ماجراهای من و عموم

1389/09/17

سلام اسم من طناز است تصمیم دارم خاطرات سکسی خودم براتون بنویسم دلم میخواد همونجور که من لذت بردم شما هم لذت ببرید .
من بر خلاف همه که در سن 16 -17 سالگی یا بیشتر با سکس ومسایل جنسی آشنا میشن از 5 سالگی با این چیزها آشنا شدم .عموی من 7سال بزرگتر از من بود وهر موقع می امد خونه ما یا من می رفتم خونه مادر بزرگم عموم من میبرد یه جای خلوت خونه و دستش میلغزوند زیر دامنم و تو شورتم و شروع میکرد با کس من ور رفتن خب حس خوبی به من دست میداد یه جورایی کسم غلغلک میشد و خوشم می اومد عموم هم به من میگفت از این بازیا خوشت میاد ؟منم جواب میدادم بله بعد عموم میگفت اگر به کسی در مورد این موضوع حرفی بزنم دیگه نمیتونیم ازاین بازی های خوب داشته باشیم عموم با کف دست کسم را میمالوند گاهی هم لبهای کسم باز میکرد و انگشتش میذاشت لای کسم بعضی وقتا هم منو مینشوند روی خودش و خودش را تکان میداد البته از روی لباس ومن یه چیز سفت را زیر کسم حس میکردم این برای مدت زیادی به همین شکل ادامه داشت از اونجایی که مادرم سر کار میرفت بیشتر وقت من تو خونه مادر بزرگم سپری میشد بعد از مدرسه هم با سرویس میرفتم اونجا تا ساعت 5-6 یا گاهی هم تا ساعت 9-10 شب اونجا بودم
مادر بزرگم ظهرها چندتا قرص اعصاب میخورد و میخوابید و تا چند ساعت بیدار نمیشد پس کار سکس عموم با من راحتتر بود .
وقتی 8 ساله بودم یه روز که عموم دراز کشیده بود و من روی اون نشسته بودم و اون چیز سفت را زیر کسم حس میکردم کنجکاو شدم که ببینم چیه از عموم پرسیدم میشه من اینو ببینم ؟ عموم اولش یه کم تردید داشت بعد زیپ شلوارش را باز کرد و یه چیز دراز و نسبتا کلفت را از تو شلوارش در اورد اولش یه کم ترسیدم نمیدونم شاید هم تعجب کرده بودم تااون روز چیزی را به این شکل ندیده بودم در ضمن خیلی هم خوشرنگ بود صورتی پر رنگ که سرش یه خورده تیره تر بود عموم دستم را گرفت و حلقه کرد دورش وبهم گفت اینطوری دستت را بالا پایین کن منم همین کارو کردم که دیدم عموم یه طوری عجیبی خوشش امده وداره از خوشی به خودش میپیچه و اخ واوخ میکنه بعد از یه مدت یه چیزی مثل سفیده تخم مرغ خام با فشار از اون بیرون پرید وعموم شل شد واز حال رفت یه کم ترسیده بودم نکن بلایی سرش اومده باشه ولی وقتی دستش گذاشت رو کسم و اونو مالش داد فهمیدم طوری نشده .اونروز فهمیدم که اسمش" کیر " تا مدتی هم کار من این بود که با کیر عموم اینقدر بازی کنم تا ابش در بیاد
بعد یه روز عموم منو خوابوند روی تخت پاهام باز کرد و سرش برد وسط پام وشروع کرد کسم لیسیدن بعد هم کیرش اورد نزدیک دهنم و به من گفت بلیسش اولش خوشم نمی امد ولی عموم کیرش مالید به لبهام بعد هم با دستش دهنم رو باز کرد و کیرش گذاشت تو دهنم منم شروع کردم به لیسیدنش وبهم گفت مثل پستونک بمکش وکلی هم کیف میکرد وبه محض اینکه ابش میخواست بیاد کیرش میکشد بیرون و ابش را میپاشید روی صورتم ولی یه بار تمام ابش ریخت توی دهنم بد مزه که نبود یه جورایی خوشمزه هم بود .