لذت ناب اولین خیانت

1393/08/28

سلام. خاطره ای که براتون تعریف میکنم دقیقا ماله یک ماهه پیشه. از اونجا که دوست ندارم هیچ دروغی نوشته شه اسمی از خودم نمیبرم و فقط اسامی که مهم نیستن و به اسم واقعیشون میگم. من 22 سالمه و متاهلم. دختر تپلی ام و فوق العاده داغ. ازدواجم با همسرم از یه دوستیه دختر پسری شروع شد و قبل از اون کسی حتی دستمم نگرفته بود. نوزده سالم بود که عروسی کردیم. تو دورانه نامزدی خیلی داغ و پر انرژی بود ولی بعد ازدواج یهو از این رو به اون رو شد. شده بود وقتایی که در ماه فقط یه بار سکس داشتیم و این واقعا اذیتم میکرد. دو سال به این منوال گذشت و توجهش بهم روز به روز کمتر شد. کار به جایی کشید که روزی یک بار خودارضایی میکردم. کم کم سمته سایتای دوست یابی و یاهو کشیده شدم و شبا با حرفاشون خودارضایی میکردم. این اواخر با پسری به اسم امیرحسین آشنا شدم که همشهریم از آب درومد. اولش خواستم بزنم زیرش و ایگنورش کنم چون میترسیدم بعدا واسم شاخ بشه. ولی کم کم با حرفاش منو وابسته ی خودش کرد. شبا برام حرفای سکسی میزد و منم تا مرز جنون میرفتم.

یه روز بهم پیشنهاد داد برم خونشون و از نزدیک ببینتم. نمیدونم چی شد که تو یه لحظه قبول کردم. برای فردا صبح قرار گذاشتیم. با هزار استرس و هیجان رفتم حموم و خودمو تر و تمیز کردم. صبح بعد رفتن شوهرم با ظاهری شیک و مرتب حاضر و آماده منتظر آژانس ایستادم. یه شلوار جین سرمه ای پوشیدم با یه لباس که یقش باز بود. قبلا بهش گفته بودم تو دیدار اول سکس نمیخوام چون واقعا میترسیدم و عذاب وجدان داشتم. خلاصه با هزار ترس و لرز رسیدم خونشون. پسر خوش پوش و خوش چهره ای بود. با یه شلوارک و یه تاب اندامی جلوی در ایستاده بود. تعارفم کرد و با هم دست دادیم. نگاهش خیلی معمولی و دوستانه بود و همین یکم استرسم و کمتر کرد. مانتومو در آوردم و روی کاناپه با فاصله ازش نشستم. یکم از خودمون گفتیم. اون از کارش گفت و منم چیزایی الکی و سرهم بندی بهش گفتم چون دوست نداشتم هیچی راجع بهم بدونه. موضوع کشیده شد سمته اینکه شوهرم هیچ وقت ارضام نمیکنه و تو همون ماهی چند بار سکس فقط به فکر خودشه. با تعجب گفت:

