ماجرای اولین سکس با نامزدم

1390/06/25

سلام بچه های عزیز من اسمم احمده 23 سالمه یه بوتیک دارم که خیلی خوب میچرخه بچه شیرازم میخوام ماجرای اولین سکس با نامزدم رو براتون تعریف کنم فقط هر خوبی وبدی بود تورو خدا ببخشید بچه ها باور کنید این داستان واقعی هستش
حدود شش ماه پیش مادرم به فکر زن گرفتن برا من بود و یه دختر خوب و خوشگل که اسمش مژگان بود و 18 سالش بود و خونشون تو کوچه ما بود رو برام انتخاب کرده بود من خیلی ازش خوشم میومد اخه خیلی زیبا بود وازاین دختر ای سبک وسوسول نبود خلاسه بعد ازیه مدت که کارامو درست کردم اجازه گرفتیم بریم خواستگاری شب ساعت 9:30بود که همه اماده شدند بریم. منم کلی تر گل ورگل کرده بودم خیلی استرس داشتم خلاصه اونشب به خوبی وخوشی گذشت ومعلوم بود خانواده عروس راضی هستن. بعداز 2روز عروس جواب بله رو به من داد و 1هفته بعد رفتیم آزمایش خون جواب مثبت بود و 1ماه بعد که روردین 90 بود قرار شد ما بریم عقد کنیم روز عقد کلی حال کردم و اون روز وقتی عقد کردیم مژگان ومن ومامان هردومون تو ماشین من نشستند وبقیه باماشین خودشون رفتیم خونه دم در همه پیاده شدند مامانم گفت شما 2تا برین توشهر یه گشت بزنید تا ازهم دیگه رو نگیرید و اینقدر ساکت نباشید گفتم باشه رفتیم و یواش یواش راه افتادیم با هم صحبت کردیم بستنی خوردیم …واقعا زیبا بود صورت سفید موهای تقریبا بور چشمان رنگی واندام های واقعا زیباو سکسی تا نزدیک های شب میگشتیم وشب رفتیم خونه شام رو با خانواده خونه ما بودند نزدیک های ساعت 12شب رفتن خونه اون شب تا صبح شد کونم پاره شد فرداصبح ساعت 9رفتم خونه مژگان (ازاین جا به بعد خلاصه شده نیست )

در زدم مامان مژگان برداشت گفت بله گفتم احمدم با هزار تا تعارف گفت بفرما تو رفتم داخل و کلی سلام تعارف تیکه پاره کردم گفتم پس مژگان کجان گفت تو اتاقشه نمیدونه تو اومدی میخواستم غافل گیر بشه. رفتم در اتاق در زدم در رو باز کرد رو سری سرش نبود وبا یه تیشرت و شلوار جلوم ایستاد چه کیفی کرد با سلام کرد گفت احمد واقعا از دیشب تا حالا دلم برات تنگ شده بود گفتم منم همین جور عزیزکم رفتیم رو تخت نشستیم کلی باهم حرف های عشقی زدیم کم کم راست کردم و شلوارم ضایع شده بود خیلی نگاه شلوارم میکرد بعد یه دفعه خوابید روتخت منم یواش کنارش خوابیدم وای چه حسی داشتم کم کم رفتیم تو فاز لب گرفتن و عشق بازی کردن ای لب میگرفتم واروم دستم رو گذاشتم رو سینه هاش وای چه نازبود شروع کردم به مالوندن ورو تیشرتش اون 2تا پرتقال رو می خوردم دستم رو بردم زیر تیشرتش دستم رو گرفت گفت زیاده روی نکن دیگه خیلی دوستش داشتم نمیتونستم رو حرفش حرف بزنم با یه اخم کوچولو گفتم باشه گفت اخم نکن دیگه عزیزم گفتم اخه گفت پس باشه ولی مواظب باش اسیب بهم نرسونی گفتم چشم اومدم بیفتم روش که در زدن خودمون رو مرتب کردیم مژگان گفت بفرما داخل مامانش بود 2تا لیوان اب پر تقال برامون اورد وزودی رفت فقط بد جوری نگاه مژگان میکرد ویه نمه می خندید وقتی رفت دیدم شلوارمژگان خیس خیسه بیچاره کلی خجالت کشید اب پر تقال رو خوردیم وباز آهسته با یه لب کوچولو خوابوندمش رو تخت دستم رو کردم زیر تیشرتش سوتینش روباز کردم واوردمش بیرون یه سوتین سفید خوش بو خوشگل داشت تیشرتش رو زدم بالا وای سینه های سفید پرتقالی نوک قهوهای کم رنگ یه نمه سفت وای چه چیزی بود یه نیگاه بهش کردم گفتم تو واقعا نجیبی لبم رو اروم گذاشتم رو نوک سینه هاش اروم گفت اوه سینه هاشو اینقدر خور دم که نزدیک بود ابم بیاد دیگه یواش یواش اروم شده بود وهمش نمیگفت بعد از عروسی رفتم پایین وشلوارشو اروم کشیدم پایین یه شرت صورتی پاش بود یه دفعه گفت احمد گفتم گیر نده دیگه شرتش خیس خیس بود شرتش رو در اوردم وای وای یه کس سفید سفید وکاملا لبهاش روهم 2تا پاشو چسبوندم به هم اوردبالا وای عجب کس کونی داشت شروع کردم به خوردن کسش وای چه بو یی داشت شلوارمو در اوردم و کیر 17سانتیم پرید بیرون مژگان با یه خنده گفت بیشعور یه دفعه گفت منو از عقب میکنی گفتم باشه چشم کیرمو با یه تف خیس کردم واروم گذاشتم دم سوراخ کونش با بد بختی فشار دادم تو میگفت وووااااییی شروع کردم به خیلی اروم عقب جلو کردن وای چه حالی میداد یه دفعه گفتم مژگان چهار دستو پا بخواب گفت باشه وقتی چهار دست پا خوابید تا زه کونشو به طور کامل دیدم بازم با فشارکیرم رو دادم داخل با چند تا عقب جلو دیدم داره میاد گفتم مژگان داره میاد گفپ بریز رو کمرم منم با کلی اخ پوخ خالیش کردم رو کمرش مژگان گفت چته ابرومون رفت یه دفعه دیدم ابم که ریختم رو کمرش داره از لا پاش میریزه رو تخت گفتم الانه که تخت رو به گند بکشه که چشمم به شرت مژگان افتاد و زود همه ی ابم رو پاک کردم و یه شرت دیگه پوشید و لباسامونو پوشیدیم و مژگان گفت فکر نمیکردم اینقدر زود پسر خاله شی رفتیم پیش مامان مژگان.

بچه ها تو رو خدا اگه بد بود ببخشید دیگه

نوشته: احمد


👍 2
👎 0
68769 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

299229
2011-09-17 00:06:34 +0430 +0430
NA

خلاصه هست نه “خلاسه”.
در ضمن كسي كه اينقدر راحت كون داده اينقدر ها هم نجيب نبوده 8}

0 ❤️

299230
2011-09-17 00:42:30 +0430 +0430
NA

خوششم اومدخيانت دركارنبود هرچند تازه اولشه.ولي مگه كون دادن به اين راحتياس؟
چه تعريفيم ميكنههه،هميچين زني توخوابم گيرت نمياد
:-D
.موفق باشي
:-)

0 ❤️

299231
2011-09-17 00:44:53 +0430 +0430
NA

از اول بهت بگم داستانت کاملا توهم بود و باور نکردم ، به نظر من تو به عمرت حتی دختر هم ندیدی چه برسه به اینکه سکس کنی ، آخه مشنگ جون دختر که آبش راه بیوفته اونقدر خیس نمیشه که شورت و شلوارشم خیس بشه و مامانش بفهمه تو یه چیزی شنیدی اومدی اینجا توهم زدی ، یه نیگاه بهش کردم گفتم تو واقعا نجیبی :/ :/ :/ :/ :/ ببخشید چی شد به این نتیجه رسیدی ؟؟؟؟؟؟؟
منم با کلی اخ پوخ خالیش کردم :O :O :O آخ و اوخ شنیده بودم نه آخ و پوخ / مژگان جونت مثل خودت شیرین میزده خودت گفت بیا بکن بعدشم میگه زود پسر خاله شدی؟؟؟؟/خالیش کردم رو کمرش مژگان گفت چته ابرومون رفت یه دفعه دیدم ابم که ریختم رو کمرش داره از لا پاش میریزه رو تخت گفتم الانه که تخت رو به گند بکشه به نظر خودت این جملت پر از ایراد نیست؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

