مترو

1391/10/23

روى صندلى مترو در حال چرت زدن بودم و فكرم درگير سوالهاى بى جوابى بود كه گذاشته بودم و تنها آخر ورقه ى امتحانى با نامه اى سوزناك از استادم خواسته بودم كه قبولم كنه. استاد مهربونى بود با پستونايى درشت! كه هركدومش اندازه يه طالبى بود و من سر كلاس بجاى گوش دادن به درس، تو فكر اين بودم كه چطورى كيرمو لاى اون پستوناى خوش فرمش بذارم و هر وقت روش به سمت تخت سياه بود نرمى اون كون گندشو تو دستام حس ميكردم. بعضى وقتها آمپرم انقدر بالا ميرفت كه ميخواستم همونجا بلند شم و برم از پشت كيرمو لا كونش فشار بدم و ازجلو دستمو بگيرم به پستوناش و جلوى همه دانشجوها بكنمش ولى خوب تخم همچين كاريو نداشتم و اينا همش فكرو خيال بود.
مترو حسابى شلوغ شده بود و ملت چسبيده بودن بهمديگه، سرو صداى اين دختر دانشجوها بد رو اعصابم بود از فكر استاد كيرم حسابم راست شده بود كه قطار وايساد و چندنفرى پياده و تعداد بيشترى بزور سوار شدن كه بينشون يه پيرمرد از كار افتاده و ضعيف بود كه فشار جمعيت باعث رنگ پريدگيش شده بود با ديدنش وجدان درد گرفتم و جامو بهش دادم و خودم با يه كير راست شده رفتم سراغ ملت! كه اكثرا خروس بودن ولى كيرم منو ميكشيد سمت دختر دانشجوها و كم كم بهشون نزديك شدم.
چشمم به يه خانم تقريبا بيست و هفت ،هشت ساله افتاد كه تنها گوشه اى ايستاده بود، عجب تيكه اى بود. پستوناى درشت كه از مانتوى تنگش داشت ميزد بيروون و كلن يه هيكل حرفه اى با موهاى بلوند و لبهاى گوشتى كه دوست داشتم همونجا بخورمش و كيرمو روى لباش بازى بدم و تا ته بكنم تو دهنش جوووووووون
كيرم اندازه يه تافت مو شده و داشت از شلوارم بيرون ميومد.
خلاصه طى يكسرى فعلو انفعالات خودمو به پشتش رسوندم و خيلى ريلكس كيرمو به كون تاقچه مانندش چسبوندم. يكم جابجا شد و منم خودمو زدم به اون راه كه يعنى اتفاقى بوده!
عجب كون نرمى داشت و دوست داشتم بازم بچسبم بهش ولى ميترسيدم سرم پايين بود و به كون گندش نگاه ميكردم ديگه دست خودم نبود و حشرم زده بود بالا و غير قابل كنترل شده بودم با هر تكونى كه قطار ميخورد دستمو به كونش ميماليدم ولى رفتارم جورى بود كه انگار اصلا تو باغ نيستم. قطار ترمز شديدى كرد و دستم اينبار چسبيد به كونش و خودمو چند سانتى بهش نزديك كردم انگشتمو فشار دادم لاى كونش و تكون ميدادم كه روشو برگردوند و با اخمى كه زهرمو آب ميكرد نگاه بدى بهم كرد و سريع دستمو كشيدم.
چند دقيقه اى گذشت و كيرم به حالت انفجار در اومده بود و ديگه هيچى واسم مهم نبود جز اون كون گنده!
با اولين ترمز قطار خودمو از پشت چسبوندم بهش و كيرم رفت لاى كونش، آخ كه چه حالى داشتم اونم بى حركت وايساده بود و من با تمام قدرت كيرمو لاى كونش تكون ميدادم كونش انقدر نرم بود كه كيرم قشنگ لاش نشسته بود و از وسط بازش كرده بود تكون خوردن قطار مثل تلبه زدن عمل ميكرد و من كه ديگه داشت آبم ميومد دستمو از جلو انداختم لاى پاش و گذاشتم رو كسش و كشيدمش سمت خودم و كيرم
تا ته چفت كونش شد و ديگه جا نداشت كه جلوتر بره دستمو رو كسش تكون ميدادم و سرمو بردم جلوتر بغل گوشش و آروم گفتم خوشگل خانم عجب كون نرمى دارى جوووون و دستمو رو كسش تندتر تكون دادم دلم ميخواست دستمو بندازم لاى پستوناش و حسابى فشارشون بدم ولى نميشد و امكان داشت يكى ببينه
خلاصه از ايستگاهى كه ميخواستم پيداشم ردشديم و همچنان كيرم لاى پاى خانم بود تا اينكه دختره تكونى خورد و فهميدم ميخواد پياده شه دستمو از رو كسش كه تو مشتم حسابى مالونده بودمش برداشتم و بعد از اون منم از قطار پيدا شدم.