  • من همیشه تو روابطم اول زن و ارضا میکنم. این کاری که اون میکنه کار حیوونیه. بعد از گفتن این حرف به آشپزخونه رفت و با دو تا لیوان شربت آلبالو برگشت که از ترسم لب نزدم. وقتی برگشت نزدیکتر بهم نشست. درست کنارم و دستش و گذاشت روی رون پام.
  • رونت پره… دوس دارم. با خجالت و استرس نگاهش کردم که لبش رو آورد جلو و شروع کرد با لبام بازی کردن. نفسامون به هم میخورد و خمار میخندیدیم. زبونش و روی دماغم کشید و گفت:
  • دوس داری واسه یه ساعت ماله من باشی? “نه” ی آروم و بانازی گفتم که سرش و یهو جلو آورد و لب گرفتن وحشیانمون شروع شد. موهاش پرپشت بودن. با دست چنگ میگرفتم و وحشیانه لباشو مبخوردم. دستش و انداخت تو سینه هام و همون طور که لب میگرفت یکیشو انداخت بیرون. بعد روی کاناپه ی سه نفره هولم داد که درازکش شدم. روم خوابید و همونجور که ازم لب میگرفت سینه هام و چنگ میزد. وقتی تو حین لب گرفتن چشمم و باز میکردم و میدیم با چشم بسته اونجوری داره لبامو میخوره دیوونه میشدم. شورتم خیسه خیس بود. بولیزم دکمه دار بود. دکمه هاشو باز کرد. بی حال گفتم “چیکار میکنی?” جواب نداد و بازشون کرد. سوتین مشکی ابری ای تنم بود. با دست سوتینم و داد پایین که دو تا سینه هام پریدن بیرون. زبونش و روشون میکشید. داشتم روانی میشدم. آه و نالم بلند شده بود. یکیش و میمالید و اون یکی رو زبون میزد. داشتم جون میدادم که بخورتشون ولی فقط لیس میزد. آخرش سرش و به سینم فشار دادم و گفتم.“بخورشووووون” انگار منتظر همین بود که به سینه هام حمله کنه. تو زندگیم این همه به اوج شهوت نرسیده بودم. چنان سینمو با صدا و از ته دل میمکید که تا شلوارم از آب کوسم خیس بود. نفس نفس میزدم. دست از خوردن برداشت. سرمو بلند کردم و دیدم کیرش و تو همون حالت از شلوارک آورده بیرون. پاهاش و این ور و اون ورم گذاشت و اومد بالا. کیرش و مقابل دهنم گرفت. با چشای خمار گفت:
  • میخوری یا بدت میاد? اونقدر حشری بودم که دهنم و باز کردم. کیرش و چند بار تا ته کرد تو گلوم که داشتم خفه میشدم. لباشو حالت خاصی میکرد و از ته دل مبگفت جووووون. بعد از پنج شیش بار این کار و کردن رفت سراغ شلوارم. دستمو گذاشتم رو دستش و گفتم:
  • اینو نه… خواهش میکنم.
  • کاریش ندارم فقط ور میرم… دستمو برداشتم. دکمه شلوار جینم و باز کرد. کوسم و از روی شورت بوسید و یه دفعه ای هر دو رو با هم پایین کشید و از پام در آورد. سرش و برد روی کوسم و چند بار با زبون لیسش زد بعد نگام کرد و گفت:
  • ببین حال دوتامونم خرابه. دختر نیستی که بترسی. بذار حال کنیم! شهوت بهم غلبه کرد و هیچی نگفتم. پاهامو باز کرد و کیرش و رویکوسم گذاشت. هر دو روی مبل جا نمیشدیم. برای همین ازم خواست برگردم سمته رو به رو و پامو باز کنم. اونم پایینه مبل زانو زد و کیرش چسبید به سره کوسم. زانوهامو گرفت و نگام کرد. داشتم از شهوت لبام و گاز میگرفتم. همینجوری که قربون صدقم میرفت یهو کل کیرش و کرد تو. از لذت " آییییییییی " بلندی گفتم که با شهوت گفت:
  • جونه دلم? داد بزن… بگو ماله امیره این کوس! من با لذت ناله میکردم و اون تلمبه میزد. داشتم روانی میشدم. با شصتش چوچولم و ماساژ میداد. کیرش و توی کوسم هم تلمبه میزد و هم میچرخوند. سینه هامو گرفت تو دستش و گفت:
  • کجات بریزم عمرم? داره میاااااد لامصب. لباسم و کنار دادم و گفتم بریزه روی سینم. با یه حرکته سریع زود بیرون کشید و روی سینم همش و خالی کرد. آبش داغ بود. معلوم بود خیلی خودارضایی میکرد چون سر 5/6 دیقه آبش اومد. ولی تو همون مدت خیلی حال کردم چون با شهوته تمام داشت منو میکرد. بعد سکس تا بره دستشویی و برگرده منم تو روشویی و با دستمال خودم و تمیز کردم و حاضر و با مانتو نشستم. حالا که لذت تموم شده بود پشیمون بودم. خیلی زود خداحافظی کردم و با تاکسی بی سیم رفتم خونه تا سه نشه و نتونه از آژانس یه وقت آدرسم و بگیره. بعد اون دیگه نرفتم یاهوو و سعی کردم دیگه باهاش در ارتباط نباشم تا امروز ولی اعتراف میکنم اون تپش ثلب و هیجان و استرس و لذتی که باهاش داشتم واقعا خیلی ناب بود و به پشیمونیش می ارزید. ببخشید طولانی شد خواستم مو به مو بنویسم.

نوشته: ؟


👍 4
👎 4
91548 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444472
2014-11-19 16:26:56 +0330 +0330

آورین. خیانت خوبه. خیانت واسه همسری که لیاقت نداره خیلی خوبه.

1 ❤️

444473
2014-11-19 16:30:17 +0330 +0330
NA

خیلی کثافتی. اشغالی.

2 ❤️

444475
2014-11-19 17:08:34 +0330 +0330
NA

تو با این احساس شهوت طلاق میگرفتی یکی دیگه مورد پسندت بود انتخاب میکردی ولی به کسی که تعهد داری خیانت نباید کنی اگر کردی فقط یه اسم داره جنده خوشت میاد پس فکر چاره باش قصد توهین بهت نداشتم کارت اشتباه بوده افتخار نکن

2 ❤️

444476
2014-11-19 17:22:41 +0330 +0330

اون آقا عملی شده و یا جایی دیگه میره حالشو میبره… پس بدین سان خیلیم کار نازی کردی که ننشو گاییدی… نوش جونت…

0 ❤️

444477
2014-11-19 19:05:12 +0330 +0330

مثل بعضیا بهت فحش نمیدم ک خیانت کردی.هم درکت میکنم هم سرزنشت.درکت میکنم چون میدونم چ زجری میکشی چقد سخته واسه ی زن داغ ک شوهرش ارضاش نکنه و از همه مهم تر بهش توجه نکنه.سرزنشت میکنم بخاطر اینکه اشتباه رفتی مسیرتو عزیز.اشتبااااه.طبیعتا وقتی بفهمی شوهرت با یکی دیگه سکس داره و ب اون بیشتر اهمیت میده حالت خیلی بدتر میشه.واسه اینکه از هر دس بدی از همون دس میگیره.مشکلتون اینه ک با هم کم صحبت میکنید.تو ی گوش میخای واسه صحبت.ن کیر.ی چشم میخای ک دیده شی…

0 ❤️

444478
2014-11-19 20:13:24 +0330 +0330
NA

اولا کلا این یه داستانه ممکنه حقیقت نداشته باشه ولی کلا به نسبت سایر چرندیاتی که اینجا نوشته میشه بهتر بود. بیان خوب بدون غلط املایی و کمترین اشتباه تایپی. ایجاد حس تجسم لحظات سکسی و تحریک خواننده المانهای خوبی بود.
و از نگاه اخلاقی:
من زن نیستم ولی شرایط این خانم رو میدونم و درک میکنم. نمیخوام اشتباهش رو توجیه کنم به هر حال هر مشکلی راه حل منطقی و درستی داره هر چند ممکنه سخت باشه ولی در کل به دوستانی که هی داد میزنن خیانت خیانت و طلاق طلاق میکنن یه چیزو یادآوری میکنم: شرایط، محدودیتها و مسائل اقتصادی یه زن در ایران حالا مطلقه هم باشه. صدها هزار زن تو این کشور شرایط این خانم رو دارن ولی از اسم طلاق و زندگی بعدش بدون پشتوانه مالی میترسم.

0 ❤️

444479
2014-11-19 21:20:46 +0330 +0330
NA

ترو خدا خیانت نکنید.

0 ❤️

444480
2014-11-19 23:55:52 +0330 +0330
NA

خیانت کار.،…،خاک بر سرت…کیرم تو کست.

0 ❤️

444482
2014-11-20 03:31:08 +0330 +0330
NA

افرین //// مخصوصا اون اخرش که با تاکسی تلفنی برگشتی احسنت که نزاشتی ادرستو بفهمه تو اون شهر کوچیکتون /افرین ادامه بده درب های رحمت بزودی بر روی خیانت کاران باز میشود و انگاه فرشته ای می اید و میله داغی در ما تحتت فرو میکند خیانتکار dance4

0 ❤️

444483
2014-11-20 03:49:53 +0330 +0330
NA

عزیزم کار بدی که بهش زنگ نزدی فردا بهش زنگ بزن و برو بهش کس بده. این خوبه. خواستی منم هستم بهم پیام بده.