299232
2011-09-17 02:09:26 +0430 +0430
NA

بازم اين كله كيرى نظر داد الان فكر ميكنى خيلى خنده دار نوشتى

0 ❤️

299234
2011-09-17 02:58:04 +0430 +0430
NA

آقای ha ha ha دهنت رو پر پشگل میکنم دفعه دیگه بیایی به ساینا بی احترامی کنی
من گشت ارشاد سایتم یه هو دیدی ریدم به حالت کله قمریتو به کدو تبدیل کردم.
به گوش و هوش باش که بکن مامانت همین دور و براست یارو X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X( X(

0 ❤️

299235
2011-09-17 03:36:27 +0430 +0430
NA

سلام من کیر میخوام ولی میترسم طرف مقابلم نامرد باشه

0 ❤️

299236
2011-09-17 03:55:36 +0430 +0430
NA

احتمالا منظورت از رفت توی کونش همون اندازه بندانگشت باشه وگرنه کون فیل که نبوده سریع بره داخل
خیلی هم که داده باشه بازهم باید روش کارکنی و بکنیش
تبریک میگم انشاله موفق باشی

0 ❤️

299237
2011-09-17 04:38:58 +0430 +0430
NA

خانم maryam naz جون عزیزت این کس شرارو ننویس.خودت بهتر میدونی چقد کس لیس تو سایت زیاده.
الان همه شروع میکنن به ایمیل دادن.و اینکه میگن ما نامرد نیستیم.بیا به ما بده…
خودت اینارو بهترمیدونی…

0 ❤️

299239
2011-09-17 05:43:44 +0430 +0430
NA

در مورد داستان که بگم اگه راس بوده باید خدمتتون بگم نامزدتون شدیدا کون می ده.
مریم جان شمام به خدا اگه از بقیه نامردا کیر بگیری ناراحت می شما :D :D یه کیره دیگه این حرفارو نداریم…

0 ❤️

299240
2011-09-17 05:47:29 +0430 +0430
NA

رضا جون به جون خودم کسشعر نوشتما نری بگی بیا اولیش!!! :D :D

0 ❤️

299241
2011-09-17 05:50:09 +0430 +0430
NA

آبروهرچي مريمه برد،أأه

0 ❤️

299242
2011-09-17 06:04:24 +0430 +0430

mashala khanoomamoon che ba tajroban …
bache ha yekam aberoo dari konin …:D

0 ❤️

299243
2011-09-17 06:23:07 +0430 +0430
NA

یعنی دیگه داستانا داره حد هشدار خارج میشه

0 ❤️

299244
2011-09-17 06:28:55 +0430 +0430
NA

مریم خانم خودتو ناراحت نکن آجی جون
هر مریمی که مریم خانم نمیشه!! ;) ;)

0 ❤️

299245
2011-09-17 06:51:15 +0430 +0430
NA

کیر 17سانتیم پرید بیرون مژگان با یه خنده گفت بیشعور یه دفعه گفت منو از عقب میکنی گفتم باشه چشم کیرمو با یه تف خیس کردم واروم گذاشتم دم سوراخ کونش با بد بختی فشار دادم تو میگفت وووااااییی شروع کردم به خیلی اروم عقب جلو کردن

مشنگ كسمغز! يه دور بخون خودت مي فهمي. مگه تا حالا خودت كون ندادي ببيني بار اول چقدر درد داره؟ پس يا تو كس ميگي يا نامزدت بار اولش نبوده! اصلا ولش كن… كيرم تو توهماتت. ريدم به اين سايت كه هرچي جلقيه ميشينه پاي كامپيوتر ميزنه و مينويسه همزمان!

0 ❤️

299246
2011-09-17 06:58:00 +0430 +0430
NA

مثه اسهاله

0 ❤️

299247
2011-09-17 07:50:05 +0430 +0430
NA

آخه شستم تو دماغ عمت …(فقط میخواستم فحش ندم) مگه دریای خزر به کس زنت وصله که شورتو شلوارو تخت و فرش و … خیس شده بودن…؟/؟ اصلا لیاقتت همون فحشه… همون کیرم تو حلقت بهتره. کس مغز، خر خودتی

0 ❤️

299248
2011-09-17 09:31:55 +0430 +0430
NA

maamsaeed فدات حال كردم…وقتي يكي ميگه بخدا راسته يعني ميخواد بگه دروغه ولي شما باور كنيد…حرف راست كه نياز به قسم وآيه نداره همه ميفهمن… برو جونم خودتي…برو جلقتو بزن وباش تا وقت زن گرفتنت برسه …بعد برو يه زن جنده بگير كه بار اول التماست كنه بگه بيا منو از كون بكن…تو هم كه بد بخت كون نديده از كجا بدوني بار اول كه به اين آسوني كير 17سانتي رفت توش يعني زنت كونده حرفه اي تشريف دارند وقبل از تو همه پسراي شهرتون شايد هم كل ايران از كون كردنش…تو هم نيگا كن بگو عجب زن نجيبي دارم به همه داده چقدر دست ودلبازه…الهي عاقبت بخير بشه… >:D< >:D< >:D< =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

