مامانم و مربی آموزشگاه رانندگی

1393/07/25

این ماجرا رو نمیشه اسمش رو سکس گذاشت! به دلایل شخصی اسم اون آقا رو هم مستعار میگم اقای حسینی که مشکلی پیش نیاد. اول تیر بود که تازه مدرارس ابتدایی تعطیل شدن من سال سوم تجربی بودم وخواهرم ابتدایی بود و تعطیل شده بود منم امتحان زمین شناسیم مونده بود و مامانم گفت الان که مدارس تعطیل شده بهترین فرصته که گواهینامه اش رو بگیره-رفته بود ثبت نام و کلاسای هفته اول که تئوری بود تموم شد و مربی آموزش رانندگیش آقای حسینی بود چون امتحان داشتم دو جلسه اول یه بار خالم و یه بار خواهرم باهاش رفته بود آخه میگفت آموزشگاه گفتن که برای زن ها باید همراه داشته باشن. بعد امتحان زیست یادمه جلسه سوم میشد من باهاش رفتم هوا گرم بود آقای حسینی مرد با شخصیت و خیلی خوشرویی بود
سوار ماشین شدیم مامانم رانندگی رو تا حدودی بلد بود و حرکت کرد و آقای حسینی خیلی ازش تعریف میکرد منم داشتم با گوشی چت میکردم و اصلا نگاهم نمیکردم که یه لحظه نگاه کردم دیدم مامانم دستش رو دنده بود آقای حسینی دستش رو دستای مامانمه و گوش دادم میگفت دنده رو محکم بگیر. دیگه هی الکی به گوشی نگاه میکردم و حواسم به اونا بود و حسینی گاها یه نگاه به عقب مینداخت حس کردم میخاد وضعیت منو ببینه منم وانمود میکردم با گوشی کار میکنم رسیدیم یه جایی خلوت گفت حالا میخایم دور بزنیم زیر چشم نگاه میکردم فرمون رو گرفته بود و چون مامانم صندلی رو داده بود جلو سینه هاش به فرمون نزدیک بود و حسینی که حرف میزد کامل دستش به سینه مامانم میخورد و مامانم چیزی نمیگفت شک نداشتم که جلسات قبلی این حرکتا شروع شده. دو سه بار دور زد یه بارش خواست دستش رو از فرمون جدا کنه آروم مالوند به پای مامانم و آوردش عقب. حس کردم مامانم تحریک شده والا زن بدی نیست بعد چند دور آخرای مسیر بود که مامانم بهم گفت نزدیک سوپری شدیم برو سه تا بستنی بگیر منم گوشیم رو رو فیلمبرداری گذاشتم و تکیه اش دادم به صندلی و رفتم و از تو سوپری نگاه کردم داشتن حرف میزدن برگشتم نمیشد فیلم رو ببینم وقتی اومدیم خونه نگاهش کردم از حرف زدنشون چیزی نشون ندادن و فیلم فرمون به پایین رو گرفته بود و حسینی هی داشت توضیح میداد ولی آخر فیلم 15 ثانیه قبل اینکه من برسم قشنگ دستش رو گذاشت رو پای مامانم تا من رسیدم و اون بار تموم شد. دو سه جلسه بعدی به همین شکل بود و من آخر مسیر میرفتم بستنی میگرفتم ولی جلسات بعدیش مامانم با ساپورت میومد و خودشم همراهی میکرد و وقتی فیلم میگرفتم دیگه گوشی رو دقیق میذاشتم و کامل میگرفت میومدم خونه میدیم من پیاده میشم مانتوش رو میده بالا و میگفت ببخشید آقای حسینی گرمه و حسینی هم میگفت نه بابا راحت باش . تا اینکه جلسه آخر که رفتم و فیلم رو دیدیم همین که پیاده شدم حسینی به مامانم گفت جلسه آخره و واقعا دلم واست تنگ میشه و ناکس یه جوری احساسی حرف میزد و بهش گفت الان پسرت میاد من دوس دارم تا نیومده یه بوست کنم و دستش رو برد سینه مامانم رو گرفت و مامانم گفت اه … (اسم من) داره میاد و آقای حسینی دستش رو کشید عقب تا من سوار ماشین شدم چیزی نگفتن وقتی رسیدم به مامانم گفت خانم… شماره تون رو بدید بعدا برای شیرینی گواهینامه تماس بگیرم خدمتتون و مامانم شماره رو بهش داد. چند مدت بعد اون جریان هر وقت که میشد به گوشیش نگاه میکردم ولی چیزی پیدا نکردم و فک کنم مامانم بهش اجازه نداده بود تماس بگیره.

نوشته:‌ SA


👍 1
👎 2
261947 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

441002
2014-10-17 16:18:29 +0330 +0330

خاک بر سر بی غیرتت کنن باس همون جا اون حسینی جاکش رو جر میدادی.البته مامانتم جنده تشریف داره وگرنه جلو مرد غریبه لوندی نمیکرد…
شماره ها رو هم پاک میکنه الاغ.ینی گوساله عقلش از تو بیشتره.رفته کسش رو هم به یارو داده تو فازت عنه که نفهمیدی -_-

2 ❤️

441004
2014-10-17 17:08:40 +0330 +0330
NA

سر در اینجا خورده داستانای سکسی نسناس بی شعور!!! نه تحریکات ننت!!
برو گم شو این افتخارات خانوادگیتو یه جا دیگه تعریف کن که 4تا زباله عین خودت باهاش حال کنن
هررررری ننویس حالمون به هم خورد

0 ❤️

441005
2014-10-17 17:19:26 +0330 +0330

بازم توهم زدن یه مشته کونی
اولا میدنم داری عرگوز الکی میکنی کونی
دوما به فرض محال اگرم داستانت درست باشه پس خیلی لاشی هستی
یارو دست کرد لای سینه مامانت تو اوبنه ای نیگاش کردی؟
فقطططططططططط ننویس و گمشو
شاش سگو گربه تو دهنت از دماغ بریزه بیرون
جاکش بچه ی آب تو کون هردم یه وریه سگ گاییده
بوفالو همچین برینه تو دهنت که با شاش فیل راه نفستو وا کنن
انجمن جقیان شهوانی بر سر مزارت کف دستی برن
کونییییییییی نویس

دیوووووووووووووووووووووووث

1 ❤️

441006
2014-10-17 17:36:49 +0330 +0330

bad nabud dastanet mikhord vaqeii bashe

0 ❤️

441007
2014-10-17 17:37:48 +0330 +0330
NA

ماهم تعلیم میدیم اگه خواستن

0 ❤️

441008
2014-10-17 18:19:55 +0330 +0330
NA

مدال افتخاری مادرجنده ها تقدیم ب تو .بنداز گردنت برو گواهینامه پایه یک بگیر

0 ❤️

441009
2014-10-17 18:21:10 +0330 +0330

مامانت صدرصد کس قشنگشه داده به اقای حسینی شک نکن حسینی و مامانت جلوی تو کوتاه نیومدند دیگه باقیش معلومه

0 ❤️

441010
2014-10-17 18:49:37 +0330 +0330
NA

فقط میگم کون خر لیس میزنی فیلم میگیری بیغیرت کثافت. اومدی از افتخاراتت واسمون میگی؟ حرومزاده. توی کون ساخته شدی تو کونیه جقیه بیشرف آشغال. sad

0 ❤️

441011
2014-10-17 19:24:12 +0330 +0330

خاک بر سر بی غیرتت کنند
باید همون جا کون اون یارو میذاشتی
بی غیرت

0 ❤️

441012
2014-10-17 20:52:36 +0330 +0330
NA

اولا …من اگ میدیدم یاشکم یقین میشد دهن جفتشونو میگاییدم…دومن.آخه بی غیرتیم حدی داره تو فیلمم گرفتی ازشون هنوزم صدات درنیومده واقعا متاسفم برات fool

0 ❤️

441013
2014-10-17 22:10:04 +0330 +0330

مامان کسوی کس بلا پشت دیوارای طلا کس میده به قلندرا

0 ❤️

441014
2014-10-18 00:39:51 +0330 +0330
NA

حتی گوسفند هم یه خورده غیرتو داره اگه از خانوادت ناراحتی اینو بدون این راه حلش نیست

0 ❤️

441015
2014-10-18 03:03:42 +0330 +0330
NA

وای خیلی باحال بود.مطمعنم خواهر کوچیکت سیاه پوسته

1 ❤️

441016
2014-10-18 03:25:29 +0330 +0330
NA

نواربهداشتیم تو دهنت

3 ❤️

441017
2014-10-18 04:23:58 +0330 +0330

به نظر من یه آزمایش DAN بده حتما

0 ❤️

441018
2014-10-18 04:36:13 +0330 +0330

از کامنت های مسخره ای که همیشه پای داستان ها هست متنفرم.
چون یه جوری حرف میزنن که انگار همه دکتر یا استاد دانشگاه هستن …

اما رفیق واقعا داستانت بی حال بود. 99% این داستان ها فانتزیه… (اونی که اینجا دنباله داستان واقعیه احمقی بیش نیست)
اما اگه داستان دروغ مینویسی لااقل باحال بنویس

1 ❤️

441019
2014-10-18 04:38:56 +0330 +0330
NA

کس کش.اعصابمو گاییدی با این داستانه کیریت

0 ❤️

441021
2014-10-18 05:28:59 +0330 +0330

میشه تا حدی باورش کرد

0 ❤️

441022
2014-10-18 06:38:57 +0330 +0330

دوستان نباید بهش فحش بدین
چون آنچه که تعریف کرد مقدمه داستانش بود هنوز میخواست داستان اصلی رو شروع کنه طفلک
خوب عزیزم بعدش چی شد ؟ مامانت دیگه چیکار کرد ؟ بگو خجالت نکش

0 ❤️

441023
2014-10-18 07:43:16 +0330 +0330
NA

کیثافت biggrin چیزه دگه نبود

0 ❤️

441025
2014-10-18 09:42:14 +0330 +0330
NA

خبر نداری بدبخت. مامان جونت کوس و کونشم داده. ولی خیلی تیزه و تماسهای اقای ب اصطلاح حسینی رو پاک میکرده.

0 ❤️

441026
2014-10-18 11:40:18 +0330 +0330
NA

با این داستاناتون کیره سیخ شده رو میخوابونه معکوس عمل میکنه
یه تجدید نظری بکنین

0 ❤️

441027
2014-10-18 17:04:28 +0330 +0330
NA

از اردبیل کسی هست

0 ❤️

441029
2014-10-18 18:41:37 +0330 +0330
NA

ماشااله ب غیرتت عزیزم قربونت برم عزیزم تو ک اینقد رشتی تشریف داری ادرس بده ماهم بیایم.بچه جون مادرتون ی دست خوشکل ب افتخارش بزنید بدبخت مامانت رفته داده اسارو پاک کرده اره عزیزم دیده پچشم رشتی تشریف داره

0 ❤️

441030
2014-10-19 02:42:35 +0330 +0330
NA

الان میتونی مامانت بکنی استفاده کن ازش

1 ❤️

441031
2014-10-19 03:42:40 +0330 +0330
NA

كار ندارم كه مادرت جنده اس يا نه كس داده يا نه آى حسينى كردتش يانه_آخه مرد حسابى وقت ما بدرك حيف وقت خودت نبود صرف نوشتن اين كس شعر كردى كيرم تو كس ننه ى جندت

0 ❤️

441032
2014-10-20 02:06:52 +0330 +0330
NA

والا من یه کلمه بیشتر بت نمیگم
کیرم تو غیرتت که با ننت داستام میسازی dash1
جاکش حالم از داستانت بهم خورد

0 ❤️

441033
2014-10-25 07:42:47 +0330 +0330
NA

چرا بعدش نگفتی که روی فیلم مادرت جلق میزدی؟
چی فکر کردی تو از کس اون مادر افتادی اون از تو زرنگتره فکر کردی تماساشو میذاره که لو بره؟
خیلی بزی

0 ❤️

441034
2014-11-02 16:37:50 +0330 +0330
NA

جق ذهنتو خراب کرده :p

0 ❤️

441035
2015-01-23 03:27:36 +0330 +0330
NA

kir to khodeto madareto naslet khakbarsar kasif madar jende arezooye marg daram barat

0 ❤️

551558
2016-08-06 00:10:45 +0430 +0430

فرقت رو با سیب زمینی تو1 خط بگوززز…!

0 ❤️