★★★★★

اگر دوست داشتين بازم براتون بنويسم تو نظراتتون بگين چون همه كامنتهارو ميخونم و اگه نظرتون منفى باشه ديگه نمينويسم.

نوشته: زانيار


👍 8
👎 7
139117 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

352296
2013-01-12 00:23:27 +0330 +0330
NA

حالا این خواب قشنگ رو کی دیدی ؟

0 ❤️

352297
2013-01-12 00:56:41 +0330 +0330

Heyfe vaghti ke mizarim baraye khundane in mozakhrafat!

0 ❤️

352298
2013-01-12 01:16:18 +0330 +0330
NA

کسکش جلقی کونی دیگه از این کس شعرا ننویس چاقال

0 ❤️

352299
2013-01-12 01:26:27 +0330 +0330
NA

In dastam 3xi bood???

0 ❤️

352300
2013-01-12 02:39:22 +0330 +0330

کوس کش واسه ما کلاس خرکی هم میذاره =))
اگر دوست داشتين بازم براتون بنويسم تو نظراتتون بگين چون همه كامنتهارو ميخونم و اگه نظرتون منفى باشه ديگه نمينويسم. :)) =)) :T
کیر تو کله کیریت که مخت توش گوزیده :))
اخه اوسکول ما هر روز سوار مترو میشیم تا حالا ندیدیم تو شلوغی مترو یکی بتونه دستش به دست بغلی بخوره چه برسه تو قشنگ یارو رو تو مترو کردی در گوششم گفتی جوووون؟ =)) =))
خر خودتی کره خر :D :D :D

0 ❤️

352301
2013-01-12 02:45:55 +0330 +0330
NA

عجب توهمی هه هه هه

اخه این کس شعرها چیه نوشتی چاقال

تو مترو …هه هه هه

عجبااا!!!جمع کن بابا ملت خر نیستن که

0 ❤️

352303
2013-01-12 03:01:09 +0330 +0330

بهتره ديگه ننويسى چون پاى ناموست ميادوسط.

0 ❤️

352304
2013-01-12 03:20:41 +0330 +0330

سوار مترو نبودی پس. شاتل فضایی بوده.
بیا پایین بیا چاییتو بخور.

0 ❤️

352305
2013-01-12 04:04:29 +0330 +0330
NA

بچـــه جــان جق نزن برای کمرت بـــده 8}

" عجب تيكه اى بود. پستوناى درشت كه از مانتوى تنگش داشت ميزد بيروون و كلن يه هيكل حرفه اى با موهاى بلوند و لبهاى گوشتى كه دوست داشتم همونجا بخورمش و كيرمو روى لباش بازى بدم و تا ته بكنم تو دهنش " اینجارو خوندم یاد رازبقا افتادم !!! :دی

" اگر دوست داشتين بازم براتون بنويسم تو نظراتتون بگين چون همه كامنتهارو ميخونم و اگه نظرتون منفى باشه ديگه نمينويسم. " نرین که آب قعطه !!!

دم در سایت باید بزنن " توجه…توجه… ! ورود جقی ها ممنوع " !!! :دی

بیا برو حاجی برا ما کس شعر نوشته به جا داستان :D

0 ❤️

352306
2013-01-12 04:31:07 +0330 +0330
NA

خوب بچه کونی داشتی میگفتی که تو مترو یه تیکه ی کس گیر آوردی و تو همون مترو به اون شلوغی از کون کردیش و آبتم داشت میومد و اون پیاده شد و مامانت بیدارت کرد وگفت که وقت قرصات دیر شده پاشو قرصاتو بخور.
آره لاشی اگه قسمت بعدی خابتو دیدی بگو تا یه کون حسابی از شما ومادر شما وخواهر شما واموات شما بگاییم
با تشکر پوریا

0 ❤️

352307
2013-01-12 04:56:15 +0330 +0330
NA

نمیدونم چه صیغه ای هست که هرکی اینجا داستان مینویسه عضو ثابت مکتب جقیسم هست

0 ❤️

352308
2013-01-12 09:35:02 +0330 +0330
NA

فکر میکنی این دروغها راسته

0 ❤️

352309
2013-01-12 09:36:25 +0330 +0330
NA

فکر میکنی ای دروغو راسته

0 ❤️

352310
2013-01-12 09:57:05 +0330 +0330
NA

اين داستان عين حقيقت بود من فقط بخاطر جذاب شدن داستان يكم با آبو تاب تعريفش كردم
من كه گفتم اگه خوشتون نياد ديگه نمينويسم ديگه فحش مادر چرا ميدين؟
بشينيد همون داستانهاى مادرو خواهرو خاله و عمه رو بخونيد منم اشتباه كردم ولى لطفا ديگه فحش ناموسى ندين

