سلام
من الان ٢٤ سالم هست
ميخوام از سكس با دوس دخترم تو سن ١٧ سالگي و دبيرستان بگم
چون بعد ازون جدا شدم و ازون موقع تا حالا با خيليا بودم و سكس كردم اما هيچ كدوم مثل اون نشد،
ظاهراً زيبا بودن اما… هيچوقت سكس با رُخ از يادم نرفت…
خيلي باهم خوابيديم همه جا اما ميخوام بهترينش رو بگم
يه روز بهم گفت كه فردا بعد مدرسه ميرم خونه دوستم پَريا،خاليه،توام بيا
منم كه از خدا خواسته قبول كردم
فردا شد و من بعد مدرسه خودم رو رسوندم خونه دوستش زنگو زدم و وارد شدم
پَريا و دوست پسرش هم بودن
سلام كرديمو بعد از آشنايي نشستيم
رُخ شلوارك سه ربع آبي روشن خيلي تنگ با يه تاپ پوشيده بود(رُخ ورزشكار بود)
پَريا خيلي تحويل ميگرفت رفت تو آشپزخونه واسمون سوسيس درست كنه
دوس پسرشم نشست پاي تي وي و سينما خانگي و موزيك گذاشته بود گوش ميكرديم
قوس كمر و كون رُخ بدجوري زده بود بيرون
بدن رُخ كاملاً شبيه جنيفرلوپز بود
ازون هم بهتر، قسم ميخورم با جنيفر عوضش نميكنم چون فوق العاده بود شايد فك كنين ميخوام شمارو داغ كنم اما يه واو اين نوشته دروغ نيست،واسه همينم هست كه هنوز از يادم نرفته و تو فكرشم
اومد نشست رو پام با اون كون و پاهاي فوق العاده سكسيش
وقتي حواس دوس پسر پريا نبود يكم لب گرفتيم و همونطور كه رو پام نشسته بود دستام و سُر ميدادم رو بدنش،كيرم داشت شلوار كتونم رو جر ميداد
تو گوشش گفتم رُخ برو از پريا اجازه بگير بريم تو اتاقش پاشد رفت و يهو پريا داد زد اتاق بابا مامانم در خدمت شماست بريد حالشو ببريد
دمش گرم ،رُخ اومد دستم رو كشوند بردم بطرف اتاق كه پريا گفت زود بياين بيرونا
خنديديم و رفتيم تا رسيديم تو اتاق مثل وحشيا ازهم لب ميگرفتيم منم دستامو ميكشوندم رو قوس كمرش و كونش و ميبردم لاي كونش و لاي پاش و فشار ميدادم
زود تاپش رو در آوردم انداختمش رو تخت شلواركش رو محكم كشيدم درآوردم
يه بدن تراشيده ي خيلي خيلي سفيد،برق ميزد
پيرهن مشكيم و شلوار كتونم رو در آوردم افتادم روش با دستام پايين تنش رو ميمالوندم و ازش لب ميگرفتم زبونامون رو ليس ميزديم و ميك ميزديم ،رخ خيلي سفيد بود،بيش از اندازه! با موهاي صاف مشكي و چشاي مشكي كه برق ميزد و لباي قلوه اي كه همراه زبونش داشتم ميكندمشون از بس ميك ميزدم،اونم همينكارو ميكرد بامن!
سوتينشو درآوردم و شروع كردم به خوردن سينه هاي كوچيكش
هميشه يه خورده كه ميخوردم بادست سرم رو ميكشيد عقب،شايد نميخواست اينجوري ارضاء شه!
ازروش بلند شدم و شرتش رو درآوردم وپاهاش رو جفت كردم و يكم تُف زدم به كيري كه داشت ميتركيد و افتادم روش و كير رو گذاشتم لاي پاش و انگشتاي دستمون رو قفل كرديم توي هم و دستاشو كشيدم بالاي سرش و لب تو لب و زبون تو زبون تلمبه ميزدم، كسش خيلي خيس شده بود و كير من بدجوري ليز ميخورد لاش،پوستش بطور عادي ليز بود،خيس هم شده بود ديگه واويلا!چشاش رو بسته بود و همينطور كه زبونش تو دهنم بود مثل آدماي لال اوم اووووم اووم ميكرد!!:)
نزديك آب اومدنم شد كه بلند شدم ازروش برش گردوندم و افتادم روش،قوس كمر و برجستگي كونش طوري بود كه شكمم به پايين كمرش نميخورد!كير رو فرستادم لاي پاش از پشت تلمبه ميزدم و با دستم موهاش رو زدم كنار و لپش رو ميبوسيدم و از كنج لباش زبونم رو ميفرستادم تو دهنش اونم ميك ميزد
از لاي پاش درآوردم گذاشتم لاي لمبه هاش يكم عقب جلو كردم بدجوري ليز ميخورد
اتاق يكم گرم بود ماهم داغ،عرق كرده بوديم ليز ميخورديم رو هم همينطور كه عقب جلو ميكردم سر كيرم گير كرد به سوراخ كونش(نميخواستم اون روز خونه دوستش از كون بكنمش كه اذيت شه!اما…!)منم پرِ شهوت حُل دادم تو باورم نميشه خيس بود و ليز كيرم تا ته رفت تو يه آخ بهرام گفت و شروع كرد به اوم اوووم كردن منم تلمبه ميزدم تو سوراخ وحشتناك ليز كونش
اين لذت تا آخر عمرم يادم نميره
تلمبه ميزدم و ليز ميخوردم رو بدن خيسش بدنش ميلرزيد و آب منم اومد ريختم توي سوراخش و آه بلندي كشيدم و كشيدم بيرون كير رو يكم از آبم هم ريخت رو كمرش
همونطور با چشماي بسته افتاده بودم روش و يكم كه بدنامون سرد شد بلند شديم با دستمال كاغذي خودمون رو تميز كرديم و شروع كرديم لب گرفتن و ماليدن
پريا اومد پشت در و داد زد كه بسه ديگه بياين بيرون نمردين!!
پوشيديم و رفتيم پيششون منم بعداز ده دقيقه خدافظي كردم و رفتم خونمون چون كار داشتم.
اميدوارم رخ اين داستان رو بخونه و بهم زنگ بزنه!!!
بد كردم باهاش،شايد خوشي زده بود زير دلم،هيچكي مثل اون نشد و فك نكنم بشه!؛)

نوشته: ؟