مخ زنی با شیرجه ای که تو استخر زدم

1394/01/12

سلام من مجید ۲۲ساله تهران قدم ۱۸۰وزنم۸۰ قضیه از اونجایی شروع شد که من باشگاهم (بدنسازی)نزدیکه ی استخره بعضی اوقات بعد باشگاه میرم استخر .

ی روز که خیلی بدنم خسته بود گفتم برم ی تنی به اب بزنم این استخری که من میرم یکی از استخرای بزرگه تهرانه و دایو و از این جور چیزا داره رفتم و پول استخر و دادم و رفتم تو جکوزی نشسته بودم دیدم همه وایسادن تو صفه دایو که بپرن تو اب منم رفتم تو صف وایسادم دیدم ی سری ها که شنا بلد نیستن وایسادن دارن پرشای بچه هارو نگاه میکنن و کیف میکنن نوبت من شد که بپرم وقتی پریدم رو هوا شکلک در اوردمو پریدم تو اب وقتی شنا کردم اومدم بیرون دیدم دوتا پسر برا من دست زدن تشکر کردم رفتم دوباره جکوزی دیدم یکی از اون پسرا اومد و بهم گفت اجازه دارم ی سوال بپرسم گفتم بفرمایید ۱۷ سالش بود گفت چقدر خوب پریدید تو اب گفتم من از بچگی شنا کردم بلدم دیگه گفت چرا وقتی من میخوام بپرم تو کم عمق پاهام از ترس رگاش میگیره منم گفتم نمیدونم والا دیدم با لحن حرف زدنش میگه اره من تنم میخاره گفتم بزار ببینم میتونم مخش کنم یا نه گفتم ماساژ داده کسی تا حالا تورو یا نه گفت نه گفتم برو پوله ماساژو بده برو بده ماساژور ماساژت بده رگات باز میشه گفت من پول ندارم میشه شما زحمتشو بکشی گفتم اخه من … گفت بعدا پولشو میدم گفتم مسله پولش نیست یکم منومن کردم و گفتم باشه برو سونا خشک تا من بیام جلوتر از من راه میرفت دیدم عجب کونی داره چرخ روزگار عجب بچه ای و به ما قسمت کرده
رفتم تو سونا سه پله ای بود گفتم بالا دراز بکش و خودتو شل کن دراز کشید دیدم برامدگی و برجستگیه کونش داره یواش یواش کیر منو راست میکنه گفتم اماده ای گفت بله شروع کردم از شونه هاش ماساژش دادم و خیلی نرم و اروم بدنشو میمالیدم کولاشو اروم ماساژ میدادم با خندهای ریزی که میکرد دیدم داره لذت میبره بهش گفتم قلقلکت میاد گفت نه عضله هامن دارن میخندن نه من. بعد رفتم پایین تر البته بعد از ده دقیقه رفتم رو گودی کمرش داشتم ماساژش میدادم دیدم چشماشو بسته و تو اوج لذته بهش گفتم خوابیدی گفت نه داره خوابم میگیره ازم پرسید چقدر حرفه ای ماساژ میدی گفتم ما اینیم دیگه دستمو اروم کشیدم رو کونش دیدم انگار بهش شوک وارد شد گفتم چیه نوبته پایین تنته دیگه اگه نمیخوای میتونی پاشی بری گفت من که چیزی نگفتم راحت باش شروع کردم خیلی اروم کونشو مالش دادم ی تار مو نداشت از بس سفید بود داشتم دیوونه میشدم دیدم چند نفر دارن نگاه میکنن گفتم بسه پاشو گفت چی شد گفتم بریم بیرون میگم رفتیم بیرون بهش گفتم برو سونا بخار تو خشک مردم فکر بد میکردن گفت بزار بکنن چیه مگه گفتم برو بخار پله سوم دراز کشید سریع از کونش شروع کردم دیگه دید نداشت قشنگ داشتم کونشو مالش میدادم رفتم لای پاهاش دستم لاپاش بود بالا پایین میکردم دیدم میگه چه حالی میده گفتم دوس داری ؟ گفت زیاد گفتم من خسته شدم. یکم دیگه مالیدمشو اومدم بیرون سریع اومد بیرون گفت دمت گرم خیلی خوب بود

یکم دیگه شیرجه زدمو و اومدم تو رخت کن دیدم اومد دنبالم گفت اسمت چیه گفتم مجید گفت منم مانیم دمت گرم بابت ماساژ گفتم تازه کامل ماساژت ندادم گفت خب کامل ماساژم بده گفتم اینجا مردم به ی چشم دیگه نگاه میکنن بریم خواستی بگو بیام خونتون گفت باشه شمارمو بهش دادم و رفتم بیرون همش تو فکرش بودم با خودم گفتم خاک بر سرت توام شماره میگرفتی و از این حرفا گفتم بسته دیگه گذشت ی هفته ای گذشت دیدم ی نفر تو واتس اپ پیام داده اقا مجید؟,گفتم بله شما گفت من مانیم تو استخر گفتم بله بفرمایید گفت میشه امروز بیای خونمون با خودم گفتم ایولا عجب شانسی گفتم نمیدونم بزار ببینم وقت کردم چشم گفت بیا دیگه پوله این سری و سری قبلم میدم گفتم باشه پول نمیخوام ولی میام ادرس وقتی داد تعجب کردم گفت فرمانیه بلوار اندزگو و … گفتم تو که خونتون فرمانیس چرا این همه راتو دور میکنی و میای وسط شهر گفت استخری که باهم بودیم هم بزرگه هم مشتی گفتم باشه گفتم ساعت ۵عصر میان پنجشنبه بود تا رفتم تو خونشون دیدم ی واحد صد متریه شیکه گفتم یالا گفت بیا کسی نیست رفتن قم زیارت گفتم تو چرا نرفتی گفت درس دارم گفت زود شروع کنیم من بدنم کوفتس گفتم باشه برو رو تخت من بیام ی قرص ویاگرا داشتم خورده بودم گفتم عجب برنامه ای بشه امروز رفت رو تخت گفتم لباساتو در بیار دیگه گفت باشه پس توام در بیار من خجالت نکشم لباسامونو در اوردیم فقط ی شرت پامون بود گفتم رو کمرت دراز بکش جلوی پاتو اول ماساژ بدم دیدم کیرش که کوچولوام بود داره راست میشه گفتم این چیه گفت خب دست من نیست خودش بلند شد ی دفعه دید برا منم بلند شد خندیدیم گفتم در بیار اینم داره خفه میشه اون تو گفت خجالت میکشم گفتم باهم در بیاریم شرتمونو در اوردیم گفت اوووه برا تو بزرگتره گفتم برا توام سنه من شی برا تو هم انقدری میشه گفتم دمر شو دمر خوابید داشتم رون پاشو ماساژ میدادم و لذت میبرد گفتم باید ی جوری بکنمش که شک نکنه من دنبالشم گفتم باید تو سوراختم مااساژ بدم گفت باشه گفتم من ناخت دارم دستمو کنم میترسم زخم شه گفت خب چیکار کنم گفتم بزار یکم فکر کنم گفت باشه گفتم کیرم که زخمت نمیکنه اینو یکنم؟ گفت این کلفته جا نمیشه که گفتم همشو نمیکنم که ی قسمتی داره سوراخت اونجارو ماساژ بده تمومه گفت باشه گفتم خشک نمیره که تو گفت کرم نرم کننده دارم از کشوش در اورد دمر بود افتادم روش ی دفعه هم زمان گفتیم چه داغی ی دفعه خندیدم گفت خیلی حال میده گفتم بکن دیگه گفتم کرم نزدیم که گفت خنگ یادت رفت گفتم بزار اول با تف امتحان کنم یکم تف زدم دیدم نمیره تنگه گفتم با دهنت برام خیسش کن گفت بدم میاد گفتم باشه تو دلم گفتم ی جوری بکنمت که نتونی راه بری دید اخم کردم گفت باشه قبول بیار خیسش کنم کیرمو گرفت دستش یکم مالید کرد تو دهنش گفتم اه دیدم بلدم نیست بخوره همش دندونش میخوره گفتم یواش بابا گفت بسته دیگه کیرتو بکن تو کونم خسته شدم گفتم باشه دمر شد ی متکا گذاشتم زیر شکمش کیرمو گذاشتم رو سوراخش یکمم کرم زده بودم سرشو هل دادم دیدم داد زد گفت اخ رفت جلو گفتم چیه نکردم که هنوز گفت خیلی درد داره گفتم فقط ی دقیقس دردش تحمل کن گفت باشه کیرمو دوباره گذاشتم دیدم داره تشکو گاز میگیره رفت توش یکم نگهش داشتم یکم اومدم جلو در گوشش گفتم از اول دل منو بردی یدفعه همرو کردم تو کونش داد زد گفتم یواش همسایه ها میان گفت پاره شدم دستمو گرفتم رو پهلوهاش تلمبه میزدم چند بار ی بار نگه میداشتم محکم میزاشتم دیدم میگه جون منو بکن اخ اوه ای دارم پاره میشم از این به بعد همش باید منو بکنی همش باید جرم بدی من برده توام گفتم جونن عجب کونی داری خیلی نازه کونت انقدر تلمبه زدم خسته شدم گفتم بیا بشین روش دراز کشیدم اومد روم خوابی خوش تنظیم کرد کرد تو کونش بالا پایی میپرید داشتم لذت میبردم گفتم حالت سگی بخواب بکنمت عینه سگ قمبل کرد کردم تو کونش تلمبه میزدم لیز خورد افتاد زمین منم دوباره تلمبه میزدم دیدم دیگه هیچی نمیگه فقط لبشو گاز بگیره گفتم داره ابم میاد گفت بریز تو کونم تند تند تلمبه زدم ابمو خالی کردم گفت سوختم جووووووووون گفتم قابل نداشت عزیزم بی حال افتادیم یکم جون گرفت رفت شربت اورد رفتیم حموم دوتایی تو حموم فقط برام ساک زد ابم اومد اومدیم بیرون لباسامونو پوشیدیم گفت صبر کن ماشین دارم برسونمت گفتم ن میرم تو خسته ای برو بخواب گفت خیلی حال دادی از این به بعد میگم بیای تا سه ماه بعد اون قضیه میکردمش خونشونو بردن شمال دیر به دیر میبینمش ولی در تماسیم امیدوارم خوشتون اومده باشه اگه خوشتون اومدم بگید بازم بزارم چند تا سکس دیگه داشتم

نوشته:‌ مجید


👍 0
👎 0
76887 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

457374
2015-04-01 17:56:53 +0430 +0430
NA

گﻔﺖ ﺍﻭﻭﻭﻩ ﺑﺮﺍ ﺗﻮ
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﺍ ﺗﻮﺍﻡ ﺳﻨﻪ ﻣﻦ ﺷﯽ
ﺑﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻧﻘﺪﺭﯼ ﻣﯿﺸﻪ…
ميشه ترجمه کنی!!!
راستی من معنيه کنايه (مث سگ قنبل کرد )رو نميفهمم اونم بگو!!!

0 ❤️

457375
2015-04-01 18:06:35 +0430 +0430
NA

گفت کیرخر گفتم توکونم گفت دیوث گفتم کونیم گفت کسکش گفتم مادرته گفت.گفتم.گفت.گفتموکیرخر ممه داستان کوووو

0 ❤️

457376
2015-04-01 18:07:53 +0430 +0430
NA

کونی نوشتی تو دلم گفتم میکنمت نتونی راه بری بعدش اون چطوری ناراحت شد؟مگه دلتو خوند جقی

0 ❤️

457377
2015-04-01 18:13:37 +0430 +0430
NA

کسشعر محضض کیرم تو داستانت

0 ❤️

457378
2015-04-01 18:49:29 +0430 +0430
NA

کیرم تو چرخ روزگار پس چرا نصیب ما نمیشه این چیزا

0 ❤️

457379
2015-04-01 22:38:28 +0430 +0430

تو تله گیر افتاده یعنی گفته بیا ماساژ بده بعدش رفته بکنه دیده دوسه تا کیر کلفت اونجا منتظر واستادن که ای کونیه عوضی با پسر ما و برادر ما و برادر زاده ی ما و . . بچه بازی کردی تو استخر ؟ ! و کردنش تا دسته .

0 ❤️

457381
2015-04-02 09:21:09 +0430 +0430
NA

چرت وپرت نوشتی
بروجاق توبزن

0 ❤️

457382
2015-04-02 09:22:59 +0430 +0430
NA

چرت وپرت نوشتی
بروجلق توبزن
این فوش
نیست biggrin

0 ❤️

457383
2015-04-03 07:49:02 +0430 +0430

من که خوشم اومد…یه ذره گفتم گفتش زیاد بود فقط…خووووووبببب بود!

0 ❤️

457384
2015-04-03 15:59:24 +0430 +0430

این نوشته ها فقط بازی افکار اصلا" واقعی نیستن اصن داستانها بر اساس خیال بنا میشن اینجا (منظورم نوشته تو نیست کلی میگم )…

یادمون نره اینجا ایرانه 2 دقیقه پیدات نباشه 70 نفر سراغت رو میگرن از بس منفی باف و فضولن و همه هم بکن ، و میان پیدات میکنن حالا برسه به این که توی یه استخر بزرگ به قول خودت هم باشه …

0 ❤️

457385
2015-04-04 06:53:48 +0430 +0430
NA

برو مجلوق کونی
برو هنوز که نکردمت
البته تو رو نه مامانتو گاییدم

0 ❤️

457386
2015-04-05 16:59:29 +0430 +0430
NA

کون دادن به این اسونیه زر نزن از جلو چشام خفه شو

0 ❤️

457387
2015-04-05 20:57:59 +0430 +0430

تو همه داستانا شربت هست biggrin ROFL
توهم فانتزیت گل کرده بدبخت.

0 ❤️