لذت یا حسرت (۲)

1400/07/28

...قسمت قبل

بعد از اینکه ماجرای آتوسا و آیدین رو فهمیدم زندگیم کلا عوض شد. به پیج اینستای آیدین معتاد شده بودم و دیگه کم کم داشتم کامنتای زیرشم حفظ میشدم. هر پستش بالای صد تا کامنت داشت. آتوسا هر از گاهی زیر پست هاش به ایموجی قلب یا لایک میذاشت ولی دخترا و زنای دیگه ای بودن که یه کامنتایی برای آیدین میذاشتن که اگه مستقیم بهش میگفتن بیا ما رو بکن از اون بهتر بود. حالا زن من که به آیدین التماس میکرد جواب پیامشو بده و راضی بشه فقط برای چند ساعت بره عین جنده ها بهش بده، کامنتاش اونجوری بود خدا میدونه اون دخترایی که توی کامنت هم جنده بودنشون رو مخفی نمیکردن تو دایرکت و پی وی و … چجوری بودن!
با دیدن عکسای آیدین یه حس توأما شهوت و تحقیر و ترس باهام همراه میشد. نمیدونم چرا باید از کسی که یه زمانی زن منو توی دوران مجردیش کرده اینقدر بترسم!
بعد از اون چیز خاصی توی چت های آتوسا ندیدم ولی دیگه به چک کردن دائم پیام های تلگرام و اینستاگرامش عادت کرده بودم. البته توی اون مدت فهمیدم که اسم دوست پسر سابق زنم رامین بود که رابطه شون تقریبا طولانی بود و دفعات زیادی با هم سکس کرده بودن. رامین از نظر قیافه و اندام خیلی از من سرتر بود ولی خب به آیدین نمیرسید. ظاهراً آتوسا با رامین به خاطر پول بابای من به هم زده بود ولی هر از گاهی دلش تنگ میشد بهش پیام میداد و باهاش حرف میزد.
یه روز که داشتم تلگرام آتوسا رو چک میکردم دیدم چند ساعت قبل با یه پسر به اسم آرمین چت کرده که تا حالا ندیده بودمش.
پروفایلشو نگاه کردم اونم مثل آیدین هیکل عضله ای داشت و چهرش هم خیلی خوب بود ولی سنش کمتر به نظر می‌رسید. کنجکاو بودم ببینم این کیه چون تا حالا نه دیده بودمش نه اسمی ازش توی چت های آتوسا شنیده بودم. همون حس شهوت و ترسی که از آیدین بهم منتقل میشد رو با ورق زدن عکسای آرمین هم حس میکردم اما خودم هم نمیدونستم چرا! چت ها رو باز کردم اولین پیام مال امروز بود

  • منو بلاک میکنی جنده خانم؟ اگه تو تلگرامم بلاک کنی اون ویدئویی رو که میخوام الان برات بفرستم، میفرستم واسه اون شوهر زن جندت
  • چه فیلمی؟
  • وایسا داره آپلود میشه. اگه خواستی بعدش بلاکم کن
    باورم نمیشد یه بچه ۱۶ - ۱۷ ساله با زن من اینجوری حرف بزنه. حدس میزدم فیلم چیه ولی گذاشتم دانلود بشه. تا اون دانلود بشه دوباره عکس پروفایل آرمین رو باز کردم. اون حس ترس و شهوت با دیدن عکس آرمین و فکر کردن به این که به من فحش داده و اینقدر جسورانه با زن من حرف زده تشدید میشد. آرمین سنش خیلی کمتر بود ولی بدن ورزیده ای داشت. اگه به من سیلی میزد، چند دور دور خودم میچرخیدم. توی همین فکر داشتم عکساشو زیر و رو میکردم که برگشتم ببینم اگه فیلم دانلود شده نگاهش کنم. حدسم درست بود ولی برام اصلا باور پذیر نبود. یه خونه بود که یه پسر داشت میرفت درو باز کنه. صدای فیلم خیلی ضعیف بود ولی با هندزفری میشد فهمید که تقریبا چی میگن.
    آیدین درو باز کرد و آتوسا اومد تو. آرایشش اونقدر غلیظ بود که اولش شک داشتم آتوسا باشه. یه ساپورت مشکی تنگ پوشیده بود که خط کوسش معلوم بود. تا حالا ندیده بودم زنم ساپورت بپوشه. یه مانتو قهوه‌ای تنگ که برجستگی کون و ممه هاشو کامل نشون میداد و خیلی کوتاه بود. آتوسا شالشو انداخت رو مبل و بدون اینکه بدونه باید چکار کنه، نشست روی مبل. آیدین هم اومد جلوی تلویزیون در حالی که پشتش به آتوسا بود، به بالش لم داد و ادامه فوتبال رو تماشا کرد. آیدین یه رکابی سفید پوشیده بود که بازوهای عضلانیش رو جذاب تر میکرد و سیکس پکش‌ هم از زیرش معلوم بود و یه شلوارک آبی نفتی. زنم منتظر بود آیدین یه چیزی بگه ولی آیدین اونو تخمشم حساب نمیکرد. زنم داشت با دقت ایدین رو تماش میکرد و معلوم بود اونم مثل من با دیدن هیکل سکسی آیدین و چهره خوشتیپ و در عین حال خشنش، دهنش آب افتاده. بعد چند دقیقه آتوسا بلند شد و در حالی که داشت دکمه های مانتوش رو باز می‌کرد، گفت من لباسامو کجا آویزون کنم؟ آیدین بدون اینکه سرش رو برگردونه گفت بنداز روی همون مبل فقط حواست باشه لباس زیراتو روی مبل نذاری. بذار روی لباسای خودت. آتوسا که منتظر بهونه بود تا سر صحبتو باز کنه و یخ آیدین رو آب کنه، با عشوه گفت لباس زیرارو که از الان در نمیارم 😁
    آیدین واکنشی نداد اما من که کیرم داشت شورتم رو پاره میکرد، تا اومدم جاشو درست کنم، شورتم خیس آب شد. قبلاً وقتی با عکسای آیدین یا فکر کردن به ماجرای آیدین و آتوسا جق میزدم، چند ساعتی نیاز بود تا دوباره شهوتم به عذاب وجدان غلبه کنه ولی این بار داشتم از شدت شهوت میسوختم. سریع رفتم خودمو تمیز کردم و اومدم تا ادامه فیلم رو ببینم.
    آتوسا مانتو و ساپورتش رو در آورد و فقط شورت و سوتینش که ست زرد کرده بود موندن. اولین بار بود داشتم بدن سفید و لطیف زنم رو میدیدم. وقتی زنم لخت شد، یه لحظه آیدین برگشت نگاه کرد و به تماشای فوتبال ادامه داد و تنها واکنشش این بود که یه لحظه تخماشو خاروند. آتوسا که دل تو دلش نبود و نمیدونست چجوری باید شروع بشه هر از گاهی به بهانه‌ های مختلف از جلوی تلویزیون رد میشد تا شاید توجه آیدین رو جلب کنه. من خیلی استرس داشتم که نکنه یه وقت ایدین عصبانی بشه ولی خدا رو شکر به خیر گذشت.
    آتوسا چند دقیقه لخت روی مبل نشست تا اینکه فوتبال تموم شد و آیدین تلویزیون رو خاموش کرد. آتوسا ناخودآگاه به سمت آیدین رفت تا ازش لب بگیره. تا لبش به لب آیدین خورد، آیدین پسش زد و با دستش محکم گردن آتوسا رو گرفت و برد سمت کیرش. آیدین بدون اینکه کلمه ای بگه داشت به زن من می‌گفت براش ساک بزنه. آتوسا با ولع تمام شلوارک آیدین رو در آورد تا اون هیولای ترسناک از زیر شورت مشکی آیدین برای زن من دلبری کنه. وقتی کیر آیدین رو میبینم خجالت میکشم اسم کیر رو روی مال خودم بذارم. آتوسا اول کیر آیدین رو از روی شورتش بوس کرد و رد رژ لبش روی شورت آیدین موند و بعد با دهنش شورت آیدین رو در آورد. تا زنم لبش رو گذاشت روی کیر آیدین، فرصت نکرد که اون رو مزه مزه کنه و آیدین تا جایی که میتونست کیرشو کرد تو دهن زنم طوری که من ترسیدم خفه بشه. معلوم بود آتوسا برای رامین زیاد ساک نزده چون حرفه ای نبود و آیدین مجبور بود بعضا با یه چک محکم بهش یادآوری کنه که نباید دندون بزنه. کم کم صدای آه و اوه آیدین با اون صدای خشنش بلند شد که این من و آتوسا رو حشری تر میکرد.