0 ❤️

444484
2014-11-20 04:10:34 +0330 +0330

باز قضیه شربت

0 ❤️

444485
2014-11-20 05:09:50 +0330 +0330
NA

خیلی باحال بود نوش جون کوست ولی ارضات نکرد که
اگه دوست داری به ارگاسم برسی به من پی ام بده عزیزم

0 ❤️

444486
2014-11-20 06:24:05 +0330 +0330
NA

تنتاک بپوش خیانتت یادت میره

0 ❤️

444487
2014-11-20 07:32:57 +0330 +0330
NA

به این راهت ادامه بده جنده خوبی میشی …

0 ❤️

444488
2014-11-20 07:35:44 +0330 +0330
NA

این دلیل نمیشه وقتی شوهرت سرده تو بری کست رو در اختیار مرد دیگه ای بزاری
مشاور زناشویی برای همینه
برید مشکلتون رو حل کنید
نامرد بی وفا

0 ❤️

444489
2014-11-20 08:27:47 +0330 +0330

دوستان حالا جالب اينجاست كه ميگه شوهرم ارضام نمي كرد خوب اين اقا هم كه 5دقيقه ابش امدپس باغزم ارضا نشدي انوقت بگو چه سودي بردي از اين خيانت كه ميگي ازرششا داشت
خائن خائن

1 ❤️

444490
2014-11-20 11:23:06 +0330 +0330
NA

جنده وقتی شوهرت ارضاعت نمی کردطلاق می گرفتی
من جای اون پسره بودم همچین کوس وکونتو پاره میکردم که دیگه هوس کوس دادن به غریبه رو نکنی
خائن جنده

0 ❤️

444491
2014-11-20 12:51:40 +0330 +0330
NA

ادم یا گوه نمیخوره یا خورد پاش میمونه
تو که باز بهش زنگ خواهی زد
پس ادا تنگارو در نیار

0 ❤️

444492
2014-11-20 13:06:18 +0330 +0330
NA

همیشه اولین سکس بایه آدم جدید خییلی لذتبخشه. واس همینه خیللی ها تنوع طلب میشن

0 ❤️

444494
2014-11-20 13:10:51 +0330 +0330
NA

معلومه ک تنوع اونم توسکس واقعا لذت بخشه منتها ب شرطی ک داعم التنوع نباشی ،البته اگه مزش زیر زیر زبونت بره هی دوس داری انجامش بدی

0 ❤️

444495
2014-11-20 14:25:55 +0330 +0330
NA

به نظر من و با توجه به اینکه تو این سایت عزیزانی با قدرت مشغولن که سکس با محارم و سکس و خیانت یا با همجنس رو تبلیغ کنن ودر مقایسه با داستانهایی که خانوما نوشتن و تا حدودی بوی واقعیت رو داره قطعا این داستان رو یه مرد نوشته و چرنده چون با تمام جزعیات و دقیقا با بیان مردانه تحریر شده

0 ❤️

444496
2014-11-21 14:28:55 +0330 +0330
NA

از این بی شخصیتایی که فقط با نوشتن کامنتهای رکیک و مزخرف خودشون و شخصیت خانوادگی شون رو تصویر میکنن حالم به هم میخوره و شما دوست من به نظر من اگه نتونستین شوهرتون و درست کنین ی پارتنر مطمعن واسه ارضا شدن پیدا کن مواظب باش هرجایی نشی واز این اقای بی مسولیت هم جدا نشو که بدتر میشه شرایطا موق باشی

0 ❤️

444497
2014-11-24 08:09:15 +0330 +0330
NA

جنده خانوم تو که یه بار مزه خیانتو چشیدی دیگه نمیتونی جلوی خودتو بگیری دفعه بعد میایی حتما میگی یه نطفه حرومزاده تو رحمت کاشتن جنده عوضی خائن

0 ❤️

569297
2016-12-19 12:12:26 +0330 +0330

خیلی قشنگ بود ولی نترس اگه مطمونه بازم بهش بده پیدا کردن ادم مطمون به این سادگی ها نیست . بنده یخدا این کس و کون خوشگلو باید اخرش بدی به مویانه ها بخورن . لزتشو ببر تا جوونی

0 ❤️

681201
2018-04-10 02:35:44 +0430 +0430
NA

این پشیمون بعد از دادن طبیعیه. بهش توجه نکن دوباره بهش بده

0 ❤️