ماساژ زن داداش

1391/08/30

من داستانی رو که میخوام بگم مال سالها پیش است زمانی که با مادر و برادرم و زن داداشم با هم زندگی میکردیم داداشم مغازه دار بود و من چون درس میخواندم همیشه خانه بودم و فقط گاهی اوقات برای کمک میرفتم من حدودا 16 سالم بود که زمانیکه مادرم خانه نبود زن داداشم با من شوخی میکرد و گاهی اوقات هم با من کشتی میگرفت و من چون جسته ام کوچک و لاغر بودم همیشه مرا زمین میزد ورویم مینشست و بالا و پایین میکرد من خیلی خوشم میامد اما هیچوقت فکرش را نمیکردم که قصدی دارد البته بعضی شبها که مادرم خانه خاله یا داییم میرفت من یواشکی مرفتم پشت حیاط و از کنار پنجره داخل اتاق داداشم را دید میزدم و اغلب هم داداشم زن داداشم را میگایید میدیدم منم جلق میزم . بعد از مدتی تابستان شد ومن چون مدرسه تعطیل شد رفتم مغازه داداشم و به اون کمک میکردم تا اینکه مادرم رفت روستا چون زمین کشاوزی داشتیم با داییم شریکی محصول میکاشت و مادرم هم میرفت هم کمک داییم . منم برای خرید وسایل خانه اغلب میامدم خانه .فقط به عشق کشتی گرفتن بازن داداشم و یه جورایی شک کردم که حتما خبری است چون وقتی من میرفتم خانه زن دادشتم دامن پاش نمی کرد و فقط یک شلوار پارچه ای نازک پاش میکرد که کون خوش فرم زیبا و چاک کونش معلوم بود تا اینکه یک با رتصمیم گرفتم یه جوری روش بخوابم خیلی میترسیدم ولی تصمیمم را گرفته بودم رفتم نانوایی سریع نون گرفتم امدم خانه نانها رو داد به زن داداشم نانهر رو جمع کرد گذاشت تو اشپزخانه منم رفتم دنبالش و به شوخی از پشت بغلش کردم و اندختمش رو زمین اونم از خدا خواسته ولو شد رو زمین و من افتادم روش پاشو باز کرد و قلاب کرد دورکمرم منم که گیرم حسابی شق شده بود قشنگ رفت لای پاش و اون با پاهاش هی منو بیشتر به خودش فشار میداد و منوبغل کرد و پیچاند و دوباره نشت روم و اینار دیگه کیرم لای کوسش بود و اونم بون هیچ معطی بالا و پائین میکرد و من متوجه شدم که واقعا دلش میخواست اما همیشه طوری برخورد میکرد که من جرات نمیکردم . تااینکه یه شب با دوستام رفتیم بیرون و شام بیرون با دوستام سانویچ خوریم و دیر امدم خانه دیدم زن داداشم تنها ست سئوال کردم پس کو داداش گفت داییت حالش بد شد رفت روستا ببینه چی شده من دیگه دل تو دلم نبود گفتم تو چرا نرفتی گفت ماشین جا نداشت فقط مردا رفتن تو اشپزخانه مشغول شام درست کردن بود دیدم دامنشو در اورده وای چهکونی خوش فرمی داشت شام اورد نگفتم بیرون خوردم باهم شام خوریم گفت سفره رو جمع کن من میرم حمام دوش بگیرم کیرم شق کرده بود دل تو دلم نبود یکم شام خوردم سریع سفره رو جمع کردم حمام پشت حیاط بود و یک دریچه کوچک از روی سکوی پشت داشت یواش رفتم یک بیست لیتری نفت فلزی اوردم رفتم روش و از پنجره حمام دید میزدم چی میدیدم زن داداشم لخت لخت بود چه کون کپلی داشت فکر کنم متوجه شده بود که دارم نگاش میکنم چون هی به کونش و کو سش دست میکشید بعد هم نشست و اول کوسش بعد هم پاهاش تیغ زن دست زدم بکیرم یکم ور رفتم ابم امد بخار حمام هم صحنه رو یکم تار کرد یکم بیخیال شدم امدم تو حال ولی دل تو دلم نبود تااینکه زن داداشم از در پشت رفت تو اتاقش تا لباس عوض کنه منم با ترس و لرز دوباره رفتم پشت پنجره دوباره دید زدن و باز کیرم شق شدوای چه چه تن بلوری داشت
لباشو داشت عوض میکرد یه نگاه به پنجره کرد که سریع سرمو کشیدم وامدم تو حال بعد چند دقیقه امد تو حال تا دیدم چشمام داشت از حدقه در میامد یک تپ قرمز و یک شلوار استرج تنگ پوشیده بود کون کپلش بزرگتر نشان میداد دید دارم نگاش میکنم لبخندی زد وگفت چیه خوشگل شدم . اولین بار بود که زن داداشم با من اینوری حرف میزد هم ترسیم هم خجالت کشیدم دوباره لبخندی زد و رفت تواشپزخانه ظرفهی شام و شست و با ظرف میوه امد تو هال که خیار و شلیل بود اورد منم زیر چشمی نگام با کوس خوش ترکیبش بود که داشت شلوارشو پاره میکرد امد پیشم نشست یه شلیل برداشت منم یه خیار که تقریبا بزگ بود برداشتم خنده کرد گفت چشم بازارو کور کردی رفتی چه خیارای کلفتی گرفتی باب پیر زنهاهه اول متوجه منظورش نشدم ولی بعد فهمیدم امد جلو روبروی تلوزیون به پشت دراز کشید و با پاهاش به باسن بزرگش میزد منم هی نگا ه به کفلاش میکردم که میلرزید برگشت یه نگاه معنی دار بهم کرد و گفت برام یه خیار گنده پوست بگیر من خیار خیلی دوست دارم من دل تو دلم نبود هی قصد کردم برم بخوابم روش ترسیم براش خیار چوت کندم نمک زدم بهش دادم با حالت شهوت انگیز گاز میزد نمدانستم چکار کنم فقط جرات کردم موقع دادن خیار دستمو مالیدم به کنار کونش وای چقدر نرم بود کیرم دیگه از شق بودن درد گرفته بود هر جوری بود میوه رو خوردیم منم پیش دستی و ظرف میوه رو جمع کردم تا زن داداشم تکان نخوره چون داشتم دید میزدم. امدم دیدم هنوز دراز کشیده بعضی اوقات هم دست مینازه و کونشو میخارونه من دیگه شکم تبدیل به یقین شدم اما باز جرات نمیکردم ارام رفتم پهلوش دراز کشیدم و یواش پاهمو زدم به پاهاش چه گرمای داشت یکم تلوزیون نگاه کرد گفت پشتمو بخارون منم از خدا خواسته شروع کردم به دست کشین پشتش وای چه پشت لطیف و داغی داشت یکم خواروندم گفت یکم پایین تر منم امدم پایین تر تا گودی کمرش دیگه داشتم حال میکردم

ارام شروع کردن به دست کشیدن پشت زن داداشم از روی تاپ انگار داشت حال میکرد منم داشتم حال میکردم واقعا داشتم به اوج لذت میرسیدم تا به حال پشت هیچ زنی رو دست نکشیده بودمواقعا خیلی لذت داشت همیجوری پشتش به من بود با شهوت گفت چقدر خوب دست میکشی همه پشتمو دست بکش منم که جرات پیدا کرده بودم یکم نیم خیز شدم و شروع کردم به دست کشیدن همه جای پشتش از بالا شروع کردم و گودی کمرش رو دست میکشیدم خیلی حال میداد یکم دست کشیدم ا یکم تاپش رفت بالا پست بلورش نمایان شد یکم تکان خورد بیشتر رفت بالا منم ارام رفتم همنجا رو دست کشیدم البته با ترس و لرز وای چقدر نرم و لطیف بود چه حالی داشت خودش ارام تاپش رو تا نصفه های کمرش داد بالا وای چی میدیدم بدن بلوری و سفیدش الن جلوم بود ارام دست میکشیدم ضربان قلبم تند تند میزد هم از ترس هم از هیجان یکم که دست کشیدم گفت بی زحمت یکم تاپمو بده بالا تر منم از خدا خواسته دادم بالا دیگه ترسم ریخت همیخور ارام دست میکشیدم لحطه به لحظه بالا تر میرفتم اون هی میگفت جان چقدر خوب دست میکشی و صداش پر از شهوت بود منم ارام خودم رو انداختم روش گرمای بدش منو به وجد میاورد انگار تویک دنیای دیگه بودم تا بالی گردنش رو دست میکشیدم بندکرست سفید رنگش هی به دستم میخورد من از بغل بند هم ارام تا پهلوش دست میکشیدم با حالی زیبا گفت میتونیسوتینمو باز کنی منم به ارامی بند سوتینشو باز کردم حالا دیگه پشتش کامل در اختار من بود با انگشتانم ارام شروع کردم به نیشگون گرفتن و دست گشیدن که به ارامی شروع کرد به ناله کردن . دلمو زدم به دریا گفتم بیام پشتت بشینم گفت هر جور راحتی ارام بلند شدم و روی باسن بزرگ توپولش نشستم و شروع کردم به ماساز پشتش و گاهی اوقات خودمو خم میکردم تا کیرم پشتشو لمس کنه

یکم که ماساژ دادم دستمو بردم بغلهاش تا یکم سینه های مرمرش رو دست بکشم اون یکم خودشو بلند میکرد تا دستم به سینه هاش بخوره بعضی اوقات هم کونشو هم بلند میکرد وای که چه حالی داشت ارام دستم به قصد مالیدن کونش با احتیاط اوردم پایین و دستمو تا گودی کورش بردم یکم هم دست زدم به شلوارش که خودش با تکانهای که به کونش میداد یکم شلوارش امد پایین و کمی از چاک کونش نمایان شد تابه باسنش رسیم خودش کونشو بلند میکرد و قنبل میکرد منم پایین تر میرتم نفسهاش کمی تند شده بود منم حالم بهتر از اون نبود با حال شهوتی گفت یکم کمپلام هم ماساز بده منم ارام دستمو بردم روی کفلاش وای که داغ و نرم وبلور بود خودش به ارامی یکم شلوارشو کشید پایین که کش شورتش معلوش شد دیگه دست خودم نبود ارام دست انداختم از روی شورت به باسنش و شلوارشو تا زیر باسن کشیدم پایین که لای پای سفیدش افتاد بیرون دیگه طاقتم طاق شد و شروع به مالین باسنش کردم که صدای زن داداشم بلند تر شد حالا تو ناله هاش اخ جان هم اضافه شد دیگه دست خودم نبود ارام چرخیدم و خودمو انداختم رو زن داداش و کیرمو مالیم به کونش اونم خودش میمالید به کیرم خ حرکت مواج انجام میداد و نفس نفس میزد ارام خودم رو خم کردم و لبم رو چسباندم به پشت گردنش اونم کونشو بلند میکرد میزد به کیرم دوباره ایبار محکمتر پشت گردنش رو بوسیدم و شروع کردم به زبان زدن در همین حال ارام بلند شد و به حالت چهار دست و پا شد به طوری که کونش قشنگ چسبید به کیرم و امن هی عقب جلم میکرد با دو دستم شروع به مالین باسنش کردم و ارام شورتش رو کشیدم پایین و شرو به بوسیدن ولیسیدن کونش کردم چقدر داغ و نرم بود ارام ارام شروع کردم مثل فیلمهای سوپر به خوردن چاک کون و رفتم سمت کونش و بعد زبان زدن سوراخ کون و بعد سوراخ خوش ترکیب و صاف کوسش وای چقدر طعم کوسش خوشمزه بود ارام برگشت و سینهاشو کرد تودهنم و من هم شرو کردم به خوردن سینه هاش دستش رو انداخت دور گردنم و هی سینه هاشو میداد تو دهنم منم ارام شلوارو کشیدم پایین و کیرم از زندان ازاد شد شروع کردم به لب گرفتن انقدر محکم لبمو محکم میگرفت که دور لبم احساس سوزش کردم من روی زمین دراز کشیدم و اون امد رویم نشست حالا کیرم جلوی سوراخ کوش بود و سینه هایش تودستم و مصدای ناله هایش بلند شده بود دیگه دست خودمان نبود کمی که کوسش رو به کیرم مالید ارام کیرم رو بردم دسوراخ کوسش که دیگه خیس خیس شده بود و تمام شکم و کیرم خیس بود خودش رو بلند کرد و بادستش کیرم رو گرفت و ارام کرد توکوسش وای چه جایی نرم گرم و چقدر لذت بخش بودکمی بال و پایین کرد دوبار به پشت شد ومن رفتم روش خودش کوسش رو به حالت موج میزد به کیرم و تا ته میرفت و میخورد به به چیزی که خیلی حال میداد دیگه اخ جان اخ جانش بلند شده بود یهو لرزشی در تنش احساس کردم اما ول کن نبود و همیجور هی خودش رو مکم میز به کیرم و تا ته میکرد تو کوسش که یهو احساس کردم داره ابم میاد که کیرمو در اوردرم ابم پرید پشتش و تا توی موهاش رفت و د رهمین حال برگشت و شروع به لب گرفتن کرد و من بیحس افتاد و اون افتاد روم توبغل هم تا صبح خوابیدیم پایان