این ادامه داشت تا من 10 ساله شدم که پدرم یه ماموریت گرفت و ما به یه شهر دیگه رفتیم من دیگه کاملا به سکس عادت کرده بودم و برام خیلی سخت بود یه بار تعطیلات عموم امده پیش ما به من یاد داد که خودم رو ارضا کنم تا خیلی بهم سخت نگذرد وبهتر از هیچی بود البته در تعطیلات گاهی ما به شهر خودمون میرفتیم وگاهی هم مادربزرگم با عموم می امدن ولی در سال دو یا سه بار میشد و این برای من که تقریبا هفته ای سه روز با عموم سکس داشتم کافی نبود .ولی یک شب اتفاق جالبی افتاد ، من بیدار شدم وتشنه بودم وقتی برای خوردن اب به اشپز خونه رفتم باید از جلو اتاق پدر مادرم میگذشم
که صدای واای شنیدم کنجکاو شدم و توی اتاق سرک کشیدم اتاق یه ایینه قدی بسیار بزرگ داشت که سرتاسر یک دیوار را گرفته بود من اونها را تو ایینه میدیدم ولی اونها متوجه حضور من نشدند مادرم سرش رو برده بود وسط پای بابام و داشت ساک میزد بابام هم بخودش میپیچید و میگفت : وااای بیشتر ،بعد هم مامانم خودش را کشید رو بابام کیر بابام کرد تو کسش وشروع کرد خودش روی کیر بابام بالا پایین کردن و طوری قرار گرفت که بابام میتونست سینه هاشو بخوره ، بابام سینه هاشو میمکید گاز میگرفت وبا دست فشار میدا د حالا نوبت مامانم بود که اخ واوخ کنه ومرتب میگفت :بیشتر محکمتر سینه هامو بخور ااااخ چه حالی میده. منظره بسیار تحریک کننده ای بود مخصوصا که یک آباژور با یک لامپ قرمز پر نور هم روشن بود بعد از اون شب من گوش به زنگ بودم وگاهی که اونا سکس داشتن من تماشاشون میکردم وخیلی چیزها رو درمورد سکس و روابط جنسی یاد گرفتم
توی مدرسه راهنمایی هم با دوتا دختر دوست شده بودم اونها اول یکی دوتا فیلم سکسی برام اوردن بعد هم شروع کردیم به رفت و امد با هم و دفعات اول فقط با کس های هم بازی میکردیم
یعنی دستمون میذاشتیم رو کس همدیگه و میمالوندیم تا آب کسمون در بیاد گاهی هم انگشتامون میکردیم وسط لبهای کس همدیگه تا اینکه یک روز یکی از بچه ها یه فیلم اورد درباره سکس دخترها باهم از اون فیلمها که دوربین زوم میکنه رو کس دخترا و و دخترا کس و سینه هم دیگه را میمالیدن ومیمکیدن وکس هاشون میمالیدن بهم، ما یاد گرفتیم که چطوری باهم یه سکس واقعی داشته باشیم و همه اینها هم همیشه خونه ما بود که مادرم سر کار میرفت و ما ساعتها تنها بودیم مخصوصا تابستونا که دیگه واقعا معرکه بود گاهی ما سه نفر ازبس مشغول سکس بازی بودیم یادمون میرفت نهار بخوریم .ما سینه های هم میمکیدیم البته هنوز سینه هامون کامل رشد نکرده بود ،کس همدیگه رو میلیسیدیم ، کسامون رو میچسبوندیم به هم ،روی هم دیگه می نشستیم وخودمون رو تکون میدادیم واز این کارها سیر نمیشدیم وقتی دوره راهنمایی تموم شد ومن 14 ساله بودم ماموریت پدرم هم تموم شد و ما به شهر خودمون برگشتیم ومن خوشحال بودم از اینکه میتونم دوباره با عموم سکس داشته باشم عموم 21 ساله و دانشجو بود و توی تیم بسکتبال دانشگاه هم بازی میکرد قد بلند و عضلات به هم پیچیده زیبایی پیدا کرده بود با چشمهای عسلی و موهای خرمایی روشن وکیری که معمولا از زیر شلوار های تنگ و چسبونش خود نمایی میکرد همه دخترها ارزو داشتن با اون سکس داشته باشن . یه روز به بهانه پرسیدن اشکالات درسی ظهر از مدرسه به خونه مادربزرگم رفتم
بعد از خوابیدن مادر بزرگ و پرسیدن چندتا سوال درسی از عموم موقعیت را مناسب دیدم دستم رو از روی شلوار روی کیر عموم گذاشتم و فشار ش دادم و به عموم گفتم بازی های خوب بچگی یادته عموم خندید و گفت مگه میشه یادم بره چه لذتی داشت ظهرها تو همین اتاق ساک زدن تو ،حال کردن .من .گفتم میخوای یه بار دیگه امتحان کنیم ؟ مسلما جوابش مثبت بود
من دیگه 8 ساله نبودم یه دختر 15 ساله که خیلی زود با مسایل جنسی آشنا شده بودم بیشتر شبها سکس بازی مادر پدرم و 8-9 تا فیلم سکسی دیده بودم و حدود 1سال و نیم با دوتا دختر دیگه سکس داشتم و در مواقعی هم خودم را ارضا کرده بودم .
عموم لباسای من و خودش بیرون اورد کیرش واقعا هوس انگیز بود کمی تیره تر ازاون موقع ولی هنوز خوشرنگ و بزرگ وکلفت بود کیرش به صورتم نزدیک کرد منم که مدتها منتظر همچین لحظه ای بودم شروع کردم به ساک زدن .پایین کیرش رو تو دستم گرفته بودم و بالا پایین میکردم و سر کیرش هم تو دهنم بود ومیک میزدم و هم زمان با زبونم کیرش میلیسیدم و اونم شروع کرد با سینه های من بازی کردن با دستش یواش اونا رو میمالید با زبونش انقدر با نوک سینهام بازی کرد که نوک سینهام سفت شد وزد بیرون دستش به پشتم مالید واروم اومد پایین تا رسید به به کپل وباسنم یهو احساس کردم خیس شدم سرم بردم جلو وشروع کردم گردن عموم را بوسیدن ومکیدن بعد هم عموم شروع کرد به لیسیدن گردنم ولبهاش گذاشت روی لبم ولبهام میمکید زبونش میکرد توی دهنم وزبونم را میمکید و با دستش هم کسم میمالید جریان اب کسم شدید تر شده بود عموم شروع کرد به لیسدن کس من لبهام گردنم وسینهام، نوک سینهام بین لباش میگرفت و میکشید ومیمکید لباش یه داغی خوشایندی داشت ومن لذت میبردم واز خوشی به خودم می پیچیدم عموم به شدت منو تو اغوش خودش فشار میداد بطوری که سفتی و داغی کیرش روی کسم حس میکردم و داشتم از خوشی دیوانه میشدم بعد من انداخت روی تخت ودوباره شروع کرد به لیسیدن من شکمم زیر شکمم وکسم اول کسم میبوسید ومنهم کسم داده بودم بالا که اون راحتتر بهش دسترسی داشته باشه لبهاش چسبوند به لبهای کسم واروم شروع کرد به مکیدن اونا بعدازچند ثانیه زبونش بیرون اورد وشروع کرد به لیسیدن کسم زبونش میبرد وسط چاک کسم واونجارو لیس میزد منم تو حال خودم نبودم مرتب ناله میکردم و کسم میدادم بالا عموم هم باشدت بیشتری لیس میزد عرق کرده بودم گاهی نیم خیز میشدم و بهش نگاه میکردم که با چه ولعی کسم میلیسه هرچی من بیشتر ناله میکردم اون با اشتیاق بیشتری کسم میلیسید و میمکید بعد عموم کاری کرد که بیشترین لذت به من داد" کلیتوریسم "،شروع کرد به مالیدن اون اول اروم بعد محکمتر بعد هم اونو با لبهاش گرفت ومیک زد لباش دور کلیتوریسم سفتتر کرد و با زبونش هم بااون بازی میکردومیمالوندش واقعا نمی تونم لذتی رو که اون لحظه میبردم براتون توصیف کنم بهتون توصیه میکنم خودتون یه بار تجربه اش کنید .