ماجرای من و داییم با عاطفه

1393/08/25

سلام به همه دوستای خوبم من امیرارسلان17ساله از شهرکردم داستانی که مینویسم مربوط میشه به سه روز پیش امروز31شهریوره.من یه دایی دارم اسمش حسینه خیلی باحاله19سالشه سربازی میره بعضی شبا میاد خونمون.یه شب با هم بودیم بهم گفت امیر کاش یه دختر پیدا میشد میبردیم میکردیمش دلم حال میخواد بهش گفتم گیر نمیاد که.بهم گفت اینترنت داری گفتم آره گفت بیا بریم تو چتروم دختر پیدا کنیم داشتم گوگلو باز میکردم توش بنویسم آدرسه چتو سرچ کنه به ذهنم اومد بنویسم سایت دوستیابی ما یه سایت دوستیابی پیدا کردیم سایتش جوریه که میتونی شماره تلفنتو بذاری توش بعد اگه یه دختر خواست باهات دوست بشه شماره خودمو داییمو گذاشتم

چند روز بعد یه نفر به گوشیم اس داد گفت بهم پنج هزار شارژبده تا باهات دوست بشم البته قبلش چند نفر همینطوری اس دادن اما پسر بودن جای دختر اومده بودن شارژ بکشن.بهش گفتم چند سالته چیزی نگفت آخر شب بود که زنگ زد خوابم میومد با صدای خواب زده گفتم بله گفت سلام منم(همون دختره)گفتم چرا این موقع شب زنگ زدی گفت خوابم نمیبره بیا منو بکن گفتم اینجا نیستی وگرنه میکردمت گفت احمق سکس تلفنی میخوام منم پشت گوشی باهاش سکس کردم فردا شبش به داییم گفتم داییم شمارشو ازم گرفت بهش گفت کجایی گفت اصفهان گفت چندسالته گفت27گفت چقدر میگیری بدی خندید گفت کی حالا داد که نرخ تعیین میکنی آخرسر گفت 400 تومن بده از کون بکن.با هزار بدبختی کردیمش180تومن.بعد بهش گفتیم روز جمعه با دوستاش بیان برای تفریح کنار رودخونه زاینده زود آخه اصفهان به زاینده رود نزدیکه تو یه باغ که مال بابای داییمه قرار گذاشتیم

روز جمعه ساعت10صبح.جمعه شب خواستیم راه بیفتیم بابام بیدار شد گفت کجا میرید گفتم میرم با دایی روستا شنبه صبح میام قبول کرد.با ماشین بابام رفتیم رسیدیم باغ اونا اومده بودن عاطفه بود با یه پسر کوچیک12 13ساله با یه زنه30ساله سلامو احوال پرسی کردیم رفتیم تو پسر کوچولوهه رفت تو رودخونه بازی منو داییمو عاطفه و اون زن30 ساله که اسمش زهرا بود نشسته بودیم زهرا گفت حالا ما رو کشیدید اینجا خرابمون کنید داییم خندید گفت همینه که هست عاطفه گفت نصف پولا بده تا بریم سکس داییم گفت هر وقت کیرم خورد به کونت میدم ناچار قبول کرد رفتیم تو یه آلاچیق چوبی عاطفه شلوارشو تا زانو کشید پایین گفت بیا بکن داییم گفت نه همه رو در بیار عاطفه گفت سرده ولی درآورد داییم کیرشو کرد تو کونش خشک بود عاطفه هی میگفت اوه اوه اوه منم سینه هاشو میمالیدم وای چه لذتی داشت سینه هاش نرمو کوچیک بود کسشو دست زدم وای جنسش خاص بود یه چیز تصوری نیست عجیبه داشتیم حال میومدیم یهو یکی داد زد اووووووی خانوم داری چیکار میکنی منو داییم مثل فشنگ فرار میکردیم عاطفه میدوید زهرا از اون بدتر پسر کوچولوهه گریش گرفته بو رفتن تو ماشین پشت سر ما میومدن با داییم گفتم نگه دار بازم حال کنیم باهاشون گفت ولشون کن اینجا خطر داره یهو دیدی گرفتنمون همون حالی هم که کردیم کافی بود بهتره فرار کنیم پولشونم ندیم پشت سرمون میومدن که عباله یهو پیچید تو جاده کناری میرفت واسه پل زمانخان اما اونا نتونستن بیاد وقتی هم که سرته کردن ما دور شدیم بعد رفتیم ایستگاه تفریهی ناهار زدیم رسیدیم خونه همینطور اس میومد از عاطفه که چرا پول ندادید خیلی فوش میداد ولی دیگه خر از پل گشت…

نوشته: امیر ارسلان


👍 0
👎 0
64637 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444132
2014-11-16 07:22:27 +0330 +0330

خیلی خرابه مغزت بچه کونی بیمرام !! اخه کسی با یه بدبخت که بخاطر فقر مالی و از روی ناچاری سکس می‌کنه همچین بلایی سرش میاره ??? کیر عزرائیل تو کونت اشغال ! ایشالا وقتی عزرائیل خواس جونتو بگیره اول خشکه تو کونت کنه که متوجه بشی چه گهی خوردی !! دفعه دیگه از این غلطا نکنی گاگول

0 ❤️

444133
2014-11-16 12:18:56 +0330 +0330
NA

مگر خواهرت اینجوری قبول کنه که بده.این داستانت مضخرف بود.کیر توی مغز فندقیت بشه.خب جنستو عوض کن تا گیراییش بیشتر بشه و کس ننویسی.

0 ❤️

444134
2014-11-16 13:05:29 +0330 +0330

ریدم تو دهنت بچه کونی شاید داشتی کون میدادی که داد زدن گوساله کونت میخاره بیا بخارونم آشغال آخه زاینده رود نزدیک اصفهانه من فکر کردم تو کون داییته

1 ❤️

444135
2014-11-16 13:39:18 +0330 +0330
NA

چرا کسشعر مینویسی

0 ❤️

444138
2014-11-16 14:10:23 +0330 +0330
NA

از بس كير خورده در كونت و آب كير خوردى كه شدى كير مغز آخه اسب آبى تو دروازه كونت خميازه بكشه باغ مال باباى دائيت بود خوب كون پاره چرا نميگى مال بابابزرگم بود بعد دائيت داشت كون ميداد يا اون خانمه ؟ مغز پريودى كسى كه زير خوابيده بهتر ديده ميشه يا كسى كه رو خوابيده يارو از دور داد زد خانم چكار ميكنى ؟

0 ❤️

444139
2014-11-16 14:13:08 +0330 +0330
NA

ridid ba dastanet

0 ❤️

444140
2014-11-16 20:51:49 +0330 +0330
NA

dash1 مجلوغ با این کسشرات یارو هم خره…بدبخت ی جنده صد هزارتا عین تورو میبره لب چشمه کونت میذاره برمیگردونه…آخه داخل باغ ب اون بزرگی ک مال شماهم هست یارو چی میکنه که بخواد بگه خانوم یا آقا وایس او چی میکنی…کس کش دروغی ک خودت باورت میشه برا دیگران تعریف کن

0 ❤️

444142
2014-11-17 08:13:02 +0330 +0330

بی ناموس ده کردی بد ذات کیرم تو اول تا اخرت با این داستانت

0 ❤️

444143
2014-11-17 12:08:35 +0330 +0330
NA

آبرو هر چی شهرکردی بود رو بردی با این داستانت
بچه ها ترتیب این دیوثو بدید biggrin

0 ❤️

444144
2014-11-20 13:01:37 +0330 +0330
NA

مادرتو به 17 روش سامورایی گاییدم تو چطور شهر کردی بودی یدفعه از اضفهان سر در آوردی مادر ار کون آباد

0 ❤️

444145
2014-12-08 16:47:32 +0330 +0330

بچه کونی تو گه خوردی که تونسته باشی همچین گهی خورده باشی باغ از بابا کسکش داییت بود اون وقت کی گفت اوووووی احتمالا یکی داشته کونه آبجیت میذاشته برو بدبخت جقت بزن من که به اندازه موهای سرت کس و کون شهرکردی کردم کونده شماها همتون جنده و کونده هستین تو کیر اصفهانیارم باید بکنی تو کس خواهر و مادرت

0 ❤️

444146
2014-12-24 07:31:30 +0330 +0330
NA

زیاد زدی… ملجوق بسته نزن کیرت باد میکنه بدبخت… کیرم دهنت

0 ❤️