مجید و زن شوهردار

1400/07/27

سلام ، اسم من مجید هست 35 سالمه خاطره های سکسی زیادی دارم و میخام یکی یکی بنویسم . این یکی از جالبترین سکسهام هست که میخام براتون بگم امیدوارم خوشتون بیاد .
خب توی محله ما شاید مثل همه محله های تهران که الان هر 50 متر یه سوپرمارکتی زدن محله ما هم همینطور هست گوله به گوله مغازه بزرگ و کوچیک سوپرمارکتی وجود داره که من تقریبا از یکی دوتاش همیشه خرید میکنم . یکی از مغازه هائی که ازش خرید میکنم یه مغازه نسبتا کوچیکی هست که مدتی بود مرتب ازش خرید میکردم . همیشه یه اقایی فروشنده اش بود بهش میخورد چهل و خورده ای سن داشته باشه . بعد از حدودا هفت هشت ماه یه روز که رفتم از مغازه خرید کنم دیدم یه خانمی جای اون اقا اومده و پشت دخل داره مغازه رو اداره میکنه . زنه جوان و سفید و خوشگلی بود و لهجه آذربایجانی هم داشت که خیلی با مزه حرف میزد هم با ناز هم با لهجه ترکی خلاصه ازش خرید کردم و رفتم خونه دیگه هر بار که میرفتم اون مغازه فقط خانمه بود که پشت دخل بود یه روز ازش پرسیدم اون اقا قبلی کجاست ؟گفت اون شوهرمه هست رفته شهرستان فعلا من در خدمتتون هستم ، لعنتی اینقدر ناز و خوشگل و خوردنی بود که دیگه تقریبا همه خریدهامو از مغازه این میکردم باید اعتراف کنم که برای دیدن اون خانم بود قدش متوسط بود یه شال سرش میکرد که سرش نبود سنگین تر بود لبهای قلوه ای خوردنی و چشمهای عسلی که دل ادمو اب میکرد هر روز که میدیدمش دیگه کم کم اونم انگار منتظرم بود برم ازش خرید کنم به هر بهونه ای تقریبا هر روز میرفتم میدیدمش دیگه رومون داشت به هم باز میشد سعی میکردم زمانهائی برم ببینمش که محله خلوت باشه و مشتری نداشته باشه . یه روز نزدیک ساعت دو ظهر بود رفتم مغازه اش تا منو دید انگار خیلی منتظرم بوده گفت کجائی نیستی منتظرت بودم منم گفتم منکه هر روز اینجام اونم خندید و گفت خب برای همین میگم دیر کردی امروز گفتم خب اومدم دیگه مشتری هم نداشت یه دو سه دقیقه ای با هم لاس زدیم بعد بهم گفت از برق سر درمیاری ؟گفتم چی شده مگه گفت این کلیدها کار نمیکنه ازش پرسیدم کدوم کلید گفت بیا اینطرف بهت نشون بدم منم رفتم پشت دخل نزدیکش شدم یه سری کلید اون پشت داشت منم رفتم خیلی نزدیکش تقریبا یکی دو سانت باهاش فاصله داشتم اون جلوم بود و منم پشتش بودم اون خم شد کلیدهارو بهم نشون بده که کونش چسیبد به کیرم وای از اینکه بدنم بهش خورده خیلی کیف کردم کونش نسبتا گرد بزرگ بود با اینکه من بهش چسبیده بودم ولی اعتراضی نکرد منم مثلا برای اینکه کلیدهای مغازه رو بینم قشنگ رو کونش فشار میاوردم چند ثانیه ای داشتم رو کونش میمالیدم که دیدم کر کره مغازه داره بسته میشه فهمیدم خودش ریموت در مغازه رو زده تا بسته بشه منم همینطوری داشتم به کونش میمالیدم تا دیگه در مغازه بسته شد و فقط نور لامپهای توی مغازه بود دیگه مطمئن شدم که خودشم دلش میخاد دستمو دور کمرش گرفتم و کشیدمش سمت خودم تا بهتر به هم بچسبیم وقتی چسبیدم بهش منم خم شده بودم روش دم گوشش گفتم جوووووووووون قربونت بشم اسمت چیه خانمی اونم که معلوم بود داره حال میکنه گفت سمیرا سمیرا منم گفتم منم مجید هستم اونم حندید گفت میدونم مجید بعد شروع کرد اه کشیدن کیرمم رو کونش شق شده بود سریع شلوار و شورتشو از پاش کشیدم پائین وای عجب کونی داشت لعنتی همه جاش خوردنی بود پاها و کونش از پشت روانیم کرده بود نشستم پشت پاش و چاک کونشو بازتر کردم و زبونمو چسبوندم رو سوراخ کونش و چاک کسشم میلیسیدم سمیرا هم همش ناله میکرد منم هی لیسش میزدم یه چهار پایه اونجا بود سمیرا یه زانوشو گذاشت رو اون اینطوری چاک کس و کونش راحتتر باز شده بود دیگه طاقتم برای کردنش تموم شده بود کیرمو دراوردم و از پشت میمالیدم لای کسش که خیس خالی بود اونم ناله میکرد خیلی کیف میکردم که به این راحتی تونسته بودم باهاش سکس کنم کیرمو بلاخره با کسش میزون کردم و کردم تو کسش وقتی کیرم وارد کسش شد یه اخخخخ بلندی کشید منم کیرمو تا جائی که میشد کرده بودم تو کسش ، کسش نمیگم خیلی تنگ بود ولی تنگیشو دوست داشتم کیر منم 18 سانته کلفته شاید برای همین دردش گرفته بود دیگه مهلت ندادم و شروع کردم تلمبه زدن تو کسش سمیرا هم هی اخ و اوخ میکرد منم داشتم کیف میکردم از کسش سمیرا یکمی بعد گفت مجید اینطوری نمیتونم منم کشیدم بیرون از کسش برگشت کیرمو دید گفت وای چه بزرگه گفتم دوس داری کیرمو گفت اره بعد گفتم خب چکار کنیم پشت دخلش شاید عرضش 70 سانت هم نمیشد برگشت مدل سجده ای نشست منم هر جوری بود اون پشت کیرمو دوباره با کسش تنظیم کردم و فرستادمش تو کسش انگار کسش تنگتر هم شده بود هی تلمبه میزدم و اونم هی ناله میکرد و میگفت وای بکن مجید بکن گفتم سمیرا ارومتر ناله کن یکی از بیرون میشنوه سمیرا یکمی خودشو کنترل میکرد ولی زودی از بس داشت حال میکرد که کسشو دارم براش میگام که دوباره صداش بلندتر میشد همش بهش میگفتم یواشتر دیگه از بس تو کس تنگش تلمبه زده بودم که داشت ابم میومد که اه و ناله های منم بلند شده بود هردومون ناله میکردیم من محکم میکردمش که در اخرین لحظه دیگه کشیدم بیرون و ابم پاچید رو کمر و کونش وای چه حالی کردم باهاش انگار برام بهترین سکس عمرم شد شاید نیم ساعت داشتم میکردمش ولی به اندازه یه دنیا ازش لذت برده بودم وقتی ابم اومد نشستم زمین و داشتم کس و کون سمیرا رو نگاه میکردم ابم داشت از لای کونش میرفت رو کسش صحنه دیدنی هیجان انگیزی بود سمیرا هم هنوز ناله میکرد دست میکشیدم روی کون کسش ابم مالیده میشد به چوچولش و لای کسش برام مهم نبود ابم میره تو کسش خودشم هیچی نمیگفت کیرم هنوز شق بود از بس داشتم حال میکردم که بازم بلند شدم کیرمو دوباره کردم تو کسش و بازم شروع کردم گائیدنش سیمرا هی جون جون میگفت و هی میگفت اخ بکن مجید جونم بکن منو بکن منو کسمو بکن وای کیرم از قبل هم شق تر و سفت تر شده بود دفعه دوم دیگه داشتم وحشیانه میگائیدمش ابمم که اومده بود دیگه به زودی ابم نمیومد داشتم حسابی جرش میدادم سمیرا هم مدام اه میکشید و بلند بلند میگفت کسمو بگا کسمو بگا اخ وای دیگه برامون مهم نبود کسی صدامونو بشنوه یا نه فقط داشتیم حال میکردیم نمیدونم چقدر طول کشید که داشتم ارضا میشدم به سمیرا گفتم ابم داره میاد سمیرا هم گفت بریز توم بریز توم منم از خدا خواسته هی تلمبه زدم و یه اه بلندی زدم کیرمو تا ته کسش فرو کردم و ابمو ریختم تو کسش وای سکس دومم از قبل هم عالیتر بود دیگه کیرمو تو کس سمیرا نبض میزد اب میریخت افتاده بودم رو کونش هی کیرمو تو کسش فشار میدادم که دیگه کشیدم بیرون و افتادم کنارش سمیرا هم همونطوری قبمل کرده نشسته بود و ابم از کسش سرازیر شده بود خیلی کیف کردم کونشو میبوسیدم سوراخ کونشو میلیسیدم سیمرا گفت مجید خوبی ؟گفتم اره سمیرا جون تو چی خوبی؟گفت اره عزیزم نمیدونی چقدر حال کردم گفتم منم خیلی ازت لذت بردم سمیرا جون سمیرا رو گرفتمش از کمرش بلندش کردم نشوندمش روی کیرم سمیرا هم کیرمو لای رونهاش گذاشته بود نشست روی من ازش لب میگرفتم گفتم تو فوق العاده ای سمیرا جون اونم گفت توهم مجید جونم هیچوقت با شوهرم اینقدر کیف نکرده بودم گفتم اگر دوست داشته باش میتونیم هر وقت خواستی با هم سکس کنیم سمیرا گفت چرا که نه منکه دیونت شدم منم بوسیدمش گفتم منم دیونت شدم . دیگه هر وقت سمیرا میگفت میرفتم و تو مغازه اش میکردمش از کس و کون کردمش .

نوشته: مجید


👍 21
👎 20
51401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

838178
2021-10-19 00:58:12 +0330 +0330

دیگه خاطره ننویس لطفا برو قصه خیالی بنویس جنده ناز داره وای به حال زن شوهر دار

1 ❤️

838181
2021-10-19 01:03:13 +0330 +0330

وقتی بقار محل پشت یخچال کونت گذاشته ‌ولی نمیخوای قبول کنی

2 ❤️

838191
2021-10-19 01:30:59 +0330 +0330

به نسبت یه نویسنده آماتور زیاد بد ننوشتی لایک کردم.
ولی چاخان زیاد کرده بودی تو داستانت، بگذریم موفق باشی

0 ❤️

838193
2021-10-19 01:38:02 +0330 +0330

داستانت به واقعیت نزدیک بود واسه منم مشابه همین اتفاق افتاد اما خالی بندی رو زیاده روی کردی اسپری هم بزنی تو کف هم باشی اولین بار یه کوصی رو که دوست داری بکنی کمتر از ۵ دقیقه تلمبه ابت میاد

2 ❤️

838198
2021-10-19 02:05:23 +0330 +0330

از داستانایی که مرد در حد ی دیلدو بدم میاد

0 ❤️

838216
2021-10-19 05:58:36 +0330 +0330

من تنهام حوزه زندگی تکمیل دارم خودم اگر دوست داشتی بیا پیش خودم اما زنت و باید بیاری که حال کنیم باهم و خانمت حسابی لذت ببره نگاه کنی لذت ببری

0 ❤️

838222
2021-10-19 07:11:24 +0330 +0330

خاطره بعدی که خواستی بنویسی کون دادنت به مردهای تورک رو بنویس
گوتورن گده

2 ❤️

838223
2021-10-19 07:16:23 +0330 +0330

ملجوق ساعت 2 شلوغ ترین زمان یه سوپرمارکته
بعد شوهرش تو شهرستان موند دیگه نیومد ک تو هی تو مغازه میکردیش

3 ❤️

838277
2021-10-19 15:26:37 +0330 +0330

ماهم مغازه داریم مغازه دوروز اینجوری بشه میفهمن جنده خونه نیست کا

1 ❤️

838281
2021-10-19 15:34:38 +0330 +0330

سمیرا کس کش دهن صاب مردش اکو داشت هرچی و دوبار میگفت؟🤣🤣

1 ❤️

838289
2021-10-19 15:52:31 +0330 +0330

بد نبود

0 ❤️

838304
2021-10-19 17:48:07 +0330 +0330

آخر کلید مغازه با اون 18 سانتی درست کردی یا نه😅😅

0 ❤️

838314
2021-10-19 21:09:50 +0330 +0330

تنهام ۳۶ ساله پسرم بیا تل تا زنتون رو راضی کنم kooo124

0 ❤️

838320
2021-10-19 23:10:39 +0330 +0330

مجید جان دلبندم قبل از اینکه خانوم بیاد پست دخل وقتی که آقای حدود ۴۵ ساله هم بود گفتی همه خریدامو از اون میکردم. بار اومدی میگه انقد خوشکل بود که دیگه همه خریدامو از اون میکردم؟

تا همینجاش خوندن. لابد بعدش گفته بیا خونمون منو بکن

1 ❤️

838330
2021-10-20 00:36:08 +0330 +0330

بوخوس بابا

0 ❤️

838476
2021-10-20 21:00:57 +0330 +0330

توروخو از موتوری جنس نگیر ننه خراب🤣🤣🤣🤣
ناموستو گاییدم چه قدرت تخیلی داری😂

0 ❤️

838504
2021-10-21 00:54:56 +0330 +0330

مجید نگو بلا بگو کونی محله ها بگو مجید جون تو همه سوپرها کون میدی یا فقط سوپرهای کوچیک

0 ❤️

838626
2021-10-21 22:38:26 +0330 +0330

دنیای شهوانی یه دنیای موازی دنیای واقعی ماست.ملت راحت لنگا رو میدن بالا ،راست میکنن کون دختر خاله و دختر عمو میزارن خاله و عمه رو عین آب خوردن میزنن زمین،کیرا همه ۲۰ سانته همه ورزشکار و بدنسازن دخترا همه باربی سینه ۸۵ کون طاقچه .گی ها عین آب خوردن کون میکنن ؛فقط ماییم که تو این دنیای واقعی لعنتی گیر کردیم

1 ❤️

838700
2021-10-22 11:23:16 +0330 +0330

نیم ساعتی کردیش؟
بیناموس تو سوتین از ۵۰ متری ببینی تشنج میکنی😂

0 ❤️

840391
2021-11-02 12:40:01 +0330 +0330

اخه کس خول ی سوپر مارکتی چرا بابد بره شهرستان؟؟؟

0 ❤️