مالش آبجی

1393/02/14

سلام دوستای گل شهواني . مدتی نبودم به تهران سفر کردم و مدتیم از نت دور بودم که دوباره وصلش کردم . از اخرین مالش من که اینجا هم گذاشتم مدت زیادی میگذره و بعد از برگشتن از تهران دیگه نای این چیزارو نداشتم یه مشکل مالی بود که دادگاه داشتم هنوزم حل نشده . امشب بعد از مدت ها حس مالش من نسبت به ابجیم دوباره اوج گرفت بخاطره حرکتاش و لباس پوشیدنش . از مغازه اومدم خونه ساعت ۱۰ و نیم بود یه دوش گرفتم مامان غذا درست کرده بود تا رسیدم داشت میزو میچید . قربون اون دست پختش . آبجیمم داشت کمک میداد ریشامو زده بودم تو حموم آبجیم تیکه انداخت تیکه شدیا منم خندیدم گفتم به تیکه ای ابجیم نیستم که یه قری به کمر داد که خیلی کیف کردم غذا خوردیم اومدم تو اتاقم اونم اومد پیشم از دادگاه و نتیجه کار پرسید و منم جواباشو دادم . راجبه دوست دخترم مهشید پرسید گفتم بهم زدیم و خلاصه گفتم برو تو اتاقت بخواب باید صبح زوود پاشم شب بخیر گفت و رفت از پشت نگاهش میکردم چه باسنی کوچیکو رو فرمی چه اندامه قلمیو نازی . تو همین فکرا بودم بین خواب و شهوت دوباره فکر مالش زد به سرم ساعت ۱ بود نرسیدم برم تو اتاقش دلو زدم به دریا دره اتاقش همیشه بازه کولر نداره واسه همین زود گرم میشه نگاش کردم دیدم خوابه مطمئن بودم خوابه چون خیلی کجو کوله خوابیده بود . یه تاپ صورتیه بالا نافی با یه شلوارک ساپورتی مشکلی پاش بود که عذاب من بود واسه امشب . مامانو مطمئن بودم خوابه چون قبل خواب قرص خورد . رفتم بالا سرش چند لحظه ای نگاش کردم دیدم حرکتی نداره جز نفس کشیدن نشستم پای تختش سره انگشتمو آروم گذاشتم رو نوکه سینش بازی کردم باهاش تکون نخورد خوابش عمیق بود . تاپش بالا نافی بود و میشد راحت دست کرد زیرش . دستمو بردم زیر یه تکون کوچیک خورد ولی نترسیدم ادامه دادم رسیدم به کرستش اولین بار بود این کرستشو دست میزدم مثه بقیه نبود انگار یه تیکه پارچه دوره سینش بسته کلاهی نبود هرچی بود اولین بار بود دیدمش . کشی بود یکم زدمش بالا اینبار تکون خورد چرخید به بغل منم سریع خوابیدم رو زمین . چند دقیقخ صبر کردم دوباره رفتم سراغش دیه میشد از زیر دست برد دستاشو تو هم کرده بود ولی از رو میشد دستمو آروم روسوندم به سینش آروم آروم مالیدم سینشو کیرم دیگه سنگ شده بود . نمیتونستم به کسشم دست بزنم چاره ی نداشتم جز به همین اکتفا کردن . راضی نبودم از اینکه نمیش مثل قبلا بمالمش فکر عجیبی زد به سرم که دست به کونش بزنم تازه تر بود برام لااقل ولی ساپورت پاش بود ولی ریسک کردم و رفتم سراغ کونش . ملافشو دادم پایین خدایا چی میدیدم . چیزی که آرزشو داشتم از نزدیک ببینم ساپورتشو در آورده بود اطرافو نگاه کردم دیدم لولش کرده بالا سرش گذاشته دیگه از خوشحالی داشتم میترکیدم یه شرت لا کونی پاش بود همین موضوع منو بیشتر خوشحال کرد دستمو اروم گذاشتم روی باسنش انقدر نرم بود که خود به خود میخواست ابم میاد . عالی بود نرمو نقلی . آروم آروم میفردمش و حال میکردم یه دستمم رو کیرم بود . کیرمو دیگه در آورده بودم میمالیدمش . شیطون بیشتر خرم کرد گفتم کیرمو آروم بمالم رو خط کونش . کیرمو بردم نزدیک سرشو آروم خیس کردم آروم آروم و با احتیاط گذاشت لای چاه کونش البته نه کامل خیلی کم . آروم آروم بالا پایین میکردم سره کیرم داشت غلغلک میداد . ادامه دادم همینجور ای کاش میشد داخل کنم ولی حیف که نمشد . م شد و سره زبونمو روی خط شرت میکشیدم آروم حتی یه ماچ آروم روی لبه کونش کردم . نمیدونستم دیگه چکار کنم نمیشدم کاری کرد بدشکلی خوابیده بود . حوس کسه کوچولوشو داشتم ریسک آخرو کردم از روی دستاش دستمو آروم بردم روی شرتش گذاشتم کافی بود دستم به دستاش بخوره بیچاره بودم باز میپرید . خیلی با دقت مار کردم و دستمو هب شرتش رسوندم وسره انگشتمو گذاشتم رو کسش یکی آروم بازیش دادم خوشم اومده بود دستمو خواستم ببرم زیره شرتش آروم همینکارو کردم رسیدم به پشمای کسش نزذه بود زیادم رشد کره بودن بهشون دست نزدم . رسیدم به چوچولش نکیشد دست زد حساسه لامسب . فقط آروم سره انگشتمو روی چاک کسش بالا پایین کشیدم باید زود دستمو بیرون میکشیدم نفس کشیدنش تند میشد دستمو آروم کشیدم بیرون . همیمجوری نمیشد برگردم تصمیم گرفتم بالا سرش جغ بزنم شروع کردم جغ زدن داشت آبم میومد که یه حسه عجیبی بهم گفت بریز لای کونش دسته خودم نبود رفتم نزدیک آبمو ریختم لای کونش انقذرم زیاد بود روی تختشم حتی ریخت ترسیذه بودم نمیشد پاک کرد راحت روی تختو با شلوارش پاک کردم لای کونشو آروم با سره انگشتم آبمو کم کم جمع کردم . یه بوس کوچولو روی کونش کردم و برگشتم . منتظر مالش بعذی باشید پس فردا شب .اين داستان كاملا واقعي بود پس لطفا نظربديد

