سلام به همه من سحر هستم و برای اولین باره که مینویسم هر چی هم بگم فحاشی نکنین فایده نداره من خاطر خودمو میگم هرکی هرچی دوست داره بگه جواب ابلهان خاموشی است .بریم سر خاطره من 28 سالمه ومهران 30 ساله ما 4ساله ازدواج کردیم وخیلی با هم خوش بخت هستیم ما توی یه اپارتمان 4 طبقه 2 واحده توی تهران زندگی میکنیم 1 واحد کناری ما هست که از موقعی که ما امدیم اینجا خالی بود تا 1ساله پیش که 1 زنو شوهر جوانی تقریبان مثل ما اونجارو خریدنو بعداز کلی بنای ونقاشی اومدن نشستن اول با هم کاری نداشتیم بعد یواش یواش با هم اشنا شدیم خانمه اسمش مهر نوش بود ومیگفت کارمنده یه اداره هست وامیر هم همسرش بود از ما 3 تا 5سال بزگ تر بودن ما نفهمیدیم کاره اینا چی بود امیر یه روزریش میزاشت یه روز تیپ فشن میزد خانمش همیتطور یه وقت با مقنعه مانتوی اداری یه روز فشن میزد بعضی وقتها بد حجاب یه وقت مومن خلاصه هنوزم نفهمیدیم بلاخره اشنای من با مهر نوش به دوستی همسرهای ماهم رسید دیگه خونه هم میرفتیم خرید میرفتیم نمیدونم چه هسی به بم میگفت امیر مرد دوست داشتنی هست خیلی توی فکرش بودم چون واقعان موادب با کلاس خوش صحبت خوش قیافه وخوش هیکل بعضی وقتها از دهن مهر نوش در میرفت میگفت سکس هم خوب میکنه جون کیر بزرگ وباحالی داره منم که میمردم برای سکس البته مهران خودم هم همینطوری بودا ولی یه حس عجیب به امیر داشتم که هر روز بیشتر میشد تا جاییکه موقع سکس با مهرا ن که معمولان هفته ای 2 یا 3 بار میشد از امیر مگفتم ومهرانم بدش نمیاومد کار بجایی رسید که یکی از فانتزیهای سکس مون شدوخودم فیلم نامه تنظیم میکرد برا سکس با امیر وتوی بقل مهران وما عادت داشتیم از سکسهامون فیلم میگرفتیم که بعدان ببینیم لذت ببرم منم اهل حجاب نگه داشتن نبودم نه خونه نه بیرون جلوی اینا هم همینطور بودم 1دفعه قرار شد 4 تای بریم کیش کارامونم کردیم ولی مهر نوش گفت کارم توی اداره زیاده نمیتونم بیام من ومهران 5روزه رفتیم وطبق معمول کلید اپارتمانو دادی به اینا امیر میره خونه ماکه سر بزنه میبینه 1 سه پایه دوربین بدون دوربین توی اطاق خابه پیش خودش میگه اینا از سکسشون فیل میگرند توی اتاق خواب و2تا از سی دی هارو پیدا میکنه میبره خونشون باز که میکنه میبنه بله عکسهای من با لبسهای سکسی ولختی وفیلم سکس ما اول متوجه نمیش که ماچی میگیم بعد دقت میکنه که ما صحبت اونو میکنیم وداستان درست کردیم براش خوشش میاد گذشت ما برگشتیم حدود 20 روز بعد مهر نوش از طرف ادارشون یه ما موریت کاری باید میرفت مالزی اون رفت ما هم از امیر پذیرای میکردیم نهار براش میبردم چون مهرا ن خونه نبود ولی شام میامد پیش ما شب 3 گفت دیگه مزاحم نمیشم از فردا خودم غذا درس میکنم هرچی گفتیم گفت نه فردا صبح ساعت 8 تلفن زنگ زد من خواب الو گوشی رو برداشتم امیر بود بعداز کلی معزرت خواهی گفت میخوام قورمه سبزی درست کنم سبزی یخ زدست همینجوری بزارم توی قابلمه اب بریزم چوش بیاد گفت اره 5دقیقه بعد زنگ زد گفت لوبیا شوچی با سبزی بریزم گفتم اره 5دقیقه بعد پیاز داغ میخوا ددیگه کلافه شدم گفتم خودم الان میام برات درست میکنم من یه دامن استرج تا یه کم بالای زانو بدون شورت پوشیدم با یه تاپ 2 بنده رفتم در زدم دیدم امیرم یه شلوارک ویه رکابی تنشه بعداز قور زدن به امیر رفتم توی اشپز خونه کنار گاز مشغول شدم دید امیرهی میر میاد از پشت من هی دستشو میزنه به کونم خودشو میماله به من برگشت روی سنگ اوپن لوبیا پاک کنم بازم تکرار کر اومد بغل من بازوشو چسبوند به بازوی من چیز برداره حسابی خودشو مالید بهم گفتم امروزحالت خوب نیست چار لنگ میخوری گفت هیچی یه دستگاه دیویدی روی سنگ اوپن بود کلیدشو زدو رفت توی پزیرایی بعدم اطاق منم برگشتم لوبیا هارو بشورم دیدم یه صدای اشنا میاد دقت کردم دیدم از دیویدی هست دقت کردم صدای خودم بود با مهران موقع سکس که از امیر میگقتیم برگشتم به دستگه زول زدم یه وقت امیر از اطاق اومد بیرون به سمت اشپز خونه چشم تو چشم هم بودیم صدای منم توی فضا پیچیده شده بود برگشتم پشتم به امیر بود گفت این چیه گفت شما بگو که از پشت 2تا دستاشو گذاشت روی سینهای من گفتم چیکار میکنی گفت همون کاری که دوست داری امیر زشته من دوست همسرتم ما باهم دوستی اگر مهران بفهمه چی میشه هیچی نمیشه نترس منم بدم نیامده بودخودشو چسبون بهم اون کیر سفت شده اش رو روی کونم حس کردم یاد مهرنوش افتادم که ازکیرش میگفت منو برگردوند چشم توی چشم شد یم انگار یه چیزی از سر دلم کنده شده باشه بهش نگاه میکردم 2 بنده تاپمو از روی شونهام کشید پایین.
2بنده تاپمو از روی بازوهام انداخت پایین روی دامنم بالا تنم لخت شدسینهام افتاد بیرون شروع کرد به خوردن سینهام و مالیدن بدنم منم که توی هپروت بودم زیر گردنمو میبوسید زبون میزد منم سرمو اورده بودم بالا تا بیشتر بخوره کیف کنم یک باره بی اختیار اهاهههههههه کشیدم لبشو گذاشت روی لبم منم خوردم وزبونم کردم توی دهنش شروع کردیم به زبون بازی ولب خوری اونم دست به من میکشید از پشت گردنم تا روی کونم روی ستون فقراتم دست میکشید که دیونم میکرد همینطوری که لب وزبون میخوردیم 2تا دستشو برد زیر دامنم اورد بالا2تا لپ کونمو گرفت توی دستش ومیمالید غش کردم لبشو برداشت تاپو دامنو باهم کشید پایین منم یه تکون دادم از پام دراومد افتاد کف اشپزخونه حالا تمام قد لخت جولوش ایستاده بودم یک دفع یه چرخی دور من زد رفت پشتم احساس کردم کیرش لای پامه توی چرخیرن شلوارکشو کشیده بود پایین عجب ترو فرز عجب کیری یخورد ه مالید منم دستمو گذاشتم روی سنگ اوپن دولا شد کونمو دادم عقب کیر خریشو میگذاشت روی کمرم میکشید تالای چاک کونم وروی کسم 3تا4 بار تکرار کرد گفتم نمیخواستم کار به اینجا بکشه حالا که شد تمومش کن چشم یه حجم زیادی رو توی خودم احساس کرد با تمام وجود کیر به اون گنگدگی رو هول داد تو کسم یه اخخخ اوهههههه واییی کشید م شروع کرد به عقب جلو کردن دستاشو کذاشت 2طرف پهلوم میکرد تکونهای شدید منم نالم رفته بود هوا جیغ ودادی میکردم که نگو اخه کیر بیستی داشت تا کلاهک میکشید بیرون تا ته فرو میکرد تو چند دقیقه این مدلی که عشقه منه کرد کشید بیرون منو برگردوند روبروی خودش همدیگرو بغل کردیم گفت بریم توی اطاق خواب گفتم نه روی مبل یه سرویس مبل چرمی ماهاگونی رنگ تازه گیا خریده بودن همیشه ارزوم بود روش با مهران سکس کنم که قسمت امیر شدم دستشو زد دور کمررم رفتیم من 4دستو پا رفتم روی مبل از پشت کرد توکسم شروع کرد با یک هرسو ولعی به کردن منم حال میکردم هی میگفت میخوای میگفتم میخام میخوای میخوام توی هین تلمبه زدن انگشت شصت خودشو گذاشت در سوراخ کونم کرد توش گفتم نکن بزار حال کنم میخوام تازه ازکون بکنم نه من کون نمیدم پس توی اون فیلما عمه منه به مهران کون میده هیچی برای گفتن نداشتم کیرش وکشید بیرون تهشو گرفت ابهای کسمو جمع کرد یه تفم انداخت روی سوراخم منم هی میگفتم نکن تور خدا مال مهران کوچیکه مال تو خیلی بزرگه اذیت میشم گوش نمیداد تا کلاهکو کرد تو قسمش دادم گفتم دارم حال میکنم حالشو نپرون سری بعد میدم دلش سوخت کشید بیرون بعد منو طاقباز کرد با 2تا دستاش انتهای رون قسمت زیر زانوی منو گرفت روی رونمو چسبوند به سینهام کرد تو کسم میکردها میکرد میگفت این مدلی میخوای میخام بکن شاید 10 دقیقه همینجوری میکرد احساس کردم داره میشه سینهامو میمالیدم زبون دور لبم میکشیدم جیغ میزدو اهههههههه اوممممممم میخوا م جونننننن یدفع کشید بیرون یک دست روش کشید تمام ابشو ریخت روی سینهامو شکممو یه مقداری روی صورتم افتاد بغلم من هنوز نشده بودم خیلی هم حشری شده بودم رفتم حمام بدنمو شستم اومدم بیرون اونم از دستشوی اومده بود روی مبل ولو شده بود گفتم بی معرفت یک طرفه پس من چی گفت میکنمت گفتم من الان میخوام گفت یخورده بشین نشستم جلوش دیدم خیلی دوستش دارم دیونه وار کیرشو که نیمه خواب بود رو گرفتم مالیدم کردم توی دهنم شروع به خوردن کردم یواش یواش بزرگ شدنش توی دهنمو حس میکردم خوب که راست شد بلند شدم پشتمو بهش کردم با کسم نشستم روی کیرش تا تهش رفت توش یه مقدار بالا پایین کردم گفت بریم توی اطاق خواب افتادم روی تخت اونم کرد توش افتاد روم سینهاش که روی سینهام قرار گرفت اخر حال بود بکن دیگه شروع کرد باز دوباره دادو بیدادفریاد اوهههههه اوهههه میخوای میخوام امیر خیلی دوست دارم میخوامت که بعداز 5 دقیقه تلمبه زدن ارضا شدم خراب هم شدم صدای جیغ و داد من خونه رو براشته بود این بار اون نشدیه مقدار روم خوابید بلند که شد منو دمر کرد گفت حالا نوبت کون خوشگلته که این چند وقت منو اسیر کرده یه بالش گذاشت زیر شکمم منم یه خورده قمبول کردم ابهای خوده منو جمع کرد با یه تف خودش یه مایه لیز ولزج درست کرد دمه سوراخ کونم بعد اروم کرد توی کونم درد داشت ولی خیلی وارد بود اروم اروم کرد یه وقت فهمیدم شکمش روی کمرم گفت خوبی گلم اره عزیزم تا تهش وکردم توش بعد بالشو از زیر شکمم برداشتافتاد روم شروع کرد به کردن منم دیدم درد داره اخه خیلی کلفتو دراز بود خودمو سفت کردم که زود بشه می گفت خیلی تنگی دختر گفتم اخه کیر مهران کجاو کیر تو کجا بالاخره شد ابتو نریزی توش گفت بزار حال کنیم که یه چیزی پر فشار رو توی کونم حس کرد این بار وحشی تر ارضا شدبی حال افتاد روم کشید بیرون یه دستمال کرد توی کونم کرد که ابش بیرون نریزه افتادیم بغل هم بیحال هر 2بعداز نیم ساعت پاشدم برم خونه رفتم توی اشپز خونه لباسامو برداشتم گفتم ببین اگر کسی توی پلها نیست لباس نپوشم گفت نه کسی نیست بیا همون جوری رفتم خونه توی راه گفت ناهار چی گفتم یه دوش بگریم میام برات درست میکنم 1ساعت بعد برگشتم اونم رفته بود حمام منم با یه لباس تحریک کننده دیگه اومدم ناهار و درست کردم همشم با مالشو لب وبوس قربون هم رفتن رفتیم توی پذیرای فیلمهای سکس خودش با مهر نوشو گذاشت دیدیم تا شب که مهران من بیاد 1بار دیگه هم سکس کردیم واین چند روز که مانده بودتا مهرنوش بیاد با هم مثل زنو شوهر ها بودیم هنوز هم باهم هستیم اگر نظر خوب بدین از سکس با امیر بازم براتون مینویسم که مهران هم اومد توی جمع ما وداریم روی مهر نوش کار میکنیم مرسی که وقت گذاشتین ببخشید اگر جایش ایراد داشت چون من بار اولم مبنویسم ببخشید
نوشته: ک.س
کوسی خانم کجایی هستی اخه کسی داستان رو با لجهه مینویسه؟// گایدم خودتو اون داستان کیری تخیلیت رو
بسيار عالي بود حتي اگر هم تخيلي بود باز هم عاليه
دیگه داره حالم از اینجا بهم میخوره.همش خیانت،همش سکس با محارم،همش کارای غیر عرف و غیر انسانی.بسه دیگه.تا کجا میخواید پیش برید؟
آقا پسری که میای با این مزحرافات حال میکنی فردا روز زنت جنده در اومد ناراحت نشی ها…
اون دخترایی هم که خوششون میاد معلومه از همین الانش جنده هستن.برن خونه شوهر که کل شهر رو سرویس میدن.
و در آخر آقای نویسنده خجالت بکش که در قالب زن داری جندگی رو رواج میدی.خدا به سرت بیاره حروم زاده…
فانتزي من اينه كه تو ي آپارتمان باشيم همسايه روبرومونا بكنم نميدونم چراها ولي فانتزيمه
یعنی ریدم تو دهنم شوهرت با این انتخابش که زن جنده ش هنوز بلد نیست بنویسه “حس” نه “هس”، “واقعا” “مودب” “بغل” “معذرت” “غر زدن”
جنده اول برو نهضت سواد آموزی بعد بیا کس تلاوت کن …
آخه دیگه حجاب نداشتن و جنده بودن چیزی هست که میای جار میرنی
ننویس دیگه اَن خانم، اسهال شدیم…
شما کجایی هستین?
نه یعنی واقعا مال کجایی?
خاک تو سرت برینه با این لهجت
متوهم
فوشم ندین
باشه
متوههههههههههههههم مرد همسایتونو میبینی میری با فکرش داستان سراییی میکنی
حتما خیلی زندگیشون بهتر از شماست ?نه?
فکر نکنم هنوز مردای ایرانی اینقد بیغیرت شده باشن اگه داستانت واقعیت داشته باشه diablo
بسیار زیبا بود ممنون از وقتی که گذاشتی
به دری وری های این برادران سپاه سایبری هم اهمیتی نده
(طرف اومده سایت سکسی میگه “دیگه داره حالم از اینجا بهم میخوره.همش خیانت،همش سکس با محارم،همش کارای غیر عرف و غیر انسانی.بسه دیگه.تا کجا میخواید پیش برید؟” )!!!
اگه میشه ادامشو بنویس که بیشتر ممنونت بشیم
نه واقعا با خودت چی فک کردی ک اینو اینجا نوشتی؟؟!!!چرت به معنای واقعی
لازمه خدمت جناب aboo5577عرض کنم سکس هم اصول خودشو داره وانسان نرمال ازهر کثافت کاری لذت نمیبره سکس بین دوعاشق زیباترین وبالاترین لذت زندگیه اما تجاوز -خیانت بچه بازی و…جزء انحرافات اخلاقیه که حتی حیوونا انجامشون نمیدن باورکنید چند دقیقه لذت صرف نمیارزه به این حقارت وشک نکنید این افرادد تاوان سنگینی میدن
همون که اسمتو نوشتی ک.س واقعا هم کس نوشتی . اخه بدبخت مجبوری یه دستی بنویسی .با یه دست جلق میزنی و با دست دیگه مینویسی پر از غلط املایی
(((سلام به همه من سحر هستم و برای اولین باره که مینویسم هر چی هم بگم فحاشی نکنین فایده نداره من خاطر خودمو میگم هرکی هرچی دوست داره بگه جواب ابلهان خاموشی است))) ROFL ROFL lol
خدایا کرمتو شکر !!! حالم گرفته بود یه کم خندیدم!!
خاک بر سرت فحشه ک…س خانم؟ نیستا!
خاک تو سر نفهمت عقده ای! ننویس حالمون به هم خورد
جنده فقط به من بگو کجای زندگیت بوی خوشبختی میده؟ خیانت به شوهرت یا دادن به مرد غریبه؟!
ميخواستم فحش بدم ديدم گفتي فايده نداره پشيمون شدم
تريلي با بارش تو کونت
آخه مرتیکه ی اُسکُل : ab00557799
من اگه سپاهی بودم 2 سال و نیم تو سایت عوض نبودم شاشو.تو از اونایی هستی که اگه کون لخت ننه اتو هم ببینی میذاری درش واسه همین حرفای منو نمی فهمی.
حتما بقیه هم که اومدن فحش نثارش کردن جز سربازای گمنام امام زمانن…
ولم کن بابا. دختره ترشیده تو خونه. هیچکس نیست بیاد بگیردش حالا زده به سرش اومده یکی از فانتزی های ذهنشو گذاشته . مردم مگه بیکارن دم به ساعت از سکسشون فیلم بگیرن؟ چه زود باورید شماها.
با توجه به نظرات وقتم رو برا ریدمانت تلف نمیکنم کسمخ :)
من عادت ندارم توهین کنم ولی انصافأ این کاره نیستی داستانت خیلی خیلی ضعیف بود پرت و پلا بود. چرت و پرت بود.
خاک بر سرت می مردی شناسه فعلاتو میگفتی؟گیجمون کردی ازگل…وقت کردی یه سر برو نهضت
سگ تو روح کس شعرگو
بی ادبی نباشه ولی خیلی مزخرف بود
تا تهش خوندم و بعد نظر دادم
موفق باشی
خب یدفه با بقال محلتونم برو سکس کن… شما که ابایی نداری… احتمالا این مواقع شوهرتم تو بغل یه کس دیگس…
سلام
من محسن از تهران 34
ورزسکارم 184 . 90
خوشحال میشم باهاتون اشنا بشم …
افتخار بدین در خدمتم مایل بودین خصوصی بدین…
واقعا عالی بود درحالی که می دونم پسری و همه اینا تخیلت بود اما عالی بود.
20 روز بعد مهر نوش از طرف ادارشون یه ما موریت کاری باید میرفت مالزی اون رفت ما هم از امیر پذیرای میکردیم نهار براش میبردم چون مهرا ن خونه
اول داستان رو خوب شروع کردی ولی به اینجا که رسید یه خورده سخته قبولش
کاش به جای مالزی می گفتی جزایر کوناکری یا مالدیو یا حتی جزایر سلیمان
میدونی چرا؟؟؟؟
آخه دیگه مالزی رفتن زیاد تو دل نمی شینه نه اینکه مردم تنوع طلب شدند
پس بهتره واسه بیان رویاهات جاهایی رو نام ببری که کمتر کسی رفته باشه.
مثلا بگو ماموریت داشته بره مثلا برمودا تا اضلاعش رو اندازه گیری کنه
dahanet service cheghadr be cm khandidam.khodayi khundane cm ha bishtar az dastana hal mide.
خاک بر سر تو و امثال تو که دارین کثافت کاری و خیانت رو رواج میدین… فرد متاهل گوه میخوره به کس دیگه نظر داشته باشه… اگه جنده تشریف دارین ازدواج نکنین و جامعه رو به گند نکشین… آشغالا
خاک تو سرت ایکبیری…
این چه ترکمونیه که اینجا زدی؟
برو…برو …از جلو چشام بتمرگ …
در ضمن باید خدمت شما دوریالی شاشو عارض بشم…
سر در مدرستونو گاییدم…
سیرابی گوزو
لت وپار
بابا تو که هر چی نوشتی ماخوندیم از ترافیکمونم که کم شد حداقل اینطوری درهم نمیوشتی فدات.2تا دستاشو گذاشت روی سینهای من گفتم چیکار میکنی گفت همون کاری که دوست داری امیر زشته من دوست همسرتم ما باهم دوستی اگر مهران بفهمه چی میشه هیچی نمیشه نترس منم بدم نیامده بودخودشو چسبون بهم اون کیر سفت شده اش رو روی کونم حس کردم یاد مهرنوش افتادم که ازکیرش میگفت منو برگردوند چشم توی چشم شد یم انگار یه چیزی از سر دلم کنده شده باشه بهش نگاه میکردم 2 بنده تاپمو از روی شونهام کشید پایین.
راستی این از قول تو بود یا امیر؟
بابا رو نگارشت کار کن واسه بعدت :قبل از صحبت طرف مقابل یه نقل قول بذار که بدونیم کیه سرگیجه گرفتیم
راستی هرچند حاشیه زیاد داشت ولی ممنون دمت هات
داستانتون بد نبود ولی قبلش حتما بنویس وبعدش پاکنویس
کن واز این منبعد داستانتون رو اول خودتون مطالعه کنید
وسعی کنید دامنه لغاتتون را بالا ببرید
یعنی من عاشق نظرام از نظر ها میشه فهمید داستان خوبه یا بد نیازی به خوندن نیست مرسی
راستی من که داستانتو نخوندم ولی بازم کیر تو داستانت
جنده مادر خراب
خوبه ها ادم داستانو نخونده با در نظر گرفتن نظر کاربران بخونه یا فحش بده
من ک الان قانع شدم که فحش بدم
کسکش کسمغز ابله
دگ ننویس دوستان ناراحت میشن lol
خدايا ي شهاب سنگ بفرست منقرض كن مارو از دست اين كس مغزا
ننويس بابا برج ايفل تو كونت
البته اينجور ك معلومه حسش نميكني:|
دوستت لابد تو سفارت مالزی هس کس ننه؟؟؟
کییییییرممممممممم تو حلقت با این کسشعرت
اجی جون داستانت جالب بود منم تجربه داشتم حاله خوبی داره
…42 تا نظر زدن خار و مادر داستان و یکی کردن، بعد عده ی کمی از دوستان میان میگن: خوبه، ادامه بده، به به … آخه این اگه این شکلی ادامه بده که واویلا میشه…
…<
من اومدم تا خدمت این نویسنده عرض کنم که نوشتن صرف حروف نمیشه و علائم نگارشی هم قرن هاست که اختراع شدن. توی کل نظرها، حدود6، 7 تا کاما یا همون ویرگول (،) بود، اما تو کل داستانی که این آدم نوشته یک کاما هم به چشم نمی خوره. حالا من فقط به عدم کاما بسنده کردم، که اگر بخوای از لحاظ نگارشی و املایی ایراد بگیری سر به فلک میکشه.
دوست عزیز اگه نظرم رو می خونی و اگه یه بار دیگه قصد جان خودت و کردی و خواستی داستان بنویسی، لطفا جوری بنویس که خواننده با یک بار نگاه کردن بتونه راحت بخونه. رعایت جمله بندی و پاراگراف بندی صحیح و استفاده ی بجا از علائم نگارشی به این امر کمک میکنه.
فقط خواستم بهت کمک کنم تا اگه یه بار دیگه خواستی بنویسی بهتر از اینا باشه.
بدرود.
جنده ی دروغگو اولین بارت نیست که می نویسی کیرم تو کونت. برو جمله بندیتو درست کن .
ای کیر احمد خاتمی که از کیر خر بدتره با کیر نوری همدانی و لنکرانی حواله اون کونت کسکش با این داستان کیریت نصفش رو خوندم از بس چرند بود بقیه اش رو نخوندم
لابد میخواد تو داستان بعدیش بنویسه شوهرم اومد یه حالی به مهر نوش داد
برو بابا توقع داری با این کسشعرت بهت فحش ندن؟
اخرش اقا یا خانوم با این داستانت ریدی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
نمیدونم کی و چطوری با ایدی من نظر داده زیر چنتا از تاپیکا
فقط خواستم بگم کار من نبوده تو اون زمانی که اینا نوشته شده
و دارم پاکشون میکنم
اگه بازم کسی چیزی دیده لینکشو واسم ارسال کنه تا اصلاحشون کنم
چقدر همه چی خارجیه اینجا؟نه؟هر کی هرچی میخواد سریع براش ردیف میشه,یکی دختر یا پسر فامیل میخواد,یکی گی هست و مفعول یا فاعل میخواد,یکیم مثل این بندهء نا خلف خدا مرد همسایهء خوشتیپ و همه چی تموم میخواد,چه بهشتی بوده و نمیدیدیمش؟!.. در مورد داستان هم … نظری ندارم! biggrin
سخته نظر همه رو جلب كردن و همه رو راضي نگه داشتن! صرف نظر از سختي اين كار، بس بيهوده و غير معقول هم هست! پس اگر همه ي نظرها اونجوري كه انتظارش رو داشتي مثبت نبود احتياجي نيست كه به دل بگيري يا پشيمون بشي از نوشتن! استمرار، تمرين و باز گذاشتن زاويه ديد مي تونه كمك كننده باشه!
اينجا اگر البرت كامو هم براشون بنويسه بازم بهش مي گن جقي و مزخرف، پس ادامه بده! موضوع خوب بود و فانتزي خيلي هاست!
سحر جون داستانت خیلی جالب بود واسم. خوب شروع کردی.اینایی که چرت و پرت میگن زن نیستن که بفهمن اداهای زنونه همیناس.لذت بردم مخصوصا اونجا که بعد ارضا شدن امیر کیرشو واسش ساک زدی تا دوباره بزرگ بشه. اما بهتر بود شما که اینقدر تو کف همدیگه بودین، قبل از شروع سکس یه عشقبازی درست و حسابی با هم میکردین. امیر خیلی زود سکسو شروع کرد.
داستان خوبی بود…جذاب بود…فقط کاش تو 2 قسمت مینوشتی تا بقیه کس شعر نگن…فک کنم 5 نفرشونم تا اخر نخوندنش
مرسی زیبا بود ممنون از وقتی که گذاشتی برای نوشتن.
ضمنا اینقدر بدم میاد از کسایی که میان تو سایت سکسی و دنبال مداحی و روضه میگردن.خوب کونی خان اومدی سایت سکسی دیگه؟
نصیحت کردنتون چیه؟
فقط جمله اخرت حقیقت داشت که نوشتی: نوشته کُس!
واقعا فقط یه کس و کسخل میتونه مث تو بنویسه لاشی خان جقی
سلام جالب بود داستانت من کیشم دوس داشتین بگین درخدمتم
اخه میشه فحش نداد بااین کسشرت کثافت!؟واسش نقشه کشیدی ودام گذاشتی کلی نذرونیاز کردی بگات اونوقت میگی امیر نکن زشته؟؟زشت تویی عجوزه…ایندفه بنویسی میدیمت دست جناب koon killerنابودت کنه!!مطمعنم بقیه همسایه ها وکل محلم بکننت سیر نمیشی مریض