ماشین بازی و کس بازی

1393/08/30

سلام بچه ها این داستان من براتون می خوام بنویسم مربوط میشه به هفته پیش روز شنبه این اولین سکس من بود همه دوستام سکس می کردن و برای من تعریف میکردن منم میخواستم کم نیارم ولی نمی تونستم دختر جور کنم بکنم راستی اسمم امینه 19سالمه بچه بندر هستم،بگزریم مدرسه ها هنوز باز نشده بود من نشسته بودم مثل همیشه داشتم وارکرافت بازی میکردم روزها و ساعت ها کارم اینه یهو به سرم زد برم یه چرخی بزنم بابام هی میگفت افسرده میشی و از این هرفا به زور پاشدم و رفتم ماشین روشن کردم زنگ زدم دوستم که هم محله ایمه اومدش با هم رفتیم بیرون،گفتم امروز میخوام زید تور کنم یه نیش خندی زدو گفت بریم دهتا تور کن

رفتیم ساعت پنج بعد از ظهر بود دور زیدم و زدیم اگر بگی یه دختر گیر ما بیاد ساعت نزدیکا هفت بود فکر کنم داشتم میرفتم که بیه دفته دوستم گفت دیدم دیدم ،یه 206با دوتا سر نشین دختر اونور خیابون گازشو گرفتم رفتم دور برگردون گمشون کردیم گفتم بریم خونه دیگه بریدگی بعدیو که پیچیدیم یه اروم اروم داشتم میرفتم تو فکر که چی میشه فردا چیکار کنم استرس زیادی ام داشتم و هنوز دارم ترم جدید شورو شده برای این،دور برگردونو که دور زدم یه پراید صبا فکر کنم باشه جلوش مثله 111یه ولی صندوق داره با سرعت گاز میداد لای میکشید،دوستم گفت بزن بریم که اینا نعشه بازن میریم باشون دوس میشیم گفتم باشه رفتیم کنارشون مسخره بازیو از این حرفا اونا ام امار میدادن زبون در می اوردن و ایk کارا یه دفه شیشه رو داد پاین گفت اگه تونسی بیا بگیر پلاک ماشین ما ام تهران فکر کرد بچه شهرستانیم رفتیم دنباشون بلاخره گرفتیمشون گفتن بچها بچه کجایین گفتیم بندر گفتن هوا خوبه شما چیزی دارین؟ تو ماشین یه پاکت سیگار بود دوستمم تو خونه ماریجوانا داشت.گفتیم اره پیاده شدیم سیگار کشیدیم و اشنایی گرفتیم از هم بعد رفتیم ماریا رو برداشتیمو کشیدن اونا من نکشیدم تو فاز بودن راننده اسمش پریسا بود شماره منو گرفت گفت زنگ میزنم بریم کورس بزاریم گفتم باشه خیلی دختر با نمکو ظریفی بود تو دلم گفتم خدایا مردم چه جورن ما چه جور این همه درد سر بکش بعد بگه بریم کورس.ساعت 2شب بود گوشیم هی زنگ میخورد چون امیشه ویبرس با صدا قیژ قیژ پاشدم دیدم راننده که اسمش پریسا بود زنگ زده بهم گفت نمیای بریم لب دریا گفتم بریم من چون بهمون نزدیک بود زود تر رسیدم بهش ادرس دادم گفتم اونجا نشستم بیا اومد پیشم نشست یهکم دردو دل کردیم من دیگه از سکس گذشته بودم مثل یه دوست واقعی بش نگاه میکردم دوستی دست نداخت تو بازوم بازو گرفت تو سینش گفت ایجوری اروم میشم منم نازش کردم یه دو ساعتی اونجا بودیم گفتم دوس پسر داری گفت نه،گفتم با من دوست میشی،یه نگاه به ساعتش کرد لپمو کشید گفت الان 7ساعته دوستیم منم از خوشهالی بلندش کردم بوسیدمش لپشو گفتم بریم دور بزنیم گفت باشه از داستان بچگیش میگفت از داستان دوستاش میگفت دختره واقعا باحالی بود باره اولمم بود سعی میکردم مواظب هرفایی که میزنم باشم نه بپره نه پرو بشه اون شب تا صب بیرون گشت میزدیم صب رفتم گذاشتمش پیش ماشینش ماشین سوار شد تا دم خونه باش رفتم و اومدم خونه تا ساعت 11خواب بودم شیرین ترین خواب زندگیم بود.ساعتای 1بود واتساپ بهم پی ام داد خرسی هنوز خوابی ؟ گفتم ناهارمم خوردم گفت مامان بابام رفتن روستا مون مادر بزرگم دل تنگ بابام شده میای پیشم تنها نباشیم؟ منم اصلا فکر نمیکردم سکس بینون رخ بده گفتم کی بیام گفت هر موقه دوس داشتی منم گفتم دوساعت دیگه اونجام گفت باشه رفتم به محلشون رسیدم راه خونشونو گم کرده بودم با هزار زورو زحمت خونشونو پیدا کردم تلفنی رفتم تو خونه پررده هرو کشده بود خونه تاریک بود یه دفه پرید جلو گفت چخخ میخواست به ترسونتم منم خودمو زدم به ترسیدن،خدای من یه لباسی تنش بود تو عمرم از نزدیک ندیده بودم یه دامن کوتاه مشکی و قهوای یه پیرهن بود یه استین داشت یکی نداشت رفتم نشستم گفت یخچال اونجاست هرچی خاستی برو بخور راجب کار حرف زدیم و اینده و بلند پروازیهایی که تو فکرم بود،هی قدم میزد پیشم مینشست بلند میشد حواسم به ساعت نبود دیگه اومد پیشم دستمو گرفت گفت تو بهترین دوست منی،منم نازش کردم چرخید سرشو گذاشت روپام منم همینجور نازش کردم گفتش امین تا حالا سکس کردی منم گفتم نه خندید گفت تو چرا اخه تو که مشکل مالی نداری خوشکلی از این حرفا،این حرفارو کسی بهم نزده بود انگار تو یه همزن برقی بودم صداشو نمیشنیدم دیگه تو فکر رفته بودم چرا با خودم اینکارو کروم چرا هرز رفتم چرا اخه تو همین فکرا بودم که یه تو گوشی خودم میگفت دیوس فکر کردم اوردوس کردی داشت قلبم از سینه میزد بیرون،اومد تو بقلم نشست گردنش رو صورتم بود من نمی تونستم جلو خودمو بگیرم کیرم شرو به راست شدن کرد یه دفه از تو بغلم اومد بیرون گفت عوضیی چه فکرای پلیدی داری میکنی ها!؟ پاشو برو خونتون منم که خیلی بهم بر خوده بود دیگه عصابی برام نموده کیف پولیو سویچو برداشتم برم سمت جا کفشی از پشت بقلم کرد گفت بهم بی جنبه انگار اب یخ بریزه رو خشمم گرفتمش چسبودمش به دیوار لباشو گاز گرفتم گفت لبامو کندییی گفتم شوخی بسه بریم زنو شوهر بازی دوس داری؟ گفت اره چرا که نهه در اوردم لباساشو پردهارو کشیدم تا تونستم لباشو خودم و گردنشو شزتشو در اوردم یه کس داشت مثل چی بگم بهتون هولوو خوبه؟! خاستم بوخورم یه بویه خاصیی میداد دلو زدم به دریا خوردم خوردم لخت شدم پاشد واستاد رو سینه هام چنگ میزد میگفت عوضی چقدر داغی حیف تو نیست سکس نکردی تا حالا؟ گفتم یه جور کستو میکنم که زنم بشی گفت احمق پرده دارم باید بکنی تو چاه خندیدم گفتم چه بهتر از اونجایی که کیرم 14 15سانته و نه زیاد کلفت یکم کرم مالیدم به سوراخش رفتیم رو تخت ننه باباش مالیلدم کرمو که سفدیش رو پوست محو شه فقط چرب بشه اروم کیرمو کردم تو گفت اخ عوزی بخورم اون جیگرتو یکم تلنبه زدم انگار کیرمو داشتم لایه چنتا واشر تنگ جلو عقب میکردم چه حالی میداد گفتم داره میاد گفت به این زودی گفتم اره ریزتم تو دست مال دوباره کرومش تو کیرمو یه 10دیقه ای تلنبه زدم گفتم ابمو چیکار کنم گفت بریز رو کونم ریزتم رو کونش یه جند دقیقه ای اونجا رو هم افتاده بودیم با گوشامو لبام ور میرفت منم صفت بغلش کرده بودم…این داستان من خیلی طولانیه بخاطر همین همشو نمینویسم امید وارم خوستون امده باشه بعد رفتش حموم لخت اومد پیشن گفت دیگه نمیخوایی گفتم نه بزارش برایه شب از دوستی ما یکی دو هفتس تقریبا میگذره 8 9روزه تو این 9روز یه ادم دیگه شدم نیاز جنسیمم بر طرف شده،درکنار یه دوستی توپ همتونو دوس دارم <3

