لذت گی در آغوش باقر

1393/07/16

سلام این داستان گی هس پس اکه دوس ندارین نخونین. این بقیه ماجرای منه ،به اسم یه هفته ای کونی شدم، تو شهریه که درس میخوندم .
خلاصه ماجرا قبلی میگم چون خیلی گذشته پسری رو که بین راه دیده بودم به خونم اومد و ترتیبمو دادکه آخر ماجرا پسر صاحبخونه که ماجرا را فهمیده بود مچمونو گرفت.هیچی آقا گوشام داغ کرده بود بهش التماس میکردم بیخیال شو.اونم میگفت آخر هفته که همخونه هات و پدر ومادرم اومدن تکلیف توی کونی رو روشن میکنم.آبروتو میبرم که دیگه تو خونه ما کون ندی ابنه ای.من مونده بودم چیکار کنم .اون پسره که منو کرده بود سریع لباسشو پوشید و فلنگو بست.پسر صاحبخونه هیچی بهش نگفت نمیدونم شاید از هیکلش ترسید.منم لباس زیر تنم بود یه شرت اسلیپ و یه زیرپوش ، شلوارمو پوشیدمو دوباره رفتم سمت باقر‌(پسر صاحبخونه)شروع کردم التماس کردن.از اون خونه هم نمیتونستم برم جای دیگه موقع ثبت نام پدرم خونه رو گرفته بود و میفهمید چون هر از گاهی با صاحبخونه در تماس بود.گفتم گه خوردم غلط کردم.دیدم لحن نگاشو صحبتش عوض شد گفت شرط داره .دوباره دنیا رو سرم خراب شد.یه لحظه نگام افتاد به کیرش، کونده راس کرده بود.خودمو زدم به اون راه گفتم چی گفت تو که به اون دادی به ماهم بده.گفتم تو رو خدا آقا باقر.گفت تورو خدا نداره تو به کیر احتیاج داری از اینکه طرف میکردت مست شده بودی کیرشو با اشتها میخوردی خوب منم به بدن قشنگت اون لبای نازت اون کون خوش فرم و اون سوراخ داغت محتاجم پس امشب مال من باش تا در عوض چیزاییو که دیدم فراموش کنم.گفتم من ارضا شدم هیچ حسی بهت ندارم الان از دادن و مفعول شدن بدم میاد.کسایی که دادن ،میدونن چی میگم.وقتی زودتر از فاعلت آبت بیاد مثلا در حین دادن دیگه برات دادن لذت قبلو نداره مگه اینکه هی به خودت تلقین کنی در غیر اینصورت از دادن تو اون لحظه بدت میاد.حالا فکر کن طرف دوس داشته باشه آبشو بپاشه رو صورتت یا بخواد بخوریش،واقعا زجر آوره.بگذریم قبول نکرد.اومدو لختم کرد زیاد مقاومت نکردم.کیرشو در اورد و گفت بخورش.دید کاری نمیکنم اومد جلو و دستاشو گذاشت روشونم به سمت پایین فشار داد به زور جلوش زانو زدم.کیرشو مالید رو صورتمو بعد به لبام.موهام از پشت گرفتو کشید پایین من با تقلای کمی دهنمو وا کردم.اوه یکم بو عرق میدادقطر کیرش سه چهار سانتی بود ولی چیزی که خیلی منو ترسوند طولش بود.بعد یکی دو دقیقه ترسم به واقعیت تبدیل شد.حشرش زد بالا از دوطرف موهامو محکم گرفتو شروع کرد به تلمبه های ریز.با این حال هنوز هفت هشت سانت کیرش میرفت داخل .به این راضی نشد منو برد تو اتاقو رو تخت خوابوند بعد دستامو گرفتو منو کشید لب تخت البته کونمو نه سرمو. گفتم چیکار میخوای بکنی گفت میخوام از دهن بکنمت گفتم عقده ای خفه میشم گفت نترس حواسم هس. راستشو بخواین یه حس کنجکاوی با کمی شهوت که داشت کم کم تو وجودم میومد قبول کردم.باز از دو طرف موهامو محکم گرفتو کیرشو آروم داد داخل دهنم بعد چند لحظه فشارو بیشتر کردو نوک کیرشو که خیلی بزرگ و گوشتی بود تو ته حلقم حس کردم.داشتم بالا میاوردم سریع کشید بیرون ولی دوباره قبل از اینکه نفسم جا بیاد فرو کرد.اشک از چشمام زد بیرون زد هر بار بیشتر فرو میکرد ولی بعد چند لحظه بیرون میکشید . هر بار چشام سیاهی میرفت و به سرفه میافتادم ولی شهوت و کنجکاوی باعث میشد دوباره دهنمو براش باز کنم.تا اینکه فهمیدم کیرش تا ته داره میره تو حلقم چون خایه هاش به چونم میخوردو صدا میداد.تا اینکه خودش احتمالا به خاطر اینکه آبش نیاد کشید بیرون و بی خیال شد .تو طول این مدت مدام قربون صدقم میرفتو نوک سینه هامو با انگشت ویشگون میگرفت.گفت برو کونتو بشور که از خجالت اونم در بیام گفتم کونم پاره شده بی خیال شو بذار فردا .گفت تا فردا شق درد میگرم زر اضافه نزن.رفتم کونمو با داغ شستم.رفتم پیشش تو اتاق گفت برو رو تخت چهار دست و پا شو.گفتم برا شروع بذار بیام رو کیرت بشینم همیشه اینجوری میدم دردش کمتره.گفت پس دفعه اول نبود سرمو انداختم پایین گفتم نه به دادن به پسرهای بزرگتر از خودم معتاد شدم، اینبارچندمه نمیدونم.گفت برو مدل سگی بگیر یه جوری میکنمت که از سرت بیافته دادن.رفتم یکم ژل زدم به کونمو رفتم رو تخت زانو زدم و سرمو گذاشتم رو دستام سرمو با ناز به سمتش چرخوندمو به چشاش خیره شدم میدونستم اینکار تحریکش میکنه. اونم تا صحنه رو دید ژل به سر کیرش که کاندومم زده بود مالید کیرشو گذاشت در سوراخم.تحمل نداشت هی فشار میداد تا بالاخره فرو کرد.با اینکه چندین بار تا حالا داده بودم و سوراخم باز شده بود با این حال خیلی درد داشت.آروم آروم کیرش تو کونم جا باز کرد و دردش کم شد.یکی دو دقیقه که گذشت ،کیرشو بیشتر فرو کرد داخل و تازه فهمیدم پنج شش سانتشو فرو نکرده بوده، کیرش که تا ته میرفت ،سر کیرشو تو وسط شکمم احساس میکردم و خر کیف میشدم،کیرش خیلی کلفت نبود ولی بلند بود سر پهنی داشت وهمون سر پهنش حالم جا می اورد.بعد چهار پنج دقیقه به پشت رو تخت خوابید و منم رفتم رو کیرش نشستم.اینبار خیلی بیشتر حال داد سوراخم بازتر شده بود وخایه هام که رو شکمش میخورد شالاب صدا میداد.دستاشو آورد بالا من دستام تو دستاش گذاشتم.یه لحظه کاملا احساس کردم زنشم احساس جالبی بود،یکی از دستامو به سختی آزاد کردم و نوک سینه هامو مالوندم. ناخودآگاه شل شدم همونجور که کیرش تو کونم بود روش دراز کشیدم و رخ تو رخ شدیم.لباشوباز کردو یه لب اساسی ازم گرفت.لب گرفتن بلد نبود ولی ته ریشش که زبر بود وقتی صورتم و گردنم و شونه هام میخورد تحریک میشدم.ازم خواست از روش بیام پایین و به پشت بخوابم.پاهامو دادم بالا منتظر شدم که شروع کنه.با ولع و شهوت خواستی دوباره اومد کیرشو فرو کرد داخل.راستش از این حالت دادن خیلی خوشم میاد،تو این حالت کاملا تسلیم پارتنر میشی اون به معنای واقعی فاعله و تو مفعول اونی.کیرش باشدت و عمق بیشتری فرو میره، غده پروستات تو این حالت خوب تحریک میشه. درضمن چون فاعل بهم تسلط پیدا میکنه و میتونه با شدت منو بکنه بدون اینکه راه فراری باشه،و در حین کردن به چشام زل میزنه ومیتونم با نگاهم تحریکش کنم و اونم با نگاه بی رحمانش تحقیرم میکنه،کاملا احساس زن بودن پیدا میکنم،در حین حالی که من به کیر داغش محتاجم،اونم به بدن من و سوراخم محتاجه و این جسم و بدن منه که اونو ارضا میکنه.این واقعا عالیه غیر قابل وصف فقط کسایی که درست حسابی دادن میفهمن من چی میگم.بگذریم تلمبه زدن رو شروع کرد اما به طرز جالبی سعی داشت سر کیرش به غده پروستاتم فشار بیاره.غده پروستات دقیقا زیر خایه ونزدیک سوراخ کونه وبیشتر لذت دادن به خاطر اونه که خیلی از مردا تا آخر عمر ازش بی نصیبن.برای اینکار سر کیرشو به سمت بالا میگرفت و اینکارشو خوب بلد بود.در عرض دو دقیقه آب بی رنگی که تا حالا از کیرم به خاطر تحریک میومد تبدیل شد به منی.آره به خاطر تحریک زیاد بدون اینکه شق کنم یا دست به کیرم بزنم آبم دوسه قطره اومد.ناخودآگاه دستمو بردمو با نوک انگشت آبمو از سر کیرم گرفتمو خوردم.این کار هم منو تحریک کرد هم اونو.اون فشار و عمق بیشتر کرد من هم شروع به مالیدن کیر خودم کردم.آبم در عرض یه دقیقه مثل چی پاشید بیرون پاشید روبدنم.اونم با دست آبم رو بدنم ماساژ داد و نوک انگشتشو کرد تو دهنم.کیر خودشم سریع کشید بیرونو اومد زانوهاشو این ور اون ور سینم گذاشت کیرشو گرفت رو صورتمو شروع کرد جق زدن گفتم نپاش رو صورتم بدم میاد.گفت حرف اضافه نزن.چون ارضا شده بودم دیگه حس شهوتی نداشتم.به هر حال آبش اومد و پاشید رو صورتم اولین بار بود که منی کسی رو صورتم میپاشید یکم تو چشمم هم رفت خیلی هم بد نبود تحمل کردم ولی بسنده نکرد با دو دست آبشو رو صورتم ماساژ داد انگشتاشو تو دهنم فرو کرد،دیگه عین جنده ها خیس آب کیر شده بودم.از روم بلند شد و اجازه داد برم دوش بگیرم.توی حموم زیر دوش که بودم دوباره اومد شروع کرد بهم ور رفتن لب گرفتن که بهم مزه داد از پشت کیرشو که نیمه شق بود لای پام ماساژ میداد با یه دست کیرمو میمالید منم سرمو برگردونده بودم و بهش لب میدادم تا حالا فرصت نشده بود با خیال راحت تو بغل یه مرد پشمالو حموم کنم.آخرشم با زبون یه حال اساسی به کونم داد.من سر پا قمبل کرده بودم اون با زبون تو سوراخم فرو میکردم،چون زبونش زبر بود دیوونم میکرد.اون شب لخت تو بغلش خوابیدم تا آخر هفته بارها و بارها بهش دادم ولی بعد از اون بعد از یه ماه سربازیش شروع شد مدرک لیسانس داشت برج دو رفت و دیگه هیچ وقت نشد بهش بدم فقط یکی دوبار که برای مرخصی بود دیدمش و کاری نکردیم.الان درسم و سربازیم تموم شده و بدجور تو کفم ولی میخوام دادن رو ترک کنم البته اگه بتونم.

نوشته: آرمان


👍 1
👎 0
45535 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

439706
2014-10-08 16:45:05 +0330 +0330

به ما میدی

0 ❤️

439707
2014-10-08 16:51:50 +0330 +0330

اووووووووووووووووووق گی

0 ❤️

439712
2014-10-09 00:54:02 +0330 +0330

خوب بود،،،
کسی خواست پروستاتش رو ماساژ بدم،خصوصی بده از تهران

0 ❤️

439714
2014-10-09 03:05:35 +0330 +0330
NA

اه اه ریدم تو هیکل هر کسکشی که داستان گی مینویسه
چیه این گی که آمارشم روز به روز بیشتر میشه :|

0 ❤️

439716
2014-10-09 09:15:00 +0330 +0330
NA

توصیفات جالب بود

1 ❤️

439717
2014-10-09 09:48:31 +0330 +0330
NA

شماره بده نگفتی چند سالته کجا

0 ❤️

439718
2014-10-09 09:49:57 +0330 +0330
NA

صدف تو میدی

0 ❤️

439719
2014-10-09 17:07:04 +0330 +0330
NA

ایول.همه گی های مفعول .خوب بود ولی داستانت شاخه شاخه بود.متمرکزتر بنویس.لازم نیست همه چیز رو بگی

0 ❤️

439723
2014-10-11 03:31:49 +0330 +0330
NA

22مفعول ساکن قزوینم

0 ❤️

439724
2014-10-15 03:07:19 +0330 +0330
NA

افتخارم میکنه که کون داده

0 ❤️

439726
2014-10-15 13:12:22 +0330 +0330
NA

besyar ham ali :)
bazam maro mostafiz kon

0 ❤️

439727
2014-10-16 00:44:56 +0330 +0330
NA

داستان جالبی بود حال کردم هر کی هم گی بدش میاد گوه میخوره میخونه و نظر میده

0 ❤️

439728
2014-10-17 20:34:36 +0330 +0330
NA

غالی بود. از احساست خوشم اومد. فقط خیلی تو جزئیات وارد نشو چون داستانت طولانی میشه و آدمو خسته می کنه. مرسی.

0 ❤️

439729
2014-10-20 19:32:10 +0330 +0330
NA

ali bood azizam tark nakon koon dadano vali say kon be kasi ke doosesh dary bedi chon harkasi estehghaghe zibaye daroonet ro nadare

0 ❤️

439730
2014-10-21 19:44:48 +0330 +0330
NA

نه گی ام نه … ولی داستانتو خوب نوشتی

0 ❤️

439731
2014-11-17 15:08:52 +0330 +0330
NA

خوش به حالت
دلم واسه دادن خيلي تنگ شده
داستانت سوراخمو قشنگ تحريك كرد
واقعا دلم ساك ميخواد و تلمبه :-(

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها