مامان هوسشو رو من خالی میکرد

1393/06/04

سلام اسم من حامی با قد 180 وزن 75 به نظر خودم و بقیه خوبم از نظر قیافه ما تو شمال کشور زندگی میکنیم یه خواهر دارم دانشجو هستش الان از نظر سنی 3 سال ازم کوچکتره پدرم قبلا مکانیک بود اما حالا مسافر کش هستش و اکثر اوقات خونه نیست اما مادرم…قبل از اینک از مادرم بگم میخوام بهتون بگم که این داستان کاملا واقعی و برای من خاطره ای هستش که همیشه تو ذهن من نقش بسته شاید بعضی ها بگن نه واقعی نیست اما قسم میخورم واقعیه اینو نمیگم که بهم فحش نگید چون در هرصورت کسانی که بخوان فحش میدن مهم نیست هر کس هر چی میخواد بگه من واسه دل خودم مینویسم و میخوام با بچه های شهوانی قسمتش کنم .

واما مامانم که اسمش پریسا هستش 34 سال سن با یه قد بلند کمر باریک و لاغر اندام یکم به چاقی میزنه یعنی لاغر لاغر نیست چشمای مشکی ابرو کمون صورت پر کلا اگه بخوان توصیفش کنم یه زن در رده زنهای خیلی خوبه …همیشه میدیدم که بهم علاقه داره اما میذاشتم به حساب مادر فرزندی ولی اون کارهاش غیر عادی بود نه از نظر من 14 ی 15 ساله( راستی من دارم از چند سال پیش میگم تا روشن شید )از نظر همسایه ها تا اینکه یادم میاد یکی از همسایه ها گفت که پریسا تو داری زیاد با حامی نزدیک میشی این خوب نیست 15 سالشه تو باهاش حموم میری من این و از زبون مادرم شنیدم که شبش بهم گفت ولی مامانم در جواب گفت تو اگه تو قلبم بودی میفهمیدی این دوست داشتن من یه عشق خدایی هست نه یه دوست داشتن معمولی خلاصه همش باهام نزدیک بود وقتی میخواست منو ببوسه از لب میبوسید روز ب روز بزرگتر میشدم و اون بهم نزدیکتر شبها بجای اینکه پیش پدرم بخوابه پیش من میخوابید پدرمم چیزی نمیگفت شایدم از خداش بود چون دیگه بهم علاقه ای نداشتن میدیدم زمانهایی که اونها با هم بحث میکردند و تنفر تو صحبتهاشون شنیده میشد

وقتهایی که پدرم شبها هم به جاده میزد پریسا پیشم راحتر میخوابید یعنی اول میرفت دوش میگرفت به خودش عطر و اتکلن میزد یکم ارایش میکرد میومد جلوی من قبل اینکه برق و خاموش کنه پشتشو میکرد سمت من و بهم میگفت روتو کن اونور میخوام لباس عوض کنم منم چشامو میبستم اما میدیدم دزدکی کونشو قر میداد شلوارو از پاش در میوورد و یه دامن کوتاه که تا زانوهاش بود و میپوشید من اوایل زیاد حسی بهش نداشتم اگه دزدکی میدیدم از کنجکاوی بود اما یه نازک ته تهای دلم وسوسه میشدم اما خیلی کم و زودم فراموشش میکردم خواهرم تو اتاق خودش بود و از اتفاقات اینور خبر نداشت حتی گاهی وقته به شوخی میگفت مامان تو چرا پیش من نمیخوابی و پیش حامی میخوابی پریسا هم میگفت به تو ربطی نداره حسود میدیدم ناراحت میشد اما به روش نمیوورد خلاصه هرشب هرشب بهم نزدیکتر میشد من هم اصلا تو باغ نبودم بعضی اوقات که دم صبح از خواب بیدار میشدم میدیدم ی پاهشو انداخته لای پاهام دستشم دور گردنم تا اینکه پدر مادرم از هم جدا شدن من یکم افسرده شده بودمو به مادرم هم اینو میگفتم اما همش میگفت من بخاطر تو این کارو کردم من اینو نمیفهمیدم که منظورش چیه راستی اینم بگم که خواهرم رفت پیش پدرم زندگی میکرد چون اونم دل خوش نداشت تمتم توجه مامان بمن بودو منم از دنیا بیخبر من 17 سالم بود که یه روز با رفیقها قرار گذاشتیم که دست جمعی با رفیقها بریم مشهد این مسله با پریسا در میون گذاشتم که برای اولین بار زد تو گوشم گفت کثافت تو غلط میکنی که بری مشهد اونم با رفیقهای کونی خودت یادم نمیره عین این جمله رو گفت من شوکه شده بودم اخه فکر میکردم مادرم خوشحال شه اما نمیدونستم که انقدر عصبانی میشه خلاصه این گذشت و شد عروسی دختر خالم که تهران زندگی میکردن ما رفتیم تهران چند روز اونجا بودیم اونجا هم شبها پیش من میخوابید اما نه انقدر نزدیک با یکم فاصله برای من یکم سوال شد که چرا اینجا باهام نزدیک نیست موقع رقصیدن تو هر عروسی بخصوص شیوا دختر خالم تو چشمام زل میزد نگاه میکرد و میرقصید داستان من خیلی طولانی میشه اگه بخوام همه رو با جزییات تعریف کنم برا همین به جاهایی اشاره میکنم و زود میگذرم فقط میخوام شما خوب متوجه شید که جرقه سکس اتفاقی نبود و بلکه ریشه در گذشته داشت دیگه طوری شده بودم که هرجا میرفتم با من بود غیر از مدرسه و دستشویی با بعضی وقتها سر کوچه پیش رفیقهام من 18 سالم شده بود و اون هنوز با من حموم میرفت توی حموم لخت لخت میشد فقط شرت پاش بود وقتی پشتمو کیسه میکشید و سینه هاش مالیده میشد بهم سرمو خودش کف میزد منو میذاشت بین پاهاشو منو کف مالی میکرد من دیگه یواش یواش داشتم از سکس و جلق و این چیزها اگاه میشدم

ترم 1 دانشگاه با یه نفر اشنا شدم که به اگاهی میداد چند بار فیلم سوپرهم بهم داده بود من یادم نمیره اولین جلقمو به یاد مادرم زدم اخه رفیقم میگفت برو دستشویی کیرتو انقد دست بزن و به یه کی فک کن منم فقط مادرم بهم نزدیک بودو به اون فکر میکردم وقتی ابم اومد حالا دیگه روزی چند بار این کارو میکردم یادمه یه روز تو حموم وقتی مادرم سرشو کف زده بود و چشماش بسته بود من سینه هاشو میدیدمو جلق میزدم انقد بهم لذت میداد که همش تو حموم اینکارو میکردم حالا دیگه شبها پیش مادرم میخوابیدم خودم بهش جفت میکردم بهش میمالوندم یه روز تابستون از صبحش چند بار جلق زده بودم و شبش که خوابیدم یهو ساعت 4.یا 5 بود که از شق درد بیدار شدم کیرم درد عجیبی گرفته بود نمیونستم بخاطر چیه یهو چشمام به بدن لخت پریسا خورد ملافه از سرش کنار رفته بودو با شرط پیشم خوابیده بود اینم بگم من 21 سالم شده بود و مادرم دیگه کمتر بامن حموم میرفت نمیدنم چرا اما بهم میگفت تو دیگه مرد شدی خودت میتونی کارهای خودتو کنی خلاصه خیلی وقت بود پریساو با شرط ندیده بودم درد کیرم خوب شد رفتم پشت کونش یواش دستمو گذاشتم روی کونش خیلی نرم بود زمانی که دست زدم کیرمو گرفتم تو دستم میمالیدم به کیرمو دست میکشیدم لای ورنهاش بدن پریسا خیلی سفیده بدون یه خال مو بزرگی کونشم مزید بر علت شد و منظره زیبایی به وجود اورده بود دلم نمیخواست ابم بیاد داشتم باهاش ور میرفتم که یهو تکون خورد و جابجا شد وای جلوی کسش پف داشت هوا دیگه گرگ و میش شده بودو پنجره رو به بیرون باعث شده بود که فضای خونه روشن بمونه وقتی پف کسشو دیدم یهو ابم پاشید رو بدن پریسا رو شرطشو یکم رو پاش یه ذرشو پاک کردم و خوابیدم دیگه پریسا بامن جور دیگه ای شده بود حرفهاش تغیر کرده از من سوال میپرسید که چرا انقد صورتت جوش داره تو چرا انقد حموم میری چرا شورتهات انقد لکه داره نمیدونم چرا میپرسید اما میدونم که میخواست از زبونم بشنوه که جلق میزنم با اینکه خیلی وقت بود که بامن حموم نمیرفت اما یروز بهم گفت میخوام برم حموم زودباش لخت شو توهم بیا چشمام گرد شد گفتم من گفت پس کی تو دیگه لبهام خشک شد و اب دهنم و قورت میدادم ترس داشتم اخه حالا دیگه دیدن بدن لخت پریسا یه ارزو شده بود من میتونستم تا یک ماه به یادش جلق بزنم تو حموم میتونم باهش بلاسم رفتیم حموم یواش رفتم لباس کندم دیدم با یه شورط و سوتیین نشسته رو لگن یکم اب کشیدیمو یکم وقت گذشت که یهو زبونم در رفت البته از هوس دراز بکش کیسه بکشم گفت نه نمیخواد الان نه تو دراز بکش من کیسه بکشم من دیگه مثه اونموقع ها نبودم که دراز بکشم به پشت یعنی رو به سقف و اتفاقی پیش نیاد اخه ما فقط پشت و کیسه نمیکشیدیم از جلو هم کیسه میکشیدیم اینکه میدونستم کیرم راست میش شک درش نبود من انقد دیگه اونموقع هوسی بودم که کیرم داشت میترکید بدن لخت پریسا کمر باریک صورت خوشگل کون بزرگ یعنی یه حلوی به تمام معنا جلو باشه کیرم راست نشه سینه هاش زیر سوتیین هنوز قشنگتر بود من گفتم نه مامان من کیسه نمیکشم اخه تنم جوش داره درد میاد گفت خفه شو دراز بکش چرا اونکارو میکنی که جوش بزنه قرمز شدم لال شدم رو به زمین دراز کشیدم داشتم فک میکردم منظورش چی بود داشتم فک میکردم که امروز باید با پررویی بهش بگم هرچی پیش اومد خوش اومد هوس عقلمو دزدیده بود دیگه هیچی فک نمیکردم فقط گاییدن پریسا چون همش تو خیالم داشتم میگاییدمش البته مقصر خودشم بود چرا انقد پیشم ازاد گشت تا من دیوونه شم کیس مامان تموم شد و گفت بر گرد تنم میلرزید اما من هوسی بودم یکم مکس کردم دوباره گفت خودشم فهمیده بود اما بازم میگفت برگرد چشامو بستم مغزمو خالی کردم برگشتم کیرم داشت شورت قرمزمو پاره میکرد چشام بسته بود نمیدونستم داره به چی نگاه میکنه چشامو یواش باز کردم دیدم داره به رفت و امد کیسه نگاه میکنه سینه هاش تکون میخورد وای داشتم هلاک میشدم زل زدم به سینه هاش زد بسرم دیگه گفتم یکم پایینتر برو سینم سرخ کردی عجیب بود اروم رفت پایین اما انگار ن انگار پسرش براش راست کرده کیسش تموم شد و نوبت من شد گفتم دراز بکش دراز کشید گفتم چشاتو ببند بازش نکن میخوام محکم کیسه بکشم چیزی نگفت چشاشو بست هرچی میگفتم انجام میداد این منو بیشتر تحریک میکرد اروم پاشدم شورتمو در اوردم کیسو برداشتم رفتم رو باسنش نشستم شورتش مزاحم بود شروع کردم از بالای گردن کیسه کشیدن همینطور خم و راست میشدمو کیرم سمت بالا بود بهش گفتم سوتینتو در بیار تا کیسه بکشم گوش نکرد و دوباره گفتم انجام نداد گفتم باز کنم بازم حرفی نزد یواش دستم رفت سمت سوتین باز کردم هیچی نمیگفت درش اوردم یه ذره به کیرم مالوندم گذاشتمش کنار وقتی کیسه میکشیدم یه دستی هم به کیرم میکشیدم یه موقع هاییم دستمو میذاشتم رو کونش اما جرات نداشتم کیرمو به کونش بمالم دلم میخواست اما دل دل میکردم میدونستم خودشم شاید بخواد اما مطمن نبودم اخه قبلا هم کوچکتر بودم همینطوری کیسه میکشیدم فقط هوس توش نبود الانم کاری نکرده بودم پس شاید هنوز نمیدونست ترسم و هوسم حالمو عوض کرده بودن نمیدونم چطور شد که یه ذره شوورتشو از پایین دادم بالا کیرمو گذاشتم لای شورتش حالا وقتی کیسه میکشیدم کیرم روی خط کونش سر میخورد ترسیده بودم فشارم بالا پایین میشد خودمو کاملا دست هوسم دادم عجیب بود مامان انگار خوابیده بود هیچی نمیگفت صداش کردم جواب نمیداد جراتم بیشتر شد و گفتم میخوام شورتتو در بیارم اذییت میکنه بازم چیزی نگفت حالا دیگه دوزاریم افتاد که شاید دلش بخواد وگرنه اگه میخواست چیزی بشه تا حالا شده بود شورتشو. ارووم اروم کشیدم پایین خط کونشو نگاه میکردم داشتم میمردمبه عمد یه دست کشیدم روش حالا کیسه رو انداختم و با دستم داشتم بدنشو لمس میکردم دیونه شده بودم داشتم به ارزوم میرسیدم لمبرهای کونشو باز کردم لاشو قشنگ نگاه کردم وای اصلا سیاه و قهوه ای نبود صورتی صورتی اروم یه بوس کردم مادرم سرشو رو دستش گذاشته بود و تکون نمیخورد کیرمو اول دوتا دست کشیدم و یکم صابون زدم گذاشتم لای پاهاش پاهاش باز بودو نمیشد من دوتا رونهاشو یکم جفت کردم خودشم همکاری کرد کیرم لای پاهاش بود اروم به بهانه دست کشیدن بدنم بالا پایینش میکردم دیگه فهمیدم دلش میخواد قشنگ روش دراز کشیدم تمام وزنمو انداختم روش حالا خیلی بد شده بود نمیدونستم دارم چیکار میکنم یهو با دستام محکم 2 بار کشیده محکم زدم در کونش یکم پرید صورتشو برگردوند چشاش بسته بود کشیده دردش اورده بود این شد که گفت اااااای لحنش بیشتر هوس بود تا درد دو تا دیگه زدم در کونش و کیرمو در اوردم بهش گفتم برگرد پریسا به اسم صداش زدم اینبار حرفمو گوش داد برگشت یه ذره کسش مو داشت سینه هاشو با دو دستم گرفتم مالوندم یکم نوکشو خوردم ارووم اومدم رو شکم وای چه ناف تمیز و قشنگی داشت یکم ورم داشت یه ذره اب ولرم ریختم رو بدنشو زبونمو تو نافش چرخوندم دستمو گذاشتم رو کس پف کردش لاشو دست زدم خیسیش با خیس اب حموم فرق میکرد سر بود فهمیدم خیس کرده انقد داشتم از بدنش لذت میبردم که رفتم زیر گوشش گفتم زن من میشی تعجب کردم سرشو تکون داد گفت اره دیگه تحملم تموم شد مطمن شدم ورود ازاده کیرمو بروم جلوی لباش گفتم کیر شوهرتو نمیبینی چشاشو با مکث باز کرد تا دیدش گذاشت تو دهنش قشنگ مینداخت ته گلوش و اوق میزد اوق که زد با اینکه نمیخواستم ابمو بیارم نمیدونم چیشد که ابم با فشار ریخت تو دهنش داد زدم گفتم ابم اومد بخورش بخورش اه اه اونم ابم خورد دراز کشیدم بغلش و بی حال شدم یکم شرم داشتم عذاب وجدان و خجالت نمیذاشتت چشامو باز کنم 5 مین بعدش با اغوش پریسا به خودم اومدم تا بغلم کرد کیرمو دوباره راست شد لباشو گذاشت رو لبامو زبونشو تا ته میکرد تو گلوم لبامو داشت پاره میکرد یهو گفت شوهر من میشی اومد نشست رو کیرمو میمالوندش به کسش انقد مالوند تا سر سر شد گفت یکم سینمو بخور نوکشو گذاشت تو دهنم چشاشو بست کسشو رو کیرم تنظیم کرد روانه کرد تو واااااای با اینکه یبار ابم اومده بود اما انگار 5 روز پیش ابم اومده باشه داشتم حال میکردم کسش گرم مث اتیش تنگ مث کس دختر 10 ساله چشاشو تو چشام زل زده بود و زبونشو در میوورد لبخند میزد میگفت دوستت دارم از بچگی میخواستمت به یادت جلق میزدم داشتم گوش میکردم هم کس میداد هم از گذشتش میگفت داد میگشید میگفت کیرت تو کسم واااای چقد کیرت خوبه همش مال منه به هیچکی نمیدم اینارو گفت و یهو دادش بیشتر شد داد میزد اه اه اه اه منم دیگه ای صحنه هارو دیدم فهمیدم داره ابش میاد منم تنظیم کردم تا با اون بیارم دیگه اند داد کشید ترسیدم همسایه ها بیان گفتم یواش اهمیت نداد داد زد و چند تا اه اه ااه کرد و با صورت افتاد روم و اروم شد منم ابمو همزمان باهش خالی کردم سفت منو چسبیده بود و لب میگرفت بار دوم که ابمون اومد من دیگه شرم نداشتم خودمونو اب کشیدیمو اومدیم بیرون شبش باهم مثه زن و شوهر رفتیم رستوران غذا خوردیم و اومدیم رو تخت مث زن و شوهر دراز کشیدم…شبش بازم سکس داشتیم تا الان هم سکس داریم اما همش برای هم تازگی داریمو اصلا زده نشدیم بهش قول دادم که هیچ وقت تنهاش نزارم اخه به من گفته اگه از پیشش برم میمیره نمیدونم چیکارش کنم هم دلم میسوزه هم دوسش دارم اما از اینده میترسم بخاطر همین میگم هرچه پیش امد خوش امد …امیدوارم از لذت من لذت برده باشید خدا یارو یاورتان

نوشته:‌ حامی


👍 14
👎 3
448607 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

432835
2014-08-26 13:51:33 +0430 +0430

dastane ghashangi bood.
be khoondanesh miarzid

1 ❤️

432836
2014-08-26 14:02:33 +0430 +0430
NA

kheli lashi hasti

1 ❤️

432837
2014-08-26 14:23:12 +0430 +0430

الآن از نظر سنی خواهرت 3 سال کوچیکتره؟پارسال چی؟سال دیگه چی؟3 سال دیگه هم سن میشید؟

0 ❤️

432838
2014-08-26 14:25:51 +0430 +0430
NA

اسم داستان معلومه که از اون کیر به کونای دیوثی و باید زد از ریشه گائیدت.
" با نخوندن سکس با محارم بیشترین لطف رو به خودتون و جامعه بکنید "

0 ❤️

432839
2014-08-26 15:37:23 +0430 +0430

Ghabul knin dastane jalebi bood dg

1 ❤️

432841
2014-08-26 16:05:03 +0430 +0430
NA

Khub bood

1 ❤️

432843
2014-08-26 16:08:59 +0430 +0430
NA

بااینکه داستانت خیلی دروغ داشت اما کیرم شق شد برای مادرت.
قربونت مامانت.مامانتو ازطرف من ببوس biggrin

0 ❤️

432844
2014-08-26 16:21:44 +0430 +0430

نخوندم
ننویس لاشییییییییییییییییییییییییییییییییی

0 ❤️

432845
2014-08-26 16:23:39 +0430 +0430
NA

hichi dige kieam tu ruhet.akhe kuni kose sher chie? .takhayolateto neveshti umadi qasam.modi raste .kiram tu kunet

0 ❤️

432846
2014-08-26 16:23:40 +0430 +0430
NA

hichi dige kiram tu ruhet.akhe kuni kose sher chie? .takhayolateto neveshti umadi qasam.modi raste .kiram tu kunet

0 ❤️

432847
2014-08-26 17:39:00 +0430 +0430
NA

با توجه به عنوان>>>نخوندم
ننویس بی شرف :|

0 ❤️

432848
2014-08-26 18:24:53 +0430 +0430

نخونده معلومه خیلی وضعیتت خرابه…

0 ❤️

432849
2014-08-26 18:34:58 +0430 +0430
NA

کس مغز مجلوق جلقی زاده ی جلقو کونی بدبخت تو که کل عمرت انگشت به کون خوابیدی
و جلق رو هم بکن های محله تون بهت یاد دادن فرق کس 10ساله و 40 ساله را از کجا فهمیدی
bad
کسش گرم مث اتیش تنگ مث کس دختر 10 ساله

0 ❤️

432850
2014-08-26 18:38:22 +0430 +0430
NA

ننویس لاشی حالم به هم خورد بی ناموس

0 ❤️

432851
2014-08-26 19:59:58 +0430 +0430
NA

عالی بود.قراره اینجا داستان سکسی نوشته بشه ، وبقیه لذت ببرن ونظر بدن.

0 ❤️

432852
2014-08-26 21:25:06 +0430 +0430
NA

دستت تو از تو شلوارت در بیار. چشاتو باز کن. افرین… ببین صبح شده باید بری مدرسه . اونی هم که میبینی تو ما تحتت هست چوب هست .نترس. مامانت کرده تو ماتحتت که دیگه از این گه ها نخوری. باشه؟
حداقل یک جوری از این عشق خدایی می نوشتی که ما باورمون شه.
diablo

0 ❤️

432853
2014-08-27 00:54:29 +0430 +0430
NA

با اینهمه غلط املایی یقینا سوادت ابتدایی و نهایتا سیکل که اونم احتمالا به لطف مامی جونت بهت دادن اونوقت میگی دانشگاه میری
شرف وغیرت که نداری سوادم که نداری
دیوثی ننتم که میکنی
حالا چند؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

432854
2014-08-27 01:38:24 +0430 +0430
NA

بی شرمانه بود واقعا متاسفم حیف حیون که به تو گفته بشه

0 ❤️

432855
2014-08-27 01:56:29 +0430 +0430
NA

قشنگ بود.اگه تخیل هم بودبسیارزیبابود…

0 ❤️

432856
2014-08-27 02:55:38 +0430 +0430
NA

جون مامانت اول داستان ننويس فحش نديد و راسته و اين حرفا…
بعدشم ضايع بود كه زاييده تخيلاتته … بعدشم كيرم تو كون معلم انشات اخه شرت رو مينويسن شرط؟؟؟
تحليلم رو با يه جمله تموم ميكنم … شاشيدي به بنيان خانواده رفت!

0 ❤️

432857
2014-08-27 02:55:39 +0430 +0430
NA

با اینکه روغ بود ولی واقعا خیلی داستان قشنگی بود کیرم شق شد ، دم مامانت گرم خب اگه از آینده میترسی پریسا رو بسپور به من خودم حسابی خدمت میرسم نمیزارم بهش بد بگذره حسابی میکنمش ، آخ پریسا کیرم واست شق شده بیا واسم ساک بزن

0 ❤️

432859
2014-08-27 05:26:33 +0430 +0430

درسته که توهمی بیش نبود ولی مامانت اگه طوری که گفتی باشه واقعا شاه کس به تمام معنا هستش.کیر کلفتم توش

0 ❤️

432860
2014-08-27 05:53:12 +0430 +0430
NA

dostan hame nazar dadan vali be ye chizi tavajoh nakardan
in bande khoda rast mige
nafahmidin ke goft man rashtiyam
az rashti jamaatam bishtar az in entezar nemire ke mamanesham begad

0 ❤️

432861
2014-08-27 05:56:44 +0430 +0430
NA

نخوندم ننویس جقی

0 ❤️

432862
2014-08-27 06:50:45 +0430 +0430
NA

یه سوال من تاحالا به کسی فوش ندادم ولی اخه کونی
ابجبت دانشجویه ؟؟؟!!
پس میشه هجده سال به بالا !!!
اوکی !!
حالا توهم سه سال از اجیت بزرگ تری یعنی بیست یه به بالا
یعنی مبشه مامانت 13 ساله شوهر کرد؟!!!
بگذریم از این یه سال تو شکمش بودی و …
اخه کونی تو رو به چه این حرفا

0 ❤️

432863
2014-08-27 08:06:50 +0430 +0430
NA

حروم زاده دروغ نگو یعنی ننت 13 سالگی حامله شده؟مگه ننت جندس؟تو تا 21 سالگی با ننت حموم می رفتی؟کس گفتیا!!!مگه می خوای ننه جندتو پاره کنم؟؟؟؟

0 ❤️

432864
2014-08-27 08:25:34 +0430 +0430
NA

یه زمانی یه زنه با هام رفیق بود که با پسرش همچین رابطه نزدیکی داشت نکنه مامان تو بود ؟؟؟
ولی اسم اون پری بود نه پریسا
چقدر دنیا کوچیکه !!!

0 ❤️

432866
2014-08-27 11:26:19 +0430 +0430
NA

مامانی که جنده باشه معلومه پسرکونی مثل توبه بارمیاره!

0 ❤️

432867
2014-08-27 13:13:14 +0430 +0430
NA

کیرم تو ناموست تو شرم نمیکنی مامانتو گاییدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بی شرفو بی همه چیز کیرم تو خودتو مامانت کس کش کونی جلغو

0 ❤️

432868
2014-08-27 13:15:26 +0430 +0430
NA

کیر تمام کارکنای شرکت مخابرات تو کس ادمین و کس تو نویسنده اخه سکس با مادر بی شرف
بی قیرت بی حیا

0 ❤️

432870
2014-08-29 18:49:24 +0430 +0430
NA

منم از شمالم اگه مامانت پایس پیام بده

0 ❤️

432871
2014-08-31 08:58:59 +0430 +0430
NA

محارم دوس ندارم به نظرم دروغ بود کاش به جای مامانت یکی دیگه رو مینوشتی ولی در کل تحریک کننده و قشنگ بود بازم بنویس

0 ❤️

432872
2014-09-04 16:08:30 +0430 +0430

خوب بود
حالا بیا مامانتو بسپرش به من خودتم برو دنبال زندگیت

0 ❤️

432874
2014-09-04 18:54:57 +0430 +0430
NA

khob bod ba inke az sex ba maharem khosham nemiad ama in dastan bishtar jane haghighi dasht ta bazi dastanayee dg

0 ❤️

432875
2014-09-05 16:24:24 +0430 +0430
NA

کثیفی

خیلی…

0 ❤️

432876
2014-10-01 17:09:11 +0330 +0330

خاک برسرت و اون مادره جندت تخمه سگ

0 ❤️

432879
2014-12-10 08:55:03 +0330 +0330
NA

تو اي حامي كه شاه كسكشاني
پريسا را بكن تا مي تواني
پدر رفته تو هم در كون مادر
بزن كيرت كه جانش را ستاني
شاد باشيد

0 ❤️

432880
2015-01-03 07:09:17 +0330 +0330
NA

کیرم تو دهنت

0 ❤️

432882
2015-02-19 09:37:24 +0330 +0330
NA

خوب بود.
-1 اگه راست میگی تا الان هم سکس دارین پس حد اقل یه عکس بگیر و آپ کن برا اینکه باور کنیم واقعیه رو سینه هاشم یه چیزی بنویس.
اگه راست میگی اینکارو بکن

0 ❤️

432883
2015-02-25 17:47:04 +0330 +0330

بابا طرف به معنی واقعیه کلمه تعطیله
خیلی حیوونی

0 ❤️

432884
2015-05-06 01:04:48 +0430 +0430
NA

دمتگرم جالب بود

0 ❤️

432885
2015-05-25 18:23:34 +0430 +0430

بازم سکس با محارم,بچه ها همگی تحریم کنید,همینجوریش مملکت رو هوا هست دیگه نیازی نیست دور و برمون پر از عقب افتاده و ناقص الخلقه بشه “هرچند که الآنشم تو همین شهوانی کم نداریم”
ادمین جان جدت محارمو آپلود نکن
diablo

0 ❤️

530121
2016-02-04 22:19:39 +0330 +0330

تا اینجاش فقط خوندم که:واما مامانم که اسمش پریسا هستش 34 سال سن…
یه محاسبه میکنیم.خواهرت دانشجو هست پس حداقل 19 سالشه و 3 سال ازت کوچیکتره یعنی تو 22 سالته حداقل بعد مادرت 34 سالشه؟؟!!اخه بیشرف یعنی مادرت 11 سالگی ازدواج کرده و 12 سالگی تورو پس انداخته؟؟!!دین و مذهب و نظام رو ول کن یکم انسان باش
این اراجیف ک با قلم خوبی هم نوشته میشه ذهن خیلی هارو خراب میکنه.یکم انسان باشیم

0 ❤️

533833
2016-03-20 18:59:36 +0330 +0330
NA

حاملش کن

0 ❤️

536152
2016-04-05 09:41:57 +0430 +0430

اگه واقعی بوده جالب بود

0 ❤️

566684
2016-11-30 15:39:11 +0330 +0330

۳۴ سال سنو که گفت دیگه نخوندم.خواهرش دانشجو یعنی حداقل ۱۸ سال و خودش حداقل ۲۳ سال مادرش تو یازده سالگی بچه دار شده؟

1 ❤️

644211
2017-08-08 20:45:56 +0430 +0430
NA

من نمیدونم چرا تو این داستانها …همه قدا بلند ۱۸۰ وزن ۷۰ خورده ایی…سفید بدون مو…حالم بهم خورد

0 ❤️

680744
2018-04-06 22:43:25 +0430 +0430
NA

طرف رفته مادرشو گاییده بعد آخر داستانش میگه خدا یارو یاورتان…خدا رو هم میشناسی

0 ❤️

684772
2018-04-29 17:09:51 +0430 +0430

ادکلن نه اتکلن!!

0 ❤️

710283
2018-08-13 18:12:40 +0430 +0430
NA

عالی بود معلوم بود واقعیه نوش جونت تنهاش نزار

0 ❤️

710284
2018-08-13 18:23:58 +0430 +0430
NA

احمق تر و بیشعور تر از افرادی که از ادمین میخان اینا رو اپلود نکنه انصافا نداریم. اخه کص مغز مگه ادمین فرمونبردار شما اشغالاست؟کصکش بجای اینکه از ادمین همچو.کاری بخای ،سگ توله خب نیا بخون ،این که خیلی راحتتره و منطقیه ،ریدم تو نژاد تون

0 ❤️

727593
2018-11-01 10:41:08 +0330 +0330
NA

وری وری گود خیلی عالی بود
اما سکس با محارم خوب نیس نکنین??

0 ❤️

747063
2019-02-10 10:03:27 +0330 +0330

با حال بود

0 ❤️