقصیر خودته من چی کار کنم رفت رو تخت رفتم دنبالش رفتیم زیر پتو علی هم یه مقدار داغ شده بود از پشت بغلش کردم کیرش رو میمالیدم به زور منو برگردوند و اون کیرم رو گرفت و شلوارم رو باز کرد منم انقد حشری بودم حالیم نبود شورتم هم کشید پایین یه تف زد گزاشت لا پام و عقب جلو کرد چنتا ابشو ریخت همونجا لاشی و رفتش خودش رو بشوره منم تازه فهمیدم چه کلاهی سرم رفت و رفتم دستشویی هم جق زدم هم خودم رو شستم اومدم بیرون خجالت میکشیدم نگاش کنم اونم همینطور مثل سگ پشیمون شدم و میدونستم اونم همینطوره چن روز گذشت همه چی از یادمون رفت اومد گفت بیا بریم حموم اسایشگاه تو اون ساعت هیچکی اونجا نبود گفتم بریم رفتیم گفت برگرد بکش پایین گفتم اون دفعه قصر در رفتی نامردی کردی گفت نه باید برگردی مگرنه به همه میگم ابروت میره گفتم برو بگو من برنمیگردم تا تو رو نکنم هی اون بگو من بگو نشست جلوم کیرم رو دراورد کرد تو دهنش من که اصلا توقع این رو نداشتم تا اون موقع کسی برای من ساک نزده بود و اولین بار بود کلی حال کردم و از چشماش شهوت میبارید ساک رو ول کرد و قنبل کرد
و گفت بکن منم یه تف ابدار زدم کردم ولی تو نمیرفت و یکم شامپو زدم و دادم داخل و اولش سوخت کونش ولی تحمل کرد و منم تلمبه نزدم تا خودش بگه دردش افتاد گفت بکن و منم تا جاداشت میدادم تو و گفت براش کیرش رو بمالم تا اونم ارضا بشه وابم داشت میومد تلمبه هام محکم تر شد و نفس نفس میزدم و ابم رو تو کونش خالی کردم و علی هم ارضا شد و ابش ریخت رو دیوار حموم و تازه دوباره فهمیدیم چیکار کردیم و خودمون رو شستیم و رفتیم بعد چند ساعت علی به من گفت این قضیه فقط بین خودمون بمونه اگه به کسی چیزی بگی دهنت رو میگام ولی اگه دهنت قرص باشه هر وقت موقعیت جور بود بیا حال کنیم میگفت خیلی دوست داشته یکی اینجوری بکنتش و براش جق بزنه لذتش دوبرابر میشه و خیلی زود انزال بود برعکس من دیگه هر وقت موقعیت جور بود میرفتیم و کونش میزاشتم و براش جق میزدم و کلی هم اولش ساک میزد میگفت دست خودش نیست یه مقدار هم وسواسی بود و اهل کون کردن و سوراخ بازی نبود فقط چی میشد لاپایی میزد اونم زود ابش میومد و به حال اصلیش که دادن و جق زدن بود نمیرسید بخاطر همین دوست داشت فقط بده منم از خدا خواسته میکردم بعد خدمت هم افتاد تو شیشه و دیگه باهاش کاری نداشتم.

نوشته: حسین


👍 5
👎 6
8507 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

638375
2017-07-06 20:28:30 +0430 +0430
NA

شاشیدم تو داستانت

0 ❤️

638389
2017-07-06 20:48:59 +0430 +0430

راست دروغشو نمیدونم ولی اولین بارم بود این مدلشو میخوندم.

0 ❤️

638406
2017-07-06 21:17:59 +0430 +0430

من میترسم برم سربازی …حسین اونجا فضاش چطوریه ؟
به زور هم بوده اذیت کنن راستشو بگو خواهش میکنم …

0 ❤️

638423
2017-07-06 22:43:56 +0430 +0430

این چرتو پرتا چیه ؟ خاک بر سرت. جلوی امام خامنه ای و ملق بازی؟ ؟؟؟؟ آره؟ ؟؟؟؟؟

1 ❤️

638537
2017-07-07 18:44:01 +0430 +0430

ممنون از راهنمایی ^___^
شب بود ترسیدم یه کم الان فهمیدم میتونم معاف بشم : ))

0 ❤️