حامد هستم از شیراز. پارسال اردیبهشت ماه بود.من سیزده سالم بود. مامانم سی سالش بود. اون زود ازدواج کرده بود. قد بلند ولی نه لاغر. کون و سینه بیرون زده و خوش تراش. و قیافه ای که هر کسی رو یاد سکس میندازه. از هشت سالگی ژیمناستیک میره. منم از ده سالگی با سفارش مامانم رفتم ژیمناستیک. از همون رول بهم گفت روزای فرد برم تا پنج شنبه که تعطیلم با انرژی کامل برم تمرین. از همون اول مامانم بهم تاکید کرده بود که مواظب باشم مربی یا هم تیمی ها نخوان کونم بزارن. میگفت پسر نباید کون بده. آخه منم خیلی خوشکل بودم. یه روز یک شنبه با بیحالی رفتم تمرین. وارد باشگاه که شدم دیدم حوصله ندارم.برگشتم. از خونه تا باشگاه ربع ساعت پیاده راه بود. اون روز بیحال بودم یواش راه میرفتم فکر کنم رفت و برگشتم حداقل چهل دقیقه شد. رسیدم خونه اول رفتم تو دستشویی حیات آبی به صورتم زدم. اومدم بیرون خواستم در هال باز کنم که یه چیزی از پنجره هال توجهم جلب کرد. رفتم نزدیک. پنجره بسته بود پرده هم کشیده بود ولی نه تا آخر. به همین خاطر از مقابل در هال که پنجره رو نگاه میکردی یه چیزایی داخل معلوم بود. داخل رو که نگاه کردم دوتا آدم لخت دیدم که به هم چسبیدن لب میگیرن تنم سیخ کشید.لب گرفتنشون که تموم شد دیدم یکیش مامانم و یکی دیگه یه پسر تقریبا هم سن سال خودش. من تو مدرسه خیلی با همکلاسیا بحثم میشد و همیشه فحشای مامانی میدادم. با دیدن این صحنه یاد فحشای خودم افتادم. البته بعد اون دیگه فحشا رو کم کردم. اونا ادامه دادن و مامانم زانو زد رفت حالت داگی استایل. پشتش تقریبا یه کم مایل رو به پنجره بود. سوراخ کونش رو راحت میدیدم. پسره هم در کون مامانم تف مالی کرد و یه کم زبون زد. کیرش گذاشت چاک کونش یه کم بالا و پایین کرد و یه دفعه کرد تو. راحت رفت تو. منم یه کم نگاه کردم و از خونه اومدم بیرون. تازگیا یه دوست دختر که دوازده سال بیشتر نداشت پیدا کرده بودم. دو بار هم کونش گذاشته بودم. وقتی کسی خونه نبود منو میبرد خونشون. بهش زنگ زدم بیاد بیرون. یه چرخی تو خیابون عفیف آباد و ستارخان زدیم. بعد یه ساعت گفتم بریم خونه مامانم هم نشونت بدم. وقتی رفتیم خونه مامانم داشت تلویزیون نگاه میکرد. دوستم سارا رفت طرفش با هم سلام و روبوسی کردن. مامانم خیلی تحویلش گرفت و کنار هم نشستن. مامانم دستش گذاشته بود رو شونه سارا و چن دیقه یه بار یه بوسی بهش میداد. بعد مامانم گفت برم یه شام درست کنم تا شب که باباش اومد بریم بیرون. سارا هم رفت تو آشپزخونه کمکش بده ولی من صداش کردم گفتم سارا بیا کارت دارم. بردمش تو اتاقم گفتم لباسات در بیار. اونم سریع لباساش در آورد و شروع کردیم. اون روز خیلی عصبانی تلمبه میزدم سارا هم هی شاکی میشد. چن بارم جیع کوتاهی زد. کارمون تموم شد رفتیم تو آشپزخونه مامانم هم متوجه شده بود ما چیکار کردیم یه بوس داد سارا گفت قربون دختر گلم برم.
داستان رو همین جا تموم میکنم چو میدونم کاربرای این سایت تحمل داستان بلند ندارن و ظرفیت شنیدن داستان واقعی که با ظرافت پیش بره رو ندارن. ایرانی جماعت ان دیگه. مادرای خودشون کوس میدن به مادر مردم فحش میدن
نوشته: حامد
عمو جان امتحانات خرداده درساتو خوندی برو درستو بخون جق هم کم بزن نمستونی خوب به امتحاناتت نگا کنیا
فکر کنم قضیه دادن تو باشگاه رو مادرت از خاطرات جوانی پدرت فهمیده تازه با این وجود تورو هم فرستاده باشگاه تا در راه اجدادت قدم برداری!!! در ضمن پسر همسنو سال خودش؟؟ مادرت سن خر امام زاده داوودو داشته اونم از نوع کره دارش بعد پیرمردای گوزوی همسنش رو میگی پسر!!!
اون جماعتی که مادراشون … میدن قوم مملکت خراب شده شماست حالا هر قبرستونی که هست. نه ایران. مردم اینجا شرفو غیرت دارن!!! اگر دستم بهت میرسید همچین باهات ژیمیناستیک کار میکردم که از شدت سوزش تا کشور خودت 4 نعل بدوی!!!
از غفلت زدیم و جوب پایین خانه شد رود
.
.
تو نوگو آنکه تشنه ی کیرمان بود مادرحامدبود :) .
.
حامد خودت و مادرت کشتید منو
ناز پسر جون مامی خوشگلت راستشو بگو اصلا تو دودولت راستم میشه مگه؟؟؟ ?
تو کسخولی ؟؟ آخر داستان کسشرت یه دفعه فحش دادی که چی بشه؟ چهار تا کیر بیشتر واسه مامان جندت جور کنی؟ مامانت تو آشپزخونه داشت غذا درست میکرد، بعد دست دختره رو گرفتی بردی تو اتاق باهم سکس کردین؟ تو کسخلیی ؟؟؟ … 🙄
تا مامانتو لخت دیدی تنت سیخ کشید؟!!!
یکی به من بگه تن آدم چطوری سیخ میکشه!!
خوب کسشعر تف دادی کونی. خاک تو سرت جلغی . یعنی از همون اول داستان تا آخرش کسشعر مشخص بود که داری میگی
یا امامزاده اختاپوس.بچه های این زمونه انقد جق زدن دیگه مغزشون رد داده
2تا نکته
1-تو 13سالگی جلو ننت کس کردی؟
2-مثلا دیگه فحش مادر نمیدی؟
کسکش جلقی دختره پدر مادر نداشت که شام میخواست بمونن
معمولا تو این داستانا نظر نمیدما ولی اون قسمت اولش اصا خرابم کرد!
پسر گلم…عزیییییزم…مامان یادت باشه پسر کوشولو ها نباید کون بدنا!!!کون که بدی مامانی ناراحن میشه!
این داستان داستان نمونه بارز چاخان بندی سکسی در ابعاد کوچک را نشان میدهد.والبته ذهن مشکل دار بچه ها…ادمین گرامی…متاسفانه نظارت رو این مورد خیلی پایینه.
نمیدونم چه جور تحلیل روانشناختی از روی این داستان میشه انجام داد ولی اگه تونستین به ما هم بگین!خدا رحم کنه…
بعد مسخره کردن ایرانی جماعتش متحیرم کرد!!!داستان پر ظرافتش برق از سه فازم پروند!!!
واییییییی…بچه اصلا تو فک کردی چی نوشتی؟انشا واسه مدرست که نیس…داستان با ظرافت سکسیت که مو لادرزش نمیره جیلیز ویلیز منو دراورد…بچه و اینکارا؟
به همین راحتی جلو هم سکس میکنین؟هیچی هم به هم نمیگین؟
چه نسل با غیرت و متعصبی داره میاد بالا!!!
عاخه مادر خودت ببخشید کس داده…بعد کل ایرانو مثل مادر خودت میدونی؟؟؟
کسشر نگو ابنه ای. …
14 سالته. .تو الان باید کارتون تام و جری رو نگاه کنی. .
دختره 12 ساله رو میکردی کونی. .کیر سگ توی کونت
چطوری کونده
مادر کونده
باباتم حتما کون میده
کونا چندددددد کونی (inlove)
عمو خوب درساتو بخون خردادی قبول بشی به وقتش جق هم میزنی اب کیرتم میاد قسمت بشه دوس دخترهم پیدا میکنی.البته یکم بزرگ شدی همون مانانتو بکن مرغ همسایه که غاز نیس به مامانت بگو.
رهبر ما ان جوان 13 ساله ای بود که کمربند خودرا باز کرد وروی دختر دوازده ساله ای خوابید
اولا که شما گوه خوردی 13 سالته . شما حد اقل 15 و حد اکثر 16 سالته . ضمنا گوه خوردی با 15 سال سن اومدی تو شهوانی . در ادام ه اینکه ننه تو اگه کوس داده (که نداده شما تو توهماتت فکر میکنی به کوس دادنش تا شق کنی)به ننه بقیه ربط نداره . و بعدشم تدوین داستانت انگار داشتی واسه یکی ساک منجوقی پرتف میزدی نوشتی . سوما که عزیز دل پسر گل خوب ننویس . شما که میدونی فحش میخوری ننویس . شما که میدونی داری کوسشعر میگی ننویش. تازه حاجی من 18 سالمه یه دوستی کوتاه با دختر داشتم مامانم مچمو گرفت کیونمو پاره کرد تو در 12 سالگی دختره رو تو خونه به روش امازونی با تلمبه سنگین کردی دختره جیقم زده زیرت اونوقت ننت بوس میکرده دوس دخترت رو؟؟ اقا سر تا پا کوسشعر بود کلا
دختر همسایه تون دیشب کردتت مامانت رسیده اونما کرده حالا…
اره ننه های ما کوس میده،اونوقت ننه ی تو همین الان از سر سجاده بلند شده لابد؟!
اخه کوس مشنگ پاشم برینم دهنت با این کوسشعر تفت دادنت؟
دختر دوازده ساله کردی؟
تو خودت هنوز فرق عن و از گوشت کوبیده تشخیص نمیدی،اونوقت بکن شدی واسه ما؟
به مامانت بگو کانال سوپرهای ماهوارتونو ببنده که کمتر چشم و گوشت باز بشه دودول طلا!
نظر شما چیه؟مادر ج ن.ده چاقال چی خودشم تحویل گرفته زن.ا زاده ح رومی ک و.س.رو ننه تو داده میندازی گردن ننه دیگرون
ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻇﺮﺍﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻩ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻥ .
ریدم تو اون ظرافتت که خط ه پستون ننته
? (inlove) (inlove) (inlove) (inlove) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? (clap) (clap) (clap) (clap) (clap) (clap) (clap)
کاری ندارم دروغ یا راست ولی کلی حال کردم
اینقدر ضعیف شدیم که همچین داستانیم نمیتونیم ما جونا بنویسیم چه برسه ببریم بکنیم!!
ولی ماشالله تو هر دوشو انجام میدی 🙄 🙄 🙄 🙄
خودت میگی مادرت داشت میداد اونوقت مادر بقیه شدن ج…نده? بعد الان تو 13 سالته کس 12 ساله میکنی مامانتم بهت میگه کون نده? باباتم که نقش شلغم داره تو زندگیتون
بچه برو جقتو بزن افرین کچولو بدو برو بعد جقم برو مشقاتو بنویس اینجا شرایط سنی داره جای شما نیست
حالا تو که خودت میگی کون خوبی هستی بیا باهم آشنا بشیم
من تو خونمون یه اسب ابی دارم فارسی حرف میزنه خیلی باحاله بیا نشونت بدم عمو جون، بیا گلم
برو کیرم دهنت,کس کش دوز دخترتو آوردی خونه کونش گذاشتی مامان جندت هم هیچی نگفته سارا با سرش تو کون مامانت
يكي ديگه كون مادرت گذاشته تلافيشو سره اون دخدر بدبخت درووردي؟؟؟
هرچند كص نگفتي
کسش 13 سال اونم 12 سال گفتی سریع لخت شد و تلمبه میدی بچه خوشکل داستانت واقعی اما نه همش دیدی مامانت داره میده رفتی بیرون به مرد 32 ساله گرفت سفت کردت و بدور تلمبه میزد درسته خخخخ
من ۱۳ سالم بود فک میکردم زندگی زناشویی یعنی زنتو بشوری…!!!
تو الان 13 سالته کس کردی؟
:؟؟؟؟