بعد یهو بی اختیار پا هامو انداختم دور گردنش و باشدت سرش به کسم فشار دادم اونم دیوانه وار میک میزد وبا فشار زبونش کلیتوریسم و تحریک میکرد وناگهان پاهای منو از گردنش باز کرد و خودش روی من کشید بالا وکیرش رو گذاشت روی کسم تا حالا اینو دیگه تجربه نکرده بودم و فکر هم نمیکردم به این زودی تجربه اش کنم لبای کسم و باز کرد وکیرش گذاشت وسط اونا وشروع کرد بالا پایین رفتن و هم زمان سرش رو اورده بود پایین و سینهام میمکید ومیلیسید وگاز میگرفت منم تند تند خودم تکون میدادم کسم میدادم بالا و خودم زیر عموم بالا پایین میبردم سعی میکردم چیزهای که تو فیلمها یا موقع سکس بازی مامان بابام دیده بودم انجام بدم تا عمو حسابی حال کنه اونم کیرش مرتب به جاهای حساس کسم میمالید نوک کیرش میذاشت رو کلیتوریسم و باهاش بازی میکرد بعد چند دقیقه جریان گرم ابش رو وسط کسم حس کردم وااااای چه حالی داد ! هردو بیحال شده بودیم .عموم منو تو اغوشش گرفت و شروع کرد به نوازش کردن من و گفت دختر تو چه وارد شدی تا حالا سکس با هیچ دختری اینقدر به من حال نداده و اینقدر منو نوازش کرد وبوسید تا یه کم ارومتر شدم و تونستم بلند شم ولباسام بپوشم .این برنامه برای مدت بسیار طولانی ادامه داشت و ما هردفعه موقعیت های جدیدی را تجربه میکردیم گاهی من میخوابیدم روی عموم کسم میچسبوندم به کیر قشنگش و سینه هام میکردم تو دهنش که واقعا حال میداد گاهی هردو روبروی هم مینشستیم و کیرش میمالید به کسم وهم زمان سینه هام میمالید یا میمکید گاهی ایستاده سکس میکردیم گاهی از عقب کیرش میمالید به کسم و با دستهاش هم سینه هام میمالید تقریبا تا 4 سال که دیپلم گرفتم وپیش دانشگاهی تموم کردم ،ما هفته ای یک یا دو بار گاهی هم که موقعیت جور بود بیشتر سکس داشتیم بجز مواقعی که من نمیتوانستم تازه اون موقع هم با ساک زدن وخوردن ابش عموم راضی میکردم .
(وچند باری هم عموم کیرش کرد تو کونم که چون کیرش بزرگ بود من خیلی درد میکشیدم و در نهایت گذاشتیمش کنار)
بعداز ازدواج عموم هم این کار ادامه داشت البته خیلی مشکل بود من به خونه عموم میرفتم وشب عموم بعد از خوابیدن همسرش می امد پیش من و ما یه سکس پر شور و حال داشتیم تا اینکه یه شب همسرش بیدار شد و مارو در حال سکس کردن دید اول یه خورده سر صدا کرد بعد عموم باهاش صحبت کرد ومتقاعدش کرد که میتونیم سکس سه نفره داشته باشیم به سختی قبول کرد اونهم به این شرط که یک بار بیشتر نباشه
ولی بعد از اولین بار که سه تایی با هم سکس کردیم حالا این اونه که هفته ای یکی دو بار زنگ میزنه و منو برای سکس سه نفره دعوت میکنه . و من همسرش به نوبت کیرش میخوریم
البته حالا دیگه اون بیشترین لذت میبره چون عموم همه ابش تو کس اون خالی میکنه . چند باری هم با همکلاسی های پسر دانشگاه سکس دسته جمعی داشتم وقتی یکی از اونا کیرش میکنه تو کست ویکی تو کونت ویکی هم تو دهنت وسینهات هم معمولا تو دهن اونی که کیرش تو کست است و همه اب کیرشون توی تو خالی میکنند نمیدونی چه لذتی داره یا وقتی اونا اینقدر حشری میشن واینقدر کیرشون توی کس وکونت تکون میدن که تخماشون با هم تماس پیدا میکنه واقعا اوج لذت است . اوووووووووووووووووووووووووی

نوشته:‌ طناز


👍 1
👎 3
223915 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

269601
2010-12-08 12:16:06 +0330 +0330
NA

خوشم اومد . درود به عموی خوش کیرت که از بچگی با این عمل مقدس اشنات کرد ولی نگفتی کی پرده تو زد و اوپنت کرد . اگر میتونی اون جریان رو هم تعریف کن.

0 ❤️

269603
2010-12-08 14:48:14 +0330 +0330
NA

جالب بود اگر چه ضایع بود همش از تخیلاتته اما قشنگ نوشته بودی دمت گرم خوب بود دمت گرم.

0 ❤️

269604
2010-12-08 19:30:12 +0330 +0330
NA

khub bud azizam ama say kon faghad ba ye nafar k mishnasish sex koni pesaraye daneshgaho bikhial sho

0 ❤️

269605
2010-12-09 00:53:33 +0330 +0330
NA

واقعا خانواده دوست داشتنی دارید…احسنت…رحمت به اون کیری که تورو بکنه …ولی بالشخصه پدر بی عرضه ای داری،که گوشتی مثل تورو از دست داده …از قدیم گفتن چراغی که به خانه رواست…خاموش کن تو مصرف برق صرفه جویی بشه…
هرچی فکر کردم واسه کس شعرای مزخرفت از این نقد بهتر پیدا نکردم … داستان نویسی رو کنار بذار برو همون کوسو بده،آیندت بهتره جونم …

آب کیر منم اگه دوست داری هست بیا بخور

2 ❤️

269606
2010-12-16 19:06:28 +0330 +0330
NA

Dastanaye ghadimi ghashangtaran.
To intori dadio midio ehtemalan khahi dad goshad mishi haaaaaaa

0 ❤️

269607
2011-01-24 15:13:41 +0330 +0330
NA

be nazare man to boro hamun kuneto bede pool dar ar jendeye khali baf

0 ❤️

269608
2011-01-24 15:43:39 +0330 +0330
NA

حد اقل خوب نوشتی دمت گرم

0 ❤️

269609
2011-06-16 23:37:51 +0430 +0430
NA

az hagh nagzarim kir nadide khafani hasti ha

0 ❤️

269610
2011-08-09 05:36:29 +0430 +0430
NA

:X =D> ;) عالی بود من که حسابی حال کردم وآبم اومد
کاش منم یه عمو باحال داشتم

0 ❤️

269611
2011-08-21 11:40:13 +0430 +0430
NA

داستانت خیلی قشنگ بود مرسی
قابل توجه بعضی دخترای!!!

0 ❤️

269612
2012-02-04 14:13:01 +0330 +0330
NA

از سکس با محارم متنفرم …

0 ❤️

269613
2013-01-15 00:44:09 +0330 +0330
NA

ای خدا وقتی تو 14 سالت بود عموت 21 سال داشت اخه خاک بر سر من وقتی تو 7 سالت بود عموت به سن بلوغ رسیده بود بازم مجبورم بگم خــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــقــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــات ذهـــــنــــــیات جـــــلـــــقــــــیـــــات(جمع جلق زنها)

0 ❤️

269614
2013-01-16 07:30:47 +0330 +0330
NA

اين يك رمان بود!!!

0 ❤️

269615
2014-12-09 09:09:01 +0330 +0330
NA

آب کیرم پر فشار وزیاده میخوریش؟

0 ❤️

848523
2021-12-18 08:29:10 +0330 +0330

۱۴ سالا بود یا ۱۵؟؟؟؟یعنی تو روز به روزه خاطرات ۵سالگیت یادته؟

0 ❤️