    بعضی وقتا که آتوسا فرصت میکرد کیر آیدین رو از دهنش در بیاره و یه نفسی بگیره، آروم تخمای آیدین رو هم لیس میزد که اون لحظه از ته دلم به آتوسا حسودیم میشد.
    آتوسا یه ده دقیقه ای برای آیدین ساک زد تا اینکه آیدین کیرش رو کشید بیرون و زنم رو بلند کرد گذاشت روی کاناپه. اگه بگم رگ دست آیدین از کیر من کلفت تره اغراق نکردم. آیدین طوری راحت زنمو بلند کرد که من انگار بخوام پنج کیلو گوشت رو بردارم. با اشاره چشم آیدین، آتوسا سریع شورتشو در آورد و به پهلو، به سمت آیدین دراز کشید. وقتی آیدین نوک کیرشو گذاشت روی کوس زنم، فکر نمیکردم بخواد اونو از کوس بکنه چون آتوسا دختر بود و اون موقع هم هیچ کدوممون نمیدونستیم پرده آتوسا حلقویه. آیدین کیرشو روی لبه کوس زنم بالا پایین میکرد و با همین کارش آه و ناله آتوسا خونه رو برداشته بود. البته منم دست کمی از اون نداشتم و رسماً داشتم دیوانه میشدم. کیرم داغ داغ بود میدونستم اگه دست بزنم باز آبم میاد. حیفم اومد فیلمو متوقف کردم رفتم دستشویی تا یه کم آب سرد روش بریزم ولی طاقت نیاوردم و تو دستشویی یه بار خودمو خالی کردم. برگشتم تا ادامه فیلم سوپر زنم رو تماشا کنم. آیدین بعد از اینکه یکم کیرشو روی کوس زنم مالید، سر کیرشو کم کم فرو کرد توی کوس آتوسا. آتوسا دلش نمیخواست اونجا باکرگیشو از دست بده ولی نه جرات داشت با تصمیم آیدین مخالفت کنه نه میتونست جلوی شهوتش مقاومتی از خودش نشون بده.
    کیر آیدین داشت می‌رفت توی کوس زنم و اونم با صدای نازکش آه و ناله میکرد و لذتش رو اعلام میکرد. آیدین کم کم سرعتشو بیشتر کرد و آه و ناله زن منم بیشتر شد. آتوسا داد میزد میگفت آیدین کیرتو تا ته بکن توی کوسم. با صدای پر از شهوت میگفت عاشق کیرتم کیرتو تا ته بکن توی کوسم. آیدین یکم تلمبه زد و از لرزش زنم فهمیدم اونم ارضا شده که بلافاصله بعد از اون آیدین کیرشو از توی کوس زنم آورد بیرون و عین یه لوله آب کرد توی دهنش و تکون میداد. آیدین تا آخرین قطره آبشو توی دهن زنم خالی کرد. زنم در حالی که داشت آب ارمین رو قورت میداد، حس رضایت و خوشحالی رو میشد از چشماش فهمید.
    آیدین زنمو محکم روی کاناپه برگردوند و به استایل داگی‌ درآورد و شروع کرد با انگشتاش با سوراخ کون زنم ور رفتن. من داشتم به این فکر میکردم که با این شومبولم قراره با کوس و کونی که کیر آیدین توش رفته چکار کنم که جیغ زنم دوباره توجهم رو به فیلم جلب کرد. آیدین یه جوری کیرشو توی سوراخ کون زنم کرده بود که فکر کردم داره نفسش بند میاد. آتوسا زیر آیدین داشت ناله میکرد و با جیغ ازش التماس میکرد که کیرشو از تو کونش در بیاره ولی بعد از چند تا چک محکم که ارمین روی رون زنم زد، قانع شد که التماس نکنه و مثل مرحله قبل لذت ببره. رون سفید زنم یه تیکه قرمز به علامت دست تنومند آیدین رو روی خودش داشت و این منو حشری تر میکرد. آیدین چند دقیقه تلمبه زد و آبشو تا ته توی کون زنم خالی کرد. زنم لنگان لنگان رفت سمت حموم تا خودشو پاک کنه و آب کمر آیدین رو از کونش خالی کنه ولی آیدین که داشت نوک کیرشو با مانتو زنم تمیز میکرد گفت کجا؟
    زنم گفت دارم میرم خودمو بشورم ولی آیدین اجازه نداد گفت اینجا کثیف کاری نکن زود لباساتو بپوش برو تو خونه میشوری!
    زنم که جرات تمرد نداشت گفت چشم و وقتی میومد سمت لباساش فیلم تموم شد. زل زده بودم به گوشی و نمیدونستم چکار کنم. صحنه آخر فیلم حس عجیبی برام تولید میکرد. دختری که جلوی من غرور و تکبر ازش میبارید، با کوس و کون لخت داشت میومد لباساشو بپوشه و حتی اجازه نداشت اونجا خودشو بشوره چون پسر چندشش میشد. زن من داشت جلوی یه پسر غریبه گشاد گشاد راه میرفت و اون پسر با حس تحقیر داشت کوس و کون زنمو تماشا می‌کرد. با همین فکرا داشتم کیرم رو میمالیدم که رفتم سراغ ادامه مکالمه زنم با آرمین:
  • دیدیش؟
  • چی میخوای ازم؟
  • خودت چی فکر میکنی؟ 😀
  • میشه بعدا صحبت کنیم؟
  • باشه جنده خانم نگران نباش من مثل آیدین خشن نیستم. البته به شرطی که دختر خوب و حرف گوش کنی باشی 😘
  • فعلا
  • فعلا

ظاهراً ماجرای آیدین قرار بود برای آتوسا گرون تموم بشه
من واقعا آتوسا رو دوست داشتم. دلم میخواست برم حق آرمین رو بذارم کف دستش تا نتونه مزاحم زنم بشه. آتوسا از بودن با آیدین راضی بود. حالا یه زمانی دلش خواسته رفته بهش کوس داده ولی دیگه آرمین فرق میکرد. آرمین میخواست زنمو زوری بکنه. اما من حریف آرمین نبودم. حتی اگه موضوع فیلم هم نبود، باز من نمیتونستم جلوی آرمین در بیام. احتمالا یه هفت هشت سالی از من کوچکتر بود ولی اگه میخواستم باهاش دعوا کنم باید با خودم وازلین هم میبردم. به خاطر همین تصمیم گرفتم فعلا منتظر باشم تا ببینم مکالمه بعدی آرمین با زنم چیه…

ادامه...

نوشته: کوروش


👍 10
👎 10
40901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

838356
2021-10-20 01:45:31 +0330 +0330

سلام خسته نباشی قلم تحسین بر انگیزی داری من خارج از نت خودم نویسنده هستم اگر صلاح میدونی بهم پیام بده چندتا مطلب رو در مورد قلمت و بهتر شدن قلمت با هم مرور کنیم

0 ❤️

838367
2021-10-20 02:57:33 +0330 +0330

تو که مجردی غلط میکنی داستان اینجوری بنویسی. دوما فکر نکنم هیچ ادمه متاهلی انقدر بیشرف و بدبخت باشه.
بعضیا لذت میبرند ولی نه به این شدت تحقیرآمیز.

1 ❤️

838382
2021-10-20 04:11:52 +0330 +0330

کجا این چیز های مسخره رو از کجات درآوردی که نوشتی . اینکه تعریف میکردی زنت رفته به آرمین یا آیدین یا هر خری کس و کون داده و تو فیلمش و داشتی نگاه میکردی آنقدر حشری بودی موقع تعریف کردن یادت رفت ! سوتی بدی هم دادی . بگو ببینم کی فیلم می‌گرفت که تو داشتی حالا این فیلم و نگاه میکردی .؟ حداقل جوری بنویس از زبان راوی که تبدیل به داستان بشه . نه این که خودت تعریف می‌کنی که یعنی خاطره باشه . بد ریدی که باز داداش‌بهتره بیشتر چرت نگی

1 ❤️

838404
2021-10-20 08:14:58 +0330 +0330

ی سوال پسا دکترایی دارم ازت
این آیدین و آرمین داداشن ؟ هرجا میرن میشاشن؟
وا حسرتااا
یعنی جفتشون تورو نکردن؟

1 ❤️

838588
2021-10-21 12:07:56 +0330 +0330

باز این اوزگل داستان نوشت. من نمیدونم کی به تو گفته خوب مینویسی. جمع کن بند و بساطتو دیگه هر چند روز یه بار میای یه کوسشعر تفت میدی گورتو گم میکنی. حالا اگه داستان درست حسابی بود باید کلی منتظر میموندیم. مرتیکه یه وری دوزاری . 😁

0 ❤️

903046
2022-11-16 09:26:50 +0330 +0330

مغزم گوز پیچ شد آیدین، آرمین، رامین یعنی چی آخه

0 ❤️