نوشته: Rozhan


👍 2
👎 3
275820 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

417640
2014-05-04 13:18:15 +0430 +0430
NA

موفق باشی …

0 ❤️

417641
2014-05-04 15:02:52 +0430 +0430
NA

حقیقتش اصن داستانو نخوندم و فقط اومدم تو که بگم کس کششش محارم ننویس !

0 ❤️

417642
2014-05-04 15:19:51 +0430 +0430
NA

0 ❤️

417643
2014-05-04 19:37:36 +0430 +0430
NA

منم نخوندم .خواستم با هانتر موافقت کنم.اشغال حروم زاده.

0 ❤️

417644
2014-05-04 23:18:41 +0430 +0430

خاک برسرت کنند صابونتو عوض کن بیچاره مخت ازکارافتاده جلقی بدبخت

0 ❤️

417645
2014-05-04 23:38:22 +0430 +0430
NA

من نمیدونم چرا موقع سکس هیچ رقمه این خانومای توی داستان بیدار نمیشن ولی یه پشه از فاصله دو فرسخی وز وز کنه بیدار میشن
این همه انگولکش کردی بیدار نشد؟ جلل الخالق

0 ❤️

417659
2014-05-05 03:40:04 +0430 +0430
NA

خواهرت روبيار يه حالي هم به مابده

0 ❤️

417647
2014-05-05 15:08:10 +0430 +0430
NA

منم نخوندم. خواستم با یکی بجز نویسنده مخالفت کنم، که پیدا نکردم, ناچارا با شاه بلوط موافقم! . :D

آخ دارم میمیرم. حالم بده! امشب همش تایید کردمو به هیچکی گیر ندادم! آآآآآآآخ خ خ خ خ خ…

0 ❤️

417648
2014-05-05 17:24:56 +0430 +0430
NA

Ash gal.

0 ❤️

417649
2014-05-05 19:10:59 +0430 +0430
NA

Shameless:

کلا عاشقتم :D

0 ❤️

417650
2014-05-06 11:04:46 +0430 +0430

شامپو پرژک استفاده کن بهتره مفیده دیگه کیو شعرم نمیگی.

0 ❤️

417651
2014-05-08 08:26:22 +0430 +0430
NA

کس کش؟؟؟ /:)

یه ساعته کس و کونشو مالیدی صداش هم در نیومده؟؟؟ :O

مادر کسه چاقی باقی…تو انگشت کنی تو کون خودت بهتره ک چقی باشی مثل الان. :>

کس مغز کون نشور. :D

0 ❤️

417652
2014-05-08 09:22:37 +0430 +0430
NA

دقیقا درست میگی… ;)

0 ❤️

417653
2014-05-31 21:13:08 +0430 +0430
NA

baw kiram tu kunet…kunie maghz period…in khaharet mage morde bud ke abeto ham rikhti ru kunesh bidar nashod?in seri bia begu pardasham zadi o bidar nashod

0 ❤️

417654
2014-06-13 20:26:28 +0430 +0430
NA

کس فرمودی فرزتدم کیرمم تپ ننت فرزندم

0 ❤️

417655
2014-07-15 07:10:16 +0430 +0430
NA

حتماٌ خودتو به یه روانپریش نشون بده . دیگه کارت از روانپزشک و روانکاو و اینحرفا گذشته. فقط برات متاسفم که یه آدم حال بهم زن شدی… خاک عالم دو دستی فرق سرت fool

0 ❤️

417656
2014-07-21 15:17:20 +0430 +0430

تو هیچ گوهی نمی تونی بخوری

0 ❤️

417657
2014-07-25 09:21:03 +0430 +0430
NA

قشنگ بود دمتگرم

0 ❤️

417658
2014-10-27 14:59:16 +0330 +0330

کس شعری بیش نبود. خودت کس خلی فکر کردی همه مثه خودتن

0 ❤️

569278
2016-12-19 10:15:28 +0330 +0330

خیلی خیلی عالی بسیار با احساس بود

0 ❤️

574686
2017-01-18 04:52:25 +0330 +0330

یعنی میخوای بگی خواهرت بیگناهو پاک گیر تو کوک+کشه بیغیرتو حرومزاده افتاده؟؟؟؟من از اول تا آخرتو میگام.بیغیرته کونی!!!همیشه میگم آدم داستان غیرواقعی محارم رو باز میشه خوند ولی نمیدونم واسه اولین بار حس کردم این واقعیه.واقعا آرزوم اینه که حسم اشتباه باشه چون اون دختر بیچاره چه گناهی داره!!!خدا وکیلی شرف ندارم یدفعه دیگه این مدلی بخونم.حالمو بد کیری کرد این مریض تخم حروم.

0 ❤️

638275
2017-07-06 05:37:23 +0430 +0430

بازم عشق بی پایان خواهر و برادری…

0 ❤️

768440
2019-05-19 22:03:15 +0430 +0430
NA

جون کیر منم واسه خواهرم نازگل داره میتپه

0 ❤️