0 ❤️

352311
2013-01-12 10:12:34 +0330 +0330

خوب بود و رنگو بوى يه داستانو داشت و همين كه سعى كردى داستان بنويسى نه صرفا يه خاطره ، قابل تقديره
اولشو خوب شروع كردى و بعيد ميدونم كسى تا آخر داستانو نخونده باشه و اين يعنى كارت درسته
ولى بدون ايراد هم نيست و دليل اين برخورد تند دوستانو اصلا نفهميدم
بجاى اينكه نظر درباره داستان بدن شروع كردن به فحش دادن كه اين خودش جاى تامل داره
ناراحت نشو زانيار جان با اينكه حق باتوست نبايد بهت فحش مادر ميدادن
منم با ژنرال دوگول موافقم بنويس آقا بنويس

0 ❤️

352312
2013-01-12 10:44:13 +0330 +0330
NA

خوو لاشيها نشستين جقاتونو زدين افتادين به جون اين بيچاره كه چى؟
كونشو دارين به مو فحش بدين تا پايينو بالاتونو بگم
خو عامو داستان سكسى همينه ديگه توش روضه كه نميخونن شما هم همتون شدين ملا نصيحت ميكنين كه چى ؟
داستانت كه كيرمونه بلند كرد مخصوصا اونجاش كه زير گوشش گفتى جوووون
دمت گرم كا بازم بنويس به حرف اين جقيا هم گوش نده

0 ❤️

352313
2013-01-12 11:45:30 +0330 +0330
NA

چند سالته بجه كوني 15 يا 16
برو كونتو بده

0 ❤️

352314
2013-01-12 12:32:15 +0330 +0330
NA

داداش ما خودمونم ازين مدل كارا موقع برگشتن از مدرسه تو شلوغيه اتوبوس زديم رو دخترا ولي نهايتش چسبوندن بوده! اونم با هماهنگي با بكس كه پوشش بدن كه تابلو نشه! اونم رو دختري كه خودش ميخاريد ميومد وسط اتوبوس! ولي تو روت خيلي زياده ميگي ازين طرف واگن خودتو با روش هاي نينجايي رسوندي به پشت دختره تو اون شلوغي كه تكون نميشه خورد! بعد طرفو قشنگ كردي اصلا هم كاري نكرد! كسي هم نديد شمارو؟ چطور تو تو اون شلوغي دختررو با جزييات كامل ديدي پس! احتمالا ملت همه جقين چشا ضعيف ولي تو عقابي ماشالا!
انتظارم داري ما فك كنيم واقعيه اين قضيه؟ عجب!!!
ياد اين فيلم ژاپنيا افتادم طرفو تو اتوبوسو مترو ميكنن! فك كنم توام زياد ازونا ميبيني رو ذهنت تاثير بد گذاشته!
اون دوستايي هم كه ميگن داستان نبايد واقعي باشه الزاما داستان واسه اينه كه آدم بتونه تصورش كنه تحريك شه! اصولا فلسفه ي همه محصولات پورن اينه!
فيلم هاي pov بهترين نمونشه!
ولي يه سري ميان اينجا يه چيزايي مينويسن كه تصور كه هيچي اصلا با عقل جور در نميان!
آدمو فقط ميخندونه! كامنتاي باحاله بعضيام بيشتر ميكنه خنده آدمو!
سايت سكسي نيس كه سايت جك و سرگرميه! نگيم شهواني بگيم خنداني

0 ❤️

352315
2013-01-12 12:39:00 +0330 +0330
NA

داداش اگه 15سالته من حاضرم بكنمت بهت پول هم ميدم

0 ❤️

352317
2013-01-12 12:51:30 +0330 +0330

اهای جنوبی عنتر دور ور ندار از دور میندازمت ها چوس کله

0 ❤️

352318
2013-01-12 13:04:41 +0330 +0330
NA

kidkid3030
هووى بچه ژيگول كونت ميخاره بده مو كارى كنم كه از هرچى خارشتكه بيزار شى
خوو تو چى خيال كردى به مو تيكه ميپرونى هان؟ يعنى مو كونت نميذاروم؟ خو كسخولى اگه اينجورى فكر كنى كيركله

0 ❤️

352319
2013-01-12 13:15:05 +0330 +0330
NA

اوي كيركير 3030توداري به كي تيكه ميندازي؟هان منظورت من كه نيستم نه كوني!

