ماجرای ما با داستانهای شهوانی

1398/02/26

سلام خدمت دوستان سال اول دبیرستان تازه تمام کرده بودم که با این سایت آشنا شدم تابستان بود و داشتم با بچه ها در مورد دبیرستان آینده و رفتن از این دبیرستان و تعین رشته حرف میزدیم که میلاد دوستم یه مدرسه دولتی پیشنهاد داد گفتم کجاست چقدر راهه لوکشین بزن ببینم نشونم داد گفت بیا خودت تو گوشی ببین گوشی که گرفتم نگاه کردم 40 دقیقه از خونه فاصله داشت با اتوبوس .به میلاد گفتم خوبه نزدیکه ببندم مپ گوشیتو گفت اره وقتی بستم صفحه قبل بازشدش اومد صفحه اول دیدم یه داستان از داستانهای شهوانیه در مورد اینکه اولین باری که دادم و…اون صفحه رو بستم گوشیو دادم به میلاد متوجه هیچ چیزی نشد ولی خوب فکر منو مشغول کرد .یک هفته با خودم کلنجار رفتم تا اینکه خواستم با هاش در میون بزارم گذاشتم سر فرصت .بلاخره یه روز جمعه خونه خالی شد و مطمئن شدم تا شب کسی نمی یاد . با دلشوره و استرس زیاد زنگ زدم به میلاد گفتم چیکاره ای گفت هیچی بیکارم دارم با دوچرخه ور میرم گفتم تنهام حال داری بیا پیش من گفت بیام چیکار کنیم می خوام دوچرخه رو سرویس کنم گفتم بیا من تنهام یه کم کوس شعر بگیم بخندیم بعد میریم بیرون یه دوری میزنیم بلاخره راضی شد خونه شون تا خونه ما 2 مین فاصله بود اومد در زد منم وا کردم یک هفته تمام با خودم کار کرده بودم چطور بهش پیشنهاد بدم ولی با این حال استرس داشتم اومد تو اتاق نشستیم کنترل ماهواره رو ورداشتم روشن کردم زدم شو پخش می کرد که میلاد سر صحبت باز کرد گفت چه عجب از این کارها نمی کردی گفتم بابا تنها بودم داشتم کسخل می شدم گفتم بیای از تنهای در بیام .یخم وا شد گفتم رو کن ببینم چی داری تو گوشیت فیلم عکس جوک یه کم بخندیم گفت بابا هیچی ندارم بسته اینترنتم تموم شده گفتم خوب وصل شو به وای فای خونه …گوشی داد پسورد براش زدم گوشی که داشتم بهش می دادم با ترس لرز گفتم داستان نداری تو گوشیت تعجب کرد گفت چه داستانی آب دهنمو قورت دادمو گفتم از این داستانهای شهوانی …یه دفعه سرخ شد گفت نه بابا من نمی رم تو اون جور سایتها با پرویی گفتم خودم دیدم نترس خودمم میرم خندید گفت شیطون پس برنامه دعوت کردنت این بود رفتم نشستم کنارش با ترس لرز گفتم تو رو نمی دونم ولی من تا حالا امتحان نکردم اونم یخش وا شد منم نکردم گفتم مشکلی نیست یه امتحانی با همدیگه بکنیم گفت کجا که همو نجا سر مبل همدیگرو بغل کردیم و رو هم افتادیم دستامون رفت سمت شرت و بعدا سمت کون همدیگه شهوت کل وجودمونو گرفته بود که دیدم انگشت میلاد رفت سمت سوراخم تند تند داشت بازی می کرد که که شل شدم و از حرکت ایستادم و خودمو تو بغل میلاد ول کردم میلاد شلوارمو کشید پایین منم باهاش همکاری کردم انگشتش به اندازه دو بند انگشت تو سوراخم بود و داشت بازی می کرد در آورد یه تف زد و دوباره انداخت تو حس کردم یه انگشتش کامل تو سوراخمه داشتم می ترکیدم که شلوارشو در آورد نا خوداگاه کیرشو که دیدم شروع کردم به خوردن بلد نبودم ولی سرکیرشو مثل چند تا فیلم سکسی که دیده بودم براش خوردم طاقت نداشتم گفتم حالا چیکار کنیم گفت بخواب به پشت . خوابیدم با دوتا دستم لپ های کونمو براش وا کردم سر کیرش بدون درنگ اومد تو نفسم بالا اومد خیلی حال داد میلاد امان نداد تا ته جا کرد بعد درآورد سوزش داشتم فقط دوباره تف زد و انداخت تو خیلی راحت رفت تو حرکت نهم یا دهم که کیرش تو کونم بود آبم اومد از لرزش من میلادم سه چها رتلمبه بعد آبش اومد اب لا پام خالی کردو همونجوری روم خوابید یه پنچ دقیه ای به همون حالت بودیم تا حالمون سر جاش اومد جفتمون رفتیم سمت دستشویی .با شلنگ آب براش کیرشو شستسم کل کمر به پاینشو با اب براش شسستم اونم همین کار رو کرد پشتمو شست حین شستن با هام ور می رفت خیلی حال می داد داشت سوراخ کونمو می شست که دوباره راست کردم یه کم با کیرم ور رفتم دیدم دارم می ترکم با خواهش میلاد راضی کردم که همونجوری سرپا بندازه تو سوراخم یه جورایی خارش کیر داشت که داشتم می مردم از شهوت بلاخره دستام به دیوار تکیه دادم و به عقب قمبل کردم واسش .میلاد با یه کم تف کیرشو با تلمبه اول تا ته فرو کرد بعد نیم ساعت آبم اومد ولی آب میلاد نیومد چون فقط می خواست من حال کنم گفتم چرا آبت نیومد با زبون بی زبونی به هم فهموند اونم می خواد بده با دستم براش یه جق زدم بعد ده دقیقه آبشو آوردم اون روز جونی واسه کردن میلاد نداشتم الان یکسال باهم هستیم که هر بار یه نفر می کنه ولی جفتمون حس دادن دوست داریم الانم جفتمون لحظه شماره می کنیم خونه خالی شه …

نوشته: سعید


👍 7
👎 12
19268 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

767931
2019-05-17 06:22:29 +0430 +0430

واای ب این کسکشای نسل جدید کافور بدید بابا.یارو یه داستان تو گوشی رفیقش دیده برده خونش کون همو گذاشتن.زمان ما تا با چشامون نمیدیدیم یکی داره میده باهاش کاری نداشتیم والا

0 ❤️

767949
2019-05-17 10:34:37 +0430 +0430

طبیعی به نظر اومد.

1 ❤️

767971
2019-05-17 14:45:05 +0430 +0430

اساتید خوب تو رو قهوه ای کردن گلم…آخه چرا وقتی به سن قانونی نرسیدین میاین اینجا کسشعر میگین؟اونم از نوع اغراق آمیز و بدون کاندوم…مثلا تو نهایتا تونستی انگشت بکنی تو کون رفیق کونیت…حالا اینجا اومدی برا من داستان می نویسی؟؟

0 ❤️

767999
2019-05-17 19:57:04 +0430 +0430

خوش بحال میلاد ک همچین دوستی داره.بامن دوست میشی؟؟

0 ❤️

768045
2019-05-17 21:54:36 +0430 +0430

ببخشیدا ولی کامل معلوم بود داستانای اینجارو خوندی و اینم فانتزی خودت بوده.اصلا رنگ و بوی واقعیت نداشت من نه باور نکردم

0 ❤️

768064
2019-05-17 22:55:20 +0430 +0430

منم باور نکردم ولی دلیلی نداره بهش فحش بدم

0 ❤️

768169
2019-05-18 14:43:58 +0430 +0430

دیس یازدهم مال منه

0 ❤️