مادر زن افسانه ای

1397/08/05

یادته اونشب گفتی مادرزنت ازونکارا ک با پدرزنت میکنه با تو هم انجام میده؟
خب پدرزنم یه هفته ست تهرانه مادرزنمم تازه پریودیش خوب شده بود یکم حالش بد بود اونشب ک پیام دادم کجایی دارم میترکم زنگ گفت یکم خرید دارم برام انجام بده بیار گرفتم رفتم خونش، خواهر زنمم نبود گفتم کجاست گفت امشب خیلی بهانه باباشو گرفت گذاشتمش خونه مادر بزرگش بعد طبق معمول برام چایی ریخت با زنجبیل گفت بخور برات خوبه یکم خوردم تند بود با اصرارش مجبورم کرد بخورم همشو خلاصه گفت خسته نیستی یکم ماساژت بدم دیگه منتظر جواب نشد پاشد دستمو گرفت برد تو اتاقش گفت لباستو درار یکم ماساژت بدم خستگیت در بره راستش یکم عجیب شده بود رفتارش بلند بلند و تند نفس میکشید چراغ خوابو روشن کرد گفت دراز بکش منم دمرو خوابیدم روغنو اسپری کرد روم بعد گفت اینجوری نمیشه درشو باز کرد یکم ریخت پشتم زیاد بود از تنم سر خورد ریخت رو تخت برگشتم بگم بهش یواش ک دیدم سوتین تنش نیست سریع رومو برگردوندم گفت چیه خجالت کشیدی هیچی نگفتم هنگ بودم اصن شروع کرد مالیدن پشتم کم کم سینه هاشو چسبوند بهم و دیگه با دست نمیمالید با سینه هاش همه ی پشتمو چرب کرد دیگه نفساش شده بود آه و اوففف کمربندمو گرفت برم گردوند قلابشو باز کرد تو چشاش هوس کیر میدیدم هی لبشو گاز میگرفت دستاش میلرزید هول بود زیپمو با دندون کشید پایین بو میکرد شورتمو ی گاز کوچولو زد وای تو چشام خیره شد و خندید گف جووون چ بویی میده کیرت شلوار و شرتمو کشید پایین با هم کیرم یهو افتاد بیرون مردم از خجالت بدجور شق شده بود تا حالا اینجوری تحریک نشده بودم داشت میترکید واقعا دستش یکم چرب بود هنوز تخمامو مالید کیرمو نگه داشت و سرشو کرد تو دهنش وااااای چ داغ بود کامش میکش میزد در میاورد تا آخر میکرد تو دهنش تا ب حلقش برسه یکم خورد دیگه داشتم میمردم گفتم آبم داره میاددد بسسسه محکمتر ساک زد انقد خورد تا آبم پاشید تو حلقش تازه دیدم دستم تو موهاش گره خورده و سرشوو دارم فشار میدم ب کیرم خخخ اوردمش عقب نفس نمونده بود براش طفلی ولی چشاش برق میزد و لبش خندون بود دور لبشو زبون میزد نشست دیدم دستش تو شرتشه اشاره کردم با سر خندید و درش آورد نزدیک صورتم کرد وااای اصن بوی بد نمیداد خل شدم لیس زدم دستشو دیوانه وار یهو دیدم سرم لای پاشه دارم میبلعم کسشو جیغ ریز میزد گف کیر میخوام لنتی جر بده کسمو اصن چیزی نمیدیدم فقط داغیه کسشو رو کیرم احساس کردم وای دیوونم کرده بود لنگای تپلش سر شونم بود و داشتم تلمبه میزدم تو کسش نزدیک سرش شدم در گوشش گفتم دوسش داری؟ گفت آرزوم بود ی روز بکنی کسو کونمو تا اینو گفت تو دلم عشق کردم آخه تو کف کونش بودم راه ک میرفت مخمو میگایید با کونش چن دفعه ک تو آشپز خونه از کنارش رد میشدم چسبونده بودم بهش خیلی بزرگ بود غرقم میکرد، خلاصه همونجور ک کسشو میگاییدم لباشو کردم تو دهنم چقد گوشتی بود با ولع پذیرایی کرد از لبام زبونمو محکم میخورد منم کیرمو آروم میاوردم بیرون محکم میکردم توش کمرمو گرفت یهو گف بزن تن تند بکن کسمو جرم بده لرزید و ارضا شد پاهاشو دادم پایین دستام بی حس شده بود ولی کیرم تازه کونشو میخواست برش گردوندم ی بالش گذاشتم زیر شکمش سوراخ کونش قشنگ اومد بالا با زبون خوب خوردمش و بازش کردم بدش نمیومد انقد دنبه داشت کونش که با دست دو طرفشو گرفته بود ک سوراخ کونش پیدا شه وای رویام گاییدن چنین کونی بود عالی بود از همه نظر دور سوراخش سفید خوشبو و تمیز آخ تنگگگگ معلوم بود پدر زنم کون کن نیست; قشنگ آمادش کردم کیرمو بردم دم دهنش گفتم خیسش کن همه جاشو زبون زد تف میچکید ازش دوباره خوابوندمش ی تف هم من انداختم رو سوراخش و کیرمو گذاشتم روش آروم هول دادم دیدم داره بالشو گاز میگیره به روی خودم نیاوردم چون نمیخواستم این لحظه رو از دست بدم با اینکه خیلی دوسش داشتم ولی نتونستم خودمو کنترل کنم کردم تو کونش تا دسته خیلی تنگ بود معلوم بود اونم دوستم داره هیچی نگفت بهم انقدر تنگ بود داشت میکند کیرمو بعد پنج بار عقب جلو رگامو احساس کردم تو کونش ک آبم ازش رد میشد و میریخت توش در اوردم برگردوندمش خوابیدم روش و لباشو میخوردم و قربون صدقش میرفتم تازه سینه هاشو پیدا کرده بودم چ بزرگ و نرم بودن نوکش سفتتت خودمو خفه کردم دیگه باهاش گفتم میخام بخوابم تو بغلت عشقم قبول کرد سرمو نوازش کرد دیگه چیزی نفهمیدم تا با بوسای ریزش رو لبم بیدار شدم ساعت یکه شب شده بود پا شدم جفتمون لخت بودیم لباس پوشیدم گفتم برم گفت ن امشب مال منی گفتم بذار برم زنم شک میکنه گفت نه میگم خسته بوده خوابش برده خلاصه رفتم کله پاچه گرفتم اوردم زدیم ب بدن و تا صبح تو بغلش بودم نازم میکرد و قربون کیرم میرفت تا دیگه آفتاب زد و خوابش برد …