نوشته: فرهاد


👍 1
👎 1
260931 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

344616
2012-11-20 22:13:36 +0330 +0330
NA

:D شیر جوان موافقم باهات .

من نمی دونم چرا یک ادم با این همه محسنات به تور من نمی خوره.

0 ❤️

344617
2012-11-20 22:53:55 +0330 +0330
NA

با سلام و صبح
با نظر بیژن ززززز کاملا موافقم
حرفی واسه گفتن نمی مونه

0 ❤️

344619
2012-11-21 01:18:48 +0330 +0330
NA

کم کم اینجا داریم اصطلاحات جدید اختراع میکنیم… داداش این دست زدن به پشت چه صیغه ای هست؟! کس مشنگ پفیوز مارو گرفتی؟! تو الانش هم بیشتر از 15 سال نداری چه برسه به سالها قبل… توهنوز مفهوم ماساژ که نه مالیدن را هم نمیدونی آنوقت اومدی داستان نوشتی؟! من حیران اون جسارت شما شدم…

0 ❤️

344620
2012-11-21 03:15:14 +0330 +0330
NA

تو بی همه چیز معلومه که قبلا ننه ت و خواهراتم از تو همون دریچه حموم دید زدی.از همون پیت 20 لیتری نفت که همونجاها جاساز کرده بودی مشخصه که بار اولت نبوده.به احتمال زیاد هم خواهرات میدونستن که داری از اونجا دید میزنی و جلق هم میزنی.
چون خوانوادگی منحرف هستین بخاطر همین هم یه عروس جنده نصیبتون شده.قضیه در و تخته جور در اومدنه

0 ❤️

344621
2012-11-21 04:15:16 +0330 +0330
NA

خاك تو سرت كثافت جقو

0 ❤️

344622
2012-11-21 06:17:18 +0330 +0330
NA

یه مشت اسکل جلقی
جمع شدن دور هم کس شعر به خورد مغز ما بدن
حیف وقتم
داداشت زن گرفت یا جنده سر چهار راه محلتونو؟
منم یه خیار 23 سانتی کلفت دارم
به زن داداشت سلام برسون

0 ❤️

344623
2012-11-21 08:47:00 +0330 +0330
NA

خیلی خوب گفتی
اینارو ول کن !
اینا فقط میخوان فحش بدن ! همشون جقین !!!
D:
من خودم یه تجربه مثل این داشتم و دقیقاً میدونم چه حالیه …

ایول داری

0 ❤️

344624
2012-11-21 09:04:20 +0330 +0330

به م.ضوع کاری ندارم . ولی خوب نوشتی

0 ❤️

344625
2012-11-21 09:48:27 +0330 +0330
NA

ما که داداش نداریم زن داداش شما رو عشقه

0 ❤️

344626
2012-11-21 12:15:21 +0330 +0330
NA

ای خاک بر سر ت با دو بیتی گفتنات بدبخت جغی

0 ❤️

344627
2012-11-21 12:38:29 +0330 +0330
NA

=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) vaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaay khoda! akhe chera gholov mikoni enghad? kosesh dasht shalvaresho pare mikard?

