من سورنا 27 سالمه و فوق لیسانس زبان انگلیسی دارم در حال حاضر هم مترجمم. یادمه ی روز غروب ی دختر 25 ساله بهم زنگ زد و گفت که چند صفحه برا ترجمه دارم منم گفتم اوکی مشکلی نیس بفرس. شب رفتم خونه تلگرامو چک کردم دیدم فایل رو فرستاده و هنوزم آنلاینه. منم کم کم سر بحث رو باز کردم و بحثمون در مورد نحوه یادگیری زبان شروع شد تا مسائل نسبتا خصوصی. تا یک شب چت میکردیم و از خودمون میگفتیم اون اهل اراک بود منم تهران. ترمه تو گرگان دانشجو بود. بعد از گذشت تقریبا یک ماه که حسابی با هم دوست شدیم و کلی هم سکس چت میکردیم. حال قرار شد برم گرگان دیدنش. منم ک سرم برا همچین مسافرتایی میخاره باروبندیلو بستمو رفتم گرگان. ساعت 6 عصر رسیدم. برج 9 پارسال بود یعنی سال 95. رسیدم اونجا هوا تاریک بود مام رفتیم تو ی پارک نزدیک پاساژ هیرکانا (ی اسمی تو همین مایه ها بود دقیق یادم نمیاد) اونجا حسابی همو مالیدیم. شب من رفتم هتل شایسته نزدیک ترمینال گرگان. قرار شد روز بعد بیاد پیشم ولی سکس نکنیم. البته هردومون اینجور میگفتیم ولی هردو داشتیم آتیش میگرفتیم. ترمه صبح ساعت 9 اومد هتل. ی پولی به مسئول هتل دادم ک با ورودش مخالفت نکنه اونم از خوشحالی دو تا بشکن زد. جاتون خالی ترمه اومد بالا. منم ک حسابی اسپری زده بودم و قرص هم خورده بودم فقط ی کون میخاستم ک تا بحال بکسی نداده باشه. بگذریم ترمه اومد اتاق و بدون ناز و ادا شروع کردیم به حال کردن. همینکه ساعتو تماشا کردم دیدم تقریبا یکساعته همو میخوریم منم کم کم مانتو و رو بازکردم اونم پیراهن منو و… ترمه اول کمی استرس داشت ولی من اول لخت شدم ک اونم خجالت نکشه چون تا بحال نداده بود ولی بدجور تو کف بود. خلاصه حسابی شروع کردم سینه و کوسشو خوردم طوری ک داشت از حال میرفت. بعد اونم شروع کرد به ساک زدن برا من و منم همزمان داشتم با انگشتم با کوسش ور میرفتم حسابی خیس شده بود. گفتم ترمه برگرد میخام از پشت بکنم اونم درجا بدون معطلی رو شکم خابید. اول کلی با انگشت بازش کردم روغن زیتون و… همه چیز همرام بود ترمه گفت کونی مث اینکه اصلا از تهران مسلح اومدی بزنم ب تخته…

خلاصه با هربدبختی که شد سر کیرمو بردم داخلش. وای چسبیده بود تخت خاب و داشت ای و اوی میکرد. منم دیگه داشتم ارضا میشدم. گفتم ترمه ابمو چکار کنم گفت نمیدونم هرطور راحتی منم تا اخرین قطره ریختم تو کونش، گفت ای خداااااااا چ حسی… وای… راحت شدم
قسم میخورم تا روز بعد ساعت 12 ک اتوبوس تهران سوار شدم 11 بار کردمش. یعنی ترمه اینقد حشری بود پام رسید تهران گفت بازم میخام… تقریبا هرماه بمدت یکسال کارم شده بود مسافرت به گرگان و کون ترمه گذاشتن
امیدوارم شمام بتونید مترجم خوبی باشید و کوسای خوبی تور کنید
بدرود!
نوشته: سورنا