نوشته: Noart


👍 1
👎 15
109661 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

726518
2018-10-27 20:56:33 +0330 +0330

یه جوریه انگار پورن رو داری دور تند میبینی

1 ❤️

726522
2018-10-27 21:10:07 +0330 +0330

اسم داستان جوری بود که فک کردم الان میخواد بگه مادرش اینو از زیر کیر متجاوزا کشیده بیرون :/ لامصب کیرم تو انتخابت درس انتخاب کن اسم داستانو خوب

0 ❤️

726530
2018-10-27 21:16:12 +0330 +0330

معرفی میکنم اینم noart از خوبای تیم ملی جق اعضامی به بازیهای جهانی…

2 ❤️

726568
2018-10-27 23:07:28 +0330 +0330

قبل خوندن تصور داستان کره ای داشتم
کیر افسانه ای تو کون شگفت انگیزت

0 ❤️

726590
2018-10-28 04:06:20 +0330 +0330

چای با زنجبیل یبوست میاره نخور مخصوصا با دارچین هی میخوریند یبوست میگیریند این هجویاتو بهم میبافی

1 ❤️

726641
2018-10-28 11:36:44 +0330 +0330

عجب الان به حال شما ها بخندم یا گریه کنم یا داستان های مسخره که میخونم

0 ❤️

726654
2018-10-28 12:23:48 +0330 +0330

کصکش من این فیلمشو دیده بودم توی ایکس همستر :/ کارگردان جاکشش تو بودی؟؟؟ :|

1 ❤️

726659
2018-10-28 12:37:14 +0330 +0330

از بس جق زدی مخت گوزیده اساسی

0 ❤️

727018
2018-10-29 22:06:30 +0330 +0330

سلام
کوچولو معلوم بود داری کف دستی میزنی

0 ❤️

727670
2018-11-01 21:17:50 +0330 +0330

من فقط یه سوال برام پیش اومد.ساعت 1نصف شب آیا کله پزی تو دهات شما بازه؟

0 ❤️

815694
2021-06-17 07:34:49 +0430 +0430

هر کسی تو متن این داستان یه دونه نقطه پیدا کنه، جایزه می بره.

0 ❤️

815696
2021-06-17 07:56:48 +0430 +0430

اخر داستان سه تا نقطه گذاشته برای جبران 🤣😅

0 ❤️