لیلا جنده

1396/05/26

سلام دوستان گرامی
من اسمم علی 27 ساله از استان اصفهان هستم
جریانی که تعریف می کنم حدود یک ماه پیش یعنی اواسط تیر 96 برام اتفاق افتاد ببخشید یکم طولانی میشه چون میخوام با جزئیات تعریف کنم
من لیسانس کامپیوتر دارم ولی بیکار هستم البته هر از گاهی کار می کنم تا یک پولی به دست بیارم از پدرم پول توی جیبی نگیرم گاهی هم ماشین اگه دستم باشه مسافر کشی می کنم تا پول داشته باشم ولی هیچ گاه فکر سکس با مسافرها را نمیکردم تا این که روز شنبه بود داخل شهر خبری از مسافر نبود و من گفتم میرم بیرون از شهر اگه مسافر هم نبود به دوستم سر میزنم رسیدم سر فلکه یکی از شهرهای توابع شهرمون دیدم زنی مانتویی ایستاده گفتم بذار ببینم سوار میشه یا نه که چراغ زدم و اون هم دست تکان داد و من هم سوارش کردم البته عقب نشست وقتی راه افتادم شروع کرد به صحبت و پرسید چه کار می کنی که من گفتم با ماشین تاب میخورم گفت بنزین مصرف میشه منم گفتم بابام میده بعدش شروع کرد از خودش بگه گفت که شوهرم حدود 13 سال است فوت شده و من هستم و دو تا بچه سنش حدود 35 تا 40 میخورد باشه یکم که صحبت کردیم پرسیدم کجا میری که گفت بیمارستان روانی چون چند وقتی اونجا بستری بودم و حالا باید برم پروندم را بگیرم دست کرد توی کیفش و گفت بذار ببینم پول دارم کرایه ات را بدهم وقتی نگاه کرد گفت پول همراهم ندارم چکار کنم گفتم اشکالی نداره و آروم گفتم طور دیگه ای حساب می کنم باهات نمیدونم شنید یا نه وقتی خواست پیاده بشه دیدم کاری ندارم بذار ببینم میتونم باهاش راه سکس را باز کنم یا نه بهش گفتم صبر کنم کارت تموم بشه برسونمت خونتون که گفت اگه کاری نداره باشه ولی الاف میشی گفتم اشکالی نداره صبر می کنم برو و بیا در زمانی که رفته بود افراد زیادی از کنار ماشین رد شده بودند و یکی از انها به آینه سمت شاگرد خورده بود و من ندیده بودم که آینه بسته شده و همش توی این فکر بودم که چطوری بیارمش جلوی ماشین بشینه تا کار را شروع کنم حتی فکر قفل کردن درب عقب را هم کردم گفتم شاید این طوری بیاد جلو ولی این کار را نکردم بعد از حدود نیم ساعت کارش تموم شد و اومد دیدم خودش اومد و جلو نشست این را من چراغ سبز دیدم ازش و خیالم راحت شد که دلش سکس میخواد وقتی نشست حرکت کردم یکم ترسید چون پشت سرم شلوغ بود و همون اول نتونستم برم سمت تقاطع که گفت پس برو دور بزن گفتم کجا ببرمت گفت همان شهری که سوارم کردی من هم دور زدم تقاطع را اومدم از آینه شاگرد عقب را نگاه کنم دیدم آینه بسته است بهش گفتم بی زحمت آینه را باز می کنی و اون هم همین کار را کرد همین موقع بود که دستم را گذاشتم کنار پای چپش و آروم دستم را بردم زیر پاش و مالیدم به پاش دیدم عکس العملی نشون نداد خیالم راحت شد که خودش پایه سکس هست بحث را بردم سمت حرف رفتن و گفتم بعد از فوت شوهرت با کسی نبودی که گفت چرا صیغه بودم طرف به جای این که خرجی من را بده از من خرجی هم می گرفته من هم ولش کردم همین طور که دستم را گذاشته بودم روی پاش دستم را حرکت دادم سمت کوسش که دستم را گرفت و گفت نه این کار را نکن فقط پایین را بمال بالا نیا دستش را گرفتم و گذاشتم روی کیرم گفتم بمالش یکم که زود دستش را کشید و گفت این کار را نکن هم حال من خراب میشه هم حال خودت من این بار دستم را بردم سمت سینش که باز دست من را پس زد و گفت وسط خیابون همه می بینند زشته من هم دستم را گذاشتم روی پاش و رونش را ماساژ میدادم تا مخالفتی نکنه بهش گفتم وقت داری 10 دقیقه با هم وقت بگذرونیم که گفت نه من هم دستم را بردم دوباره سمت کوسش گفت مگه نگفتم نکن گفتم حداقل بذار کوست را بمالم اون هم قبول کرد باز گفتم چرا نمیای با هم بخوابیم گفت مکان با خودم بیرون نمیام باهات فقط پول داری همین الان بریم گفتم چقدر میخوای که گفت 70 هزار تومان گفتم برات کارت به کارت میکنم که گفت فقط نقد منم زنگ زدم به یکی از دوستام که داخل مغازه اقوام کار میکنه گفتم 70 تومان پول میخوام گفت دارم ولی کسی نیست که برم عابر بانک بریزم به حسابت من هم گفتم حالا نمیشه بیای بعد برات کارت به کارت می کنم گفت نه منم چون نمیخواستم از دستش بدم به زور نبردمش برای سکس تا رسیدیم سر کوچه ای که میخواست پیاده بشه بهش گفتم شماره ات را میتونم داشته باشم که شماره اش را داد و اسمش را پرسیدم گفت لیلا من هم ذخیره کردم و رفتم مغازه اقوام دیدم که خودش اومده گفتم من 200 تومان پول میخوام چون براش کار کرده بودم بهم داد فردای این جریان زنگ زدم به لیلا و گفتم من علی هستم و خودم را کامل معرفی کردم تا شناخت گفتم امروز بعدازظهر وقت داری گفت بیا گفتم ساعت 2:30 بعداز ظهر میام فقط بگو کجا بیام گفت همون موقع زنگ بزن آدرس دقیق میدم منم سر ساعت 2:20 زنگش زدم گفت ده دقیقه دیگه زنگ بزن منم سر موقع زنگ زدم گفت همونجا که دیروز پیاده شدم بیا داخل در کرم رنگ بزرگ باز میذارم بیا داخل و در را ببند منم رفتم و همین که خواستم در را ببندم دم در اتاق دیدمش با تک پوش و شلوار ساپورت مشکی بدون روسری بود گفت بیا داخل وقتی رفتم داخل گفت پول را بده گفتم بریم داخل اتاق بعد که گفت نه همین جا من هم پول را بهش دادم رفتم داخل اتاق گفت الان میام بذار دستمال بیارم من پتو را روی قالی پهن کردم تا اومد داخل شروع کرد لخت بشه گفت زود لباس هات را در بیار منم همین کار را کردم در حین لخت شدن یک خط عربی صیغه محرمیت خوند منم سریع گفتم قبلت که گفت حالا محرم شدیم زود باش اون به جز سوتین همه را در آورد منم فقط زیر پوش داشتم کیرم را گرفت دستش و کاندوم را خواست بکشه سرش گفتم یکم بخورش شق بشه کامل گفت بدم میاد منم اصرار نکردم دست راستم را گذاشتم روی کوسش و یکی از انگشتام را فشار دادم داخل که دیدم داخل کوسش خیس هست گفت با کیرت بفرست داخل بهتره من درازش کردم و کیرم را گذاشتم روی کوسش و آروم فشار دادم داخل و افتادم روش سوتینش را زد بالا خودش منم در حین کردن سینه چپش را میخوردم گاهی هم بوسش میکردم که گفت پاهات را بلند کن گفتم چرا گفت میخوام تنگ تر بشه زود حال بیای کوسش یکم گشاد بود و لبه هاش بیرون زده بود و سیاه بود با این که کیر من حدو 20 سانت است ولی زیاد کلفت نیست حالا اون پاهاش بسته بود منم به 2 دقیقه نشده آبم اومد ریختم داخل کاندوم ولی لیلا متوجه نشد من همین طور به کارم ادامه دادم تا کیرم نخوابه بهش گفتم از کون میدی که گفت نه درد داره نمیدم منم نمیخواستم اذیتش کنم به کارم ادامه دادم بهش گفتم پاهات را باز کن تا من بین پاهات قرار بگیرم و اون هم این کار را کرد گفت چرا آبت نمیاد منم گفتم دیر ارضا میشم با این که دروغ میگفتم و یک بار آبم اومده بود محکم تلمبه میزدم گفت یواش صدا میره بیرون آخه صاحب خانه زن مسنی بود که می گفت دوستم است و خونه بود من گفتم دوست دارم و اون همش آخ و ناله میکرد و من این طوری حال میکردم تا این که حدود 10 الی 15 دقیقه گذشت و من برای بار دوم آبم اومد و دیگه خسته شده بودم برای همین خوابیدم روش تا آبم اومد ریختم داخل کاندوم و بلند شدم از روش کیرم را کشیدم بیرون از کوسش یک دستمال برداشتم و کاندوم را در آوردم و با دستمال خودم را تمیز کردم اون هم خودش را تمیز کرد و رفتیم بیرون حالا که حدود یک ماه از این جریان میگذره من تصمیم دارم اگه بازم پول دار شدم برم سراغش و بکنمش البته یکی از دوستانم هم گفته منم میام و قراره جورش کنیم بریم برای کردن اگه جور شد حتما جریان را می نویسم ببخشید یکم طولانی شد چون این اولین سکسم بود خواستم کامل بنویسم فقط فحش ندید چون همش واقعیت بود که نوشتم

نوشته: علی


👍 5
👎 11
33984 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

645888
2017-08-17 21:57:41 +0430 +0430

خوب چیکار کنم که همش واقعی بود (dash) اگه باهام اومدی کلاس قران فحش نمیدم

0 ❤️

645892
2017-08-17 22:01:22 +0430 +0430

حرفی ندارم واقعا

0 ❤️

645896
2017-08-17 22:07:17 +0430 +0430

بعد چند وقت احساس کردم یک داستان واقعی خوندم! اما نمی دونم چرا همه دوست دارند کیرشون رو بزرگ نشون بدن! 20 سانت !!!همین شد که یک کم به واقعی بودن داستان شک کردم.

0 ❤️

645900
2017-08-17 22:09:21 +0430 +0430

سوراخ فوری شرعی…اجاره بشرط تملیک

با یک قبلت و هفتاد هزار وجه رایج هم ثواب کردی و هم حال

گلستونه لامصب مملکت نیس که …!

0 ❤️

645902
2017-08-17 22:10:54 +0430 +0430

ملت همه كلفت و بزرگه كيراشون پ چرا در واقعيت اين نيستيد

1 ❤️

645914
2017-08-17 22:54:46 +0430 +0430

باشه فحش نمیدیم

0 ❤️

645919
2017-08-17 23:57:14 +0430 +0430

بیست و هفت سالته و تازه اولین باری که سکس کردی الان بوده؟؟؟؟؟؟ تا حالا چه گهی میخوردی؟؟؟ مردم تا بیست و هفت سالگی کس و کون های تا شعاع سیصد کیلومتری شونو جرواجر میکنن… کسخلعلی خان قاجاری هستی برای خودت

0 ❤️

645926
2017-08-18 02:36:53 +0430 +0430

یه بار آبت اومد و ادامه دادی! مطمئنی کاندوم بوده یه وقت تیوپ دوچرخه نبوده!!! چون کاندوم ۱۰۰٪ پاره میشه و نمیشه ادامه داد

1 ❤️

645951
2017-08-18 06:47:23 +0430 +0430

رقت انگیز بود :|
دیگه ننویس

1 ❤️

645956
2017-08-18 07:12:51 +0430 +0430

افتضاح بود و دروغ

0 ❤️

645960
2017-08-18 08:17:51 +0430 +0430

دیگه ننویس مرسی اه

0 ❤️

645967
2017-08-18 09:10:23 +0430 +0430

بچه کونی درست دیالوگ ها رو بنویس.انگار دو تا ادم اهنی میخوان همدیگر رو بکنن.یاد فیلم ترمیناتور افتادم.
اینکه هرچی میگفت.تو میگفتی چشم.
احیانا اگه دسته بیل ت کونت میکرد هم میگفتی باشه.

2 ❤️

645991
2017-08-18 11:45:23 +0430 +0430

خاک بر سر گدات کنم یعنی الان يه ماهه معطل هفتاد تومني؟بچه گدا

1 ❤️

646004
2017-08-18 13:25:25 +0430 +0430
NA

(dash) (dash) (dash) vjeqd khub bodeclyla khanom mhrm nmhrm srsh mshodee ? 🙄 (dash)

0 ❤️

646023
2017-08-18 18:43:42 +0430 +0430

این همه کس دادم بیست تا یکیشون کلفت بود.همه خیار شور قلمی هستن

0 ❤️

646070
2017-08-18 21:32:41 +0430 +0430

داداش اوضاع کامپیوتر خرابه!؟ ما داریم کامپیوتر میخونیم یعنی بگا لفتیم؟؟ کیر توش :/

0 ❤️

646113
2017-08-18 23:00:34 +0430 +0430

Dadach oromie nist ini k migi?
Doe meydon emamhosein???

0 ❤️

646140
2017-08-19 03:29:12 +0430 +0430

خدا شفاه بده

0 ❤️

646314
2017-08-20 05:21:00 +0430 +0430

برو بابا کصمغز… :| تا بیست سانته خوندم -_-

0 ❤️

646418
2017-08-20 19:26:13 +0430 +0430

شهر شما چه قد ارزونه
منم یه چنین تجربه ای دارم ولی ۱۵۰ پیاده شدم
در هر صورت
نوش جونت

0 ❤️

692520
2018-06-06 21:18:58 +0430 +0430

شماره جنده از ارومیه خواهشااااا

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها