مامان داغ من و مامور آب نامرد

1390/11/12

سلام این اولین باره که با من آشنا می شید اما میخوام داستان واقعی براتون تعریف کنم که هر کسی رو دیوونه می کنه. من یه مامان خوشگل و خوش هیکل دارم که اسمش مهساست.از سن 25 سالگی توی باشگاه های ورزشی کار میکنه و اندام فوق العاده ای داره الان 6 ساله که بابام مرده و اون با من تنها زندگی میکنه. تا قبل از این خاطره نمی دونستم مامانم این قدر هات و داغ باشه که هر کاری ازش سر می زنه.
یه روز که تعطیل نبود اما من به خاطر مریضی که داشتم نرفته بودم سر کار اتفاقی رو دیدم که اصلا باورم نمیشد.صدای زنگ خونه رو شنیدم مامان آیفون رو برداشته بود مثل اینکه مامور آب بود واومده بود برای کنتور آب. رفتم پشت پنجره که تا حیات فاصله کمی داره و هر صدایی رو می شه شنید.مامان درو بازنکرد با آیفون و رفته بود پایین تا خودش درو باز کنه گفتم شاید سوالی داره از یارو.مامور آب که یه جوون 34 - 35 ساله بود اومد تو تا کنتور رو ببینه مامان بابهاش حرف میزد اما لباسی که پوشیده بود دهنمو باز نگه داشته بود.سرش روسری بود یه لباس حریر تنگ که سینه های خوش فرمشو نمایان کرده بود با یه شلوار استریچ مشکی که چسبیده بود به رونهای گنده و باسن قلمبه و سکسیش.مامور معلوم بود که خجالت کشیده بود و اصلا نگاهش نمی کرد. مامان بهش گفت شما چه خوش تیپیت آدم ندونه فکرمیکنه بازیگر سینمایید.اون گفت نظر لطف شماست و بعدش بلند شد گفت کار من تمومه دارم میرم یه لحظه چشمش افتاد به مامان و همونجوری برای چند ثانیه محو هیکل و تیپ مامان جونم شد.منم که اصلا تعصبی به مامان جون ندارم و عاشق اینجور صحنه ها نگامو از حیاط برنمیداشتم.مامان یهو خنده موزیانه ای بهش کرد و گفت شما خسته اید من نمی زارم بدون یه چایی خوش رنگ و داغ از اینجا برید و دعوتش کرد توی خونه. منم که اینگار مریضیم یادم رفته بود اومدم از پاگرد پانسیون به صورت یواشکی نگاه کردن.
یارو اومد نشست روی مبل تا مامان بره چایی بیاره براش.یکم طول کشید چایی آوردن مامان. وقتی اومد باورم نمیشد چی داشتم میدیدم شلوارشو کنده بود و یه دامن چاک داره کوتاه پوشیده بود با یه تاپ قرمز تنگ بدون سوتین که گردو قلمبه ای سینه هاش و نوک سینه هاش راحن معلوم بود.بدبخت مامور اب که اینجوری دید مامانو زبونش بند اومده بود.مامان چایی رو اومد بهش تعارف کنه که وقتی دولا شد تمام چک سینش معلوم و رو به چشم ماموره شد.اونم سریع چایی برداشت و گفت ببخشید مزاحم شدم.بعد پرسید تنهایید شما؟ مامان گفت شوهرم عمرشو داده به شما و یه پسر دارم که با هم زندگی می کنیم. پسرتون سر کار هستن شغلشون چیه؟ می خواست مطمئن بشه که من خونه نیستم که مامان گفت توی یه شرکت بازرگانیه و الانم چون حالش خوب نبود تو اتاقش خوابه.مامان سینی چایی رو گذاشت رو میز و اومد جلوی مرده که اسمش اکبر بود نشست.وایییییی مامان مهسا وقتی نشت مثل حرفه ای ها یه پاشو انداخت رو اون پاش که با این کار اون پاش که بالا بود لخت و نمایان بود تا زیر باسنش.بنده خدا اکبر دیگه معلوم بود دییونه شده.گفت شما چقدر زیبا و خوش هیکلید.مهسا جون خندید و گفت جدی میگید؟این نظر لطفتونه ازش اسمشو پرسید و با هم گپی زدن که یارو گفت من دیگه اگه اجازه بدید برم که مامانم زد به سیم آخر چون تو حرفا فهمیده بود اکبر هشر هشر شده گفت اکبر آقا من یه مدته که کمرم درد می کنه و یه پماد دارم که دکترم داده باید یکی رو کمرم بماله پسرمم حالش خوب نیست.اون با کمی مکث جواب داد آخه این کار زشته اگه پسرتون بیاد ببینه که خیلی بد میشه. اونم گفت مگه چیه شما دارید زحمت میکشید تازه باید خوشحالم بشه که یکی داره به مامانش حال میده.وقتی گفت حال می ده کیر اکبر یهو از روی لباس کارش تابلو شد مامانم متوجه شد ولی بروی خودش نیاورد و رفت بیاره پمادشو که اکبر یهو دست کرد تو شلوار خودش و با کیرش ور رفت اینگار داشت کیرشو آماده یه کس کردن توپ می کرد.مامان اومد و پمادو داد به اکبر و خودش به دمر خوابید و گفت اگه زحمتی نیست خودتون شروع کنید.اکبرم با یه لحن هشری گفت چشم الان یه جوری ماسازتون می دم که دردش خوب بشه.نشست کنار مامان و گفت اجازه هست تاپتونو بدم بالا تا کمرتونو بمالم مهسا جونم سریع گفت راحت باشد هر کاری که میبینید لازمه بکنید. معلوم بود مامان داغ داغ شده و داره دیوونه می شه.
لباس مامانو داد بالا و پماد مالید کف دستش و مالید روی کمر مامان چند دقیقه کمرشو مالید و پرسید بیشتر کجا درد میکنه بگید بمالم اونجا رو اما قبلش باید تاپتو دربیارم اگه اشکال نداره.اونم گفت دیگه هر کاری دوست داری بکن.اکبر تاپ مامان رو خواست در بیاره که باید مامان یکم بدنشو بلند میکرد تا لباس از زیرش دربیاد.دستشو برد زیر کتف مامان خواست تاپشو دربیاره که دتشو خورد به سینه های مامان که یهو گفت ببخشید مامان گفت راحت باش بابا بیخیال.اکبر که دییونه شده بود گفت دامنتو هم دربیارم؟مهسا گفت آره عزیزم.دیگه هردو روشون باز شده بود.سریع اکبر دامن مامانم در آورد و هیکل توپ و بی نظیر مهساجون جلوی چشمش بود.پایین کمرشو مالید و گفت برم پایین تر مهسا هم گفت آره برو.اونم شروع کرد به مالیدن باسن مامان و پاهای مهسا جون.
یهو اونو برگردوند و شروع کرد به مالیدن سینه هاش سینه های مامانو یه جوری می مالید که مامان چشماشو بسته بود و می گفت جوون جوووون.
شروع کرد به خوردن سینه های مامان. بعد شرتش مهسا جونو درآورد و کسشو شروع کرد به خوردن دیگه مامان داشت پیچ و تاب می خورد زیر دست اکبر.بعد اکبر لباسای خودشو درآورد و وقتی رسید به شرتش و اونو درآورد چشام چهارتا شد عجب کیر کلفت و گنده ای داشت مادر قهوه مامان چشماش بسته بود وگرنه اگه میدید جیغ میزد.مامانو باز برگردوند و پاهاشو باز کرد و گفت خوب جنده خانم می خوام تو کستم ماساژ بدم کیرشو گذاشت رو کس مامانو یواش یواش کرد تو کس مهسا جون که یه دفعه ای صدای آییییییی از مهسا بلند شدو خواست از زیرش بیاد بیرون که نذاشت. هی میگفت عوضی کیرت خیی گندست رحممو خون میاره نکن تو دیگه اما اکبر خون جلوی چشماشو گرفته بود و افتاد رو کمر مامان و همه کیرشو کرد تو
مامان نالش بلند شدو گفت تو رو خدا ولم کن قلط کردم دارم می میرم. اونم گفت ساکت الان پسرت بلندمیشمه ها.مامان ساکت شد اما همش چنگ میزد به فرش معلوم بود خیلی درد داره میکشه.اکبر کیرشو جلو عقب می کرد دیگه مامان کسش باز شده بود و دردی نداشت.داشت حال می کرد. اکبر بعد 5 دقیقه که مامانو از کس کرد کیرشو در آورد و تو همون حالت دمر گذاشت رو سوراخ کون مامان و گفت کون تو رو اگی کسی بکنه بهشت بهش واجب میشه و کیرشو یواش یواش کرد تو اما مامان اصلا طاقت نداشت میترسید داد بزنه اما داشت گریه می کرد و دیگه حالش داشت بد میشد.اکبر نامرد دیگه کیرشو بی تفاوت به زجر کشیدن مامان تا آخر کرده بود کونش وقتی درآهورد یرشو قرمز شده بود اون کون مامانو بد جوری پاره کرده بود چون خیلی خون می اومد مامان دیگه صدایی ازش نمی اومد نگران شدم اون بی هوش بود اما اون عوضی داشت همینجوری ادامه می داد و به مامان مشت می زد و می گفت گاییدمت جنده میکشمت جرت میدم کونی بعد مامان بی هوش منو برگردوند و کیر خونیشو کرد تو کسشو خودشو ول کرد تو مامان و انگار آبش ریخت تو کس مامان. بعد یک دقیقه به خودش اومد و فهمید چه گوهی خورده که سریع بلند شد و رفت زنگ زد به اورژانس و پا به فرار گذاشت.من قبل از اومدن اورژانس رفتم خواستم مرتبش کنم که اگه اورژانس اومد آبروش نره اما یهو کیر شق شده محو کس و کون خونی مهسا جون شد منم کیرمو درآوردم و کردم تو کسش و اینقدر کردمش تا آبم اومد و منم خالی کردم تو کسش بعدش سریع لباساشو تنش کردم و تر و تمیزش کرم و وقتی اورزانس اومد بهشون گفتم انگار وقتی من خونه نبودم یکی اومده تو خونه و به زور با مادرم نزدیکی کرده از عقب و اونو زخمی کرده.اونا سریع گذاشتنش تو برانکارد و بردنش خیلی نگرانش بودم نکنه بمیره نکنه بلایی سرش بیاد.اما بعد 5 ساعت بی هوشی تو بیمارستان به هوش اومد دکترش گفت خیلی اذیت شده باید یه هفته اینجا بمونه و پرستارا کارایی که لازمه رو براش انجام بدن. این بود عاقبت داغ بودن مامان که خودشو به بیمارستان انداخت.

نوشته:‌ آرش


👍 2
👎 4
339420 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

310223
2012-02-02 00:25:52 +0330 +0330
NA

یعنی چی؟ اخه پسر جان لااقل خالی میبندی یه کم خلاقیت به خرج بده. این چه کسشریه که نوشتی؟ یعنی مردقحطی بود که مامانت میبایست به مامور آب بده اونم روزی که تو خونه بودی؟

2 ❤️

310224
2012-02-02 00:51:11 +0330 +0330
NA

عزیزم مزخرفات به قول دوستان کس مغزانت رو ببر بریز تو توالت
این دری وری ها رو اینجا ننویس خاک توی اون سرت کنن

3 ❤️

310225
2012-02-02 01:11:32 +0330 +0330
NA

واقعا اگه خالی میبنید یکجوری بگید که یک مقدار با عقل هم جور بشه .

0 ❤️

310226
2012-02-02 01:47:20 +0330 +0330
NA

عجب 8|

0 ❤️

310227
2012-02-02 02:07:21 +0330 +0330
NA

ای کودک نادان.چرا کس میگی آخه؟؟مثه اینکه حالت خیلی خرابه.

0 ❤️

310228
2012-02-02 02:14:00 +0330 +0330
NA

کیرم تو چشات بااین داستان گفتنت حالا گیریم راست میگی
دکتره گفته یه هفتی که کل دکترا و پرستارا و… کارشو بسازنا
خیالت راحت بیارستان پول ازت نمیگیره

0 ❤️

310229
2012-02-02 02:39:23 +0330 +0330
NA

Mesle inke dastanet faghat khodeto divoone karde. :D va ;)
Enghad kafdasi zadi maghzet chorook shode.dastetam shabihe daste terminator shode.be madaret geramit salam bereson

0 ❤️

310230
2012-02-02 02:41:35 +0330 +0330
NA

فکرکنم هنوز از اون موقع مریضی واقعا اگر میدیدمت یه جوری میکردمت که شبیه مادرت بشی.

0 ❤️

310231
2012-02-02 03:09:40 +0330 +0330
NA

اخی ! چیکارش دارین فانتزیاشو نوشته! حالا فانتزیهاش یه کم دیوسی باشه که اشکال نداره! بنویس اورین بنویس!

0 ❤️

310232
2012-02-02 03:22:03 +0330 +0330
NA

کسکش کس مغز بی غیرت واستادی ننتو اونقد کرد که بیهوش شد بعد خودتم گاییدیش تو کله تو گوه سگ بی غیرت کیر به کلت بباره

0 ❤️

310234
2012-02-02 03:34:07 +0330 +0330
NA

عجب !!!1جه مامانه شجاعی داری ،تا نصف بیشتر نخوندم مزخرف بود ،همون بهتر که باهات اشنا نشیم

0 ❤️

310236
2012-02-02 04:00:18 +0330 +0330
NA

=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) نه دمت گرم جا کش

0 ❤️

310238
2012-02-02 04:49:33 +0330 +0330
NA

بسيار داستان زيبايي بود ، خوب تونسته بودي خودت رو تخليه كني … ادامه بده و اينبار خشنتر باشه ، طوري كه اينبار بجاي مامور آب يك فيل بان هندي بياد و خورطوم فيلشو بكنه تو كسه ننت خاركسسه …
خارج از شوخي داستان باحالي بود ادامه بده جيگر

0 ❤️

310239
2012-02-02 05:20:50 +0330 +0330
NA

احتمالا تو بچگی هات همچین کردنت و کونتو پاره کردن که خایه نکردی بری جلو.ننتو میکرد جق نمیزدی بی غیرت؟
کیر تو کونت

0 ❤️

310240
2012-02-02 05:32:58 +0330 +0330
NA

کس مغز خالی بند

0 ❤️

310241
2012-02-02 05:52:19 +0330 +0330
NA

dige mamanet bashe nazdiki nakoneeeeeeeeeeeeee

0 ❤️

310242
2012-02-02 06:12:22 +0330 +0330
NA

هم خودت کونی وب رگی هم مامانت بی آبروه،البته اگه داستانت راست باشه،هرچندبعیدبدونم که یه کلمه هم راست گفته باشی،به نظر خودت خواستی متفاوت باشه ولی ریدی توش،کیه که ازکون بکنه تا یه هفته بیمارستان باشه اگه قلبشم عمل کرده بود این همه طول نمیکشید،مزخرف دروغ گو

0 ❤️

310243
2012-02-02 06:39:02 +0330 +0330
NA

age vaghey bud khub bud,vali vazeh bud durughe.be har hal mer30 ke zahmat typesho keshidi

0 ❤️

310244
2012-02-02 07:46:38 +0330 +0330
NA

كس گفتي اي كس گفتي
از كون دادن خودت به اكبر هم ميگفتي
فانتزي تخمي دادي
كسخل بودي شكفتي

0 ❤️

310246
2012-02-02 07:52:55 +0330 +0330
NA

اداره آب منطقه شما استخدام نداره من حاظرم مجانی کار کنم براشون بهتر از اینه که پول جنده بازی بدم

0 ❤️

310248
2012-02-02 10:04:46 +0330 +0330
NA

دیوانه اخه این چیه که نوشتی بهتربه پزشک مراجعه کنی تا حالت بدترنشده

0 ❤️

310253
2012-02-02 11:35:32 +0330 +0330
NA

Akhe k i r a m to kose madar, jendat, in ham dastan bod neveshti koskesh, har chi fohsh ham behet bedam delam khonak namishe adres bede ta beyam ham khodeto ham madareto bekonam ta shayad delam khonak beshe

0 ❤️

310254
2012-02-02 12:56:23 +0330 +0330
NA

Asheghe sheeratam pesar:d
=))