0 ❤️

344628
2012-11-21 15:54:51 +0330 +0330
NA

من میگم چطوری بوده که تو به همه جا دسترسی داشتی و همه و میتونستی دید بزنی
به نظرم رفتی حرکت بزنی نتونستی طرف کیرت کرده تو هم تو خیال خودت این داستان رو نوشتی
بعدشم کلمه ای به نام پدر برات مفهومی داره اگه اره پس بابات کو ؟!!
اگه نه هم که هیچی دیگه

0 ❤️

344629
2012-11-21 17:06:01 +0330 +0330
NA

من اصلن به تراوشات ذهن معیوب تو (از نظر موضوع و محتوا ) کاری ندارم, باور کن اگه من نوشته ی تو اسگل ِ ازگَلِ کند ذهنِ بی سواد را نقد کنم , نه حتا اگه فقط فحشت بِدم !! فقط فحش و لیچار هم که بارت کنم ؛ اونوقت تو پیش خودت خیال می کنی شخص با اهمیتی شدی, فکر می کنی “آدم” شدی که من تحویلت گرفتم و … ولی یه چیزی رو دلم واستاده اگه نگم حناق می گیرم! آخه یابو علفی این جمله که نقل میکنم را برای همه معنی کن اگه تونستی من قول می دم توی کس شعرایی که ممکنه بعدن بنویسی انقدر “آدم” حسابت کنم که بیست عدد لیچار چارواداری از نوع “کش دار” بارت کنم!!باور کن!
((منم زیر چشمی نگام با کوس خوش ترکیبش بود که داشت شلوارشو پاره میکرد))
این جمله ات را معنی کن , بقیه پیش کش
مثلن زر زر ادیبانه کردی ؟تشبیه کردی؟ چه صنعت ادبی به کار بردی استاد سخن؟!!!

0 ❤️

344630
2012-11-21 17:23:33 +0330 +0330
NA

راستی یک جمله ی ماندگار ! دیگه هم الان دیدم بد نیست یک شرح مبسوطی هم در این مورد بفرمائید و ما را مستفیض فرمائید استاد !!
((من چون درس میخواندم همیشه خانه بودم )) زمان قدیم رسم بود واسه درس خوندن مدرسه ای ,مکتبی ,یا از اینجور جاها میرفتند ؛ نمی دونم شاید اخیرن برای درس خوندن می مونند خونه؟!!!

0 ❤️

344631
2012-11-22 09:21:04 +0330 +0330
NA

گناه داره بچه بغض کرده یجورایی بچه را کیر ترسش دادید میره دیگه نمیادها خوب عزیزم داستانت خوب بود فقط آدرستو بده بیام دررابطه با داستانت و قهرمان داستانت یسری صحنه ها رو باید باز سازی کنیم شاید این خانم را پشت ورو دیدی شاید …اصلا ولش کن آدرسو بده تا بیام کارشناسی کنم
:)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
:D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
>:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) &gt >:)

0 ❤️

344632
2012-11-23 20:13:21 +0330 +0330
NA

عزیزم درجه تبت چنده داری چرت میگی?آخه منگار مرغ این چرندیات چیه میگی دفعه بعد از بیست لیتری میافتی کونت پاره میشه.راستی خبر نداری ننتم تو روستا داشت به داییت میداد

0 ❤️

344633
2012-11-24 05:47:42 +0330 +0330
NA

بازهم تخیلاته یک جلقی و… این داستانهای کسشعری ادامه دارد

0 ❤️

344634
2012-11-27 10:46:35 +0330 +0330

مخ چوبی این چرت و پرت ها چیه نوشتی اخه
خودت خوندیش اصلا
باور کن اگه بخونی از خودت خجالت میکشی
واقعا برات متاسفم

خوب میشی من مطمئنم

0 ❤️

344635
2012-11-29 17:15:44 +0330 +0330
NA

من تازه واردم نمیدونم چی بگم

0 ❤️

344637
2013-02-01 08:17:56 +0330 +0330
NA

بیسسش

0 ❤️

344638
2013-12-14 10:24:06 +0330 +0330
NA

بنظر من که همیشه فحش میدم خوب بود ،منم تجربه اینجوری داشتم ولی الان اندازه کس خر شده دلم نمیخاد نیگاش کنم ولی داستانت خوب بود اینجا باید فحش بدی حالا کردی یا فقط جلق زدی بچه جون

0 ❤️

811339
2021-05-23 15:59:24 +0430 +0430

فرهاد داستانت خیلی جذاب بود مرسی
منو یاد دختذ مستاجرمون انداخت که هی به بهانه های مختلف با من کشتی میگرفت و منم حالیم نبود که داره با من حال میکنه خخخخخخخ خوش باشید

0 ❤️