ماجرای سکسی نگین و سارا

1394/01/10

من نگین هستم ۱۵سال دارم می خوام براتون یکی از خاطراتم رو تعریف کنم هم سکس داشتم هم لز ، تو مدرسمون سارا بغل دستی من می نشست باهم تو ردیف آخر بودیم و همیشه از سکس حرف میزدیم یه روز سارا بهم پیشنهاد داد تو زنگ تفریح با هم بریم دستشویی منم قبول کردم تو زنگ هولم داد تو دست شویی و درو بست یهو دستشو گذاشت رو سینم گفتم چی کار داری میکنی!!؟؟ گفت ساکت باش. دکمه هامو باز کرد بعد مال خودشو و دستشو برد از زیر سوتینم سینه هامو گرفت خوشم اومد دستهاش گرم بود. بعد بیشتر دکمه هامو باز کرد و شروع کرد به خوردن سینه هام منم سرشو فشار میدادم تاحالا کسی نخورده بود یهو زنگ خورد تاحالا احساس نکرده بودم که اینقدر زود میخوره بعد رفتیم کلاس. بعد از مدرسه بهم گفت کسی خونه نیست بیا بریم خونه ی ما منم که یادم نیست به چه دلیلی به مامانم گفته بودم که دیر برمیگردم قبول کردم رفتیم خونشون تو راه فقط از سکس حرف زدیم

خونشون که رسیدیم خودش اول رفت تو گفت برم ببینم کسی خونه نیست بعد چند دقیقه برگشت و باهم رفتیم بالا منم رفتم نشستم رو مبل بعد به زور بهم گفت لباساتو دربیار گفتم به این زودی گفت اره منم قبول کردم بعد باهم لباسامو درآوردیم هنگام وردن بدنمو میلیسید بعد یه لب از گرفتم و گفتم الان نوبت توهه بعد لباساشو درآوردم سینه هاش کوچولو بود یه سوتین کوچولو هم تنش بود اما کونش خیلی قشنگ بود توپل و بزرگ بود یه شرت قرمز هم داشت که کونش زده بود بیرون شرتشو که در آوردم رد ش رو کونش مونده بود یه سیلی زدم رو کونش شق شد بعد گفت صبر کن زود رفت تو اتاق و یه رژ قرمز زد و برگشت باهم لب گرفتیم چند دقیقه داشتم انگشتمو تو کونش میکردم و اونم منم می مالوند بعد یهو در اتاق باز شد از اتاق برادرش علی که یه سال از ما بزرگتره با یه شرت اومد بیرون کیرش که مثل دسته بیل بود از شرتش زده بود بیرون منم جاخورده بودم به سارا گفتم مگه نگفتی خونه خالیه؟ با لبخند گفت تنهایی که حال نمیده . خواستم لباسامو بردارم علی دستمو گرفت و شرتشو در آورد منم که حشری شده بودم دستمو برد به طرف کیرش کیرشو محکم گرفتم و شروع کردم به جق زدن با کیرش بعد سارا اومد و کیرشو گرفت و نشست ساک زد تعجب کرده بودم که خواهر داره به برادر ساک میزنه بعد علی ازش لب گرفت سارا رو زمین رو شیکمشخوابیذجد و علی هم خوابید روش علی داشت کونشو میکرد معلوم بود که بار اولشون نیست ساراداشت مثل سگ های پارسی صدا میداد علی داشت بهش تلمبه میزد بعد اومد سر من من رو پشت خوابیده بودم اومد پاهامو باز کرد می خاست کیرشو بزاره تو کسم که من گفتم نه ترسیدم پردم پاره بشه ولی علی گفت نترس یواش یواش کیرشو فشار داد تو فقط سرشو برده بود تا حالا چنین چیزی احساس نکرده بودم که یه چیزی بره توم خیلی حال میداد ولی درد هم داشت آرام آرام دردم بیشتر شد ولی داشتم حال میکردم از حال میرفتم که یهو درد شدیدی احساس کردم جیغ زدم اونم زود کیرشو کشید بیرون ترسیدم پردم پاره بشه ولی نه مثل اینکه چیزی نبود بعد من دولا شدم و علی کونمو کرد سارا هم داشت از پایین کسمو میخورد خیلیحال داد حسابی ارضا شده بودم آبمو ریختم همه جا علی هم که آبشو ریخته بود تو کونم بعد اون روز چند بار با سارا تو دستشویی مدرسه حال کردیم . حالا دیگه ازشون خبر ندارم . امیدوارم از این خاطره ی من خوشتون بیاد این بود خلاصه ی خاطره ی نو جوانی من.

نوشته: نگین


👍 1
👎 2
103666 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

457169
2015-03-30 16:02:41 +0430 +0430

نوجوونیت تو حلقم

3 ❤️

457171
2015-03-30 16:03:39 +0430 +0430
NA

توجه کردین اکثر داستان های سکسی این سایت شده زیر ۱۸ سال ؟! unknw

0 ❤️

457173
2015-03-30 16:34:25 +0430 +0430
NA

پاشو برو مامانت پوشکتو عوض کنه نی نی … ریدی تا زیر گلوت اه هم نگفتی و

0 ❤️

457174
2015-03-30 20:00:41 +0430 +0430
NA

ریدم تو اینده مملکت که خواهر و برادر سکس میکنن جنده پونزده ساله لز تو مدرسه ریدم توش

1 ❤️

457175
2015-03-30 20:27:39 +0430 +0430

این همه استعداد های نهفته :)) خب برین تو فیلم های پرن یا بازیگر بشین یا نویسنده :)) اینجا چیکار میکنی ، دسته خر و قرمساق و ذیوث ریدم تو اون مدرسه ک هیچ خری ندید لز میکنین:|

0 ❤️

457176
2015-03-31 00:31:18 +0430 +0430

o,hiv , lhnv vifv hdk ;a,v gukjd v, il,k [fvmdg hldk f’hn.k’hi ;k ]d fv,ci hdk f]i ih H,vni.

jرجمه اش میشه:
خواهر و مادر رهبره ای کشور رو همون جبرئیل امین بگاد.نگا کن پوفیوز جی به سر بچه های این مملکت آورده
تا میتونی حال کن ماله خوته و اختیارشو داری… ولی به اون دوستت حالی کن که بعدا دیگه نمیتونه تویه چشه برادرش نگاه کنه.در عوض اون داداشش کونشو هم بکشه و بره دولشو تو یه دختر دیگه فرو کنه…کون گشاده لاشی آبجی کن شده…عجبا

0 ❤️

457177
2015-03-31 04:30:33 +0430 +0430
NA

ریدم به این داستان
دیوث یجوری داستانو نوشته ک از دور تابلو پسره
خو کوسکش دوست داری خواهرتو با دوستش بکنی چرا از طرف خواهرت حرف میزنی از طرف خودت حرف بزن
کیرم تو کون تو و خواهرت و دوستش که پرده اش مث تیوپه

3 ❤️

457178
2015-03-31 05:02:41 +0430 +0430

کل کامنت های بالا سیخ سیخ تو …
در کل توهم جالبی بود خوشم اومد

0 ❤️

457179
2015-03-31 08:40:02 +0430 +0430
NA

دقیقاً عین این مسئله تو تاپیک یکی از بچه ها به صورت داستان مصور هست! یه درصدم عوضش نکردی!

0 ❤️

457180
2015-03-31 10:50:48 +0430 +0430

عمو شما هنوز ب سن قانونی هم نرسیدیا…

0 ❤️

457181
2015-03-31 11:10:06 +0430 +0430
NA

برو به بابات توهین کن دختربچه سگ پارسی؟ پس تو هم سگ ترکی

0 ❤️

457182
2015-03-31 14:41:37 +0430 +0430
NA

١٥سالته؟؟؟
ما ١٥ سالمون بود ابروهامون قجري بود mosking

0 ❤️

457185
2015-03-31 18:18:56 +0430 +0430
NA

این مدرستون کجاس اینقدر جنده داره ماهم بیاییم مشتری شیم

0 ❤️

457186
2015-04-01 02:12:22 +0430 +0430

خوبه لااقل 2 2 ساعت کس شعر به هم نبافتی و اصل ماجرا رو گفتی
نوش جونت عزیزم

0 ❤️

457187
2015-04-01 10:30:08 +0430 +0430
NA

بد نبود
ولی هیجان انگیزبود

0 ❤️

457189
2015-04-01 16:53:58 +0430 +0430
NA

دختر15 ساله آبش کجا بود حروم زاده؟

0 ❤️

457190
2015-04-04 13:00:05 +0430 +0430
NA

انگار پاره شد؟
حالا پاره شد یا نه اصا نگراااان شدماااا i-m_so_happy

0 ❤️

457191
2015-04-24 08:18:24 +0430 +0430
NA

madresast ya jende khune???

0 ❤️

457192
2015-05-21 18:27:01 +0430 +0430

خب بابا این طفلی که اولش گفت 15 سالشه,بزارین بچه داستانشو تعریف کنه نزنین تو ذوقش…سکس محارمو نیستم,نه میکنم نه تعریف میکنم و نه میخونم,خلاص! dirol

0 ❤️

457193
2015-07-29 04:10:39 +0430 +0430
NA

حالا اینجاش چی بود قرار گذشاتن برن دستشویی ولی ایشون نمیدونستن برا چی میرن هههههههه واقعا اسکولی

0 ❤️

568615
2016-12-14 09:59:37 +0330 +0330

بسیار زیبا و وخوب من عاشق 15 ساله ها هستم (erection)

0 ❤️

706220
2018-07-28 21:32:47 +0430 +0430

اب قطعه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها