سلام اول از همه بگم داستان هایی که ازاین به بعد با امضای من منتشر میشه صرفا فقط داستان هستن و اگر هم واقعی باشن امیخته با داستانشون میکنم…
افسون هستم و17سالمه و یه دخترخاله به اسم ایسان دارم که 25سالشه و مطلقه هستش…عاشقه ماساژه . بدنسازی هم کار میکنه ولی سایز سینه هاش65هستش و سایز سینه من70.وزن و قدامون هم تقریبا شبیه همه و وزنامو50و قدامونم تقریبا164هست و همه چی هم از شبی شروع شد که من به جای ماساژ دادن شکمش ناخواسته سینشو ماساژ دادم و تا وقتی دستم به نوک سینش نخورد نفهمیدم دستم کجاست…
ازاون به بعد هروقت پیش هم میخوابیدیم سینه هاشو میمالیدم و کم کم شروع میکردم به خوردنشون…
تا یه شب رفتم خونش و رو تختش شروع کردم ماساژ اروم دستم و زیر سوتینش بردم و مالیدم،اون هم اروم برگشت سمت من و دستشو رو شکمم کشید،اروم لرزیدم و کسم به شدت اب انداخت
دلم میخواست یه پسری هم اون وسط باشه یالااقل خودش کسمو بماله ولی تو خماری نگهم داشت و منم سرمو بردم سمت سینه های سایز65و شروع کردم خوردن دیگه اروم اروم وحشی تر میشدم و کسم خیس تر
تا جایی که نوک سینش گاز میگرفتم و میک میزدم و زبونم و روش بازی میدادم و از یه طرف دستمو سمت کسش میبردم…
سینمو به شکمش فشار میدادم که یدفعه برعکس شدیم و منو کشید بالا و با سینم بازی کرد،انقدر محکم این کارو میکرد که سینم درد گرفته بود و از درد و لذت اخ و اوخ میکردم
دستشو برد زیر پیرهنمو و سوتینمو داد بالا،نوک سینه هامو به نوبت میگرفت و فشار میداد و من کم مونده بود اشکم دربیاد و ناله میکردم
کل سینمو میگرفت تو مشتش و میچلوندو من پاهامو بخاطر کس خیسم یه هم فشار میدادم
گردنمو لیس میزد و سینمو میچلوند.یه لحظه حس کردم ازاین که سینه های من بزرگتره ذوق زدس و داره تا میونه میماله!
زبونشو از گردنم کشید و بعد از شکمم شروع به لیسیدن کرد تا وسط سینه هام
من دیگه کنترلی رو ناله کردنام نداشتم و تندتند اخ و اوخ میکردم
اروم نوک سینم کرد تو دهنش و مث نوزاد میک زد و منم موهاشو ناز میکردم
اروم اروم وحشی تر شد و شروع کرد چلوندن اون یکی سینم و دندون زدن نوک این یکی
گاز میگرفت و نوک این یکی سینمو میکشید،میخواست کل سینمو بکنه تو دهشو سر همین هی سینمو فشا میداد که تو دهنش جا کنه
با دست راستش رو شکمم کشید و اروم رسید به کش شلوارم و من اون لحظه از درد سینم ناله میکردم و از هیجان رسیدن دستش به کسم،کسم نبض میزد و خیس تر شدم
اروم دستشو برد تو شورتم و کشید رو کسم
یه آه از ته دل کشیدم
میخواستم دستای نازشو فقط رو کسم بکشه و با چوچولم بازی کنه
سینمو محکم تر میمالید و میخورد و دستشو لای لپای خیس کسم میکشید و میلرزوند
تو اوج بودم و سرشو به سینم فشار میدادم
اونم نوک سینمو با دندوناش محکم میکشید
انگشت فاکشو رو چوچولم میلرزوند و انگشتای کناریش رو لپای کسم بودن
من بدنمو بالا پایین میکردم و میکردم و ناه میکردم تا وقتی ک اروم تکونی خوردم و ارضا شدم
ولی انگشتشو هی مث قلاب میکرد و رو چوچولم ضربه میزد
از بیحال شدنم فهمید ارضا شدم و بعداز یه گاز به سینم کنارم دراز کشید
خم شدم سمتش دستمو ببرم کسش ک نذاشت
بعد چندثانیه رفتم دسشویی
شورتم جا واسه خیس شدن نداشت واقعا
خودمو شستم و اومدم بیرون و رو تخت دراز کشیدم30ثانیه نشد که ایسان هم رفت دسشویی و اومد
فردا صبش با احساس دستای ایسان رو سینم از خواب بیدار شدم،سینه هامو میمالید و من پشتم بهش بود
وقتی دسش به نوک سینم میخورد دردم میگرفت پس خودمو زدم به خواب ک اونم دستشو کشید و منم خوابم برد
ولی وقتی بیدار شدم و رفتم دسشویی خواستم ببینم سینم چشه کم مونده بود چشام بیوفته جلو پام
سینه هام به شدت کبود شده بودن و نوک سینه هام سیخ بودن
بعدازاون ماجرا فعلا ندیدمش ولی دلم برای انگشتاش که بره لای کسم تنگ شده و یه چیز بیشترمیخوام…
نوشته: افسون
یه چیز بیشتر می خوای بیا بهت بدم . پر لذت و شهوت انگیز.
یعنی دیگه تو همه داستانها یه ضرب میرن سر اصل مطلب
شماها /اماده سازی ندارید
زیر ده ثانیه آبتون میاد و کوس تون حال میاد
من مردم و لز خانم هارو خوب می دونم (برعکس گی )مخصوصا اگر با عشق و دوستی واقعی باشه نه فقط شهوت
خوشگلم خوب نوشتی
ولی دوست داشتم بیشتر از این حشریم کنی
لز و سکس یه طرفه اصلا مزه نمیده
من بهت لایک دادم چون اینقدر داستانهای امروز سایت بیخود و چرت و پرت بودن که داستان شما یه شاهکار ادبی هست پیش اونا دستکم دیگه ادم احساس نمیکنه بهش توهین میکنی
ذیسلایک
پریشونی تو وجودته افسون
خدمت دوست عزیزمون هم بگم
لز یا گی؟
باید پذیرفت این قشر از جامعه سکسی رو
جالب باشه یا نباشه ، باید به افکار دیگران احترام گذاشت
مثل آیدی خودت که بنظر خیلی ها …