299249
2011-09-17 09:39:21 +0430 +0430
NA

يك خانوم محترم اينجاس
:-)

0 ❤️

299250
2011-09-17 10:24:34 +0430 +0430

عزیز اگه میخوایی داستان بنویسی از خودت یکم تخیلاتت رو بیشتر به کار بنداز و مطالعه ات رو زیاد کن تا واقعی به نظر بیاد
مبالغه تو داستان باعث میشه تابلو شه دروغ بوده …
مطالعه کن به دردت میخوره حداقل در آینده اگه زن گرفتی لذت میبره …

0 ❤️

299251
2011-09-17 11:34:10 +0430 +0430
NA

barechi chand vaghte oon 2khtare dige nazar nemide(refighe saina joone4)?
:? :? :? :?

0 ❤️

299252
2011-09-17 11:58:28 +0430 +0430
NA

اون نجابتشه که منو گاییده. با ننش آب کس (یا به قول بچه ها انشعاب اصلی دریای خزر) رو تمبون گلگلیشو می بینن ریسه می رن.
کاکو قربونت یه آماری از بچه های همسایه هم می گرفتی بد نبود ببینی کی را گوزش را 2 3 اینچ باز کرده!

0 ❤️

299253
2011-09-17 12:12:24 +0430 +0430
NA

ببخشید شما به جنده می گید نجیب

0 ❤️

299254
2011-09-17 12:26:15 +0430 +0430
NA

رییییدم

0 ❤️

299255
2011-09-17 12:26:55 +0430 +0430
NA

رییدم

0 ❤️

299256
2011-09-17 15:49:34 +0430 +0430
NA

من به جای اینکه داستانارو بخونم میام کامنتارو میخونم!!! کلی خندست!!! =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

299257
2011-09-17 16:22:34 +0430 +0430
NA

خیلی داستانی خوبه خوبه کیری بود
کسشعر ننویس دیگه برو دستت رو حلقه اون دودولت کن ج ق بزن

0 ❤️

299258
2011-09-17 16:24:01 +0430 +0430
NA

سلام بر خانوم محترم

0 ❤️

299260
2011-09-18 04:09:39 +0430 +0430
NA

hame harfa ro k dustaye azizam goftan dge man kuta miamo faqat migam harfaye baqye ro bekhun

0 ❤️

299262
2011-09-18 17:02:43 +0430 +0430
NA

manam me3 sanaz…ruham shad mishe cm haro mikhunam :D

0 ❤️

299263
2011-09-18 17:48:01 +0430 +0430
NA

عجب کون گشادی هست نامزدت!!
تو هم خیلی نامرد بی ناموسی که راجع به نامزدت این کس شعرارو نوشتی حداقل راجع به کون کردن دوست دخترات می گفتی البته بعید می دونم که تاحالا کونی توی عمرت دیده باشی چه برسه کرده باشی تو فقط عقده اُب داری ، همه هم که میان می گن عجب کس خوش بویی آخه کس کجاش خوش بوست شماها که کس کردین بگین!!

0 ❤️

299264
2011-09-18 18:07:14 +0430 +0430
NA

چی بهت بگم اخه؟!
واقعی باشه برات ماسفم که کردن نامزدتو اومدی اینجا نوشتی!
نباشه کیرم تو مغزت!
دیگه بیشتر از این و بکس گفتن!

0 ❤️

299265
2011-09-22 18:02:29 +0330 +0330
NA

اگه داستانت واقعی بود کیر تودهنت اگه داستان ذهنت بود بازهم کیر تو دهنت
ببخشید ها اخه داستانت خیلی تخمی بود ولی خوش به حالت چقدر زود راضی شد کون بده فکر کنم تجربه ی اولش نبوده قبلا هم یه 30 40 باری داده

0 ❤️

299267
2011-10-01 18:39:41 +0330 +0330
NA

اشغال، هرچی‌ بچه‌ها به شما‌ها داستان کیری بنویس‌ها بگن حقتون هست

0 ❤️