0 ❤️

310255
2012-02-02 14:04:13 +0330 +0330
NA

شر و ور…بدون تحریکات قبلی…با وجود بودن تو الاغ تو خونه…آخه عنتر این داستانو به یه بچه بگی عوقش می گیره از این تخیل بی اساس…حالم به هم خورد از خود کثافتت که آخرشم خودتو برای مامانت خالی کردی خوب شد بابات مرد با تو ادامه نداد این زندگی کثیفو

0 ❤️

310256
2012-02-02 14:10:40 +0330 +0330
NA

شر و ور…بدون تحریکات قبلی…با وجود بودن تو الاغ تو خونه…آخه انتر این داستانو به یه بچه بگی اوقش می گیره از این تخیل بی اساس…حالم به هم خورد از خود کثافتت که آخرشم خودتو برای مامانت خالی کردی نامرد هم خودتی چون اون یارو به دعوت مامانت اومد تو ولی تو در حال بی هوشی اونو کردی

0 ❤️

310257
2012-02-02 14:26:58 +0330 +0330
NA

خیلی بی غیرتی…آدم مرد غریبه با مامانش میبینه …فقط وایمیسه نگاش می کنه که هرکاری خواست با مامانش بکنه …بعد هم کارش تموم شد…میری از فرصت استفاده میکنی و مامانتو می کنی …
واقعا " که …
مردم مردای قدیم که به معنای واقعی مرد بودن …
البته نمیگم داستانت واقعی بود نه نبود اما …خیلی تو داستانت نشون دادی …ناموست اصلا " برات مهم نیست

0 ❤️

310258
2012-02-02 14:33:09 +0330 +0330
NA

حتما اون یه هفته هم دکترا میکردنش!!!:-D :-D :-D

0 ❤️

310259
2012-02-02 14:34:06 +0330 +0330
NA

چرا تو 90% داستان های سکسی پماد کمر درد هست؟

0 ❤️

310260
2012-02-02 17:23:57 +0330 +0330
NA

من نمیدونم چه حکمتیه هرکی بخواد نویسنده بشه واسه تمرین نویسندگی اول میاد تواین سایت خواهرو مامانشو جنده کنه؟ :D :D :D

0 ❤️

310261
2012-02-02 17:33:12 +0330 +0330
NA

آقا این بنده خدا راست میگه…من اونجا بودم…منم…اون مامور آب منم…جوری مامانشو کردم که کیرم از دهنش امده بود بیرون…راست این میگه بچه سرزنشش نکنین

0 ❤️

310262
2012-02-02 18:03:17 +0330 +0330
NA

كس شعرنوشتي خودت هم قبول داري.حتما اكبر خودت رو قبلاكه براي برداشت كنتور
آمده بود گاييده بودكه قبل ازاينكه مهساجونت اسمشوبپرسه بلدبودي.

0 ❤️

310263
2012-02-03 01:02:27 +0330 +0330

حالا راستشو میگفتی تا همه از داستانت لذت ببرند. مادرت مریض خوابیده بود و مامور آب اومد و کونتو پاره کرد. بعدشم که بردنت بیمارستان و یک هفته هم اونجا کون دادی. آخه کله کیری تو که میگی مریض بودی چطوری تونستی کوس مادرت بذاری؟ بعدش هم که نوشتی خیلی نگران مادرت بودی!!! جاکش و کوس کش و بچه کونی که میگن خودت هستی و بس. آب کیر هرچی بچه شهوانیه تو مغزت.

0 ❤️

310264
2012-02-03 05:05:29 +0330 +0330
NA

همینه که هست حال کردم اینجوری بنویسم

0 ❤️

310266
2012-02-03 07:10:44 +0330 +0330
NA

بچه کونی کم فیلم سوپر نگاه کن !

حداقل میخوای داستان فیلم بزاری روی مادرت درست بنویس تا خواننده لذت ببره !

فیلم شیر فروش دیدی . گفتی این فیلم روی مادرت پیاده کنی !