0 ❤️

352320
2013-01-12 13:19:01 +0330 +0330
NA

كودوم داستانه اينجا راسته كه اين باشه؟
اين بنده خدا كه چيزى نگفت فقط خواست بهش فحش مادر ندن حق داره خوو
اوناكه كه خيلى ادعاشون ميشه و فحش ميدن اگه راست ميگن خودشون بنويسن بعد بزنن تو دهن مو
والا راست ميگم اگه مردى تو هم بنويس تا ببينم از فحش خارمادر خوشت مياد يا نه
وولك ادعا كه كارى نداره لاف نياين جلو مو كه بچه آبادانوم

0 ❤️

352321
2013-01-12 13:43:24 +0330 +0330
NA

داداش خب كس گفته ديگه من عمرا اگه داستان بنويسم

0 ❤️

352322
2013-01-12 15:51:49 +0330 +0330

میدونی این کارت چقد زشته؟
اون خانوم بخاطر ترس از ابروش هیچی نگفته ولی باید پدر دیوثایی مثل تو رو دراورد تا دیگه گه خوری نکنین. خیلی از این اتفاقا تویه مترو پیش میاد و ادمایی مثل تو که عقلشون رفته لاپاشون و اینقد جق زدن که مغزشون پر اب کیر شده خانما رو اذیت میکنن. بار اخرت باشه که مینویسی. افکار کثیفتو واسه خودت نگه دار

0 ❤️

352323
2013-01-12 16:55:43 +0330 +0330
NA


داستان نه داستام

0 ❤️

352324
2013-01-12 17:00:32 +0330 +0330
NA

تخیلتون رو فضاست

0 ❤️

352325
2013-01-12 18:28:16 +0330 +0330

چاه توالتتون جای ان آب کیره. مغزتو گاییدم

0 ❤️

352326
2013-01-12 18:54:43 +0330 +0330
NA

گفتنی هارو دوستان لطف کردن
من فقط دارم میخندم
دمد گرم از صبح حالم خراب بود
ک تو با این داستانت میزونم کردی

0 ❤️

352327
2013-01-12 23:06:42 +0330 +0330

اگه سری بعدم مثل اینه ننویس داداش

0 ❤️

352331
2013-01-13 13:18:38 +0330 +0330
NA

حالا اين بابا يه كس و شعري تلاوت فرمود شما چرا جدي ميگيري ;)
البته ما تا حالا مترو سوار نشديم ببينيم شايد هم واقعاً اين طوريه :/ :)) :))

0 ❤️

352332
2013-01-13 17:56:14 +0330 +0330
NA

هوی جنوبی خیلی کونت تنگه بده واست یه جور گشادش کنم که تا یه سال خاستی بشینی یاد من باشی

0 ❤️

352333
2013-01-14 20:25:16 +0330 +0330
NA

مادیده بودیم وشنیده بودیم طرف تواتوبوس ی غلطی کرده اما…تو مترو نه.البته من یه احتمالی میدم که به واقعیت بیشتر شبیه.به احتمال زیاد توخسته بودی وتو مترو خوابت برده واین اتفاق رو توخواب دیدی.چون اینجوری میتونی قسم بخوری که داستانت واقعیه البته تو خواببببب.(:دی)

0 ❤️

352336
2013-01-15 03:04:32 +0330 +0330
NA

اخه كسكش مترو رو با زير برج ايفل فرانسه اشتباه گرفتي

0 ❤️

352337
2013-01-15 21:07:53 +0330 +0330
NA

يه داستان پورنوى كامل بود و از همه نظر خوب بود
ادامه بده

0 ❤️

352338
2013-01-16 13:26:03 +0330 +0330
NA

کیرم تو داستان تخمیت باشه کس مخ…
کیرم جمع شد تو اینقد داستانت یخ بود
دختر خاله هات و همرو با هم گاییدم…

0 ❤️

352340
2013-01-16 13:45:37 +0330 +0330
NA

آخه کونی کیرت اندازه تافت شده بود کسی هم ندید آبتم امد فازت قبل جنسش خوب بوده.

0 ❤️

352341
2013-01-16 14:25:01 +0330 +0330
NA

این بیچاره یه چیزی نوشت خودش هم گفت که تخیلشه و واقعی نیست . ما هم که هر روز با مترو سر کار میریم جرات این کار را رو نداریم . ولی چرا اینقدر بهش فحش میدید. فحش هاتونو نیگر دارید واسه داستانهای محارم و لز و گی

0 ❤️

352342
2014-07-01 12:54:46 +0430 +0430
NA

آخه بچه کونی تو مترو دست بندازی رو کس یه زنکه همه کونت میذارن اون وسط

0 ❤️

352343
2014-07-27 18:56:52 +0430 +0430
NA

همه به داستانت فوش دادن ولی من میگم خوبه بیشتر سعی کن

0 ❤️

549522
2016-07-19 17:24:38 +0430 +0430

نظرم منفیه دیگه ننویس

0 ❤️