نوشته: AmiN


👍 0
👎 0
35932 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444647
2014-11-21 21:31:08 +0330 +0330
NA

پلاک ماشین ما ام تهران فکر کرد بچه شهرستانیم…

تهران شهرستانه؟؟ بچه هاش بچه شهرستانن؟؟ نکنه بندر عباس پایتخت شده ما خبر نداریم؟؟

1 ❤️

444648
2014-11-22 00:26:37 +0330 +0330
NA

مسخره بود…
clapping

0 ❤️

444649
2014-11-22 01:10:07 +0330 +0330
NA

ریدی با این طرز نوشتنت ریدمون

0 ❤️

444650
2014-11-22 02:06:50 +0330 +0330

کثافت دیوس ترم شروع نشده توباید بری مهد کودک با این نوشتنت جقی بدبخت همون 2خط اولا خوندم معلوم بود کس شره میخوای جلو دوستات کم نیاری بیا کیرمو بکن تو کونت بعد برو بگو کون دادم ok

0 ❤️

444651
2014-11-22 03:23:33 +0330 +0330
NA

اخه گت ورن واجه دروغ بگی مثل من فقط تماشا کن دا

0 ❤️

444652
2014-11-22 05:42:45 +0330 +0330
NA

چه چسایی بود با این دست خطت. new_russian

0 ❤️

444653
2014-11-22 10:50:16 +0330 +0330
NA

ارزش خوندن نداشت

0 ❤️

444654
2014-11-22 15:59:21 +0330 +0330
NA

کیرم تو این داستانت با اون طرز نوشتنت چرت و پرت بود

0 ❤️

444656
2014-11-22 16:24:29 +0330 +0330
NA

اصلا تو گوه با این سنت میدونی ماری چی هس؟!؟
چه ککه خوریا
برو بچه برو کونا بده بعد بیا

0 ❤️

444657
2014-11-26 05:49:16 +0330 +0330
NA

غیر از اینی که نوشتی اگه مینوشتی تعجب میکردم، دیگه جای هیچ تعجب و سوالی نیست، چون کس و کون دادن دخترای دهه هفتاد یه امر کاملا عادی و معمولی شده و یا هرچند نفر که بتونن سکس میکنن
ریدمان کردن به این مملکت،از هر ده تاش نه تاشون جندن

0 ❤️

444658
2014-12-29 13:37:09 +0330 +0330
NA

ساده بگم
.
.
.
.

.رررررررررررررررررررررررییییییییییییییییییییییییییییییددددددددددددددددددددیییییییییییییییییییییییییییی جقیییییییییییییییییییییییییی

0 ❤️