0 ❤️

310268
2012-02-03 15:46:55 +0330 +0330
NA

یاد اون شعره افتادم که میگفت :
چاخان نگو جون
برو کونتو بده
جلق و بزن جون
برو کونتو بده
دیگه ننویس
برو کونتو بده
خودتو نترکون
برو کونتو بده
هاا بیا

0 ❤️

310270
2012-02-04 02:42:06 +0330 +0330
NA

بچه مامانت جنده تمام معناست …

0 ❤️

310271
2012-02-05 16:14:56 +0330 +0330
NA

انجیل
این دیگه چی بود
با این داستانت خودتو به گاییدن دادی

0 ❤️

310272
2012-02-06 18:27:00 +0330 +0330
NA

دوستان اسمش داستان سكسيه نه خاطرات سكسي. 99 درصد داستان هاي اينجا از تخيلات نويسنده هاش مياد. ولي آخه بايد قشنگ باشه يا نه؟ راستش من كه حتي تا ته داستانت خوندم تا وسطاش تقريبا بلند كرده بودم كه داستان رو تبديل كردي به فيلم ترسناك. مثلا مي خواستي متفاوت باشي؟ راستش ياد فيلم هفت افتادم. سريع همه ي شهوتم از بين رفت. در ضمن بقيه رو نميدونم ولي به نظرم سكس خانوادگي و لذت بردن از سكس مادر و خواهر با ديگران تو ايران يا وجود نداره يا خيلي خيلي كمه واسه همين باور كردنش سخت ميشه و داستانش هم لذتي نداره.

0 ❤️

310273
2012-02-10 07:57:24 +0330 +0330
NA

تو شاغل بودی، یعنی سنت باید بیشتر از 20 باشه! مادرتم اگه تو 20 سالگی ازدواج کرده باشه و 9 ماه بعد تورو زاییده باشه باید بالای 40 داشته باشه!!! این توصیفات بهش نمیخوره. درضمن معلومه چقدر نگران حالش بودی که تو اون حالت باهاش سکس داشتی! چند درصد احتمال میدی که مامانت بدون اینکه کیر اکبرو ببینه بهش داده باشه؟!! کمتر از 1% امکان داره که دقیقاً وقتی اکبر میکشه پایین چشاش بسته باشه. معمولاً آدمها قبل سکس کلی باهم ور میرن و هیکل همو ارزیابی میکنن. اکبرم که اونهمه خجالیتی بود یهو چه وحشی و بی ادب شد!..

0 ❤️

310275
2012-02-10 15:31:26 +0330 +0330
NA

sagyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyy

0 ❤️

310276
2012-02-16 12:13:36 +0330 +0330
NA

ريدي تو روزم كس گفتي تابل بود بچه كوني مادر آدم مقدسه همين كه فكرشو كردي يعني خوك سفتي بگيرمت پارت مي كنم طلبه بودي لات شدي بگو ببينمت

0 ❤️

310277
2012-02-22 15:04:30 +0330 +0330
NA

hedi khanoom zer zer nakon

0 ❤️

310278
2012-02-28 10:00:23 +0330 +0330
NA

بعضیها غیرت از یادشون رفته سیب زمینی غیرتش از این آدما بشتر گفتم آدم ولی سخته همچین کسیو آدم نامید واقعا چی فکر میکنی فکر میکنی خوبه یکی بیاد تو مادرتو بکنه بره و تو تحریک بشی من همون اولشو خوندم تا اونجا که صحبت پماد شد دیگه نخوندم چون دروغ بود و خیلی بده که آدم حتی تو تصورش به این فکر کنه که یکی بیاد مادرشو بکنه بره اینا همه از جقه بهت پیشنهاد میکنم زودتر ازدواج کنی چون او یزره مغزیم که برات مونده کم کم از سر دودولت میزنه بیرون

0 ❤️

310280
2012-03-30 05:52:05 +0430 +0430
NA

Mardi t0 mard

0 ❤️

310281
2012-05-10 20:34:34 +0430 +0430
NA

خداییش سر هیچ داستانی اینقدر نخندیدم که سر این یکی خندیدم D:
این جور داستانا جدای مزخرف بودنش به خاطر سکس خانوادگی ( که چه قبول داشته باشیین چه نه ، یه بیماریه احمقانست اونم به خاطر درست ارضا نشدن ) جدای اون هم که در نظر بگیریم خیلی مضخرفه چون دقیقا تا جایی خوب پیش میره که نویسندش حوصله داره … یکم که می گذره خود نویسنده مثل اینکه شق می کنه دیگه حال نداره درست حسابی بنویسه می رینه تو هرچی تا حالا نوشته بود
اما جدای همه این حرف ها من طرفدار سبگ جدیدی از داسنتانای سکسی ام که تخیل کیری توشه ! یه جوری بزنه تو فازه مسخره بازی ! مثلا :
اکبر یهو دست کرد تو شلوار خودش و با کیرش ور رفت اینگار داشت کیرشو آماده یه کس کردن توپ می کرد.

  • که یهو داد زد آی دستم … کیرش دستشو گاز گرفته بود اینقدر وحشی شده بود .
    البته این سبک اصلا به درد خود ارضایی و اینا نمی خوره … کلا می شه طنز کثیف
0 ❤️

310282
2012-05-24 04:17:37 +0430 +0430
NA

عاقبت …ندونی کیر اندازه ش چنده همینه دیگه

0 ❤️

310283
2012-08-15 20:39:45 +0430 +0430
NA

کیرم توکس.مامانت بااین.بچش,//////////////**//////****/*کم.کسشربگو

0 ❤️

310284
2012-08-28 17:12:40 +0430 +0430
NA

فقط میتونم بگم
خیلی بی غیرتی کسکش

0 ❤️

310286
2012-09-08 02:25:18 +0430 +0430
NA

کیرم تو جا خابه ننت بی غیرته عمه خراب
کسه ننه ی جندت با کیره قورباغه ام گشاد میشه
دفه دیگه مامور آب اومد برو آبیاریت کنه

0 ❤️

310289
2013-01-29 20:48:23 +0330 +0330
NA

انقدر جلق نزن عزیزم :)

0 ❤️

310290
2014-07-19 06:24:44 +0430 +0430

ارش بودی مادر جنده…بچه جون دیونه شدی این کسوشرات چیه میگی مغرتو
گاییدم اخه مامور اب خجالت زده چیچییه اقایون خانوما نخونید اینارو
بابا این پسره دیونس… dash1

0 ❤️

310291
2015-01-15 11:00:05 +0330 +0330
NA

تورو جون کوس وکون خونی ننت این داستان راست بود یا کس شعر جالب اینجا بود که تازه ننشو تو این وضعیت اونم کرد …این داستان دروغه…کیر تموم دنیا تو کون بیلگیس باشه که باعث شد کسکشهائی مثل تو بشن کاربر اینترنت اینم دودول من تقدیم تو و مامانت

1 ❤️

310292
2015-03-09 11:09:52 +0330 +0330

نظرات دوستان خیلی قشنگه از همه داستان ها قشنگ تره biggrin

0 ❤️

310293
2015-04-02 20:47:18 +0430 +0430
NA

راست یا دروغش واسم مهم نیس ولی در کل داستانت حسابی حشریم کرد

0 ❤️

310294
2015-05-13 06:44:52 +0430 +0430
NA

کیرم توی کمر مامانت!!! ینی دیگه بهونه نداشته بده فقط کمرش درد میکرده!! ریدم به کمر ننت

0 ❤️

558423
2016-09-29 23:36:58 +0330 +0330

منم ک… دوس دارم

0 ❤️

561303
2016-10-19 19:25:49 +0330 +0330
NA

معلومه خیلی دلت میخواد مامانت را وحشیانه از کوس وکون بکنند انشالله به مرلدت برسی

0 ❤️

595189
2017-05-11 13:54:49 +0430 +0430

چون خشن بود دوس داشتم.
کیر منم گندس واسه همین یه کم پذیرشش واسم راحت بود…
وقتی زیرت داره جر میخوره حال میده ی حس خوب ب عادم دس میده

0 ❤️

704051
2018-07-21 09:32:25 +0430 +0430

هشر ؟؟؟
=))))))))

0 ❤️

753217
2019-03-09 23:56:02 +0330 +0330

بده ماهم بکنیم ثواب داره

0 ❤️

816588
2021-06-23 00:06:38 +0430 +0430

ناموسا حالا چرا مامور آب مادرت اینقدر‌کص‌مغزه ک وقتی پسرش‌خونست اونم مامور اب‌بیاره بکنتش 😂😂بخدا کصخلین

0 ❤️